eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درونِ خلوتِ شب، عاشقانه‌ای بفرست برایِ شادیِ روحم، ترانه‌ای بفرست میانِ این همه نامحرمانِ دور از عشق به سوی محرمِ خود، محرمانه‌ای بفرست دلم نشانه‌ای از مِهرِ یار می‌خواهد برای قوّتِ قلبم نشانه‌ای بفرست نشانه‌ای که بفهمم خودت فرستادی برای درکِ خودم، عارفانه‌ای بفرست هوای فکرِ من ای عشق، بی تو طوفانی است برای مرغِ غزل، آشیانه‌ای بفرست کبوترِ هوسم، رامِ چشمِ بازت شد برای صیدِ خودت، آب و دانه‌ای بفرست نه عقلِ ظاهرِ ناقص، نه عشقِ بی‌فرجام جدا از این دو پریشان، میانه‌ای بفرست شکسته قایقم از موج‌های دوریِ تو مرا به کشتیِ خود تا کرانه‌ای بفرست برای اهلِ کرامت، بهانه لازم نیست تمامِ لطفِ خودت، بی بهانه‌ای بفرست.
از راه دارد می رسد یک قــــــافله شور و عـزا این بار هــم روزی خور شــاه محـرم می شوم هـرچند گفتم شنبه و هی زیر حرف خود زدم، از برکــت نام حسیــن، از شنبــه آدم می شوم ✍ ✒️
در کنارت اگر نمیگیری لااقل لطف کن کناره مگیر
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده برایم آبرودار، آبرویی دست و پا کرده کنیز روضه‌ات می‌خواست من هم نوکرت باشم دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضه‌های تو منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده صدایت می‌زنم با بغض، مثل «کودکی‌هایم» که در بازار غربت دست مادر را رها کرده به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده فقیرم؛ آن فقیری که غنی‌تر از سلاطین است خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده شبم روز است، با عکسی که از دیوار می‌تابد خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم کلاغ قصه‌ی غربت، هوای کربلا کرده  🔸شاعر: ____________________________ 🔹
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است با ذِکر نامتان، شَفا را خریده است هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت با "یا حسین" لطف خدا را خریده است خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت پیراهنِ عَزای شما را خریده است با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است  🔸شاعر: ________________________
باز این چه شورش است که عالم پر از نواست هنگامه ی عزای شهیدان کربلاست تنها نه اِنس و جنّ و ملک شد سیاه پوش کعبه سیاه بسته و عمری است در عزاست فرهنگ ما اشاعه ی فرهنگ غرب نیست این اشک و ناله هاست که فرهنگ ناب ماست دشمن پیِ تهاجم فرهنگ غربی است غافل از آنکه نسل جوان، نسل کربلاست وقتی حسین حسین شده ورد زبان ما دیگر سخن ز نغمه ی کنسرت، نابجاست! دشمن هنوز در صدد قتل و غارت است دنیا اسیر آتشِ ابن زیادهاست تکفیریان بی سر و پای حرامخوار یک صفحه از جنایتشان صحنه ی مناست این اعتقاد ماست که اسلام و انقلاب از این محرّم و صفر و روضه ها بپاست از نهضت حسین قیامت بپا شده است تبیین این قیام، «بلاغ المبین» ماست مهدی شریفی علیه السلام
نکند این دهه را ختم به تصویر کنم کاش چون عکس خودم این دهه تغییر کنم
بدانی تا که شهد زندگانی نیست بی‌تلخی خدا در سال عمرت داده جا ماه محرم را
به حشر گر که شفاعت کنی گناه مرا ثواب می خورد آنروز غبطه بر عصیان
به تمسخر همه گیسوی سرش بیرون بود تا که حرفی بزنم زود بگوید مقصود؟ خواست من را به همین شیوه کند متهمم متقابل به تمسخر دل او خون آلود کفش و جوراب درآوردم و دیدم به به هوس امر به معروف خودش شد مشهود گفت اه اه تو بپوشان پسرک پای خودت خفه گشتیم که این منشأ سم پای تو بود گفتمش گر که توانم ز تو چشمم پوشم پس یقیناً تو توانی بکنی بو مسدود دخترک یک کمکی کاه به کوهش افتاد اثر شُک‌ به حجابش اثر سیل دو رود سیل و طوفان شده شاید که پیامی دارد ای که با حکم خدا جنگ کنی چون نمرود بله باریدن باران به یقین رحمت اوست نه در این فصل و هوایی که کند جان نابود وسط چله گرما زدن باران را چه کسی آب و هوا،علم بشر می‌فرمود عمل زلزله عکس العمل زلزله هاست پس بیا توبه بکن عاشق توست این معبود
