eitaa logo
286 دنبال‌کننده
78 عکس
58 ویدیو
3 فایل
کانالی برای بیان تأملات عباس حیدری‌پور در موضوعات فرهنگی و اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه حس خاصی بود خواندن کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» شهید سید مرتضی آوینی در کافه‌ای در ... بخشی از متن کتاب که بیش از بیست سال پیش نوشته شده است: « اکنون اگر را قدرتی هم سنگ بزرگ‌ترین قدرت‌های جهان می‌شناسند، نه از آن است که ما صاحب تکنولوژی پیشرفته‌تری هستیم یا گام‌های بلندی در زمینه توسعه‌ی اقتصادی برداشته‌ایم... این قدرت الهی است که همه‌ی دنیا را دیر یا زود مسخر اعتقادات ما خواهد کرد و پرچم اسلام را بر فراز همه‌ی بلندی‌های عالم به اهتزاز در خواهد آورد. تسخیر قلوب مردم حق‌طلب جهان و صدور انقلاب، با پیشرفت‌های تکنولوژی میسر نیست، با تبعیت از این فرمان قرآنی میسر است که فاستَقِم کَما اُمرت و مَن تابَ مَعَک، و کسی اهل استقامت است که از خود گذشته باشد. خودپرستی ریشه‌ی همه‌ی ترس‌هاست. انسانی که از گرسنگی وحشت دارد، با اولین محاصره اقتصادی تسلیم می‌شود. آدمی که از جان خویش می‌ترسد، با اولین تهدید به زانو می‌افتد و از حقوق خویش در می‌گذرد...» و من به می‌اندیشم. به قیام جدیدش، صبر و استقامت مردمش، روشنگری‌های مردمی جهانی، پویش قرآن خوانی و موج اسلام‌خواهی عالم‌گیر شده‌اش و اراده‌ی الهی که ظلمات ساخته شده توسط سردمداران غربی را کنار می‌زند و نور را وارد قلب‌ها می‌کند. چرا؟ چون شرایط را باید برای فرستادن آخرین منجی، آماده کند... یُخرجونَهم مِن الظُلمات اِلی النور... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند @ninfrance
✂️↔️دوگانه نهضت و نظام 🖋به قلم: عباس حیدری پور 1️⃣ از 2️⃣ برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم. چرا چنین است؟ واضح است؛ بنی‌بشر آینده را به تفصیل در ذهن و عین نمی‌تواند مجسم کند ولی وقتی کارها و فکرها جلو رفت، تودرتوهای جدید و دوراهی‌های جدید را می‌شناسد که اقتضای مسیر طی‌شده است؛ ای‌بسا اگر از مسیری دیگر می‌رفت مطلبی دیگر و پرسشی دیگر و دوگانه‌ای دیگر روبه‌رویش گشوده می‌شد. 📆این روزها با مقاومت جانانه غزه و فلسطین و بیداری جهانی نسبت به حجم سبعیت و ددمنشی یک رژیم کودک‌کش مواجهیم و در بخشی از فضای نخبگانی ایران دعوای نهضت و نظام در گرفته است. برخی، عملکرد و حتی ماهیت جریان‌های نهضتی را با نظام جمهوری اسلامی مقایسه می‌کنند؛ این مقایسه و حتی ترجیح‌دادن تا چه اندازه درست است؟ اینجا باید دو بحث را از هم تفکیک کرد؛ یکی مسئله قضاوت ما درباره میزان مطلوبیت ورود جمهوری اسلامی در قصه غزه و فلسطین و مقایسه آن با حد مطلوب است و دیگری ادبیاتی که پیش از این مصداق، از شکل‌گیری این پرسش حمایت می‌کند و آن هم ادبیاتی است که دوگانه نهضت-نظام را برمی‌کشد و ازطریق برتری‌دادن به یکی درصدد ارائه پاسخ از منظر خود است. 