گل اندامی، تنت سر تا قدم با ناز می خندد
نگاهت نازتر از لب، پر از اعجاز می خندد
چه شوری در لبت داری، چه مهری در رخت داری
که در خوابی و ماه روی تو غماز می خندد
تویی با ناز و ساز دلنواز و قامت و بالا
من و یک سینه کانجا یک دهان آواز می خندد
تو سر تا پا گلی و آبی و باغ دل انگیزی
تبسم میکنی انگار یک شیراز می خندد
نگاهی میکنی و میکشانی، می بری دل را
به طنازی آن چشمی که با ایجاز می خندد
تو می آیی و صبحی دلگشا همراه خود داری
تو می تابی و دشت دل از این آغاز می خندد
ندارم تاب دوری را که چشمت تیر گر بارد
دلم با عشق پیش چشم تیرانداز می خندد
#کرم_فاطمی