گمانا که پیشوند «آ»، آورنده معنایی «دژگونه: تضاد» برای هسته واژه است. این پیشوند در زبان های لاتین نیز هست؛ مانند «آتئیست» در برابر «دئیست».
۱. ساییدن، سایش: آساییدن، آسایش.
۲. سودن و سوده: آسودن و آسوده.
۳. کَندن، کَنده: آکندن، آکنده. کندن یعنی تهی کردن جایی از چیزی و آکندن یعنی پرکردن آن.
۴. سان (سوهان یا سنگ تیز کردن و ساییدن کارد): آ+ سان (چیزی که سرسخت و تیز کننده نیست). سان در اصل اسم مصدر از بن مضارع سودن (سا) است. سان یعنی ساینده و آسان یعنی رهایی از سختی سایش.
۵. فند (مکر و فند، حیله و …): آ+ فند: پیکار، جنگ. آفند یعنی اقدام سخت که از جنس اقدام نرم (اندیشه برای گشایش از دشواریها نیست). فندک نیز از فند است. فند یعنی اندیشه برای ساخت آتش.
۶. بردن: آ+ بردن (آوردن)؛ دهخدا: «آوردن از: آ، به معنی سوی یا به معنی سلب بردن است.»
۷. بستن: آ+ بستن (باز شدن امکان توالد) به احتمال بیشتر، آبستن از «آب» + «استن: هستن» باشد.
۸. تِش: سوز؛ آ+ تش. گفته میشود که تش به معنای آتش هم هست؛ اما گویا تش یعنی سوزی که قابل تحمل باشد؛ مثلا به تشنگی هم به سبب همین سوز، «تِش» گفته میشود و «تِش+ ن» (تِشنه) هم از تش آمده است. آ+ تِش: سوزاننده تحمل ناپذیر. در گویش میبدی: «اینو بُخور «تِشِد» بشکنه.» یعنی تندی عطشت را فرو نشاند.
۹. چریدن (جویش چیز خواستنی)، چر، چار (میانوند حاصل مصدری)، چاره (جویش خواستنی): آ+ چار: از میان برنده جویش خواسته به سبب دستیابی به چیز چارهساز. چاره هضم غذا در «آچار: ترشیجات» و چاره باز کردن پیچ در «آچار» است.
۱۰ خلیدن، خل، خال (میانوند حاصل مصدری؛ یعنی چیز برخلیده بر صورت که سبب ارزش میشود): آ+ خال: چیزی دورانداختنی و آشغال.
۱۱. رمیدن، رم، (گریز): آرمیدن: ناگریزان. آرام اسم مصدر با میانوند «ا». وحشی نیز گویا به معنای حیوان رمو است؛ حیوان گریزان از انسان که در برابر درنده (سَبُع) است؛ زیرا درندگان به انسان حمله می کنند و رمندگان از انسان می گریزند. آرام یعنی ناگریزنده و نا«فراری» که معنای مثبت آن، «قرار» و آرام داشتن است. رمه هم یعنی مَرغ (علف) خوارانی که از انسان می گریزند؛ مثل رمه آهو یا گوزن.
۱۲. رستن (رها شدن): آرستن. (آراستن) در پیوند با چیزی (زیور، جنگ یا …) قرار گرفتن. نآرستن (نیارستن) یعنی ناتوانی از قرار گرفتن با چیزی (مانند جنگ یا …) و یارستن یعنی توانایی در … . «یار» نیز گویا از برساخته «رستن» یعنی «نیارستن: یارستن» درست شده باشد؛ یعنی کسی که به دیگری میپیوندد.
۱۳. زییدن، مصدر ساختگی از «زی» که بن مضارع زیستن است. زی، زای (میانوند حاصل مصدری یا میانوند متعدی ساز)، زاییدن (زادن) زاد، زاده (وابسته به قید حیات): آ+ زاده (کسی که وابسته به قید زندگی جسمی نیست).
۱۴. زِریدن؛ گویا مصدر ساختگی از زر (بن مضارع زشتن) است. زِر زدن یعنی سخن از سر رنج؛ که «زار» افزایه (بیشینه) آن است. زِر، زار: آ+ زار (خودشادی و دیگر آزاری). اما گمان بیشتر بر آن است که آزار، اسم مصدر آختن (آز) باشد و به معنای آزمندی در حق دیگران است که به رنج دیگران می انجامد؛ چنان که آزاد نیز از بن آختن است. بنگرید به نوشته «شهواژ خ» و کتاب «زبرتفقه پیشنظام ایران»؛ امامی، ابوالفضل.
۱۵. شام (غروب، غذای شب): آ+ شام؛ یعنی چیزی در برابر غذا: نوشیدنی.
۱۶. شُفتن، شفته: آ+ شفتن، آ+ شفته؛ شفت و سفت و چفت، همتایی معنایی دارند. سفت یعنی بین اجزایی چیزی پیوند سخت بودن، شفت یعنی بین چند چیز پیوند بودن و چفت یعنی بین برخی اجزای چیزهایی، پیوند بودن. شیفته هم یعنی پیوند انتخابی درونزا. آشفته یعنی به هم ریختگی بین چند چیز.
۱۷. شوب (بههمپیوستگی): آ+ شوب یعنی از هم گسستگی و پراکندگی. بنگرید به نوشته «کاوش «شهواژ ف»، امامی، ابوالفضل.
۱۸. غوش: چوب سخت و شکافنده برای ساخت تیر، زخمه و دوک. آ+ غوش: چیز نرم و در برگیرنده: «پیری، آغوش باز کرده فراخ؛ تو همی کوش با شکافه غوش» غوش همچنین به معنای «سرگین» هم آمده است که در برابر آن آغوش به معنای جای خوش و خواستنی است.
۱۹. گاه (چیز تخت و ثابت شده): آ+ گاه: فرد پویا و باتحرک که با «آگاهی» همراه خواهد بود.
۲۰. میغ (ابر، مه: آب ناب و جدا شده از دیگر املاح و زمین به سبب بخار شدن) آ+ میغ: آمیزش، اختلاط. آمیختن و آمیغتن، خویشیاوندی دارند.
۲۱. هنگ (مجموعه منظم تحت امر): آ+ هنگ (به هم ریختگی در نظم یا اختلال در ارتباط میان فرمانده و فرمانبر). شاید در جنگهای قدیم برای ایجاد ناهمهنگی و اختلال در هنگ، صدای طبل و کُرنا را «آهنگ» میکردند؛ چیزی شبیه آشفتار (پارازیت) در جنگ امواج (الکترونیک).
۲۲. وزیدن؛ وز، واز: آواز (درنگاوری و حبسههایی در مسیر وزش، برای ساخت آوا).
۲۳. هسته (هستی: جنبش و سرصدا): آ+ هسته: کمیِ جنبش و سرصدا.
ادامه در: ابرنگار
فقه سیاست خارجی با کتابی ها؛ چ1.pdf
5.57M
بسم الله الرحمن الرحیم؛ سلام
🌔 هدیه کتاب «فقه سیاست خارجی با کتابی ها»
بر مبنای فقه جواهری و سرچشمه گرفته از «ابرفقه»؛ انقلابی در فقه سیاست خارجی.
✅ برگرفته ای روان از بخش چهارم رساله علمی ابوالفضل امامی میبدی که در سال ۹۴ با نمره کامل (۲۰) در مجتمع آموزش عالی فقه، مدرسه عالی فقه تخصصی، دفاع شد و در قالب درسنامه ای در ایتالیا تدریس و همایش شده است.