👏👏👌👌👌👌👏👏👏
توکه قهری ولی ممنون😕
. ای سینه‌زن مخلص ارباب کجایی پایان نگرفت این غم جان‌سوز جدایی از ما برسان باز به ارباب سلامی این لحظه که مهمان شه کرببلایی ✍️، ۱۴۰۱/۰۵/۰۷ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات 🌷
آه، از دوری ات ای ماه، به تنگ آمده ام من کجا و تو کجا؟ آه، به تنگ آمده ام مثل چاهی که شد آیینه اش ارزانی خاک سخت در حسرتت ای ماه، به تنگ آمده ام بس که بین «من» و «تو» فاصله انداخته ام دیگر از این «من» بدخواه، به تنگ آمده ام قلّه ی وصل پس از قعرِ فراق است ولی من در این درّه ی جانکاه، به تنگ آمده ام من که بر شانه ی خود کوه بلا می بردم اینک از جور پر کاه، به تنگ آمده ام مانده ام تا مدد از بخت بلندم برسد که از این همّت کوتاه، به تنگ آمده ام «شهسوارا من افتاده ز پا را دریاب» بین این مهلکه واللّه، به تنگ آمده ام «محمدحسین رشیدی
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم سلام ماه حسین جان و گریه های محرم چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب چه اشک ها که بریزند در عزای محرم به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال منم گدای حسین و منم گدای محرم تمام سال صدای حسین حسین می آید از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم! سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم 🏴
شب شد اجازه هست چراغت بیاورم؟ یک عطر دلنشین به اطاقت بیاورم؟ امشب بگو، بگو که مرا دوست داری‌ام سخت است بر سکوت تو طاقت بیاورم...
. به یادت آنچنان غرق خودم بودم که دریا گفت تو را می بینم و شک می کنم، دریا منم یا تو
در انتظار تو موهای من سپید شد اجازه هست تو را زندگی خطاب کنم؟
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است‏ باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع مى‏كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامى ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست‏ این رستخیز عام كه نامش محرم است در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است جن و ملك بر آدمیان نوحه مى‏كنند گویا عزاى اشرف اولاد آدم است‏  🔸شاعر: ____________________
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد محفل اشک برای تو فراهم باشد روضه‌ات آب حیات است برایم، ای کاش در دلم تا نفسی هست محرم باشد آبرویی بده آن‌قدر که تا آخر عمر تا سری هست فقط پیش شما خم باشد مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که در دلم ذره‌ای از مهر شما کم باشد خاکِ نفرین شده آن است که در ماتم تو خالی از نام تو و روضه و پرچم باشد
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است با ذِکر نامتان، که شفا را خریده است هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت با "یا حسین" لطف خدا را خریده است خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت پیراهنِ عَزای شما را خریده است با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است 🏴
هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر.. صد بلا رد می‌شود با قطره اشکی بر حسین پس خدایا در بلاها اشک نم‌نم را مگیر چند ماهی می‌شود تنها دعای ما شده: ای خدا از عاشقان ماه محرم را مگیر بیرقت را سال‌ها در دسته‌ها برداشتیم یاحسین از دست ما امسال پرچم را مگیر گریه بین روضه‌های دسته‌جمعی بهتر است نعمت مرثیه‌خواندن‌های با هم را مگیر فیض می‌بردیم از یک آه سوزان بر حسین یارب از سینه‌زنان فیض دمادم را مگیر در لباس رزم با کفار خونم را بریز در میان رختخواب مرگ جانم را مگیر ▪️
از هر چه هست و نیست گذشتم ولی هنوز در مرز چشمهای تو گیرم فقط همین با دیدنت زبان دلم بند آمده ست شاعر شدم که لال نمیرم فقط همین!
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم   ▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا