eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃یار پرده نشینم همیشه شنیده بودم اگر نیاز حقیقی آدم‌ها پاسخ داده نشود می‌روند سراغ نبایدها و شنیده بودم نهی از نبایدها به تنهایی بی آن که راه پاسخ به نیازها نشان داده شود آدم‌ها را به عرصۀ لجاجت می‌کشاند. حالا که خاطرات عاشقان زمینی کلاس درس شبانه‌ای برایم شده‌اند می‌بینم چه قدر گم کردن راه عشق تو به بازار عشق‌های زمینی رونق داده و هر چه می‌گردم برای آدم‌ها نیازی بالاتر از عشق تو پیدا نمی‌کنم. شنیده بودم هر چه نیازها شدیدتر باشد انحرافشان هم شدیدتر خواهد بود. شدیدتر از نیاز به عشق تو، مگر نیاز دیگری هم هست؟ وقتی که مسیر عشق تو برای مردم روشن نشود در این میانه معشوق‌های زمینی میدانی بزرگ پیدا می‌کنند برای تاختن. چه سرمایه‌ای بالاتر از دل برای انسان وجود دارد؟ انحراف در مسیر عشق یعنی باختن بزرگ‌ترین سرمایه. امروز آدم‌ها دارند یکی یکی سرمایه‌هایشان را می‌بازند. آقا! از عاشق‌های زمینی خیلی گفتم و شنیدی از آنها درس‌های زیادی گرفتم و در دلم نفوذ کرد ولی دلم آتش می‌گیرد از تماشای به تاراج رفتن سرمایه‌ها. من اگر روزی عاشق تو شوم زندگی‌ام را خرج فریاد عشق تو می‌کنم و باور کن برای روشن کردن راه عشق تو اگر بگویی حاضرم خودم را آتش بزنم تا آدم‌ها راه عشق تو را گم نکنند. من اگر روزی عاشق تو شوم عشق تو را برای همۀ اهل زمین خیرات خواهم کرد. اگر خرج این خیرات جان و مال و اهل و عیال و حتّی آبرویم باشد یقین بدان که دریغ نخواهم کرد. خیلی از عاشق‌های زمینی اوّل یک عاشق دیدند، بعد عاشق شدند. قبول کن که ما بیچاره‌ایم دور و برمان کمتر شده عاشق تو را ببینیم. یک نفر اگر عاشق تو شود عالمی را می‌تواند عاشق تو کند. این را هم من از عاشق‌های زمینی یاد گرفته‌ام: «عشق واگیر دارد. با عاشق‌ها بنشین تا عاشق شوی». آقا! من دوست دارم عامل انتشار عشق تو روی زمین باشم یکی از عاشق‌هایت را نشانم بده تا از نفسش عشق تو را بگیرم و بعد هم آن را روی زمین منتشر کنم. شبت بخیر یار پرده‌ نشینم! @abbasivaladi
تغییر دادن شکل اتاق♦️ ♦️ ♦️یک نفر از بچّه ‏ها👧👦، بیرون از محوّطۀ بازی قرار می‏گیرد؛ امّا قبل از بیرون رفتن، خوب به آن جا و افرادی که در آن مکان هستند، نگاه👀 می‏کند. ♦️پس از خروج او، یک یا چند تغییر در محوّطه و افراد آن، ایجاد می‏شود. مثلاً جای افراد، کلاه🎩👒و شال‏گردن، افراد، جای اشیا💼🌂📘 و ... عوض می‏شود. ♦️پس از تغییر، فردی که بیرون ↩️رفته، وارد ↪️می‏شود و شروع به حدس زدن 🤔می‏کند. ♦️از ابتدا برای او سقفی را برای حدس زدن، مشخّص می‏کنیم؛ مثلاً ده بار🔟. اگر به سقف حدس رسید، امّا نتوانست تغییر انجام شده را حدس🤔 بزند، بازنده😩 محسوب می‏شود. 📌این بازی، قدرت حافظه و به خاطر سپاری را تقویت می‏کند. ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۸۵ - ۸۴ @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0015 baghareh 047-048.mp3
8.9M
15 آیات 48-47 روزهای زوج، ساعت ۹شب با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن. @lalaiekhoda
