🍃مرد غریب
انگار نم نم باید سفرۀ غمگویههای دلتنگی را جمع کنم.
حوصلۀ مردم هم اندازه دارد.
اصلاً چه کسی گفته دلی باید برای تو تنگ شود؟
مگر تو نیاز داری به دلتنگیهای ما؟
و مگر میشود بیاجازه دلی برای تو تنگ شود؟
من به چه حق و با چه اجازهای
دلم برای تو تنگ شده؟
حالا که بیاجازه تنگ شده
با کدام جواز، دلتنگیام را دارم فریاد میزنم؟
کار بیجواز، مگر باطل نیست؟
این دلتنگیها اگر جماعتی را آزار بدهد
میشود در قیامت پاسخ مردمآزاری را داد؟
خدا از مردم آزاری بدش میآید. نه؟
واگویۀ این دلتنگیها
عدّهای را به خودشان بدبین میکند
و از زندگی میاندازدشان.
واقعاً صلاح است از زندگی انداختن مردم؟
عدّهای که دلتنگی را نه نشان معرفت میدانند
و نه ضرورتی برای ابراز محبّت
این دلتنگیها را که میشنوند
در بنای عقیدهشان تزلزل ایجاد میشود.
مگر متزلزل کردن عقاید مردم، گناه نیست؟
وقتی این همه از دلتنگی گفته میشود
شاید به دلتنگها اضافه شود
آن وقت چه کار باید کرد با این همه جماعتی که
دلشان برای تو تنگ شده.
زندگی در میان این مردم سخت میشود.
صبح و شام همه از دلتنگی برای تو حرف میزنند
آن وقت کِی باید از دغدغههای روزمرّگی سخن گفت.
ما آدمیم، مگر میشود بدون این دغدغهها زندگی کرد.
دلتنگها تا میرسند به هم
حرف تو را که میزنند
اشکشان جاری میشود.
وقتی به دلتنگهای تو اضافه شود
جمعهایمان میشود جمع اشک و گریه.
مگر خنده نیاز آدمها نیست؟
با این همه دلتنگی مگر میشود خندید؟
دیدی باید سفرۀ غمگویههای دلتنگی را جمع کنم؟
من از خدا خجالت میکشم.
تو برایم از خدا طلب بخشش کن
که این قدر خلقش را آزار دادم.
این را آهسته میگویم
که فقط خودت بشنوی:
تو هم ما را ببخش
که دلمان برایت تنگ نمیشود.
شبت بخیر مرد غریب!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل4️⃣ : همرنگ جماعت شو؟! (جوزدگی)
🤔تفکر
✋این جا باید کمی متوقّف شد و فکر 🤔کرد. ما بر اساس حرف کدام مردم، به سراغ ماهواره رفتهایم؟
🗣چه کسانی بودهاند که ما را به جهت نداشتن ماهواره، تحقیر کردهاند؟ کسانی که برای دینشان، ناموسشان، خانوادهشان، عفاف و غیرتشان، ارزش آنچنانی قائل نیستند.
برخی از اینها، 👨پدرانی هستند که پس از خریدن ماهواره، میبینند چگونه دخترشان از حجاب، فاصله گرفته👩 و همسرشان با مردهای غریبه، چهقدر راحت شده 💑و وقتی به خودشان باز میگردند، میبینند که دیگر مثل گذشته روی ناموسشان حسّاس نیستند.
⁉️آیا عاقلانه است که با حرف چنین کسانی، زندگی خود را مدیریت کنیم؟
⁉️آیا منطقی است نگاه این افراد ــ که خانوادهشان هم برایشان اهمّیت چندانی ندارد ــ ، برای ما اهمّیت داشته باشد؟
⁉️چه چیزی به من اضافه میشود اگر چنین فردی به من «احسنت» و «آفرین» بگوید؟
⁉️چه چیزی از من کم میشود اگر چنین انسانی، مرا تحویل نگیرد و مرا عقبمانده به حساب بیاورد؟
⁉️او به قدری فرهنگش پایین آمده که به همراه دختر و پسرش، فیلمهای مبتذل تماشا میکنند و این را نشانۀ فرهنگ بالا میداند! آیا توجّه به حرف چنین کسی، خُرد کردن شخصیت خویش و بیاحترامی به خود نیست؟
‼️چشم به دهان دوختن، بد نیست. ببین چشم به دهان چه کسی دوختهای؟ بعضی از دهانها وقتی باز میشود که چشم، بسته میشود. حیف نیست تو چشم👁 به دهانی بدوزی که با چشم بسته حرف🗣 میزند؟
💡عبادتِ تفکّر🤔 را وارد زندگیمان کنیم. ما از سرِ بیفکری به بسیاری از بلاها دچار شدهایم. مگر ما چند بار فرصت زندگی پیدا میکنیم که مدیریت عمرمان را به دست انسانهایی دادهایم که برای عمرشان، هیچ ارزشی قائل نیستند؟
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 176
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
میلاد با سعادت باب الحوائج، امام موسی کاظم علیه السلام بر تمامی شیعیان مبارکباد.
