eitaa logo
محسن عباسی ولدی
58.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از لالایی خدا
0011 baghareh 034-036.mp3
5.29M
11 آیات 34-36 روزهای زوج، ساعت ۹شب با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن. @lalaiekhoda
🍃آینه خدا روی زمین باشد بکش مرا با این خاطره‌ها مردن با این خاطره‌ها شیرین است، چون تو می‌خواهی یکی دو تا هم که نیستند دنیایی از این خاطره‌ها در صندوقچۀ دلم جا گرفته‌اند که حالا هر کدام برای خودش تیغی شده برای کندن رشته‌هایی که سال‌ها به پای دلم بسته شده‌اند. چه تیزند این تیغ‌ها که این قدر تند و سریع پاره می‌کنند رشته‌هایی را که شمشیرهای استدلال، توان بریدنشان را نداشتند. این جا کلاس درس نیست، مقتلی است برای خودش چه خوب احساس می‌کنم که این شب‌ها نفس مرا زیر این تیغ‌ها گذاشته‌ای و آرام آرام که نه، به سرعت داری خلاصش می‌کنی. دست مریزاد آقای مهربانم! عاشقی را دیدم که همراه معشوق گرم صحبت بودند طوری که گویی کسی جز آن دو زیر این سقف کبود، نفس نمی‌کشید. چشمم را اگر می‌بستم نمی‌فهمیدم که حالا کدام یک دارند سخن می‌گویند عاشق، لحن سخنش عین معشوق بود. گویی این، خود معشوق بود که داشت حرف می‌زد. وقتی از او پرسیدم چرا با لحن خودت حرف نمی‌زنی گفت: این لحن برای خود من است. من لحنی جز این ندارم. مدّتی گذشت و باز هم او را دیدم امّا دیگر لحنش مثل قبل نبود. پرسیدم: چرا؟ گفت: دورۀ عاشقی تمام شد. حالا من شده‌ام خودم. آقا! من از همین می‌ترسم: او عاشق که بود، «خود»ش نبود عاشقی را که کنار گذاشت، «خود»ش شد. و من الان «خود»م هستم، پس عاشق نیستم. دوست ندارم قبل از عاشق شدنم طرز حرف زدنت را بشنوم اگر شنیدم و مثل تو حرف نزدم عاقبت بخیر از دنیا نخواهم رفت. طرز نگاه عاشق،‌ طرز حرف زدن و شنیدنش طرز راه رفتن و نشستنش، طرز دیدن و خوردنش؟؟ اصلاً طرز بودنش اگر مثل معشوق نباشد نام عاشق حرامش باد. من اهل حرام خواری نیستم پس نام عاشق را برای خودم انتخاب نمی‌کنم. این هم یک تیغ تیز دیگر که امشب با آن خلاصم کردی. مردن کار هر شبم شده. ممنونم که به نفس کشیدن‌هایم قانع نیستی مرا بکش و دوباره زنده کن تو که می‌توانی مرا مثل عاشق‌ها زنده کنی. شبت بخیر آینۀ خدا روی زمین! @abbasivaladi
🍃🌼🌼🌼 ✅ خلاصه‌ی صد و بیست و پنجم: اگه خدا همه‌کاره‌ست، پس ما چی کاره‌ایم؟ 🍃🌼🌼🌼 ❗️ممکنه بعضیا بگن، آدم وقتی تو نگاه آیه‌ای عمیق می‌شه، احساس می‌کنه تو این عالم اصلاً کاره‌ای نیست. یه جورایی نگاه آیه‌ای، آدم رو می‌بره به سمت جبر. 🔰من نمی‌خوام وارد بحث جبر و اختیار بشم؛ امّا این سؤال رو هم نمی‌شه بی‌جواب گذاشت. برا رسیدن به جواب این سؤال، باید چند تا نکته رو کنار هم در نظر گرفت تا جواب این سؤال معلوم بشه: 1⃣ خدا قدرت برتره. هیچ قدرتی بالاتر از خدا نیست: 🍃و إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلّا هُوَ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلیٰ كُلِّ شَیءٍ قَدِيرٌ* وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ. 