🔑ما در این نوشتار عمدتاً به مسئله دوم می‌پردازیم و یادآوری می‌کنیم استفاده از قواعد برای حل مصادیق و مسائل جاری علاوه بر ضرورت تنقیح ادبیات و مفاهیم و قواعد پشتیبان، پیچیدگی‌هایی دارد که در صورت سهل‌گرفتن نمی‌توان وجه تفاوت پاسخ دو فرد یا جریان را به یک مسئله واحد با استفاده آن‌ها از قواعد یکسان دریافت. اما درعین‌حال عدم تنقیح قواعد و نظام مفهومی، مسیر حل مسائل را در هاله‌ای از ابهام فروخواهد برد زیرا عدم پاسخ به دوگانه‌ها آن هم در سطح قواعد و نظام مفهومی ناخواسته باعث خواهد شد که ما بدون بررسی تفصیلی و دقیق گاه به یک‌سو و گاه به سوی دیگر بغلطیم. با این مقدمه پرسش این خواهد بود که ما در دوگانه نهضت یا نظام باید کدام را برگزینیم و کدام‌یک به مطلوبیت و آرمان ما نزدیک است: قبل از اینکه به پرسش پاسخ دهیم باید بدانیم اساساً از نهضت و نظام چه چیز را مراد می‌کنیم و تا این معلوم نشود، انتخاب هم درست نخواهد بود. این احتمال بعید نیست که برخی مخالف‌خوانی‌ها هم در این مسئله ناشی از تفاوت در معنای مقصود از این کلمات باشد. 🌪به نظر می‌رسد نهضت هویتی سیال، فعال و گرم دارد، دعوتی است که با گرمای وعده‌ها و افق آرمانی خویش علیه وضع موجود، جمعیت‌هایی به سرعت را حول خویش سامان می‌دهد و بر وضع موجود هجوم می‌برد و درواقع قیامی را ساز می‌کند. نهضت می‌تواند سریع منتشر شود و تنوعات فراوان را گرد هم آورد زیرا در مقام اجمال قرار دارد و هنوز افق خویش را در مقام عینیت خارجی مجسد نساخته است. این ابهام و اجمال البته غیریت‌هایی چون وضع موجود را برنمی‌تابد و با آن دشمنی می‌کند اما با همین ابهام و اجمال انواعی از گروه‌ها و اصناف و عقاید و آراء را ولو با اشتراکات حداقلی گاه می‌تواند حول آرمانش به هم نزدیک سازد. ☀️اما هویت نظام یک هویت مستقر، آرام، انضباط‌یافته و روندمند است. ارزیابی آن در همان وضعیت استقراری و موجود انجام می‌شود و لذا در نگاه آرمان‌گرایانه بسیار مستعد پرخاش و اعتراض است زیرا بسیاری از واقعیات فاصله‌ای جدی از آرمان‌ها دارند. گاه بدبینانه‌تر شرّ گریزناپذیری دیده می‌شود که منتقدانش دوست دارند آن را از جا برکنند و به جایش نظمی نو درافکنند؛ با این سودا که نظم جای‌گزین توان حمل و حمایت از آرمان‌ها را داشته باشد. نظام به‌خلاف نهضت چندان سیال و پویا نیست و اینرسی سکون بالایی دارد و همه‌گرایی و هم‌گرایی اندک‌تری در باب آن شکل می‌گیرد ولی درعین‌حال تاب‌آوری بیشتری درقبال تمایل به حرکت و دگرگونی و حتی تکانه‌های بیرونی از خود نشان می‌دهد. قرار و بی‌قراری، حرکت و ثبات، گرمی و سردی دوگانه‌هایی است که می‌توانند دوگانه نهضت و نظام را توضیح دهند. گرچه این سؤال صورت‌بندی‌های دیگر و ادبیات دیگری نیز یافته است مانند اینکه همین دوگانه جدی است که اسوالد اشپلنگر را وادار کرد که روح سیال و فعال فرهنگ را بر جمود و خشکی تمدن دروضعیتی که تصور او از آن ازکارافتادگی فرهنگ بود، ترجیح دهد. با این توضیحات وقت انتخاب و پاسخ است که در دوگانه نهضت و نظام ما کدام را اصیل و کدام را بدیل می‌دانیم؛ اما پس از تأمل باید اعتراف کرد این دوگانه هیچ پیروزی ندارد زیرا: ادامه در پست بعدی⏬ @abbas_heidaripour