🍃🌸 @abbasivaladi
🍃قلب زندگیام
امروز درگیر این فکر بودم:
چرا تو هستی؛ ولی من حواسم به تو نیست؟
چرا جانم به تو بسته است؛ امّا تو را فراموش میکنم؟
تو میدانی که این وقتها
دنبال پاسخی میگردم برای آرام کردن خودم.
این آرام کردنها شاید فریب دادن خویش باشد
امّا به گمانم فریب دادن همیشه هم بد نیست.
گاهی برای زنده ماندن
فریب هم لازم است.
وقتی با خودم میجنگیدم
و خویشتن در دادگاه وجدان محاکمه میکردم، به خودم میگفتم:
گاهی عظمت یک چیز موجب میشود
حواس آدم از آن پرت شود.
من از صبح تا شام
گاهی حتّی برای یک بار به قلبم فکر نمیکنم
شاید هفتهای یک بار هم به فکر قلبم نیفتم.
ولی هر روز حواسم به دست و پا و چشمم هست.
با این حال اگر روزی میان قلب و دستم
قلب و پایم
و حتّی قلب و چشمم مخیّر شوم
دست و پا و چشمم را فدای قلبم میکنم
و لحظهای هم تردید نمیکنم در این فدا کردن.
آقا!
تو قلبی، قلب زندگی من.
هستیام بسته به توست.
اگر نباشی، نیستم.
حالت خوب باشد، حالم خوب است
حالت دگرگون شود، آسمان روی سرم سرنگون میشود.
درست است که حواسم به تو نیست
ولی تردید نکن روزی اگر میان تو و هر چه دارم مخیّر شوم
دار و ندارم را فدای تو میکنم
و حتّی لحظهای تردید نمیکنم.
الآن به دلم نگاه کردم
دیدم این حرف، چندان شباهتی به فریب هم ندارد
ولی اگر حواسم به تو نیست، ببخش مرا.
تو بزرگتر از آنی که لحظهای از یاد و خاطرم محو شوی.
چه کار کنم؟
روزمرّگیها مرا به این روز انداخته.
مرا از دست این دغدغههای کوچک برهان!
شبت بخیر قلب زندگیام!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
دغدغۀ تو به تنهایی
برای پر کردن ذهن همۀ آدمها کافی است.
تو اگر دغدغۀ ما بشوی
هیچ ذهنی
حتی به اندازۀ بند انگشتی
جا برای دغدغۀ دیگری نخواهد داشت.
ما از دغدغۀ تو خالی شدهایم
که این طور گرفتار دغدغههای کوچکیم.
دغدغههای کوچک
قدشان کوتاه است
اما هر کدامشان
برای شکستن قامت جماعتی کافی است.
قامتمان خمیده
زیر این دغدغههای بیمقدار.
دغدغۀ تو
اگر چه بزرگ است
اما راز سبکبال شدن و پریدن
به دوش کشیدن دغدغۀ توست.
آقا!
ما را بکُش با دغدغۀ خودت
ما این زندگی را نمیخواهیم.
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃آقای همۀ خوبیها
چرا من تو را فراموش میکنم؟
تو چه چیزی کم داری از همۀ چیزهایی که
هیچ گاه از خاطرم محو نمیشوند؟
آنها چه گُلی بر سرم زدهاند که تو نزدهای؟
کجا به فریادم نرسیدی که آنها رسیدند؟
و کجا تنها رهایم کردی
که آنها مرا از غربت رهاندند؟
کدام خیر است
که در مقابل نگاهم قدم بزند
امّا داشتنش را مدیون تو نباشم؟
زیر کدام سایه نشستم
که سایۀ تو نبود؟
نسیم روحبخش کدام صبح
بدون اجازۀ تو نوازشم کرد؟
آیا تا به امروز آفتاب یک روز
بدون نگاه به چشمان تو بر من تابیده؟
اگر اشارۀ ابروی تو نبود
آسمان برای لحظهای هم
سقف روی سرم میماند؟
یا خراب میشد روی سرم؟
بارانی که نویدبخش روزیِ آسمانی است
بدون رضایت تو
حتّی برای یک بار بر سر زمین من باریده؟
ستارهها اگر عاشق تو نبودند
دلشان به شبهای تاریک خوش میشد
که این گونه آسمان را برایم زینت کنند؟
ماه اگر عاشق تو نبود
به کدام دلخوشی در قلب شب جا میگرفت؟
و اگر ماه و ستارهها نبودند
مگر میشد شب را تا به صبح دوام آورد و از ترس نمرد؟
مگر آب با کیمیای عشق تو نیست
که این چنین گوارا شده برای ما؟
اگر آب عاشق تو نبود
کدام تشنه سیراب میشد با نوشیدنش؟
بدون فرمان تو کدام کوه سر جایش میایستاد
و پناه اهل زمین میشد؟
و بدون ضمانت تو
کدام دریا نمیخروشید و اهل زمین را در خود فرو نمیبرد؟
مگر میوهها به دل تو نگاه نکردند و نرم شدند؟
و اگر نگاه میوهها به دل تو نبود
مگر به جای میوه، قلوهسنگها ثمر درختان نمیشدند؟
میشد تو دلت برای ما نسوزد
و نانها در تنور پخته شوند
و این چنین زیر دندانهای ما جویده شوند و قوّت جانمان؟
من کدام لحظه از زندگی را مدیون تو نیستم؟
پس چرا تو را فراموش میکنم؟
کاش لحظهای از یادم نمیرفتی!
با این همه دِینی که به گردنم داری
ممنونم که نمیگذاری فراموشیات را فراموش کنم.
شبت بخیر آقای همۀ خوبیها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📌گام سوم:سنگ محک
(برای تصمیم هایمان،ملاک ثابت و صحیحی داشته باشیم)
🔰یکی از مشکلات زندگی مشترک، نداشتن معیار ثابت و مشخّص برای قضاوت و تصمیمگیری است.
❌مهمترین معیار متغیّر، خواستِ مردم است.
❗️متأسّفانه بسیاری از زندگیها، آغاز و انجامشان بر اساس خواست مردم است.
🔹در این که: چه همسری را انتخاب کنیم؟ چگونه مراسم عقد و عروسی را برگزار کنیم؟ مراسم جشن تولّدمان چگونه باشد؟ مراسم دفن و کفن و فاتحهخوانی را با چه کیفیتی برگزار کنیم؟در اینها، همه و همه، خواستِ مردم، حرف اوّل و آخر را میزند.
⛔️زندگیای که خواستِ مردم، تعیین کنندۀ مسیرش باشد، هیچ گاه به نقطۀ خوشبختی و آرامش نخواهد رسید.
📛از آن جا که سلیقۀ مردم با یکدیگر تفاوت دارد، زندگی مشترکی که بر اساس خواستِ مردم پیش میرود، همیشه متزلزل است.
⚠️گاهی به قدری در تن دادن به خواست مردم پیش میرویم که حتّی حاضریم بر خلاف عقاید خود، عمل کنیم، امّا نظر مردم را جلب کنیم؛ یعنی دینمان را برای دنیای دیگران بدهیم. در معارف دینی، چنین کسی از بدبختترینِ مردم، معرّفی شده است.
⬅️ ادامه دارد...
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص ۱۰۷
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0074 baghareh 188.mp3
4.94M
#لالایی_خدا ۷۴
#سوره_بقره آیه ۱۸۸
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
روزهای زوج، ساعت ۹شب
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
دوستای خوب لالایی خدا!
یادتون نره که هموطنای عزیزِ سیل زدهمون، هنوز به کمک ما نیاز دارن.💐
@lalaiekhoda
🍃همۀ سرنوشت من
با خودم دارم فکر میکنم
باز هم مثل همیشه
انگار این فکر، روزیِ من از جانب توست
و بیجواب ماندن سؤالی که در پی این فکرها میآید
شعاعی از خورشید حکمت توست.
من با این سؤال بیجواب
بهتر از هزار جواب آماده
میل حرکت پیدا میکنم.
حیرتی که در دل این سؤال نهفته
گویی راز پیدا کردن صراط مستقیم است.
دلشورهای که این سؤال بیجواب
در دل آدم میاندازد
راه رسیدن به آرامش است.
در این سالها بارها به تو گفتهام:
در این که دوستم داری، تردیدی ندارم
سؤال من این است:
چرا مرا دوست داری؟
مگر میشود کسی را دوست داشت
که به درد آدم نخورد
وای از سؤالی که از دل آن سؤال بیرون میآید:
آقا! من به چه درد میخورم برای تو؟!
