eitaa logo
ابَرشاگرد
449 دنبال‌کننده
573 عکس
39 ویدیو
14 فایل
هرکه خواهان «ابَرتعقل» است، باید «ابَرشاگرد»ی کند. ارتباط با بنده: @abarshagerd1 تارنمای(وبلاگ) «ابَرشاگرد» در فضای مجازی: abarshagerd.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 شب‌نگار 🌙 نگاه پهلوی به «زنان»؛ پا در جای پای آمریکا و انگلیس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 دوران حکومت «پهلوی‌ها» به طور رسمی از سال ۱۳۰۴ آغاز گردید. در این دوره، تا اوایل دهه‌ی ۴۰ «زنان» از حق رأی محروم بودند. 🔻 حکومت «ایالات متحده‌ی آمریکا» به طور رسمی در سال ۱۷۷۶ میلادی بر این کشور مسلط گردید. در این دوره، تا اوایل قرن بیستم «زنان» فاقد حق رأی بودند. در تاریخ ۲۶ آگوست ۱۹۲۰ به موجب مصوبه‌ی متمم نوزدهم قانون اساسی ایالات متحده‌ی آمریکا توسط کنگره‌ی این کشور، زنان در انتخابات سیاسی حق رأی یافتند. 🔻 حکومت «بریتانیا» نیز تا پیش از سال ۱۹۲۸ میلادی «زنان» کشورش را از شرکت در انتخابات محروم ساخته بود. 📚 منبع کمکی: «یوسرائیل و صهیوناکراسی»، سید هاشم میرلوحی، دفتر نشر معارف، چاپ ششمابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 🔴 رخدادهای تلخ اخیر، به‌خوبی به ما فهماند که اینستاگرام، واتس‌اپ و ... «قتلگاه»هایی هستند که «قاتل» هم تربیت می‌کنند!ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 به ته‌دیگش هم نرسیدید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸 «زندگی و آزادیِ» ما در اختیارِ کیست؟ 🔸 «زن بودنِ» زنان در اختیارِ کیست؟ «مرد بودنِ» مردان چطور؟ 🔸 اصلا «نفس کشیدن»، «پلک زدن» و «آب خوردن» و همه‌چیزِ من و شما (چه زن و چه مرد) در اختیارِ کیست؟ 🌻 بسیاری از ایرانیان بنا بر معارفِ نابِ شیعی معتقدند که «تمامِ مقدّراتِ عالَم» - از ریز تا درشت - در دستانِ پُرقدرتِ یک بانوی ۱۸ ساله یعنی «فاطمه زهرا» سلام الله علیها قرار دارد؛ همه‌ی عالَمِ خلقت هرچه دارد و ندارد، مقدّراتش همگی در اختیارِ یک «زن» است و آن زن «زهرا» است. 😂 آنگاه جماعتی که خداوند پسِ کلّه‌شان زده، با شعارِ مزوّرانه‌ی «زن، زندگی، آزادی» می‌خواهند علیه این معارف و این ملّتِ باایمان و فاطمی، انقلاب کنند! ☺️ خیلی دیر رسیدند؛ حتّی از ته‌دیگ هم جا مانده‌اند بیچاره‌ها! 🌹 «تشیّع و انقلاب اسلامی» خیلی زودتر از آنها این پرچم را برافراشته است. ✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 پاسخ نقضی به مغالطه‌ای سخیف ⛔️ ادعا می‌شود که فلان اشکال در کار «گشت ارشاد» و «پلیس امنیّت اخلاقی» وجود دارد و سپس نتیجه می‌گیرند که اساسا برخورد «قهری» در قضیه‌ی «بی‌حجابی و بدحجابی» کار نادرستی است! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشکال «روشی» استدلال بالا آشکار است. 