🍂و اگر خداوند تو را ضرر و زيانى برساند، جز او برطرف‌كننده آن نيست و اگر تو را خيرى برساند، همانا او بر هر چيزى تواناست و اوست مسلّط و چيره بر بالاى سر بندگانش، و اوست حكيم و آگاه. ✨(سورۀ انعام (6)،‌ آیۀ 17 _ 18) ✅ هیچ بنده‌ای نیست که بر خدا بتونه غلبه کنه. همه ذلیل قدرت خدا هستن. یعنی چیزی وجود نداره که بتونه خدا رو عاجز بکنه. اصلاً جز قدرت خدا، قدرتی نیست. 2⃣ خدا حکمت داره و از قدرتش بر اساس حکمتش استفاده می‌کنه. خودمونیش یعنی این که خدا به جا و به موقع از حکمتش استفاده می‌کنه. اگه کارایی رو انجام نمی‌ده، دلیلش نتونستن نیست، نخواستنه: 🍃و لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّي يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ. 🍂 و اگر پروردگار تو مى‌خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مى‌آوردند آيا تو مى‌خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! ✨(سورۀ یونس (10)، آیۀ‌ 99) 🔺به صراحت تو این آیه داره گفته می‌شه که اگه خدا می‌خواست، همه ایمان می‌آوردند. نه این که خدا نتونسته این کار رو بکنه؛ نخواسته. 3⃣ هیچ کسی بدون اجازۀ خدا نمی‌تونه کاری رو انجام بده؛ چه خوب چه بد. هیچ اتّفاقی هم بدون اجازۀ خدا روی زمین نمی‌افته؛‌چه خوب و چه بد: 🍃ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ. 🍂هيچ مصيبتى رخ نمى‌دهد مگر به اذن خدا! و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مى‌كند و خدا به هر چيز داناست! ✨(سورۀ تغابن (64)،‌ آیۀ 11) ✔️ دقّت کنید این آیه چی می‌گه: هر مصیبتی تو عالم اتّفاق بیفته، به اذن خداست. فرقی نداره عامل این مصیبت، انسان باشه یا طبیعت. این آیه به صورت مطلق داره می‌گه. 4⃣خدا اراده کرده که انسان برای افتادن تو مسیر خیر یا شر، انتخاب‌گر باشه: 🍃إنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً. 🍂ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس! ✨(سورۀ انسان (76)،‌ آیۀ 3) 🔰خلاصۀ همۀ حرفا اینه: ▫️خدا، قدرت برتره. اصلاً قدرتی جز قدرت خدا وجود نداره. قدرت خدا هیچ محدویتی نداره. هر کاری بخواد، می‌تونه انجام بده. ▫️هر اتّفاق خوب و بدی که تو عالم می‌افته و هر کار خوب و بدی که انجام می‌شه،‌ خارج از محدودۀ‌ قدرت خدا نیست. ▫️خدا خواسته انسان انتخاب‌گر باشه؛ امّا انتخاب‌گر بودن انسان، به معنای محدود شدن قدرت خدا نیست. ▫️اگه خدا اراده کنه، می‌تونه قدرت انتخاب رو از انسان بگیره و او رو وادار به انجام یا عدم انجام یه کار بکنه. **** ⬅️ برای فهم بیشتر و دقیق تر این درس حتما متن کامل درس رو مطالعه کنید. صد و بیست و پنجم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖ 🌼 اینم پی‌دی‌اف درس صد و بیست و پنجم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
125 درس صد و بیست و پنجم اگه خدا همه‌کاره‌ست، پس ما چی کاره‌ایم؟.pdf
227.1K
درس صد و بیست و پنجم: اگه خدا همه‌کاره‌ست، پس ما چی کاره‌ایم؟ @abbasivaladi
🍃راز زندگی همه زنده ها آن وقتی که روزگار مرا با عاشق‌های زمینی آشنا کرد در خیالم نمی‌گنجید که روزی این آشنایی‌ها می‌شوند خاطره‌هایی که هر کدامشان کوهی از آموزه‌های عاشقی را روی دوشم می‌گذارند و مرا شرمندۀ تو می‌کنند. نگاه آن روزهای من به کسانی که گرفتار عشق‌های زمینی بودند نگاه یک طبیب به بیمار بود. من فقط دنبال مداوا بودم. عشق زمینی از نگاه من یک بیماری بود و مشکلم برای درمان این بیماری آن بود که بیمار، بیماری‌اش را قبول نمی‌کرد. از نگاه او هر کسی که عاشق نبود، بیمار بود. من روی حرف بیمارها فکر نمی‌کردم فقط به دنبال درمان بودم. حالا که وقت مرور خاطره‌ها شده می‌بینم چه راست می‌گفتند عاشقانی که عاشق نبودن را بیماری می‌دانستند. چرا من حرفشان را باور نمی‌کردم؟ چه درسی است این درس عاشق‌ها: عاشق نبودن، بیماری است. آیا ناعاشق‌ها، خودشان را بیمار می‌دانند؟ من هنوز هم قبول دارم کسی که گرفتار عشق زمینی شده بیماری است که باید با عشق تو مداوا شود ولی اگر از سنگ تکفیرها نمی‌ترسیدم فریاد می‌زدم بیماری که مبتلا به عشق زمینی شده به شفا نردیک‌تر است تا آن کسی که عاشق نیست. و اگر می‌خواستم حرف دلم را بلندتر و محکم‌تر بگویم می‌گفتم: کسی که گرفتار عشق زمینی است، بیمار است و آن که عاشق نیست، مُرده. بیمار به شفا نزدیک‌تر است یا مُرده به احیا؟ آقا! می‌خواستی در کنار همۀ اعتراف‌هایم آشکار و بی‌پرده اقرار کنم که من مُرده‌ام؟ باشد بلند می‌گویم تا عاشق و ناعاشق بشنود: من عاشق نیستم، پس مرده‌ام. امّا این را هم خوب می‌دانم که عیسی شاگرد دانشگاه تو بود که دَمَش مُرده زنده می‌کرد. پس حتّی اگر مُرده باشم چون تو را دارم، ناامید نیستم. عیسای من! نیاز دارم به زندگی نفَست را بدم به من! شبت بخیر راز زندگی همۀ زنده‌ها! @abbasivaladi
🍂امان از گرسنگانی که از جوع خویش غافلند 🍂 🍂آقا ! ما روزی چند بار کودکیِ‌ کودکانمان را به سرسلامتیِ سلامتی این تمدن قربانی می‌کنیم. 🍂من نشنیدهام که هیچ بت‌پرستی فرزندش را با لبخند، پای بتش قربانی کرده باشد اما تا دلت بخواهد لبخندهای پی در پی و زیادی دیده‌ام از پدرها و مادرهایی که کودکی‌ِ کودکانشان را به خاطر این تمدن به مسلخ برده‌اند. 🍂کاری باید کرد برای کودکی‌هایی که یکی یکی پیش پای این تمدن قربانی می‌شوند. 🍂بچه‌های این تمدن فقیرند. بر سفرۀ رنگارنگ از شدت جوع رو به قبله‌اند. امان از گرسنگانی که از جوع خویش غافلند! امان از پدران و مادرانی که به جای غذا زهر می‌دهند به بچه‌های گرسنه! 🍂ما این تمدن را خدای خویش می‌دانیم که دست به سینه در برابرش ایستاده‌ایم. ما حتی خیال شکستن این بت را به خاطرمان راه نمیدهیم. ایمان آورده‌ایم به این تمدن. در اندیشۀ ما پشت کردن به آن ارتدادی نابخشودنی است. 🍂تا وقتی ما بردۀ این تمدنیم آش همین آش است و کاسه همین کاسه. باید از نو مسلمان بشویم و به تو و خدای تو ایمان بیاوریم 📚بازی چه محراب خوبی است برای عبادت صص ۵۳-۵۱ 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0012 baghareh 037-039.mp3
6.45M
12 آیات 37-39 روزهای زوج، ساعت ۹شب با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن. @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
📝نسخه پی‌دی‌اف تفسیر نور👇 http://gharaati.ir/pdf/tafsirnoor/Tafsir_Pdf.htm 📲نسخه اندروید تفسیر نور👇 http://gharaati.ir/Htmls/APK/TafsirNoor.apk