🌹دریافت با صلوات بر شهدا به ویژه سردار سلیمانی
🇮🇷 @abarin
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 #سردار_سلیمانی نگران ابرفقه
🌻 #ابرفقه می گوید که العقول أئمه الافکار؛ یعنی فکر ماموم عقل است و اگر فکریات جامعه مطیع عقل و امام جامعه نباشد؛ #جاهلیت رخ می دهد.
📚 شالوده #مرجعیت_و_تقلید، قاعده رجوع به خبره است.
◀️ خبره در سیاستگذاری کلان نظام؛ ولی فقیه است.
🔺دروس خارج حوزه و محور پژوهشها و آموزش دانشگاه و حوزه و مدارس، باید در راستای راهبردهای امام و عقل جامعه باشد؛ تا مرده نباشد؛ این، چکیده کتاب #تفکر_اسلامی یا #تفلسف_اثلامی است👇
✅ امیرالمومنین علیه السلام: العقولُ أئمهُ الافکارِ و الافکارُ أئمهُ القلوبِ و القلوبُ أئمهُ الحواسِّ و الحواسُّ أئمهُ الاعضاء
🇮🇷 @abarin
هدایت شده از ابَرشاگرد
⛅️ گاهِ صبح ⛅️
از حیوان کمتر
🔴 «از حیوان کمتر» کسی است که مقاومت و داشتن سلاح دفاعی را تخطئه کند.
❇️ خداوند حکیم از سر لطف و محبت به مخلوقاتش، به گاو نیز دو عدد شاخ عطا فرموده است تا هم نقش بازدارندگی را برای این حیوان ایفا کند، و هم نقش یک ابزار دفاعی.
@abarshagerd ✍️
17.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 تحقیقات تاریخی، کانی شناختی، شیمیایی و پزشکی بر روی ترور بیولوژیک امام حسن علیه السلام در آمریکا
🦊 امان از ترور شخصیت امام حسن از سوی معاویه صفتهای زمان بر سر ملک ری
🗝 تحریف، عامل تحریم!
🗝 تحلیل های فلج کننده، عامل تحریمهای فلج کننده!
🔥 جناب جعفریان سکوت در برابر ترور شخصیت امام حسن ع، پلیدتر از همدستی در ترور شخص امام حسن ع است!
@abarin
❇️ اقسام سلبریتی؛ از عفو «ساره» ترانهخوان تا قتل «امساره» ترانهخوان
✅ هنرمندان گرامی، سیره نبوی درباره کاربرد هنر برای فتنه بر ضد اسلام ناب را بررسی کنند و از سرگذشت #شجریان عبرت بگیرند؛ بسیار آموزنده است که پیامبر رحمت، در روز رحمت، (فتح مکه) دستور قتل خانم #سلبریتی ترانه خوانی به نام «ام ساره» می دهد! چرا؟ چون فتنه گری می کرد و اسلام ناب انقلابی را با هنرش تخریب می کرد:👇🏼
✅ https://b2n.ir/696539
🇮🇷 @abarin
ابرفقه
📚 کرسی «بررسی استیضاح رئیس جمهور» از منظر فقه سیاسی 🖌 با ارائه ابوالفضل امامی میبدی، طلبه حوزه علمی
📚بررسی فقهی استیضاح حسن روحانی
1️⃣ مطالب مربوط به استیضاح به روش دقیق فقه سیاسی در این «کرسی فقه سیاسی» بررسی شد؛ به نظر می رسد که برخی قیود مطرح در فرمایش امام خامنه ای از سوی حسن روحانی رعایت نشده است.
2️⃣ خطر قیاس در استدلال فقهی
به هر حال استناد به نامه بهمن ۸۳ مقام معظم رهبری درباره بی فایده بودن استیضاح یک #وزیر در سال (و در واقع در ماه های) پایانی، دلیل نمی شود که استیضاح #رئیس_جمهور هم همان حکم داشته باشد. به لحاظ فقهی، این کار، #قیاس است، مگر این که کسی بتواند آن را منصوص العلة یا قطعی المناط کند.