درست است که دنبال این بودهام
جواب سؤالم را از زبان تو بشنوم و نشنیدم
امّا برای خودم جوابی تراشیدهام
که تو هیچ گاه نشانهای برای درست نبودنش
برایم نفرستادهای.
من با این جواب خودتراشیده
روزگار سپری میکنم.
تو کسی را که دوست خدا نباشد دوست نداری
و کسی که خدا دوستش نداشته باشد
دوست تو نیست.
اشتباه که نمیکنم؟ میکنم؟
پس حتماً در دیوان دوستان خدا که نگاه کردی
نام مرا هم در میانشان دیدی
که به قدری دوستم داری
که رهایم نمیکنی.
دفتر تقدیری که سرنوشتم را در آن نوشتهاند
دست توست و آن را از بری.
حتماً در آن جا دیدهای
من اگر چه بدِ امروزم؛ امّا خوبِ فردا خواهم شد
جایی به کارت میآیم و به دردت خواهم خورد.
تو داری مرا تحمّل میکنی تا آن روز فرا برسد.
اینها جوابهایی هستند که سپری شدن عمر را برایم
تاب آوردنی کردهاند.
روزی اگر خواستی مرا زجرکش کنی
بگو که اشتباه میکنم.
شبت بخیر همۀ سرنوشت من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
❓چرا محبت نمیکنیم؟
3⃣ برداشت غلط از میزان نیاز محبّت به فرزند
📛برخی بی آن که به سنّ فرزند، توجّه کنند، میزان نیاز فرزند به محبّت را با نیاز خودشان به محبّت، مقایسه میکنند.
👆اینها خودشان در طول روز، به قدری مشغول امور مختلف هستند که به برخی از نیازهای روحی خود، از جمله 🌹محبّت🌹، کمتر توجّه میکنند.
⚠️همین امر هم باعث میشود که آنان، میزان نیاز به محبّت در خودشان را معیاری برای سنجش میزان نیاز به محبّت در فرزندان خودشان قرار دهند
در حالی که
♥️فرزندان به جهت مشغلههای کمتری که نسبت به ما دارند و به جهت لطافت روحی بالاتر نسبت به ما، نیاز بیشتری به محبّت دارند.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۷۲
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
@abbasivaladi
🍃نفس زندگی
میخواهم تو را فراموش نکنم
امّا چه کار کنم که بدی را از حد گذراندهام
و هر چه میکنم، باز هم یاد تو از خاطرم میرود.
کاش سنگ محکِ بد بودن
فراموش کردن تو نبود!
یک بار اگر میشود تجدید نظر کن در این سنگ محک
بد جور دارد هر روز و هر شب میخورد به سرم.
جای سالمی دیگر نمانده روی سرم.
این، تنها یک سنگ محک نیست
یک صخرۀ بزرگ است
که هر گاه به آن فکر میکنم
از کوهی جدا میشود و میخورد بر فرق سرم
و وجودم را متلاشی میکند.
آقا!
این سنگ محک زبان دارد و با من حرف میزند.
امروز داشت به من میگفت:
تو به اندازهای که کسی را دوست داری
به یادش هستی
و به اندازهای که دوستش نداری
فراموشش میکنی.
حالا دیدی که این سنگ محک نیست
و صخرهای از کوه کنده شده است؟
الآن با ملاکی که این سنگ به دستم داده
باید چه خاکی بر سرم بریزم؟
من اگر بخواهم وزن محبّتم را به تو
با ترازوی یادی که از تو میکنم بسنجم
دیگر میشود نامم را عاشق گذاشت؟
و اگر دوست نداشتنم را
با اندازۀ غفلتی که از تو دارم بفهمم
میتوانم برای لحظهای زنده بودن را تاب بیاورم؟
حالا بگو بدانم
آیا تو هم حرف این سنگ محک را قبول داری؟
نکند دارد اشتباه میکند!
اصلاً مگر میشود به حرف یک سنگ اعتماد کرد؟
سنگها مگر میفهمند؟
کاش کلام خدایت را به یادم نیاورده بودی!
«وَ إِنَّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن خَشيَةِ اللَّهِ
و پارهاى از سنگها از ترس خدا (از كوهها) فرو مىريزند».
حالا تکلیف مرا معلوم کن
با سنگ محکی که شیشۀ نفسم را شکسته.
صدای نفسم را میشنوی
که به زور بالا میآید؟
کاری برایم کن آقا!
حال و روزم خراب است.