🔘 اگر کاری را به خوبی یا به خوب‌ترین وجه ممکن انجام ندهیم و به همین سبب فلان آسیب عارض شود، باید نتیجه گرفت که «اصل آن کار» نادرست است یا باید نتیجه گرفت که «اشکالات آن» بایستی رفع شود؟ کدام؟ خب اگر مغالطه‌ی یادشده را بپذیریم، چرا آن را به موارد دیگر تسرّی ندهیم؟ 🔴 مثلا اگر کسی به علت «بد غذا خوردن» مبتلا به بیماری شود، چرا نتیجه نگیریم که غذا خوردن از اساس کار غلطی است؟! 🔴 یا اگر کسی به روش نادرستی به قرآن تمسّک کرد و به همین سبب قرآن به جای هدایت، باعث گمراهی بیشتر او شد (و لا یزید الظّالمین الا خسارا)، آیا باید نتیجه گرفت که «تمسّک به قرآن» از اساس کار غلطی است؟! ✍ ابَرشاگرد
تیتر تاریخی روزنامه‌ی مدعی اصلاح‌طلبی «شرق»: 🔴 «امضای کری تضمین است» 🗓 ۱ دی ۱۳۹۴ ابَرشاگرد ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
ابَرشاگرد
تیتر تاریخی روزنامه‌ی مدعی اصلاح‌طلبی «شرق»: 🔴 «امضای کری تضمین است» 🗓 ۱ دی ۱۳۹۴ ابَرشاگرد ⬇️⬇️⬇
🌙 شب‌نگار 🌙 به مناسبت ۱ دی؛ سالروز تیتر تاریخی روزنامه‌ی شرق 🔴 آیا امضاء «جان کری» اساسا می‌توانست «تضمین» باشد؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🗣 سال گذشته نیز «رابرت مالی» نماینده آمریکا در امور ایران در مصاحبه با شبکه «ام اس ان بی سی» به صراحت اعلام کرده بود: «دولت فعلی واشنگتن نمی‌تواند تضمین کند که دولت بعدی از توافق خارج نخواهد شد.» و افزوده بود: «این مسئله حقیقت دارد که در نظام ایالات متحده، ما نمی‌توانیم رئیس‌جمهور بعدی را ملزم(به چیزی) کنیم. دولت بعدی تصمیمات خود را خواهد گرفت.» ⬅️ (خبرگزاری مهر، شماره‌ی خبر: ۵۴۱۷۱۶۸) 🔰 واکاوی یکم: 🔘 براساس «کنوانسیون حقوق معاهدات وین»، اگر قوه‌ی مجریه‌ی یک کشور به توافقی دست یابد و آن توافق در مجلس آن کشور به تصویب نرسد(یعنی به «معاهده» تبدیل نشود)، دولت بعدی آن کشور الزامی به اجرای آن توافق نخواهد داشت و می‌تواند آن را زیر پا بگذارد. «برجام» از نگاه آمریکایی‌ها اساسا یک «معاهده» نبوده و نیست؛ زیرا هیچ‌گاه در کنگره‌ی این کشور به تصویب نرسید. دوم: 🔘 قانون اساسی ایالات متحده‌ی آمریکا، قوانین فدرال را از نظر ارزش حقوقی، هم‌مرتبه با تعهدات بین‌المللی می‌داند. مضافا اینکه براساس قانون اساسی این کشور، کنگره این اختیار و قدرت را داراست که تعهدات بین‌المللی را اصلاح نماید. لطفا به این نمونه توجه فرمایید: 👈 کشور «رودِزیا» در سال ۱۹۶۶ به سبب اقدامات نژادپرستانه، مورد تحریم شورای امنیت به واسطه‌ی قطعنامه‌ی فصل هفتمی ۲۳۲ قرار می‌گیرد. پس از گذشت مدتی، وزارت بازرگانی ایالات متحده (commerce) اعلام می‌کند که صنعت آمریکا به واسطه‌ی تحریم رودزیا با مشکل مواجه شده است(یا خواهد شد)؛ کمبود فلز «کروم». در سال ۱۹۷۱ کنگره‌ی آمریکا به اعلام وزارت بازرگانی لبیک گفته و برخلاف نص صریح قطعنامه‌ی ۲۳۲، مجوز صدور خرید فلز کروم را تصویب کرده و این‌گونه قطعنامه‌ی شورای امنیت و تعهدات بین‌المللی را لگدمال می‌نماید. ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ 🔘 افرادی که انتظار و توقّع دارند که «امامِ نظامِ اسلامی» شخصا در امورِ «جزئیِ» (خُرد) کشور نیز به طورِ «مستقیم» دخالت کند، احتمالا همان‌هایی هستند که برداشتنِ لیوانِ آب برای نوشیدن را وظیفه‌ی «عقل» می‌دانند نه «دست»! ☺️ ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 گرامیان! شما کدام‌یک از این دو حالت را می‌پسندید؟ 👇 🔸 دل‌تان می‌خواهد که از «هزار» چیز به طور «ناقص» لذّت ببرید، 🔸 یا از «یک» چیز به طور «کامل» لذّت ببرید؟ 🤔 کدام؟ فکر می‌کنید که «واقعا» کدام‌یک حال شما را «خوب» می‌کند و کدام‌یک شما را «عقده‌ای» می‌سازد؟ احتمالا درست حدس زده‌اید. در حالت نخست با اینکه «تعداد» چیزهای لذّت‌آور خیلی بیشتر و «دل‌فریب» است و افراد «سطحی‌نگر» و «طمع‌ورز» را خیلی زود به خود جذب می‌کند، اما چون هیچ لذّتی را در حدّ کمال از آن نمی‌بریم، «عقده»ی همه‌ی آن هزار چیز جذّاب در دل‌مان می‌ماند و «افسردگی» را به ما هدیه می‌دهد! زیرا میزان لذّتی که انسان از چیزهای مادّی می‌تواند دریافت کند «محدود» است. در حالت دوّم قضیه خیلی متفاوت است و روح انسان پس از آنکه همان «یک» لذّت را به طور «کامل» دریافت نمود، داغ و حسرتی از آن چیز در دل خود احساس نمی‌کند و آسیب روحی نمی‌بیند. بگذارید نمونه‌ای عرض کنیم. فرض کنید که خیلی گرسنه هستیم. اگر دو میز در برابرمان بگذارند و روی یکی «هزار نوع غذا» و روی دیگری فقط «یک نوع غذا» باشد، متأسفانه تعداد بسیار بالایی از ما با این خیال خام که «نمی‌خواهیم لذّت هیچ‌یک از هزار نوع غذا را از دست بدهیم»، اصلا به میز دوّمی هیچ توجّهی نمی‌کنیم و با آرزوی رسیدن به خوشبختی به سوی میز نخست شیرجه می‌زنیم! اما این افراد غافلند از اینکه برای رسیدن به هدف‌شان، از هر یک از آن هزار گونه غذای خوشمزه و رنگارنگ فقط می‌توانند مقدار «کمی» بخورند؛ چراکه پس از مدّت کوتاهی «سیر» می‌شوند و در حالی که میزان زیادی از غذاهای موردعلاقه‌شان هنوز در برابر چشم‌شان باقی است، اما دیگر نمی‌توانند از آنها لذّت ببرند! اکنون به آسانی می‌تواند فهمید که چرا زندگی «عشایری و روستایی» بسیار لذّت‌بخش است، اما زندگی «مدرنیستی» بسیار عذاب‌زا و منشأ افسردگی است؛ در حالی که میزان امکانات و تمتّعات زندگی عشایری و روستایی آنچنان زیاد نیست، در حالی که مدرنیته(و شبه‌مدرنیته) با آتش زدن به خرمن نفس امّاره‌ی سیری‌ناپذیر، انبوهی از امکانات مادّی را به او عرضه می‌کند، اما لذّت و آرامش و آسودگی خیال را از او می‌ستاند. ✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 چه بسیارند خنده‌هایی که از «نشاط» ناشی نمی‌شوند؛ بلکه نشانه‌ی «افسرده‌دلی» هستند. کدام خنده‌ها؟ همان خنده‌هایی که با هدفِ «خودنمایی» و جلبِ «تحسین و تشویق» دیگران سر داده می‌شوند و سپس احتمالا نسخه‌ای از آن را هم در اینستاگرام(بخوانید: بزرگترین بیمارسرای دنیا!) به نمایش درمی‌آورند تا دیگران نیز شاهدِ این «شادیِ ظاهری و گداصفتانه» باشند؛ به امید آنکه چند نفر بیشتر «لایک»شان!!! فرمایند و سپس به واسطه‌ی همین گداصفتی، احساس «قدرت» کنند که توانسته‌اند گردن چند نفر را به سوی خود بچرخانند! 🔸🔸🔸🔸🔸 و چه بسیار اندوه‌ها و گریه‌هایی که از «افسرده‌دلی» ناشی نمی‌شوند؛ بلکه نشانه‌ی «نشاط» هستند. کدام اندوه‌ها و گریه‌ها؟ همان‌ها اندوه‌هایی که دوری از محبوب ازلی و ترس از جلب نکردن نظر رحمت پروردگار، آن را در دل جای می‌دهد؛ این گونه از اندوه‌ها و گریه‌ها، انسان را به حرکت وامی‌دارند و جایی برای «افسردگی» باقی نمی‌گذارند. ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ کارخانه‌ی معیوب‌سازیِ موتور! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 «اینستاگرام»، «واتس‌اپ»، «تلگرام» و امثالِ آن‌ها، به‌واسطه‌ی مواجهه‌ی بی‌امان و بی‌رحمانه‌ی افراد با محبوب‌های کاذب و نیز پمپاژِ پرفشارِ خبرهای تلخ و نیز خبرهای به ظاهر شیرینِ بی‌خاصیّت امّا مخدّر و سرمست‌کننده، «قلبِ» انسان را دچارِ انبساط‌ها و انقباض‌های بی‌گاه و بی‌جا و مخرّب نموده و به حدّ «اشباع» می‌رساند. در نتیجه‌ی این قبض‌وبسط‌های غیر عقلانی و خارج از چرخه‌ی درست و رشدآفرین، این قوّه‌ی بسیار مهمّ انسان در عمل «فلج» شده و کارکردِ آن به اختلالِ شدید مبتلا می‌گردد. در صورتی که قلب اشباع شود، آنگاه نمی‌تواند واکنش و حبّ و بغضِ لازم و بایسته را نسبت به شیرینی‌ها و تلخی‌ها تولید کند. 🔴 اینستاگرام و ... ابزارهایی هستند برای از کار انداختن «موتورِ محرّکه‌ی ملّت‌ها»؛ تا نتوانند در مسیر «رشد و سعادت» حرکت کنند. با این موتورِ معیوب، فقط همان جادّه‌ی موردنظر «صهیونیست‌های کثیف» را می‌توان پیمود (= نظم نوین جهانی). ⚠️ این هدف اگر استعماری نیست، پس چیست؟ ✍ ابَرشاگرد
🔘 هاشمی رفسنجانی و ترور جایگاه «امامت» جامعه (۱) https://eitaa.com/abarshagerd/2099 🔘 هاشمی رفسنجانی و ترور جایگاه «امامت» جامعه (۲) https://eitaa.com/abarshagerd/2102 🔘 هاشمی رفسنجانی و ترور جایگاه «امامت» جامعه (۳) https://eitaa.com/abarshagerd/2105