🍃دوستت دارم برای دیدن دل این و آن همیشه چشم غیب لازم نیست. گاهی می‌شود بی‌پرده درون دل‌ها را تماشا کرد. وقتی کسی به من می‌گوید: «دوستت دارم» قشنگ می‌فهمم ردّ پایی از محبّتم در دلش هست یا نه؟ حتّی اگر بگوید زیاد دوستت دارم فهمیدنش دشوار نیست که کم دوستم دارد یا زیاد. یکی از سخت‌ترین ریاضت‌های زندگی‌ام تحمّل آدم‌هایی است که می‌گویند دوستم دارند ولی می‌دانم دوستم ندارند. هر بار که لب باز می‌کنند و می‌گویند: «دوستت دارم» انگار که تیری را به چلۀ کمان گذاشته‌اند و به سوی قلبم رها کرده‌اند و گرزی را بالا برده‌اند و کوبیده‌اند روی سرم. دیگران را نمی‌دانم امّا خودم این طورم: اینها اگر بگویند تو را دوست نداریم خیلی خوشحال می‌شوم. آقا! تو «دوستت‌ دارم‌»های مرا باور کرده‌ای؟ می‌شود التماس کنم اراده کنی که دلم را نبینی؟ یعنی «دوستت دارم»های من هم برای تو حکم تیر و گرز را دارد؟ نکند اخلاق تو هم مثل من باشد؟ تو هم دوست داری کسی که دوستت ندارد صریح و روشن به چشمانت نگاه کند و بگوید: دوستت ندارم؟ پس بگذار امشب اعتراف کنم: آقا! من تو را دوست ن.. نه، بگذار همچنان زیباترین دروغ زندگی‌ام ورد زبانم باشد. باشد؟ تو مثل همیشه کوتاه بیا و اراده کن که دلم را نبینی. آقا! دوستت دارم، خیلی زیاد. شبت بخیر حضرت ستاراالعیوب! @abbasivaladi
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 1⃣2⃣لذّت برای زندگی یا زندگی برای لذّت؟ لذّت‌گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی 🔸برخی از مردم بدون توجّه به اهداف پیدا و پنهان شبکه‌های ماهواره‌ای📡، تنها در پی لذّت بردن از برنامه‌های مختلف هستند. اینها به جهت ضعف شدید در مسائل معنوی، لذّت‌گرا شده و لذّت را هم تنها در همین لذایذ مادّی محدود کرده‌اند. از نگاه اینها مهم نیست که متولّیان شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش این برنامه‌ها چه اهدافی را دنبال می‌کنند. آنچه اهمّیت دارد، لذّت بردن است که این شبکه‌ها زمینۀ آن را فراهم کرده‌اند. 🔹لذّت فیلم و سریال‌های ماهواره‌ای، نقد است؛ نسیه نیست. چشیدن آن سخت نیست، آسان است. نیاز به مقدّمات خاصّی ندارد؛ همین که نگاه می‌کند، لذّت می‌برد. ما تا نتوانیم طعم شیرین معنویت را به صورت نقد به کام این جوان بچشانیم، نمی‌توانیم او را از شبکه‌های ماهواره‌ای جدا کنیم. 🔸شیرینی محبّت خدا🕋، به قدری است که اگر کسی آن را چشید، لذّت‌های دیگر برای او بی‌مزه و یا حتّی تلخ می‌شود؛ اوّل. چه کنیم که طعم شیرین محبّت خدا را بچشیم؟ دوم. چه کنیم که این طعم را به کام دیگران بچشانیم؟ 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص 119-121 @abbasivaladi
✅مبانی تربیت دینی 📌ساز و کار تربیت برای تبیین بهتر ساز و کار تربیتی، مثالی از تربیت فرزند می‌زنیم. ⚠️قهر کردن وقتی فایده دارد که... قهر کردن یکی از مواردی است که در مکتب اسلام، ابزاری تنبیهی برای تربیت فرزند، معرّفی شده است؛ امّا چنین تنبیهی، در صورتی کارآیی دارد که پدر و مادر، در مسیر تربیتی خود، به قدری به فرزند محبّت کرده باشند که قهر آنها برای فرزند، قابل تحمّل نباشد. اگر این ارتباط عاطفی میان پدر و مادر با فرزند برقرار شده باشد، قهر برای او، بسیار آزار دهنده خواهد بود. 📚من دیگرما، کتاب اول، ص76 @abbasivaladi‌
