لینک مشاهده قسمت‌های #فصل_چهارم برنامه «زندگی پس از زندگی» در آپارات؛ رمضان ۱۴۰۲ ✅ قسمت ۱- منفی هفت #دانیال_قاسمعلی ✅ قسمت ۲- منفی هفت #دانیال_قاسمعلی ✅ قسمت ۳- فقط پدر #میثم_نثاری ✅ قسمت ۴- ورود به مُردن #سیدابوالقاسم_احمدی ✅ قسمت ۵- نمی‌بخشم #محمدحسن_تاجمیری ✅ قسمت ۶- از پا افتاده #محمدعلی_درودی ✅ قسمت ۷- باور #حمید_علیزاده ✅ قسمت ۸- مهتاب شبی #فاطمه_سجادی ✅ قسمت ۹- بی تو مهتاب #فاطمه_سجادی ✅ قسمت ۱۰- در، گذشت #زینب_حیدریان ✅ قسمت ۱۱- صدای سخن عشق(۱) #مسعود_نبی‌چنانی ✅ قسمت ۱۲- صدای سخن عشق(۲) #مسعود_نبی‌چنانی ✅ قسمت ۱۳- رسم زمونه #رسول_نجفیان ✅ قسمت ۱۴- دخترم #علیرضا_غلامی ✅ قسمت ۱۵- حلالیت(۱) #یاسر_درخشان ✅ قسمت ۱۶- حلالیت(۲) #یاسر_درخشان ✅ قسمت ۱۷- خودسوزی #راحله_خمسه ✅ قسمت ۱۸- آزمون #شاپور_سعدی‌نژاد ✅ قسمت ۱۹- رشته به رشته، مو به مو #اعظم_فکریان ✅ قسمت ۲۰- نذر #محمدحسن_حکیمیان ✅ قسمت ۲۱- خاک و خاکستر #باقر_حسین‌زاده ✅ قسمت ۲۲- اکبر #اکبر_بابامرادی ✅ قسمت ۲۳- وقت رفتن #حسن‌رضا‌_هادی‌پور ✅ قسمت ۲۴- آتش #محسن_اسکندری ✅ قسمت ۲۵- طعم میوه #عبدالکریم_حاجی‌زاده ✅قسمت ۲۶- آخرین بازدم #زهره_ابراهیمی ✅ قسمت ۲۷- مرز نور #زهره_ابراهیمی ✅ قسمت ۲۸- شکار #محسن_حسنوند ✅ قسمت ۲۹- زنده مانی #نسرین_جاپلقی ✅ قسمت ۳۰- بی نهان(۱) #خدیجه_مبینی ✅ قسمت ۳۱- بی نهان(۲) #خدیجه_مبینی ✅ قسمت ۳۲- به کدامین هیئت #علی_فضلعلی 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 (گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل چهارم) 🔸گریه بر حسین علیه السلام توضیحات تجربه گر از مشاهداتش پیرامون ارزشمندی اشک برای امام حسین(ع) 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #خدیجه_مبینی #تجربه_نزدیک_به_مرگ #السلام_علی_الحسین_علیه‌السلام #امام_حسین_علیه‌السلام #محرم 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی و سوم فصل چهارم) 🔶️ در باز شد خودم را داخل محوطه‌ای دیدم، دسته‌ای افراد بودند که شعارهایی درباره امام حسین(ع) سر می‌دادند و عده‌ای دیگر می‌گفتند: حسین(ع) 🔶️مفاهیمی از این شعارها برایم حاصل می‌شد، فهمیدم باید قیام امام حسین(ع) را زنده نگه داریم حتی با اشک بر امام، به من گفتند: این اشک زبان مشترک تمام دنیا برای نگه داشتن این قیام است. 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۴_قسمت_۳۳ #خدیجه_مبینی #تجربه_نزدیک_به_مرگ #اشک #معرفت #نور #السلام_علی_الحسین_علیه‌السلام #امام_حسین_علیه_السلام #محرم 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (بین الحرمین آسمان ندارد) 🔶️ آسمان را نگاه کردم، دو منبع نوری بود، یکی ضعیف‌تر، یکی قوی‌تر با سه رشته نوری بهم وصل بود، پرسیدم کجاست اینجا؟ گفتند: بین الحرمین حرم آقا امام حسین(ع) و حرم حضرت اباالفضل(ع)، این سرزمین آسمان ندارد... 🔶️ آنچه من دیدم دو حرم بود یک فاصله بیضی شکل آسمان نداشت به آسمان وصل بود... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #تجربه_نزدیک_به_مرگ #خدیجه_مبینی #سمانه_مختارزاده #بین_الحرمین #آسمان #عرش #السلام_علی_الحسین_علیه‌السلام #امام_حسین_علیه_السلام #محرم 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links