ادامه دوگانه نهضت و نظام به قلم: عباس حیدری پور 2️⃣ از 2️⃣ ⏺حیات انسان در وجه فردی و جمعی، همان میزان که نیازمند تحرک و پویایی و جولان و گرما و حرارت است به همان میزان نیازمند نظم و ثبات و استقرار است. انسان موجودی در میانه قرار و بی‌قراری است و شاید راز پایان نماز در حالت تشهد و سلام همین وضع میانه آدمی باشد. اینکه انسان هم جان دارد و هم کالبد همین را اقتضاء می‌کند. روح آدمی در عالم نمی‌تواند سرگردان باشد و بلکه اقتضای زیست دنیایی آرام‌گرفتنش در تعلق به یک کالبد و بدن است؛ بدنی که تاب تحمل قرار دنیایی را به این روح می‌دهد و امکان ساخت و تکاپو را برایش فراهم می‌کند اما راست می‌گویند که اگر آدمی وجه فرامادی خویش را هرگاه فراموش کند، همان زمان را باید زمان مرگش دانست. 🌿تقابل نهضت و نظام هم همین است و به همین بنیادها باز می‌گردد. نظام وضعیت باثبات جمعی یک گونه زیست است که مطلوبیتش در محاکات و بازتاب و تجسد آرمان‌ها و ارزش‌های یک نهضت است و یک نهضت غایتی جز تحقق و استقرار و تجسد در قابل یک نظم فراگیر و باثبات نمی‌تواند داشته باشد. اساساً اگر نهضتی نتواند مطلوب خویش را بر چهره دنیا تثبیت کند و به نمایش درآورد چرا باید در دنیایی که چنین است این همه دست‌وپا زد. نهضت حالت گذاری از یک نظم نامطلوب به یک نظم مطلوب است و ازقضا هنر آدمی باید آن باشد که بتواند آرمان را در چهره نسبتاً با ثباتش هم نمایش دهد نه آنکه در وضع نهضتی فقط افسانه‌اش را بسراید؛ نظام تعبیر خوابی است که نهضت می‌بیند و اگر نهضت به نظام نرسد خوابی بی‌تعبیر و رؤیایی دروغین است. در نقطه مقابل اگر نظام گرمای آرمان نهضت را از دست بدهد، کالبدی است بی‌روح و جسدی است که درنهایت بوی تعفنش همگان را خواهد آزرد. ⚠️جمع میان نهضت و نظام آسان نیست و به همین خاطر پاسخ ساده را در انتخابی واحد و با دوگانه‌ای ساختگی به نام نهضت یا نظام جست‌وجو می‌کنیم. این دوگانه در ذات خویش مجعول و نامعتبر نیست بلکه اگر به پاسخی یک‌سویه برسد، پاسخی مجعول گرفته است زیرا حقیقت وجود آدمی را که در میانه وجه آرمانی و استعلایی و وجه ماندگار و خاکی قرار دارد، تحریف کرده‌ایم. انتخاب یکی از دو وجه تحریف خود و انسانیت است. این را هم باید افزود که صیرورت جماعت انسانی گاه اقتضای تکیه بر دارایی‌ها و توانایی‌های نهضت را دارد و گاه اقتضای تکیه بر چهره نظام‌مند را دارد. اگر نظامی مبتنی بر آرمان‌ها حاصل شد باید آن را پاس داشت و دانست که بهترین پشتیبان برای نهضت است و بدون این پشتیبان نهضت همچنان روح ناآرام و مضطربی خواهد بود که ممکن است هر لحظه اصحاب قدرت و ثروت او را به گوشه‌ای برانند و نفسش را تنگ کنند. باید نظام را پشتیبان نهضت کرد و نهضت را به قراری عمیق فراخواند تا دارایی خویش را نه فقط شعار دهد که نمودار هم سازد. 🌿نظام نهضتی یا نظام انقلابی همان چیزی است که هر میزان بدان تقرب جوییم بیشتر اهل نهضت و بیشتر اهل نظام خواهیم شد و هرمیزان بین این دو تفکیک قائل شویم همزمان هر دو را از دست خواهیم داد. 🔰 حال با فراغت از بحث درباره نسبت نظام و نهضت اگر بخواهیم نیم‌نگاهی به مناسبت این روزها یعنی مسئله غزه بیاندازیم چه باید بگوییم؟ آیا جمهوری اسلامی در مسئله فلسطین ورود موفقی داشته است یا خیر؟ طبیعی است که آنچه اکنون در فلسطین می‌گذرد بی‌نسبت با درخشان‌ترین چهره شهید عرصه مقاومت نیست. اکنون که در ایام شهادت حاج قاسم به دست استکبار جهانی قرار گرفته‌ایم باید به یاد آوریم او هم یک وجه تعلقی جدی به نظام جمهوری اسلامی داشت زیرا نیروی رسمی نظامی ما بود و هم درعین‌حال امتی‌ترین چهره کشورمان در اتصال فعال با آزادی‌خواهان کشورهای مختلف جهان و به‌ویژه منطقه غرب آسیا بود. وجود همین یک چهره حجتی جدی است بر اینکه استقرار نظام‌مند می‌تواند چهره‌ای جدی و البته باورپذیر از هم‌گرایی امتی را به خود امت اسلام نشان دهد. اکنون نیز اصل انکار طراحی عملیات طوفان الاقصی از سوی ایران که هم در سطح رهبری و هم در سطح بسیاری از مقامات کشورمان رخ داد، نشان می‌دهد نظام ایران نمی‌خواهد مواجهه خویش را با امت اسلامی ضرورتاً رابطه‌ای از دریچه معادلات نظام تعریف کند، حتی در آن‌جایی که تجهیز جدی نظامی و رابطه پشتیبانی وجود داشته است. بدین‌ترتیب باید این بلوغ و فهم را ستود که نه کشور از الگوهای عملی برای تعامل چندوجهی و پیچیده و مرکب خالی بوده است و نه اینک عقب‌گردی از این سرمایه رخ داده است. گرچه آشکار است که هم می‌توان در جزییات کنش‌ها و حتی طراحی‌ها انتقاداتی را داشت و هم برای بهبود و ارتقاء اهتمام نمود و طرح بدیل به میدان آورد. @abbas_heidaripour
هدایت شده از ساختار
• برنامه ریزی با علم اجمالی یعنی کلی گویی و اسراف! سال قبل دوستی از خیریه وابسته به آیت الله که 100 هزار یتیم را حمایت می کند جهت مشورت هایی به آمده بود. او را در چند جلسه همراهی کردم. در فردوسی سراغ اساتید تربیتی که رفتیم گفتند طبق تحقیقات، یتیم خانه ها یا همان پرورشگاه ها در ایران موفق نبوده و علت هم نبود خانواده بوده است. دوست عراقی گفت خب این مشکل را نداریم. اساتید با تعجب پرسیدند پس این همه بچه کجا نگهداری می شوند؟ پاسخ شنیدند در خانه مادر بزرگ یا عمه و خاله و... چرا که عراق فرهنگ محور دارد و بچه بی صاحب نمی ماند. ⚠️ حالا فرض کنید برنامه ریزان پرتعداد فرهنگی ما می خواستند روی مخاطب یتیمان جنگهای عراق کار کنند و با همان هم طراحی می کردند!! 🔷 یک مثال دیگر! دوستی در منطقه قصد داشت مردم را آموزش بدهد و تعاونی های روستایی راه بیاندازد. بعد از مدتی ناکام ماند و تغییر موقعیت داد! چرا؟ چون نمی دانست در آنجا ساختار محور و نوعی نظام هست که حاضر است سود نکند ولی همسفره طبقه مادون خود نشود و شرط همراهی همه روستا را رد کرده بودند! ⚠️ حال فرض کنید یک گروه جهادی تهرانی بخواهد تجربه خودش را تعمیم بدهد و با وارد منطقه دیگری بشود! موفق خواهد شد؟ http://eitaa.com/saakhtar
