eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از جام نگاه تو غزل می‌ریزد از شیوهٔ خنده‌ات عسل می‌ریزد این چشم و دهان به خشم اگر باز شود کرک و پر دشمن دغل می‌ریزد
🌸 گل لبخند تو چشم‌هایت شاعرم کرده، فدای چشم تو چشم بر هم می‌زنی و مصرعی گل می‌کند از گل لبخند تو آرایه‌ها بلبل شدند تا تو می‌خندی دلم میل تغزّل می‌کند
لبخند لبت مثل عســـل شیـریـــن است با عشق تو خوشبختی ما تضمین است از نـــور قـــدم‌های تو هر دانه شکفت این علت سرسبزی فروردیــــن است @andisheysabz
نشود سایه تو کم ز سرای وطنم می‌دهم بهر وطن خون سر و خون تنم وطنم زیر لوای تو و قرآن باشد نرود زیر سم و چکمه دشمن، وطنم آنکه فرمان دهد و رهبر ما هست تویی آنکه فرمان تو را هست خریدار، منم نگذارم وطنم دست اجانب افتد گرچه باشد تن من سرخ به خون کفنم تا که جمهوری اسلامی ایران باقی است هست آن پرچم خوش‌رنگ وطن، پیرهنم خاک بر سر کنم آن دم که نبینم رویت! زنده باش! ای همهٔ روشنی انجمنم! زنده باشی و ببینم رخ زیبایت را نشود سایه تو کم ز سرای وطنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علت بی‌تابی ما غیر این لبخند چیست؟ خنده بر لب آر تا دنیا بداند قند چیست... به مناسبت سالروز تولد آقا❤️
باید امشب کمی خودم باشم، دورتر از حوالی چشمت بافتی زیر و رو ی دل را با، نقشه‌ی ریز قالی چشمت پیچ و تاب طلایی گیسوت مثل نیلوفری است درکندو مثل زنبور روی نیلوفر، خیره‌ام رو به شالی چشمت با من انگار آشنا بودند مردمی در هوای پرچین‌ها مژه‌هایت شراب می نوشید در هوای اهالی چشمت صبح‌ها در هوای بارانی‌، بین بال و پر کبوترها در هوایی که بوی حافظ داشت خوانده‌ام بیت عالی چشمت مثل خاکی که بوی نم دارد، دل من دست بر قلم دارد عطر هل‌های تازه‌دم دارد، چای های ذغالی چشمت باز باتو ستاره سوسو زد،مثل الماس‌های ریزی که می‌درخشند روی تاریکی، در کنار لیالی چشمت مانده‌ام بی قرار و دلواپس در کنار کسی که رویایی است نشد این بار... ، مانده‌ام حالا پرسه‌زن در حوالی چشمت
" جمال چهره ی تو حجت موجه ماست " تبار تو ز تبار حسین خون خداست میان کشتی نوحیم با تو در طوفان غرور و عشق و دیانت در آن قد و بالاست
هوا هوای جدایی، هوای تنهایی‌ است هوا هوای غمِ روزهای تنهایی‌ است چه از گذشته‌ی مردی غریب‌ می‌پرسی؟ گذشته‌ای که پر از ماجرای تنهایی‌ است ببین که خلوت من از سکوت سرشار است سکوت ترجمه‌ای از صدای تنهایی‌ است چگونه شور برآید ز گوشه‌ای غمگین که این سه‌تار نوایش، نوای تنهایی‌ است به او رسیدم و گفتم: «تمام شد غربت» به خنده گفت: «که این ابتدای تنهایی‌ است»
گفتی که مرا دوست نداری گـله‌ای نـیست بین من و عـشق تو ولی فاصـله‌ای نـیست گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن گفتی که نه! باید بروم حـوصله‌ای نـیست پرواز عجب عادت خوبی است ولی حـیف تو رفـتی و دیـگر اثـر از چـلچله‌ای نیست گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله‌ای نیست رفتی تو، خدا پشت و پناهت، به سلامت بـگـذار بـسوزد دل مـن مـسئـله‌ای نـیست
غم پشت غم است آخرش شادی نیست ویرانیِ خانواده، آبادی نیست دستاویزِ هزار شهوت شده است در بندتر از واژه "آزادی" نیست
چه کرده‌ای که منِ تیز چنگِ چشم دریده میان این‌ همه آهو دل شکار ندارم ...!
محبوبم ! جهانم آشفته است جهانم میزان نیست جهانم پر از اضطراب است لحظات چموشند تنها هنگامی که به شما می‌رسم -روبه‌روی تواَم و به تو سلام می‌کنم- آن زمان جهان به تعادل می‌رسد! جواب بدهی یا نه ، تو جهانِ مرا متعادل می‌کنی ...!
هرچند ديگر عشقها غير از هوس نيست اما دل من جز تو جاي هيچكس نيست گفتي كه دل بر ديگري بسپار، گفتم آتش فشان ميدان جولان مگس نيست پس ميزند دل جز تو هر كس پا گذارد درياي طوفاني حريم خار و خس نيست پيش تو سرو قامتم خم شد، و گرنه سيب دلم آنقدرها در دسترس نيست در عاشقي چون و چرا جايي ندارد اينجا كه ما هستيم راه پيش و پس نيست كوه غرورم را به پايت خرد كردم اين هم بهاي عاشقي، هرچند بس نيست
رباعی یک شاعر ناب، موشک نقطه‌زن است یک حرف حساب، موشک نقطه‌زن است ای خواهر من، حجاب می‌دانی چیست؟! امروز حجاب، موشک نقطه‌زن است
شاعران، عاشقِ بویِ گلِ مریم هستند لطف کن دامنِ خود را بتکان، عشق کنند
خواب دیدم «نیستی»، تعبیر آمد «می‌رسی» هرچه من دیوانه بودم، ابن‌سیرین بیشتر!