3️⃣ تفاوت استیضاح رئیس جمهور با وزیر
آ. 👈 گاهی وزیر #کم کار می کند یا کار نمی کند؛ این یک حکمی دارد.
ب. 👈 گاهی وزیری #خرابکاری می کند؛ این مساله ممکن است حکم دیگری داشته باشد. لذا از این منظر فرمایش امام خامنه ای قاعده کلی نیست؛ بلکه می تواند قاعده غالبی باشد.
📛 اما گاهی بحث رئیس جمهور است که مانند #راننده_قطار است نه #مهماندار یکی از واگن ها.
ج. 👈 گاهی رئیس جمهور فقط کم کار می کند یا بد کار می کند؛
د. 👈 اما گاهی رئیس جمهور #کار_بد می کند؛ موضع دشمن و حرف های دشمن را تکرار و عملیاتی می کند؛
4️⃣نتیجه
✅ آ. در اینجا دیگر سخن بر سر #فاید نداشتن نیست، سخن بر سر #ضرر داشتن است؛
✅ ب. در اینجا #نوع_ضرر هم در حد ضرر یک وزیر یا مهماندار یک واگن قطار نیست که تنها در ارائه برخی خدمات کاستی رخ بدهد؛ بلکه #ضرر_کلان امنیتی و در حد اغتشاشات فراگیر و براندازانه نظام است. مثل این که راننده قطار، آن را به سمت مسیری بسیار خطرناک یا پرتگاه براند؛
⁉️ آیا در این جا می توان به فرمایش چندین سال پیش امام خامنه ای درباره وزیر یک دولتی استدلال کرد که به سبب #مقابله_نسبی رئیس جمهور با جریان افراطیِ برانداز، آنها می خواستد همان رئیس جمهور را از قطار اصلاحات پیاده کنند؟
👈 در حالی که الان این رئیس جمهور است که دارد افراد ناهماهنگ با خودش را در حد توانش، از قطار پیاده می کند.
5️⃣ حقیقتا گاهی انسان احساس می کند اگر بتوان به نحوی حسن روحانی را به اموری مشغول کرد که به زدن برخی حرفها و انجام برخی اقدامات نپردازد، خیلی خدمت بزرگی است؛ یعنی اگر استیضاح سبب مشغول شدن کسی مثل حسن روحانی بشود، از جهاتی خدمت بزرگی است؛ مگر این که نامبرده بخواهد و بتواند با خیانت، وزرا و کشور را فلج کند.
6️⃣ باری، باید تابع ادله بود نه تابع استحساناتی که هر کسی از هر سویی یک چمدان از آن با خود دارد. رئیس جمهور #بی_کفایت است و اگر به لحاظ فقهی نتوان مصلحتی را ثابت کرد (نه به روش استحسانی) باید وی را استیضاح کرد. ولی اگر به روش فقاهتی بتوان مانعیتی را اثبات کرد، نباید وی را استیضاح کرد.
7️⃣ به نظر می رسد که مهمترین لغزشگاه حامیان یا مخالفان استیضاح، عدم روشمندی فقاهتی در مساله است.
📚الفقه ثم المتجر؛ الفقه ثم ...
✅👈 پ.ن: اسباب تاسف است که برخی مخالفان استیضاح، به پاسخ مرداد ۹۷ امام خامنه ای به ادعاهای احمدی نژاد ( #استعفای_روحانی) استناد می کنند تا بگویند که ۲ سال بعد هم #استیضاح روحانی ممنوع است! https://b2n.ir/372657
@abarin
163.1K
👈 پ.ن: اسباب تاسف است که برخی مخالفان استیضاح، به پاسخ مرداد ۹۷ امام خامنه ای به ادعاهای احمدی نژاد ( #استعفای_روحانی) استناد می کنند تا بگویند که ۲ سال بعد هم #استیضاح روحانی ممنوع است!
🇮🇷 https://b2n.ir/372657
@abarin