eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو شدے قند خراسان و منـم چاے شمال قصه‌ے تلخےِ من با لبِ تـو شيرين شد...♥️ 🌱 💣♥️
برندار امشب نقاب از صورتِ ماهت که باز در میان رهبر و دیگر مراجع اختلاف افتاده است...
کوهِ غم گشتم و هر لحظه کَنَم سينه ی خويش طرفه حاليست که هم کوهَم و همْ کوه کَنَم!
دیگران را عید اگر فرداست، ما را این دمست! روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست!
تو پادشاهی و من مستمند دربارم مگر تو رحم کنی بر دو چشم خون‌بارم ‌ مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست هنوز نعره برآرم که دوستت دارم... ‌ ردای عفو، برازندۀ بزرگی توست وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم ‌ امید من به خطاپوشی تو آنقدر است که در شمار نیاید گناه بسیارم ‌ تو را به فضل تو می‌خوانم و امیدم هست اگر به قدر تمام جهان خطاکارم ... ‌
دل کندی از من چنان که غیر از سلام و علیکی حرفی نداری بگویی...حرفی ندارم بگویم...
فکر کن صید شوی،بال و پرت را بِبُرند بعد در گوش تو آهسته بگویند آزاد...
.. اصلاً زمین که مُدَّعیِ پنج قـاره است یک شهر ، مثلِ شهرِ خراسان بیاورد 🧡
نمی سازد غذای مانده با طبع تو ای معنی غم امشب همین امشب بخور، فردا خدایی هست
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر، چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بیقدری ما، چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت، چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را. چون باد، سبک آمد و، چون کوه، گران رفت. چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت 🖋صائب تبریزی
دیگران را عید اگر فرداست، ما را این دمست! روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست!
سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم من همان بی سروسامان شده ی خون جگرم با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم دست مردم همه پر، دست من اما خالیست کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟ بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم شب آخر نکند قهر کنی میمیرم وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم علی آمد برکت داد به این بندگی ام علی آمد اثری داد به اشک بصرم هیچکس مثل علی پشت من زار نماند جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید چند وقتیست که من منتظر این سفرم رمضان رفت ولی فکر محرم هستم میخورد باز به این روضه ی رضوان گذرم بیشتر از همه مادر پی اولادش هست لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم خواهری ناله ی ای وای برادر دارد دختری ناله ی ای وای خدایا پدرم! زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟ پیش من باش که در بین هزاران نفرم : 💔 رمضان رفت و همه دلخوشی ام شد عرفه کاش روز عـرفه کــرب و بلایی باشـم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام