eitaa logo
عباس موزون
50.2هزار دنبال‌کننده
968 عکس
2.2هزار ویدیو
6 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💢سلسله جلسات دفاعیه رقابت علمی پژوهشی نخبگانی کشوری حل مسئله 🔻اساتید ارزیاب 🔸حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی شیروانی 🔹دکتر عباس جوارشکیان 🔻جلسه چهارم: محور فلسفه و تجربیات نزدیک به مرگ 🔸بررسی میزان واقع نمایی تجربیات نزدیک به مرگ 🔻ارائه دهنده 🔹جناب آقای حسین خوردوستان 📆پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ 💠رقابت علمی‌پژوهشی نخبگانی حل مسئله 🌐https://eitaa.com/joinchat/141558014Cad85f8362d °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ●○●○●○●○●○●○●○ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
🔸هم اکنون در حال برگزاری 💢سلسله جلسات دفاعیه رقابت علمی پژوهشی نخبگانی کشوری حل مسئله 🔻اساتید ارزیاب 🔸حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی شیروانی 🔹دکتر عباس جوارشکیان 🔻جلسه چهارم: محور فلسفه و تجربیات نزدیک به مرگ 🔸بازخوانی تحلیلی تجربه ی مرور زندگی در تجربیات نزدیک به مرگ بر اساس مبانی حکمت متعالیه 🔻ارائه دهنده 🔹حجت الاسلام جواد حبیبی خراسانی 📆پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ 💠رقابت علمی‌پژوهشی نخبگانی حل مسئله 🌐https://eitaa.com/joinchat/141558014Cad85f8362d °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ●○●○●○●○●○●○●○ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
28.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و سوم فصل چهارم) 🔸سال ۸۸ بود، ۳۱ شهریور ۸۸ رفتیم تعمیرگاه ماشین رو تحویل بگیرم همینطور که داشتم طرف اوستا کریم می‌رفتم، یه لحظه دیدم یه نفر پشت سرم هاتفی بود با صدای دلنشین و خوب که احساس کردم این صدا آشناست، احساس کردم این صدا رو قبلاً شنیدم گفت: آقای حسن رضا داری می‌میری آماده شو برای مردن... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/yAxX4 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
22.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و سوم فصل چهارم) 🔸من تقریباً فاصله‌ام تا ماشین ۲۰ متر ۳۰ متر بود چون بالا که نگاه می‌کردم ماشین رو کوچیک می‌دیدم بعد که مقداری اومدم بغل ماشین دیدم که به اصطلاح خودم رو صندلی عقب ماشین خوابیدم و اخوی به سرعت داره به طرف بیمارستان می‌ره 🔸 رفتم تو یه عالم دیگه. تو اون دنیایی که رفتم مانده بودم چکار کنم یه لحظه احساس ترس کردم وحشت کردم. دیدم همون هاتف که قبلاً صدام کرده بود ندا می‌داد، دوباره اومد پیشم با صدای خوشحال‌تر گفت که: آقای حسن رضا آسمون هفتم منتظرته حرکت کن برو پیش خدا، پرواز کن... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/40n5I 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و سوم فصل چهارم) 🔸چیزی که هنوز هنوزه حسرتش رو می‌خورم، اون شیرینی پرواز روح بود. هرچی بیشتر نزدیک خدا می‌رفتم این لذت بیشتر می‌شد. هر آسمونی زیبایی خودش رو داشت. هر آسمونی گل‌های خودش رو داشت که رنگ گل‌ها با رنگ گل‌های زمینی فرق می‌کرد. 🔸 یه لحظه تو آسمون سوم بود یا چهارم بود احساس تنهایی کردم یه لحظه برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم دیدم نه بابا! غیر خودم شاید صدها روح دیگه پشت سر من دارن پرواز می‌کنند. نگاه کردم دیدم یکی از ارواح آشناست همسایه خودمونه... تا آسمون پنجم رو رد کردیم دیگه حرکتم کم شد و قدرت پرواز رو خدا ازم گرفت... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/Kwn3Q 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
29.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و سوم فصل چهارم) 🔸 وقتی که خواهش‌های من اثر نداد، بعد قبول نکردن، یه بار دیگه آسمون برای من تاریک شد، دیگه نفهمیدم تا زمانی‌که چشم‌هامو باز کردم، دیدم که دکتر کردنژاد با همین اخوی‌ام آقا خسرو بالا سر من هستند. 🔸بعد گفتم که داداش خسرو آیا حاج نقی شاه حسینی به رحمت خدا رفتند؟ گفت: تو از کجا می‌دونی؟ کی بهت گفته؟ گفتم: من یه آسمون دو آسمون با مرحوم پرواز داشتیم با هم، هم صحبت بودیم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/SeRZg 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links