🌥 پگاه‌نگار 🌥 تسهیل مسیر جهنم! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مگر نه آنکه کاربران اینستاگرام و ... بدون اندکی زحمت و صرفا با فشردن چند دکمه و جستجوی بی‌حد و مرز، در مدتی بسیار کوتاه 👈به آسانیِ👉 هرچه‌تمام‌تر می‌توانند به مستهجن‌ترین محتواهای ضد اخلاقی و مخرب‌ترین محتواهای ضد دینی و ضد ملی دست یابند؟ آیا چنین وضعیتی مورد تأیید دین است؟ قرآن کریم فرمود: ثمّ السّبیلَ یسّره(سوره‌ی عبس، آیه‌ی ۲۰) آیا نباید مسیر «رفتن به بهشت» برای مردم «آسان» باشد و مسیر رفتن به «جهنم» برای مردم «دشوار»؟ آیا دین و عقل به چیزی جز این حکم می‌کنند؟ براستی آیا هم‌اکنون در فضای «اینستاگرام» و برادران و خواهرانش، مسیر رفتن به بهشت در نهایت دشواری نیست و مسیر رفتن به جهنم در نهایت آسانی هموار نشده است؟ با چنین وضعیت دهشتناک، اسف‌بار و غیر قابل تحمل چه باید کرد؟ (بیشتر بخوانید. 👇) همیشه شرایط کار «شیطان» برای اغواگری «آسان» بوده است و شرایط کار «رهبران الهی» برای هدایت «دشوار»؛ زیرا شیطان ما را به لذت‌های لحظه‌ای و نزدیک و دم‌دست (اما زودگذر و بدبخت‌کننده) دعوت می‌کند، اما رهبران الهی ما را به لذت‌های بی‌نهایت، همه‌جانبه، سعادت‌بخش و ابدی (اما اندکی صعب‌الوصول و اندکی هم دور) بشارت می‌دهند. شیطان ما را به راه‌های «سرازیر» دعوت می‌کند (= پسرفت و سقوط)، اما رهبران الهی ما را به راه‌های «سربالا» فرامی‌خوانند (= رشد و سعادت). اکنون به راحتی می‌توانیم بفهمیم که چرا انسان در هنگام ارتکاب گناه(مانند مستهجن‌نگری) «حضور قلب» خوبی دارد، اما برای کسب حضور قلب در «نماز»، فشار زیادی به انسان وارد می‌آید. پس «راه حق» و «راه شیطان» در دو وضعیت یکسان نیستند. بنا بر همین حقیقت کلیدی، رهبران الهی هیچ‌گاه بسترها و محیط‌هایی را که ذاتا فسادزا بودند، تحمل نمی‌کردند و نمی‌کنند و در این شرایط، توهم «اثرگذاری کلان» به آنان دست نمی‌داد؛ یا از آنجا هجرت می‌نمودند(مانند حضرت رسول اکرم و حضرت لوط)، یا آن محیط را از اساس ویران می‌ساختند(مانند مسجد ضرار)، یا مدیریت حاکم بر آن را براندازی می‌کردند(مانند حضرت رسول اکرم در فتح مکه و حضرت امام خمینی در براندازی رژیم پهلوی). 👆 برخوردها و تدابیر یادشده، همگی از مصادیق مهم «واقع‌بینی کلان» هستند که غفلت از آن، نتیجه‌ی مبارزه را از پیش روشن می‌سازد؛ «شکست قطعی و حتمی»! پس این «توهم» را باید کنار گذاشت و به دیوار کوبید که شرایط «تخریب‌کنندگان» و «اصلاح‌گران» در زمین دشمن(مانند اینستاگرام) یکسان است (یا نباید تصور کرد که اگر هم این شرایط یکسان نیست، این تفاوت در شرایط به گونه‌ای نیست که نتوان به ثمربخش بودن مبارزه امیدوار بود!). وجود این توهم در افراد، موجب ایجاد امید و انگیزه‌ی کاذب برای «اثرگذاری کلان» در این‌گونه محیط‌هاست که ثمره‌ی این توهم چیزی جز استمرار و استحکام حاکمیت دشمنِ محاربِ صهیونیستی بر فضای مجازی کشور و بقای «قتلگاه جوانان و نوجوانان» نخواهد بود. ✍ ابَرشاگرد