💢پیرامون دوگانه نهضت و نظام ✍🏻محمدمهدی حسین‌زاده ▪️"دوگانه نهضت و نظام" موضوع داغ این روزها است که برگرد آن تحلیل‌های زیادی در گردش است. چندی پیش حجت‌الاسلام و المسلمين حیدری‌پور پیرامون این موضوع یاداشت قابل استفاده‌ای نگاشته بود که مرا به تأمل واداشت. این یادداشت در پاسخ به افرادی به تحریر درآمده بود که کنش گروه‌های «مقاومت» را نسبت به حملات وحشیانه اسرائیل، گرم و فعال و مواجهه «نظام اسلامی» را سرد و منفعل می‌دانستند. گمان بعضی بر این است که عملکرد پرشور این جریان‌ها بر رفتار کنترل‌شده و بسی محافظه‌کارانه نظام اسلامی ترجیح دارد. ▫️جواب ایشان نسبت به ترجیح هویت فعّال و پویای «نهضت» بر ماهیت ثابت و منضبط «نظام» با الهام از «ابعاد وجودی انسان» تقریر شد. به نظرم جای تفلسف اجتماعی بسیار خالی است. متاسفانه نور اندیشه معارفی آنطور که باید مسیر عینیت را روشن نمی‌نماید و گره‌های میدان را باز نمی‌گشاید و برای عبور از بن‌بست‌ها و انسدادها ایده خلق نمی‌کند. این ضعف معارف اسلامی نیست؛ بلکه ضعف متفکران ماست که نمی‌توانند از دریای شیرین اندیشه اسلامی دَلوی را آب کنند و به کام تشنه‌لبان برسانند و آنان را سیراب نمایند. ▪️یادداشت «دوگانه نهضت و نظام» از این جهت برای من ممتاز است که تلاش دارد با بهره از الهیات اسلامی به تقریر رابطه «نهضت و نظام» که یک بحث داغ اجتماعی است بپردازد. نگارنده با تبیین دو بعد انسان بیان می‌کند که انسان هم جان دارد و کالبد. روح پرشور آدمی با تعلّق به کالبد مادی قرار می‌گیرد و امکان حیات را در این عالم پیدا می‌کند. کالبد هم با وجود این تعلّق است که امکان تحرّک دارد و الا می‌ماند و می‌پوسد. ایشان با الهام از این رابطه، بین نهضت و نظام نیز همین ترابط را جاری می‌کند و معتقد است دوگانه نهضت و نظام همان دوگانه روح و کالبد است. ▫️به‌قطع بین نهضت و نظام ارتباطی وجودی برقرار است و به نظر می‌توان بین این دو به یک جمع سالمی دست‌یافت؛ اما برای صورت‌بندی این رابطه از چه مبنای فلسفی می‌توان بهره جست؟ آیا می‌شود از دوگانه روح و کالبد انسان الهام گرفت و مساله را از ابهام خارج ساخت یا این نوع صورت‌بندی ممکن است گِره را کورتر ‌کند؟ ادامه👇🏻 https://eitaa.com/menhaj_hoseinzade
▪️نسبت مفاهیم کلان فلسفی و معارفی با مصادیق عینی باید ذاتی باشد یعنی آن مقولات فلسفی در وجود خارجی حضور داشته باشند. به نظر دو ساحت روح و کالبد با دو مفهوم نهضت و نظام رابطه ذاتی برقرار نکند و ارتباط آنها تنها یک تشبیه بوده باشد. موارد نقیض زیاد است. چه بسیار نظام‌هایی که از وجود یک نهضت پشتیبان بهره‌مند نبوده و چه بی‌شمار نهضت‌های زنده و کنشگری که به یک نظام رسمی مبدل نشده‌اند. روح بدون بدن، حیات مادی ندارد اما نهضت‌ها از دیرباز تاکنون همیشه نقش‌آفرین بوده‌اند. کالبد بدون روح متعفّن و در حکم جامدات است درحالی که نظام بدون نهضت شاید مطلوب نباشد؛ اما کارآمدی خود را دارد. این تشبیه حتی کمکی هم به حل مسئله نمی‌کند؛ چون به صورت طبیعی بین منافع بدن و روح یا مادی و معنوی تزاحم پیش می‌آید و دین اگرچه منافع مادی را مهم می‌داند؛ اما در مورد تزاحم با سود اخروی را ترجیح می‌دهد و این یعنی عبور از ماده و زوال، به معنا و بقا؛ اما در مساله نهضت و نظام آنگاه که تزاحمی پیش آید می‌توان به‌حتم گفت منافع ‌نهضت مقدم خواهد بود؟ در مقام ارزش‌گذاری روح بر بدن ارزشمندتر است. آیا می‌توانیم بگوییم نهضت از نظام با ارزش‌تر است؟ بدن درخدمت روح است و اینجا میتوان از گفت نظام درخدمت نهضت است؟ این تشبیه نتیجه‌ای به عکس آنچه نتیجه گرفته شد خواهد داشت و در مقام راهبردنگاری در راستای اهداف«نهضت‌گرایان» درخواهد آمد. ▫️به نظر می‌رسد «نهضت» ماده و «نظام» صورت آن است. بنابر سیر رشد وجودی نهضت آن نیروی فعالی است که وقتی به مرحله‌ی هویت خارجی می‌رسد می‌رسد گاها صورت‌ «نظام» می‌پذیرد؛ بنابرین «نظام» مرحله فعلیت یافته نهضت است. البته اینطور نیست که فعلیت هر نهضتی میباست به «نظام» ختم شود. مثل آنکه گفته می‌شود درخت فعلیت دانه است اگرچه قرار نیست هر دانه‌ای درخت شود و ممکن است بوته صورت اخیر آن باشد. در مقام تصور این سیر رشد نباید گرفتار تصور سینوی شد و مسیر رشد را کون و فساد دید؛ بلکه بر اساس حرکت جوهری نهضتی که استعداد ساختارمندی دارد تبدیل به نظام خواهد شد و نظام هم بدون آن که جوهره اولیه خود را ببازد نسبت به نیازهای زمانه و اقتضائات روز صورت نوعیه جدیدی به خود می‌گیرد و به پیش می‌رود. با این نگاه نظام به معنای ایستایی نیست بلکه به معنای شکوفایی نهضتی است که استعداد حکمرانی دارد. بنابر دیدگاه حرکت جوهری در مرحله نظام هم توقت، ایستایی و ساختارگرایی خشک نداریم و همان شور و جهشی که در نهضت می‌بینیم در نظام هم امتداد دارد. 🔳دوگانه نهضت و نظام در مدل انقلاب اسلامی وجود ندارد. در این مدل نهضت رشد می‌کند و بنابر اقتضا به نظام می‌رسد و نظام نهضت‌هایی را خلق می‌کند. رابطه آن دو تباین وجودی نیست در مدل انقلاب رابطه بین نظام و نهضت های همسو وحدت وجود است. وجودی قوی و وجودی ضعیف اما همه از یک اصل اصیل بهره مندند. تقویت خیزش‌های مردمی بحرین یا تشکیل نهضت های نظامی مثل حزب الله یا تقویت نظامی نهضت‌های نسبتا همسو مثل جهاد اسلامی و یا پشتیبانی از نظام‌های دوست مثل سوریه اماره ای از حرکت روبه جلوی نظام است. بنابراین تقریر واژه هایی چون «نظام نهضتی» نه تنها ادبیاتی خلق نمی کند؛ بلکه با اندیشه کلان نیز ناسازگار است و باید از واژه «نظام انقلابی» بهره برد؛ با این صورت‌بندی نظری این متن از بیانیه گام دوم انقلاب را مطالعه بفرمایید:« انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند. ۱۳۹۷/۱۱/۲۲» https://eitaa.com/menhaj_hoseinzade
🔰👆ضمن تشکر از امعان نظر نویسنده و ناقد محترم؛ ان‌شاءالله ناظر به متن برادر عزیزم ملاحظات و نکاتی را به زودی تقدیم خواهم کرد.
متن تبیینی برخی شاگردان مکتب امام ره.pdf
1.16M
🖋متن تبیینی جمعی از شاگردان (رحمه الله علیه) به مناسبت هفتمین روز شهادت زائران حاج قاسم سلیمانی .
