جدول فوق نتایج یک بررسی آماری از وضعیت انطباق شغلِ فرد شاغل، با رشته تحصیلی و مدارک حرفهای او را در برخی از رشتههای شغلی نشان میدهد.
نتایج این بررسی نشان میدهد که بین نظام آموزشی با نظام اشتغال شکافی عمیق وجود دارد. این اطلاعات میزان هدر رفت منابع را در کشور به خوبی نمایان میکند، #جهش_تولید را با چنین وضعیتی نمیتوان محقق کرد، حداقل استمرار و پایداری تولید لازمهاش تغییر این وضعیت است.
ارتقاء #کیفیت و #بهرهوری نیز بدون اصلاح این وضع شعاری بیش نیست.
اصلاح وضع موجود البته نیاز به قانون دارد و بخشی از آن نیز از طریق «قانون نظام آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی» در حال پیگیری است.
اما بخش مهمی از تغییر وضع موجود به اصلاح نظام آموزشی (هم آموزش عمومی و هم آموزش عالی) وابسته است. ساختار و شاکله آموزشهای فنیوحرفهای و مهارتی در آموزش عمومی معیوب است. در اصلاح ساختار نظام آموزشی در اوایل دهه هفتاد در این زمینه انحراف شکل گرفته و مسیر غلط به اصرار ادامه پیدا کرده است.
در سیاستگذاری ها و تعیین اهداف نیز همواره صرفاً به کمیت توجه کردهایم و کیفیت را فراموش کردهایم. از جمله در قانون برنامه ششم توسعه، سهم آموزشهای فنیوحرفهای در متوسطه دوم 50 درصد، تعیین شده، بدون اینکه توجهای به کیفیت و آمایش سرزمینی و مسائلی از این دست شده باشد.
#هدایت_تحصیلی که مطالبه سند تحول بنیادین و نقشه جامع علمی کشور است نیز همچنان مغفول است و به آزمونهای کلیشهای رغبت سنج و استعداد سنج محدود میشود و در نهایت نیز با معیار نمره چند درس تعیین میشود.
🆔 https://eitaa.com/abbasebayat