💠لینک مشاهده و دانلود قسمت‌های #فصل_چهارم برنامه «زندگی پس از زندگی» از #آپارات و دریافت #فایل_صوتی؛ رمضان ۱۴۰۲: ✅قسمت ۲۶-آخرین بازدم #زهره_ابراهیمی ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/AF8ea 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=556314 ✅قسمت ۲۷-مرز نور #زهره_ابراهیمی ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/z85yxi4 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=556314 ✅قسمت ۲۸-شکار #محسن_حسنوند ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/a8223ax 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir//detailsPodcast/?g=556375 ✅قسمت ۲۹-زنده مانی #نسرین_جاپلقی ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/OJAKn 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=556580 ✅قسمت ۳۰-بی نهان(۱) #خدیجه_مبینی ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/d326m8m 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=557602 ✅قسمت ۳۱_بی نهان(۲) #خدیجه_مبینی ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/k83eqbw 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=557602 ✅قسمت ۳۲-به کدامین هیئت #علی_فضلعلی ⬇️مشاهده در آپــارات: https://www.aparat.com/v/a93g87r 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=557876 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی و سوم فصل چهارم) 🔶️ در باز شد خودم را داخل محوطه‌ای دیدم، دسته‌ای افراد بودند که شعارهایی درباره امام حسین(ع) سر می‌دادند و عده‌ای دیگر می‌گفتند: حسین(ع) 🔶️مفاهیمی از این شعارها برایم حاصل می‌شد، فهمیدم باید قیام امام حسین(ع) را زنده نگه داریم حتی با اشک بر امام، به من گفتند: این اشک زبان مشترک تمام دنیا برای نگه داشتن این قیام است. 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۴_قسمت_۳۳ #خدیجه_مبینی #تجربه_نزدیک_به_مرگ #اشک #معرفت #نور #السلام_علی_الحسین_علیه‌السلام #امام_حسین_علیه_السلام #محرم 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (بین الحرمین آسمان ندارد) 🔶️ آسمان را نگاه کردم، دو منبع نوری بود، یکی ضعیف‌تر، یکی قوی‌تر با سه رشته نوری بهم وصل بود، پرسیدم کجاست اینجا؟ گفتند: بین الحرمین حرم آقا امام حسین(ع) و حرم حضرت اباالفضل(ع)، این سرزمین آسمان ندارد... 🔶️ آنچه من دیدم دو حرم بود یک فاصله بیضی شکل آسمان نداشت به آسمان وصل بود... «ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #تجربه_نزدیک_به_مرگ #خدیجه_مبینی #سمانه_مختارزاده #بین_الحرمین #آسمان #عرش #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_عباس_علیه_السلام 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت بیست و سوم فصل ششم) 🔸داخل حیاط شهرستان مون یک درخت انگور و یک درخت زردآلو داریم، ساعت ۲ شب بود خواستم دو رکعت نماز بخوانم. در رکعت دوم نماز بودم خودم را بالای درختان دیدم، احساس کردم پایم روی شاخه ها هست ولی نمی‌افتم! در آن حال نگاه کردم تمام اطراف شهر را به وضوح و روشنی می دیدم. هر اتفاقی برایم افتاده بود از دوران جنینی تا آن لحظه یکبار دیگر زندگی کردم... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۶_قسمت_۲۳ #خدیجه_مبینی #تجربه_نزدیک_به_مرگ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت بیست و سوم فصل ششم) 🔸در سن هشت سالگی مدرسه ای نزدیک خانه مان بود، وسط سال یک دانش آموز جدید که از تهران آمده بود مورد توجه معلمان قرار گرفته بود. در حیاط مدرسه بازی می کردیم این دانش آموز با کفشی که پایش بود بدون هیچ اختلاف و حرفی که بین مان پیش بیاید محکم به پای من کوبید، از شدت ضربه ای که خوردم طوری درد کشیدم که که حالت بیهوشی به من دست داد. انتظار برخورد از سوی کادر مدرسه داشتم ولی چنین نشد! و حس بدی که از این اتفاق داشتم باعث شد بی دلیل دوستانم را اذیت کنم ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۶_قسمت_۲۳ #خدیجه_مبینی #تجربه_نزدیک_به_مرگ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت ۲۳ فصل ششم) 🔸 گناهان زبانی مثل تهمت غیبت تمسخر اسم ناروا برای دیگران گذاشتن هر گناه زبانی را من اینطور دیدم که وقتی گوینده می خواست چنین حرفی بزند تمام سلولهای بدنش حتی غذایی که خورده بود همه به او می گفتند این حرف را نزن و این گناه زبانی را مرتکب نشو اما اگر گوینده گوش نمی کرد و میگفت همه سلولهای بدنش آسیب می دیدند مثلا سلولهای مغز که فرمان داده بودند این را نگو و مورد بی اعتنایی قرار گرفته بودند افسرده می شدند یعنی پیش از آنکه آن گناه زبانی به طرف مقابل آسیب بزند بر روی خود گوینده اثر بیمار کننده دارد ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۶_قسمت_۲۳ #خدیجه_مبیّنی #تجربه_نزدیک_به_مرگ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت ۲۳ فصل ششم) 🔸 صفی از آدم ها را دیدم طولانی، مثل ابری که از هواپیما در آسمان دیده می شود. اینها آدم هایی بودند که زنده بودند و ویژگی هایی داشتند که قرار بود نشان لیاقت دریافت کنند. یکی از ویژگی های اینها مهربانی بود اینها کسانی بودند که مهربان و سخاوتمند بودند مخصوصا با پدر و مادر، نشان لیاقت مردان کمربند زرباف جواهرنشان بود و نشان لیاقت زنان گردنبند یاقوت. گاهی می دیدم که ناگهان یکی از انتهای صف پرواز می کند و جلوتر می آید و این کسی بود که از گناهان خود توبه کرده بود یا کسی که قبلا نماز نمی خواند و به تازگی شروع به نماز خواندن کرده بود ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۶_قسمت_۲۳ #خدیجه_مبیّنی #تجربه_نزدیک_به_مرگ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links

💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت بیست و سوم فصل ششم) 🔸یک بیابان سوخته بود با خاک های عجیب، در آنجا مدتی حالت عصبی و سرگردان بودم! حس می کردم آن دو نفری که همراهی و می کردند دیگر نیستند، چون با وجود آنها حس بهتری داشتم. انگار دستور این بود به تنهایی باید می رفتم. زمان بسیار زیادی از تنهایی و تشنگی م گذشت. یکدفعه موجودی عجیب چهره و عجیب جثه روبروی من پرت شد. گفتم: تو چی هستی؟‌ کی هستی؟ با من چه کار داری؟! گفت: من همان حرفی هستم که تو به آن خانم زدی. اطرافم را نگاه کردم هیچ کس نبود ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۶_قسمت_۲۳ #خدیجه_مبیّنی #تجربه_نزدیک_به_مرگ 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links