🍃آرامش شب و روز عاشق ها گاهی خیال می‌کنم همۀ مهربانی‌ات را چشیده‌ام امّا بعدش تو از مهربانی‌ات نمایی را نشانم می‌دهی که می‌فهمم اشتباه کرده‌ام. ولی شاید اشتباه نباشد که بگویم: من با همۀ وجودم مهربانی‌ات را چشیده‌ام. اصلاً مگر کسی هست که همۀ مهربانی‌ات را چشیده باشد؟ امروز وقتی به دریافت دیروز خودم از مهربانی‌ات نگاه می‌کنم می‌بینم آنچه دیروز فهمیده‌ بودم در مقابل آنچه امروز چشانده‌ای، قطره‌ای در برابر دریاست و دریای امروز در برابر آنچه فردا از مهربانی به من خواهی چشاند باز هم می‌شود قطره. این دریاهای قطره قطره شده سال‌هاست که کنار هم جمع شده‌اند. همه روی هم در برابر همۀ مهربانی تو قطره در برابر دریا هم نیست. اصلاً بگو بدانم جز خدا کسی روی زمین هست که همۀ مهربانی تو را بفهمد؟ تو از گل آلودترین آب‌ها برای من ماهی می‌گیری و فرصت‌‌های سوختۀ مرا جانی دوباره می‌دهی تا اگر خواستم برگردم راهی مانده باشد برای بازگشت. خاطره‌های عاشق‌های زمینی یکی از جلوه‌های مهربانی توست که این گونه داری از آنها برایم فرصتی می‌سازی تا بر گردم به دامن عشق. عاشقی می‌گفت: هر شب پیش از خوابیدن باید صدای معشوقم را بشنوم تا خوابم بگیرد. پس از شنیدن صدای او صدای هیچ کسی نباید گوشم را آلوده کند عکسی از محبوب را زده‌ام در برابرم تا آخرین تصویری که روی چشمم نقش می‌بندد عکس یار باشد. صبح که از خواب بلند می‌شوم اوّلین صدایی که باید بشنوم، صدای معشوق است و اوّلین نقشی که نگاهم را نوازش می‌دهد باید عکس یار باشد. شبی اگر صدای معشوق را نشنوم، خوابم نمی‌گیرد و روزی را اگر بدون شنیدن صدایش آغاز کنم تا آخرش پر از تشویشم و اضطراب. آقا! من از همۀ خواب‌های راحتم در برابر تو خجلت زده‌ام و از همۀ روزهایی که بی‌یاد تو آغازشان کردم شرمنده‌ام. مرا ببخش که به نشنیدن صدایت عادت کرده‌ام و از من در گذر به خاطر روزهایی که بی‌هیچ تشویش و اضطرابی به شب رسید بدون آن که تو در آن روزها در خاطرم باشی. سخت است؛ ولی لازم دارم یقین به عاشق نبودن را. این یقین می‌شود مایۀ شرمساری من در برابر تو من توان کشیدن بار شرمساری را ندارم پس تلاش می‌کنم که عاشق شوم گر چه می‌دانم تا وقتی که از جانب تو کششی نباشد کوشش من بیچاره به جایی نخواهد رسید. شبت بخیر آرامش شب و روز عاشق‌ها! @abbasivaladi
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 0⃣2⃣بی‌بی‌سی فارسی 🔴امروزه مسئولان شبکۀ جهانی بی‌بی‌سی📛، ترجیح می‌دهند نام پیشین بخش بین‌الملل بی‌بی‌سی، یعنی «سرویس امپراتوری» را به‌ خاطر مخاطبان خود نیاورند یا آن را این‌گونه توجیه کنند: «این نام نه برای پیشبرد اهداف امپریالیستی که برای متحد کردن مردم انگلیسی🇬🇧‌زبان کشوری که در آن زمان امپراتوری بریتانیا نامیده می‌شد، انتخاب شده بود!». از این ‌رو گردانندگان بخش جهانی بی‌بی‌سی، از سال ۱۹۸۸م. نام جدید «سرویس جهانی بی‌بی‌سی» را جای‌گزین آن کرده‌اند. ⚫️از یک سو، تجربۀ سیاست کاسب‌کارانه و منفعت‌طلبانۀ دولت‌مردان انگلیسی ☠ و از سوی دیگر، ول‌خرجی این چنینی آنان برای بخش فارسی، اجازه نمی‌دهد که تصوّر نماییم که توجّه ویژۀ دولت انگلستان و بنگاه خبرپراکنی آن به فارسی‌زبانان، صرفاً از روی حسّ انسان‌دوستی و توسعۀ جریان آزاد اطّلاعات ــ دو شعار دروغی که غربیان عدم پای‌بندی خود را بدان بارها ثابت نموده‌اند _ بوده باشد. 🔵البته بی‌بی‌سی، از زمانی که تنها به صورت رادیو📼 فعّالیت می‌کرد، با ملّت ایران🇮🇷، خصومت داشت. 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص 112-117 @abbasivaladi
✅مبانی تربیت دینی 📌ساز و کار تربیت ✳️تربیت، یک ساز و کار (سیستم) است. ساز و کار، اجزای به هم پیوسته و هماهنگی است که در یک ارتباط، تعریف شده و نتیجۀ مشخّصی را ایجاد می‌کند. اختلال در قسمتی از ساز و کار، موجب اختلال در رسیدن به هدفی می‌شود که برای آن ساز و کار، تعریف شده است. برای این که ساز و کار بودن تربیت، به خوبی تبیین شود، یک مثال می‌زنیم: 🚙اتومبیل، یک سازواره است و اجزای مختلفی دارد که در ارتباط هماهنگ و تعریف شده با یکدیگر، «حرکت» تولید می‌کنند. وقتی شما استارت می‌زنید، برقی تولید می‌شود و به سرِ شمع‌ها هدایت می‌شود. از سوی دیگر، جزء سوخت‌رسان هم وارد عمل شده، سوخت را به سیلندرها می‌رساند. با تولید جرقّه در سرِ شمع‌ها، انفجاری رخ می‌دهد که این انفجار، پیستون را به حرکت می‌آورَد و حرکت پیستون، به میل لنگ منتقل می‌شود و... همین طور ادامه می‌یابد تا این که ماشین، به حرکت در می‌آید. انفجارهای تولید شده در سیلندر، حرارت بسیاری را تولید می‌کند که جزء خُنَک کننده، وظیفۀ آب‌رسانی به سیلندر را انجام می‌دهد تا حرارت تولید شده، موجب سوختن موتور اتومبیل نشود. حالا اگر در این میان، همۀ اجزا، کار خودشان را به موقع و درست انجام دهند و تنها جزء خُنَک کننده، از انجام دادن وظیفۀ خود، سر باز بزند، اتومبیل می‌سوزد و دیگر ماشین، حتّی یک قدم هم حرکت نخواهد کرد. 📚من دیگرما، کتاب اول، ص75 @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
🍃شبگرد عاشق خدا پیش از عاشقانۀ امشب می‌خواهم از تو چیزی بخواهم. آقا! من در این چند شب درس‌های زیادی را از عاشق‌های زمینی یاد گرفته‌ام و حالا احساس می‌کنم زیر بار دِینشان رفته‌ام. می‌خواهم التماس کنم وقتی سحر برای نماز شبت بلند شدی برای کسانی که دلشان مهیای عاشقی است و فقط در انتخاب معشوق ره به خطا پیموده‌اند دعا کنی. حیف این دل‌ها نیست که جایی برای عشق غیر تو باشند؟ اینها اگر عاشق تو شوند یک شبه ره صد ساله را طی می‌کنند. عاشق بود؛ ولی دستش به معشوق نمی‌رسید شب‌ها اگر برای همه زمانی برای خوابیدن بود او از تاریکی و سکوت شب برای اشک ریختن و ناله‌زدن بهره می‌برد. امّا نه در خانه از نگاه او خانه‌ای که در آن یار نبود تنگ‌تر از قفس و تاریک‌تر از سیاه‌چال بود. کوچه‌های شهر با ناله‌های او آشنا بودند. وای اگر شبی نمی‌توانست از خانه بیرون بزند آن شب، شب مردن بود برایش. تابستان و زمستان، برایش فرقی نداشت. او فقط گریه کردن و التماس کردن به خدا را دوست داشت به این امید که یکی از شب‌ها به صبح نرسیده، او به یارش رسیده باشد. آقا! چه قدر دوست دارم آوارگی برای تو را. کاری ندارم که عشق آن عاشق، زمینی بود من از آواره شدن برای عشق خوشم می‌آید. آوارگی در غم فراق معشوق نشانۀ صداقت عاشق است. من هیچ گاه آوارۀ تو نبودم آقا! دوست دارم همۀ وجودم بشود عشق تو و همۀ اراده‌ام را عزم کنم برای بیابانگردی در فراق تو و فقط برای این که تو امر می‌کنی که بمانم در خانه، بمانم در خانه. من این ریاضت را بیشتر از آن آوارگی دوست دارم. ولی باید قبول کنم که عاشق نیستم و از این که ماندنم در خانه، نامش ریاضت نیست از تو شرمسارم. کسی که به امر تو در خانه می‌ماند، آوارۀ حقیقی است. مرا آوارۀ خودت کن آقا! شبت بخیر شبگرد عاشق خدا! @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
