هدایت شده از 💗 دلنوشته های یک پرستار 💗
#طنز
من کارمند هستم و خانمم پرستار که هر روز میرساندمش بیمارستان و برای پیاده شدنش درب ماشین را باز میکردم ...
این جریان شده بود حرف اول توی بیمارستان که من هر روز درب ماشین را برا زنم باز میکنم
پرستارها و دکترها به خانمم می گفتن چه رمانتیک چه احترامی خوش به حالت با این همسر ، کاش ما هم همسری مثل همسر تو داشتیم تا اینکه دانشجویان پرستاری هم این حرف ها رو میزدن
و هیچ کس نمیدونه که درب ماشین خراب هست و فقط از بیرون باز میشه تازه شیشه هم پایین نمیاد
و این درب پراید شده در روزی من و آرزو دارم خدا همچین دری به شما هم بدهد.
@parastarenemuneh