📚مجموعۀ ریحانه خدا، اتّفاقی نو، در میان کتاب‌هایی با موضوع حضرت زهرا علیهاالسلام، نوشتۀ استاد محسن عباسی ولدی. 1⃣«منبع نور بهشت، خندۀ تو فاطمه» اوّلین کتاب از مجموعۀ «ریحانۀ خدا» است که دوست داره مقام ملکوتی حضرت زهرا سلام الله علیها رو به تصویر بکشه . 2⃣«بانو! اجازه»، کتاب دوم از مجموعۀ «ریحانۀ خدا»، چهارده تا درس کلیدی از سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیهاست که دنیای جدیدی رو در مقابلمون به نمایش می‌ذاره. 3⃣چه قدر به این جمله فکر کردیم که امام زمان علیه السلام فرمودن: «همانا در دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله برای من الگوی نیکویی است»؟ «فاطمه‌ای که تو یادمان دادی» کتاب سوم از مجموعۀ «ریحانه خدا»، دل‌نوشته‌های مهدوی با رنگ و بوی فاطمیه‌ست. 4⃣همۀ ما به روضه‌های بانو حسّاسیم. کتاب چهارم این مجموعه سری زده به محلّۀ واژه‌ها و چهارده مجلس، روضه به پا کرده. «واژه‌های خیس» رو می‌شه خوند و یه دل سیر گریه کرد. جهت تهیه این مجموعه با تخفیف ویژه به مطلب بعدی توجه کنید: 👇👇👇👇👇👇
سفارش کتاب ریحانه خدا که قولش رو داده بودیم، فقط با دقت بخونید چندبار، همین مراحلو انجام بدید👇 انتشارات آیین فطرت به مناسبت ایّام فاطمیّه مجموعۀ چهار جلدی "ریحانۀ خدا" به قلم استاد محسن عباسی ولدی را با تخفیف بیست درصد تقدیم می‌کند. قیمت پشت جلد: 35000 تومان (در صورت اتمام این چاپ،‌ قیمت تغییر خواهد کرد) با تخفیف بیست درصد: 28000 تومان هزینۀ بسته بندی و ارسال (با احتساب تخفیف): 6000 تومان مجموعاً 34000 ✅پس از واریز مبلغ 34000 تومان کد پیگیری یا کد ارجاع را به همراه آدرس دقیق به سامانه پیامکی 3000151510 ارسال نموده و منتظر دریافت مجموعه درب منزل باشید ✔️شماره کارت بنام انتشارات آیین فطرت 6037997160304201 یا ✔️شماره حساب 0110237119003 📱در سامانه پیامکی 3000151510 منتظر پیامکای شما هستیم. مهلت ثبت سفارش با تخفیف 20 درصد تا پایان روز 24 بهمن ماه. زمان ارسال یک هفته تا ده روز پس از پایان ثبت سفارش‌ها. ‼️توجّه‼️: فقط به سفارش‌هایی ترتیب اثر داده می‌شه که از طریق ارسال کد پیگیری و آدرس پستی به سامانۀ "سه هزار پونزده پونزده ده" ثبت بشه. اگه سوالی داشتید از این آیدی بپرسید👇 @ketabe_fetrat
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
🍃نبض زندگی شنیدم طبیی حاذق بر بالین بیماری زار و افسرده حاضر شد. بیمار، طبیب جواب‌کرده بود. حکیمان برای دردش دوایی نیافته بودند. آن طبیب حاذق که آمد انگشتش روی نبض بیمار گذاشت از کسی که محله‌های آن شهر را می‌شناخت خواست که یکی یکی نام محله‌ها را طوری بر زبان بیاورد که بیمار بشنود. آن مرد شروع کردن به نام بردن. اوّلی، نه. دومی، نه. سومی هم نه. نام برد و نام برد تا رسید به نام محلّه‌ای که طبیب گفت: دیگر بس است. نبض بیمار با شنیدن نام آن محلّه با هیجان بیشتری می‌زد. این یعنی خبری هست در آن محلّه. طبیب گفت: حالا کوچه‌های آن محلّه را یکی یکی نام ببر. آن مرد شروع کرد به نام بردن از کوچه‌ها. اوّلی نه. دومی نه. سومی هم نه. نام برد و نام برد تا رسید به نام کوچه‌ای که طبیب گفت: دیگر بس است. نبض بیمار با شنیدن نام آن کوچه با هیجان بیشتری می‌زد. این یعنی خبری هست در آن کوچه. طبیب گفت: حالا خانه‌های آن کوچه را یکی یکی نام ببر. آن مرد شروع کرد به نام بردن از خانه‌ها. اوّلی نه. دومی نه. سومی هم نه. نام برد و نام برد تا رسید به نام خانه‌ای که طبیب گفت: دیگر بس است. نبض بیمار با شنیدن نام آن خانه با هیجان بیشتری می‌زد. این یعنی خبری هست در آن خانه. طبیب گفت: حالا اعضای آن خانه را یکی یکی نام ببر. آن مرد شروع کرد به نام بردن از اعضا. اوّلی نه. دومی نه. سومی هم نه. نام برد و نام برد تا رسید به نام کسی که طبیب گفت: دیگر بس است. نبض بیمار با شنیدن نام آن فرد با هیجان بیشتری می‌زد. این یعنی بیمار، عاشق است و طبیب هم گفت: درمانش وصال است. آقا! می‌ترسم از این که کسی نبضم را بگیرد و نام تو را ببرد شرم عاشق نبودن حسابی آبم کرده آرام آرام دارد تمام می‌شود توانم دیگر نمی‌توانم بار سنگین عاشق نبودن را تاب بیاورم. چه کار باید کرد؟ چه قدر باید حسرت خورد؟ دورۀ عاشق نبودنم کی تمام خواهد شد؟ چه خوش‌بخت است کسی که با شنیدن نام تو نبضش عاشقانه می‌زند. من از نبضی که از کنار نام تو بی‌هیچ تغییری می‌گذرد بدم می‌آید. مرا ببخش به خاطر این همه نبض بی‌تغییر. شبت بخیر نبض زندگی! @abbasivaladi
🍃خدای تو، مِثل ندارد؛ امّا مَثَل که دارد. مَثَل خدای تو کسی است که خودش را بکند آینۀ او. صفات خدای تو را ببیند و یکی یکی آنها را در خودش تجلّی دهد... 🍃چقدر دنیا نیاز دارد به مَثَل‌های خدای تو می خواهم مَثَل خدای تو شوم کمکم کن آقا! #بهانه_بودن #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi
#نکته هایی از درس های گذشته @abbasivaladi
▪️مزار مادر▪️ داشتی می‌رفتی سر قبر مادر مرا هم خبر می‌کردی. مگر چه می‌شد؟ می‌خواستی کسی از مزار مادرت خبردار نشود؟ خب چشم بسته مرا می‌بردی تازه این طور برایم بهتر بود چون خودت باید دستم را می‌گرفتی تا سر مزار مادر. دست در دست تو لذتی بالاتر از این هم هست؟ سر مزار مادر هم که می‌رسیدیم قول می‌دادم سرم پایین باشد و نگاهم تنها به خاک مادرت خیره. اصلاً چرا این طور قول بدهم تا خیالت آسوده شود تو اگر یک روز مرا ببری کنار مزار مادرت قول شرف می‌دهم همان جا بمیرم. مرده که نمی‌تواند رازی افشا کند. مگر می‌شود کنار مزار مادر تو نفس کشید؟ تو خودت اگر بر سر مزار می‌نشینی و بعدش باز نفس می‌کشی برای آن است که از خدا اجازۀ رفتن نداری. مزار مادر تو، قتلگاه است. عاشقانه اگر بخواهم بگویم این چنین می‌گویم: اگر چه راز پنهان ماندن مزار مادر تو اثبات مظلومیت و حقانیت اوست امّا حکمتی دیگر هم در آن نهفته است: مادرت مزارش را پنهان کرد تا نسل شیعیانش باقی بماند. مزار مادر تو اگر آشکار بود و ما اگر توفیق زیارتش را می‌یافتیم مدینه بزرگ‌ترین قبرستان شیعیان جهان می‌شد. چه مادر مهربانی! پیش از رفتنش نگران جان بچه‌هایش بود. آقا! کنار مزار مادر یاد ما هم باش. تو جان مایی وقتی برای مادرت گریه می‌کنی مراقب جان ما هم باش. شبت بخیر جان جهان! 🏴@abbasivaladi