🍃گل بی عیب خدا بالأخره روزی می‌رسد که همۀ عاشق‌هایی زمینی را دور هم جمع کنیم و سنگ عشق تو را به سینه بزنیم. معشوق‌هایشان را هم می‌آوریم تا عاشقانه‌هایی را که برای تو سروده‌اند برایمان بخوانند تا دیگر کسی نباشد که صدای عشق به گوشش نرسیده باشد. اگر همۀ عاشق‌ها و معشوق‌های زمینی به آسمان عشق تو برسند می‌توانند همۀ زمین را عاشق تو کنند. بسیاری از این عاشق‌ها نه تنها عاشقی کردن را از برند تعلیم عشق را هم بلدند. کافی است کمی از شراب عشق تو را بنوشند تا ساقی عشق تو بشوند در هر کجا که هستند. اینها را اگر دریابیم ترویج عشق تو می‌شود شغل ثابتشان. من می‌دانم که اینها برای انتشار عشق تو روز و شب را نخواهند شناخت. آقا! یکی از این عاشق‌های زمینی صحنه‌ای را نشانم داد که هر وقت به یادش می‌افتم مجبورم فریاد بزنم عاشق نبودنم را. اگر کسی از معشوقش بد می‌گفت قلبش می‌گرفت نفسش به شماره می‌افتاد نقش زمین می‌شد به قدری که گویی مرگ را در برابر چشمانش می‌دید. همین قدر بس است برای این که توان انکار عاشق نبودنم را از من بگیرد. وقتی کسی از تو بد بگوید آیا قلبم می‌گیرد و نفسم به شماره می‌افتد به قدری که گویی مرگ را در برابر چشمانم می‌بینم؟ کدام عاشق است که توان بدشنیدن از معشوق داشته باشد؟ وقتی کسی در برابر آن عاشق از خوبی‌های معشوقش می‌گفت جان می‌گرفت گویی که چند سالی جوان‌تر شده این را از برق شادی که از چشمانش بیرون می‌زد به راحتی می‌شد فهمید. وقتی کسی از تو تعریف می‌کند من چه قدر جوان می‌شوم؟ تا چه اندازه هیجان در خونم می‌دود؟ وقتی کسی به آن عاشق اجازه می‌داد که از معشوقش بی‌هیچ واهمه‌ای تعریف کند گویی به آب حیات دست یافته بود عمرش بی‌انتها شده بود. من چه قدر دوست دارم از تو تعریف کنم؟ وقتی که اجازه یافتم که از تو تعریف کنم چه قدر از تو گفتم و لذت بردم؟ او به دنبال فرصتی بود برای تعریف کردن از معشوقش من با فرصت‌هایی که پیش آمد، چه کار کردم؟ معشوق او سراپا عیب بود تو گل بی‌عیب خدایی او چرا آن گونه بود و من چرا این گونه‌ام؟ به این سؤال که فکر می‌کنم زبانم لال می‌شود. شبت بخیر گل بی‌عیب خدا! @abbasivaladi
📌هدف از بچّه دار شدن 🔹بعد اجتماعی بچّه دار شدن هـ) کاهش جمعیّت جوان و نخبۀ کشور بدون تردید، نیروی جوان در پیشرفت علمی کشور، نقشی اساسی ایفا می‌کند. بسیاری از جمعیّت نخبۀ کشورها را جوانان تشکیل می‌دهند. هر اندازه جمعیّت به سمت سالمندی پیش می‌رود، به صورت طبیعی از طبقۀ جوان نخبه، کاسته می‌شود. درست است که دانشمندان سالمند، از سرمایه‌های بی‌بدیل هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند؛ امّا باید پذیرفت که نخبگان جوان، بازوان پُرتوان این دانشمندان هستند. بدون وجود نخبگان جوان، سلسلۀ علمی جامعه، دچار آسیب جدّی می‌شود و ممکن است حتّی در جایی قطع شده، دیگر تداوم نیابد. برخی از کشورهای پیشرفته که با کاهش جمعیّت مواجه شده‌اند، با جذب جوانان نخبه از کشورهای دیگر، این خلأ بزرگ را پُر می‌کنند. برای درک جایگاه ویژۀ نخبگان جوان در پیشرفت کشور، کافی است بدانید متوسّط سنّی دانشمندان هسته‌ای ما در مراکز مهم هسته‌ای، ۲۵ سال است. 🔸در بارۀ رشد جمعیّت و فرزندآوری، سؤالات بسیاری ممکن است در ذهن شما باشد که در کتاب ایران جوان بمان! بدانها پاسخ داده شده است. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۷۰ @abbasivaladi