eitaa logo
ابرفقه
1.4هزار دنبال‌کننده
454 عکس
409 ویدیو
19 فایل
امیرالمؤمنین (ع): عقل‌ها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلب‌ها، قلبها امامان حس‌ها و حسها امامان عضوها العقولُ أئمةُ الأفکار والأفکار أئمة القلوب والقلوب أئمة الحواسّ والحواسّ أئمة الأعضاء. کراجکی، کنز، ۱: ۲۰۰ کتاب ابرفقه: https://24on.ir/g/21
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻کج تابی «گفتن» و «گفته» آیت‌الله صافی به نام خدای مهرای ویژا مهر 📚 ابوالفضل امامی؛ خبره فقه سیاسی 1️⃣ گونه‌های حکم: الهی و ولایی اسلام دو گونه حکم دارد؛ حکم الهی (اطیعوا الله) و حکم ولایی (اطیعوا الرسول). حکم الهی طبعاً قضیه حقیقیه و برای موضوعات ثابت (احکام عبادی و ...) است و حکم ولایی طبعا قضیه خارجیه و برای تحقق‌بخشی امور جامعه است. یعنی در اینجا پیامبر (ص) گزارشگر و تبلیغ کننده حکم خدا نیست؛ بلکه خودش حکم را کشف و بیان می‌کند و اگر تزاحمی با حکم الهی در یک موضوعی داشت، بر آن مقدم می‌شود. 2️⃣ مرجع تقلید کیست؟ مرجع تقلید یعنی کسی که حکم الهی (حوزه حقیقت‌شناسی) را تفقه کرده است و آن را به گونه «فتوا» بیان می‌کند. اما هیچ مرجع تقلیدی به سبب مرجعیت در احکام الهی، صلاحیت موضع‌گیری در حکم «ولایی» (تحقق‌بخشی) را ندارد. لذا اگر آقای صافی به عنوان مرجع تقلید بخواهد در امور «ولایی» حرف بزند، از حریم الهی تجاوز کرده است و باید به وی تذکر داد. 3️⃣ حوزه‌های شناخت ▪️حقیقت‌شناسی: شناخت قضایای حقیقی (احکام الهی)؛ ▪️واقعیت‌شناسی: شناخت واقعیت‌های موجود (پزیتوی)؛ ▪️تحقق‌شناسی. ◾️تحقیق شناسی: شناخت «فرایند، شیوه و شیبِ» گذر از این واقعیت موجود به آن حقیقت مطلوب ◾️ تحقیق شناسانی ◾️ تحقیق بخشی 👈 احکام ولایی از سنخ «تحقیق‌شناسی» است. ✅ هیچ کس با اتکا به مرجعیت در حوزه حقیقت‌شناسی (فتوا در احکام الهی)، صلاحیت حرف زدن در حوزه «واقعیت‌شناسی» یا «تحقیق‌شناسی» را ندارد. اما حکم میرزای شیرازی، به سبب مقام مرجعیت در احکام الهی نبود؛ بلکه به سبب مرجعیت در حوزه «تحقیق‌شناسی» و امور ولایی بود؛ وگرنه اگر کسی مثل آخوند خراسانی که اجتهاد تحقیق‌شناختی و مقام ولایت نداشت، حرفی زد، اطاعت از وی، اطاعت از حق نیست! و دیدیم که حریم‌نشناسی‌ها، به شکست اسلام در مشروطه انجامید. 4️⃣ تذکر به جامعه مدرسین درباره شرایط مرجعیت پیرو دو گونه بودن احکام اسلام (الهی و ولایی) دو گونه تقوا نیز داریم؛ تقوا در امتثال احکام الهی (اطیعوا الله) و تقوا در امتثال احکام ولایی (اطیعوا الرسول). پس جامعه مدرسین آگاه باشد که هر فردی، فرضاً در «احکام الهی» فقیه اعلم هم باشد و در امتثال اوامر و نواهی الهی، اتقای متقین هم باشد اما در احکام ولایی، مطیع امر «ولیّ‌امر» نباشد، نمی‌تواند مرجع تقلید باشد: «من کان من الفقهاء ... مُطیعاً لأمر مولاه فللعوام أن یُقلدّوه». ✅ اطاعت از امر ولیّ امر، چیزی فراتر از «مخالفت نکردن» و حتی «متابعت کردن» از ولیّ‌امر است؛ یعنی حتی «التزام عملی» به ولایت فقیه، برای مرجع شدن کافی نیست و باید «طوع و رغبت و التزام قلبی» به ولیّ‌فقیه داشت! و حتی این هم کافی نیست و بالاتر از این، باید به «امر» ولیّ فقیه (حتی اگر مخالف پندار مرجعی باشد) طوع و تسلیم «قلبی» داشت: مُطیعاً «لأمر» مولاه! چُنانکه قضاوت پیامبر (ص) بر پایه «أیمان و بیّنات»، لزوماً مطابق با «واقع» نیست؛ اما باید کاملا و قلباً مطیع همان قضاوت بود: «حتی یحکّموک ... و یسلّموا تسلیماً». 5️⃣ نقد موضع‌گیری مراجع حوزه احکام الهی، در گستره حکم‌های «ولایی» اساساً آقای صافی به عنوان مرجع تقلید (خبره احکام الهی) صلاحیت ندارد در امور «تحقق‌شناسی» موضع بگیرد! و در این جا، باید تابع نظرات خبره (ولیّ‌امر) باشد؛ وگرنه «منطق اجتهاد و تقلید» را رعایت نکرده است. این نکته را همه آقایان باید رعایت کنند تا از مرجعیت در احکام الهی ساقط نشوند! 6️⃣ ادب و ادبیات هشدار دادن به مقامات دینی تعارفات آخوندی به کنار! ادبیات دین اسلام و قرآن حکیم این است که «اگر او [از این جایگاه دینی خود] برخی اقاویل را بر ما نسبت دهد ... رگ گردنش را می‌زنیم»! به همین تندی و ویژاخشمی! لذا آقایانی که منصبی دارند و فرضا صلاحیت سخن گفتن در یک حوزه‌ای را نیز دارند، مراقب «رگ گردن‌شان» باشند (وَ لو تَقوَّلَ علینا بعضَ الأقاویل ... ثم لَقَطَعنا منه الوَتین) که خدا در کمین است: «ان ربک لبالمرصاد! این است ادب قرآن! 7️⃣ نقد برخی حرفها برکشیدن مشکلات معیشتی جریان برجامی، در این زمان و این دولت؛ و پیوند آن به «قهر با بسیاری از کشورها»، نه با واقعیت می‌سازد، نه با حقیقت، نه با قرآن، نه با عترت، نه با قانون اساسی، نه با سیره عقلا و نه با عبرتی که حتی عوام الناس از برجام گرفتند. طرح برخی مسائل سبب وهن گوینده است. 👈 قفل کنونی معیشت مردم، از بی باوری به رهگشایی اسلام (و عنده مفاتح) و پیروی از حسن روحانی به اسم است! وارونه نبینیم! ▪️ «سکوت سدید»، بهتر از سخن ناسدید است: «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیداً» ❌ مبادا جای غرش‌های غیور مرحوم محمد یزدی را، سکوت و بلکه هوچیگری بر ضد حق بگیرد!