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
@abbasivaladi
🏴فاطمه‌ای که تو یادمان دادی🏴 چه قدر فرق است میان فاطمه‌ای که تو یادمان می‌دهی و فاطمه‌ای که یادمان داده‌اند. با فاطمه‌ای که ما یاد گرفته‌ایم تنها می‌شود روضه‌های آتشین خواند و سوخت. با فاطمه‌ای که تو یادمان می‌دهی می‌شود خورشید شد و عالمی را گرم کرد. عمر فاطمۀ ما هفتاد و پنج روز است و دستِ بالا نود و پنج روز امّا فاطمۀ تو پیش از این که هیچ عالَمی آفریده شود آفریده شد و هنوز هم زنده است. نور می‌افشاند بر سر و روی عالمی که تاریکی هوس حکومت بر آن دارد. با فاطمه‌ای که ما داریم می‌شود چند روزی در سال هم‌نشین شد آن هم برای اشک ریختن و سینه زدن امّا فاطمۀ تو، لحظه‌ای از زندگی جدا نمی‌شود. با فاطمه‌ای که تو داری، تمام ایّام سال، فاطمیّه است. برای فاطمۀ تو تنها نباید روضه گوش داد. شنیدن روضه، بهانۀ باز شدن گوش‌هاست تا از مرام فاطمه؟عها؟ بشنوند. اشک ریختن برای فاطمۀ تو راه را باز می‌کند برایِ مثلِ نقل و نبات جان ریختن روی سرش. فاطمۀ ما و فاطمۀ تو هر دو میان در و دیوار مانده‌اند امّا فاطمۀ تو، دیگر پشت درِ خانه‌ات نمانده حال آن که فاطمۀ ما سال‌هاست که پشت در مانده و به خانۀ ما راهی ندارد. 📚مجموعۀ ریحانۀ خدا، کتاب سوم، "فاطمه‌ای که تو یادمان دادی"، ص10 @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📚مجموعۀ ریحانه خدا، اتّفاقی نو، در میان کتاب‌هایی با موضوع حضرت زهرا علیهاالسلام، نوشتۀ استاد محسن ع
جهت تهیّه مجموعه "ریحانه خدا" با تخفیف ویژه ایام فاطمیه به این👆پست مراجعه کنید.
🍃🏴🏴🏴 ✅ خلاصه‌ی صد و بیست و هشتم: دونستن قانونای مادّی، تو نگاه آیه‌ای به چه درد می‌خوره؟ 🍃🏴🏴🏴 ⚫️ گفتیم قرآن با نوع نگاه ما کاری می‌کنه که به همۀ‌ دنیا نگاه آیه‌ای داشته باشیم. تو نگاه آیه‌ای ما متوجّه شدیم که همه چیز تو مُشت قدرت خداست. ▪️امّا یه سؤال: ❓با همۀ حرفایی که در بارۀ نگاه آیه‌ای زدید و نگاهی که قرآن در بارۀ قانونای دنیا به ما می‌ده، دونستن قانونای مادی به چه درد می‌خوره؟ ❓مگه ما نداریم که خدا اراده کرده دنیا رو با اسباب اداره کنه؟ ❗️این طوری که شما می‌گید انگار دیگه دونستن قانونای مادی فایده‌ای نداره و اسباب هم بی معنا می‌شن. ▪️برا رسیدن به جواب این سؤال باید به دو تا نکته دقت کرد: ✔️ نکتۀ اوّل: قانونای مادّی هم برا خداست. هیچ قانونی نیست که برا کسی غیر از خدا باشه. ● مثلا اگه تو زمین خشک وقتی بارون می‌آد، گیاه رشد می‌کنه، برا اینه که خدا این زمین و اون گیاه و اون آب رو این طوری آفریده: 🍃وَ مِن آياتِهِ أَنَّكَ تَرَى الأَرضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَلَيهَا الماءَ اهتَزَّت وَ رَبَت إِنَّ الَّذي أَحياها لَمُحیِ المَوتىٰ إِنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَیءٍ قَديرٌ. 🍂و از آيات او اين است كه زمين را خشك (و بى جان) مى بينى، امّا هنگامى كه آب (باران) بر آن مى فرستيم به جنبش درمى آيد و نموّ مى كند همان كسى كه آن را زنده كرد، مردگان را نيز زنده مى كند او بر هر چيز تواناست! ✨(سورۀ فصّلت(41)، آیۀ‌39) ● تو این آیۀ حرف از زمینیه که خشکه و بعد با بارش بارون زنده می‌شه و گیاه هم توش رشد می‌کنه. ما باید این فرایند رو قبول کنیم و بر اساسش زندگی کنیم؛ امّا حواسمونم باشه اونی که بارون رو سبب قرار داد برا این که زمین زنده بشه و گیاه بتونه تو این زمین رشد کنه، خداست: 🍃«الَّذی أَحياها». ✔️ نکتۀ دوم: نتیجۀ نکتۀ اوّل این می‌شه که ما باید به قانونای مادی توجّه کنیم. بی‌توجّهی به اینا، خودش یه جور بی‌توجّهی به خداست. ☘ امام صادق علیه السلام فرمودن: ➖ یکى از پیامبرا مریض شد و با خودش گفت: «خودم رو مداوا نمى‌کنم تا همون کسى که بیمارم کرده، شفام بده». ➖ خدا بهش وحى کرد: «تا خودت رو درمون نکنى، شفات نمى‌دم، چون شفا دادن از منه». 📚(وسائل الشيعة، ج2، ص409). ☑️ این حدیث دو تا نکته مهم داره: ● یکی این که باید به قانونای مادّی توجّه کرد. اگه یه گیاه برا یه مریضی مفیده، باید اون رو پذیرفت و بر اساسش هم زندگی کرد؛ یعنی باید سبب بودن اون برا مداوا رو پذیرفت. ● دوم این که اون گیاه رو مستقل نبینیم. اگه شفایی حاصل می‌شه، حواسمون باشه که شفا برا خداست. ▪️شما تو زندگی اهل بیت علیهم السلام و انبیا که دقّت می‌کنید، می‌بینید اونا هم سببیتی رو که خدا برا چیزای مختلف قرار داده قبول کردن و بر اساسش زندگی کردن: • مریض می‌شدن، مداوا می‌کردن. • جنگ می‌رفتن، با تجهیزات می‌رفتن، شمشیر و اسب و سپر و زره با خودشون داشتن. • برا به دست آوردن روزی، کار می‌کردن، نمی‌شِستن تو خونه که روزی بیاد در خونه رو بزنه. ⚫️ پس ما باید باید به نظام قانونای این دنیا حتّی اگه به ظاهر، مادّی باشن احترام بذاریم. باید بپذیریم که ادارۀ این عالم با اسبابه؛ امّا یه نکتۀ کلیدی بزرگ این جاست که نباید فراموش کنیم که سبب‌ها تنها اسباب مادّی نیستن. ✖️نگاه آیه‌ای به ما نمی‌گه دنیا بدون قانون اداره می‌شه. ✔️ نگاه آیه‌ای ما رو می‌بره به این سمت که بفهمیم سبب‌ها فقط اونایی نیست که ما فهمیدیم. سبب‌هایی تو عالم وجود داره که توانایی فهمش رو نداریم. صد و بیست و هشتم ‌ @abbasivaladi 🏴🏴🏴🍃🌺🍃🏴🏴🏴 🏴 اینم پی‌دی‌اف درس صد و بیست و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
128 درس صد و بیست و هشتم دونستن قانونای مادّی، تو نگاه آیه‌ای به چه درد می‌خوره؟.pdf
238.3K
درس صد و بیست و هشتم: دونستن قانونای مادّی، تو نگاه آیه‌ای به چه درد می‌خوره؟ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0016 baghareh 049-050.mp3
9.12M
#لالایی_خدا 16 #سوره_بقره آیات 50-49 #محسن_عباسی_ولدی روزهای زوج، ساعت ۹شب با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن. @lalaiekhoda