تاثیر حضور در انتخابات در زندگی شخصی درباره ۱۰ 🖋به قلم حجت الاسلام علی مهدیان👇 🔺اینکه تصمیم میگیرم، از خانه بزنم بیرون تا مدرسه یا مسجد محله مان تا یک رای بیندازم در صندوق رای، آیا این در زندگی شخصی و خانوادگی ام اثر دارد؟ بله. صرف حضور در انتخابات فارغ از هر نتیجه ای، در زندگی شخصی و خانوادگی ما موثر است. چگونه؟ 🔺قبل از آنکه دلایل متعدد از آیات و روایات و استدلالهای عقلی را ذکر کنم، به تجربه شرکت کنندگان در راه پیمایی ها، انتخابات ها، برنامه های جمعی آرمانجویانه و معنوی مراجعه میکنم. از افراد بپرسیم اصل حضور و همراهیتان چه حالی بهتان میداد؟ میگویند احساس نشاط، احساس امید، احساس قوت و قدرت، حس خوش با هم بودن، با هم خواستن، احساس بهجت معنوی. اما چرا اینگونه است؟ آیا این دلیل خاصی دارد؟ 🔺آیه ای از قرآن بین اتصال افراد به یک قدرت برتر معنوی و جدایی آنها و ضرر شخصیشان چنین میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ۚ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا همراهی با آن حرکت جمعی آرمانجویانه، احساس همراهی با یک قدرت برتر معنوی را به خود شخص میدهد، جدایی افراد هم باعث میشود خود شخص ضرر کند. فانما ینکث علی نفسه. دودش به چشم خودش میرود. ولی آنکه پای کار بماند، خودش اجر عظیم میبرد. هنوز اینجا بحث آثار اجتماعی نیست. سود و ضرر فردی در همان اصل حضور و همراهی محل بحث است. 🔺حضرت امام در کتاب سر الصلوه نکاتی میفرماید که استدلالهایی برای اتصال به هر حرکت جمعی الهی و آرمانجویانه است. او میگوید: «اگر انسان به وظایف و اسرار‏‎ ‎‏جماعت قیام کند، رغم انف شیطان را به طوری می کند که در هیچ عبادتی‏‎ ‎‏نمی کند؛ و در اجتماع مؤمنین و قلوب مجتمعۀ آنها، که دست غیبی الهی با‏‎ ‎‏آن است، فوایدی است روحی و معنوی که در کمتر عملی اتفاق آن افتد، با‏‎ ‎‏آنکه مصالح عمومی و اجتماعی در آن نیز ملحوظ است.» 🔺 حضور در انتخابات باعث میشود دشمنی و تبری از طاغوتها و ظالمان در وجود ما شدت پیدا کند. مبارزه با طاغوت باعث رشد روحی و معنوی افراد میشود. فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ پس هرکه در زندگی از طاغوت، دوری کند و خدا را باور داشته باشد، به چنان تکیه‌گاه مطمئنی پناه می‌بَرد که هیچ تزلزلی در آن راه ندارد. خدا شنوای داناست. لذا در روایات هست که جهاد و آرزوی جهاد شعبه ای از نفاق را در درون انسانها از بین میبرد. اینها اثر فعل اجتماعی در رشد معنوی و روحی آدمها است که خود را در زندگی شخصیشان نشان میدهد. 🔺امام علی در خطبه ۱۲۷ نهج البلاغه می فرماید: «الزموا السواد الأعظم فإن ید الله علی الجماعة وإیّاکم والفرقة فإنّ الشاذ من الناس للشیطان کما أنّ الشاذ من الغنم للذئب» جدایی از جمع و پیوستن به جداشدگان ، راه شیطان را هموار میکند. انسان را در کار شخصی اش ضعیف و ضربه پذیر میکند. روحیه شکست از شیطان در او شدید میشود. 🔺این نکته مهمی است که بین حضور اجتماعی در جامعه دینی و آرمانجو و تغییر حال و هوای فردی و زندگی شخصی ما رابطه بسیار وثیقی وجود دارد. اوج این نکته را در کار شهدا میبینیم که یک حضور اجتماعی و یک مدد عقلانی به جبهه حق میدهند اما خودشان رشد معنوی میکنند و تا ساحت نظر کردن به وجه الله پیش میروند. @ali_mahdiyan
بسم الله الرحمن الرحیم یا اباصالح ادرکنا مراسم بزرگداشت و سالگرد طلبه‌ی مجاهد عرصه‌ی تبیین «مصطفای مکتب امام» مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی مدرس مصلی 🔸 جلسه بزرگداشت با موضوع: گام دوم انقلاب و ضرورت وجود جبهه‌ساز‌ها سخنران: حجت الاسلام و المسلمین علی‌ محمدی همراه با ذکر مناقب اهل بیت علیهم السلام 🗓پنجشنبه ۲۶ بهمن ساعت ۱۵ مکان: خیابان شهید اخلاقی بعد از کوچه یک، پلاک ۱۲، موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 🔸مراسم سالگرد سخنران: حجت الاسلام و المسلمین احمد رهدار به همراه رونمایی از ویژه‌نامه‌ی «مصطفای مکتب امام» با حضور خانواده محترم مدرسی 🗓جمعه ۲۷ بهمن بعد از نماز مغرب و عشاء مکان: بلوار بوعلی سینا، نرسیده به میدان شهید آیت الله دستغیب، جنب بیمارستان علی بن ابی طالب علیه‌السلام، مسجد تولیت @heyatabasalehqom