شبت بخیر نفس زندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
☘️ سلام ☘️
همون طور که میدونید هر دوشنبه بخشی از کتاب صوتیِ مجموعۀ «تا ساحل آرامش» رو تقدیم حضورتون میکردیم. هفتۀ گذشته جلد اوّل این مجموعه به اتمام رسید. به یاری خدا از هفتۀ بعد صوتای جلدای بعدی این مجموعه در کانال گذاشته میشه.
اگه نظر، انتقاد و یا پیشنهادی برا بارگذاری جلدای بعدی دارید خوشحال میشیم باهامون درمیون بذارید.
📲راه ارتباطی شما با مدیر کانال👇
@modir_abbasivaladi
عوامل این کتاب صوتی
🎙گویندۀ اصلی:
محسن بهرامی
🎙گویندۀ متنهای ادبی:
محمّد جواد لطفی و حکیمه لطفی
📖قاریان قرآن:
کتاب اول: مهدی صیاف زاده
کتاب دوم: دکتر علی اصغر شعاعی
کتاب سوم: مهدی فروغی
کتاب چهارم: حسین یزدان پناه
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_صوتی
@abbasivaladi
🍃پناه من
میخواهم تو را فراموش نکنم؛ امّا نمیشود
هر شب برای فردا تصمیمی نو میگیرم و میخوابم.
حتّی وقتی بلند میشوم
حواسم هست به قولی که دیشب به خودم دادم
امّا مشکل از کجاست که وقتی آفتاب میزند
هر چه قدر از مشرق طلوعش دور میشود
من بیشتر تو را فراموش میکنم.
نکند کار آفتاب از یاد بردن توست؟
به قدری روزها تو را فراموش میکنم
که آرزویم این شده: همیشه شب باشد.
در شبها چه سرّی نهفته است
که بیشتر به یاد تو میافتم؟
چه قدر پیچیده است حال و روز من:
در روشنایی روز تو را گم میکنم
و در تاریکی شب پیدایت میکنم.
من شبها را بیشتر دوست دارم
و آرام آرام دارم از روزها بیزار میشوم.
کسانی که مثل من حال و روزشان خراب است
دائم در پی مقصّرند.
میخواهند سنگینی بار تقصیرها را
از دوش خویش بردارند و بگذارند روی دوش این و آن.
و من امشب به آفتاب رسیدم و گریبانش را گرفتم.
ولی نمیدانم چگونه اتّهام از یاد بردن تو را
برای خورشید اثبات کنم.
فقط همین را میدانم:
روزها تو را فراموش میکنم و شبها به یادت میافتم.
همین کافی است برای اثبات جرم آفتاب؟
کاش کسی به من میگفت
چرا با این که دوستت دارم، باز هم فراموشت میکنم.
و کاش جواب تکراری در میان جوابها نبود
و ای کاش کسی این تیغ تیز را به رویم نمیکشید
که چون دوستش نداری، فراموشش میکنی.
آقا!
کسی جز خودت کمک حال من نمیشود.
به دادم برس!
روزهای سختی را دارم طی میکنم.
هر روزی که تو را فراموش میکنم
شبش که به یادت میافتم
یک خیال ترسناک به همۀ کابوسهای زندگیام اضافه میشود.
امشب این کابوس به سراغم آمده:
نکند جزای غفلت من از تو
فراموش شدنم از سوی تو باشد؟
بگو و قسم بخور که این کابوس، هیچ گاه تعبیر نخواهد شد.
تو اگر فراموشم کنی، من نیستِ نیست میشوم.
هر وقت بنا گذاشتی که فراموشم کنی
مرا طعمۀ وحشیترین درندگان بکن.
هیچ زجری بالاتر از این نیست که تو فراموشم کنی.
قسم به هر کسی که دوستش داری، فراموشم نکن!
شبت بخیر پناه من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
163 درس صد و شصت و سوم نگاه کامل به دنیا چه اثری تو درمان تکبّر داره؟.pdf
226.8K
#درس صد و شصت و سوم:
نگاه کامل به دنیا چه اثری تو درمان تکبّر داره؟
✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا میکنید:
⁉️نگاه کامل به دنیا به چه معنیه؟
⁉️نگاه «آدم متکبّر» به دنیا چه جوریه؟
⁉️از نظر قرآن، خدا رو چه جوری باید شناخت؟
⁉️چرا خدا میخواد ما «ضعیف بودن خودمون» رو بفهمیم؟
@abbasivaladi
🍃یاد خدا
تو نیازی به یاد کردن من از خودت نداری
من تو را یاد کنم یا نه
کمی به یادت باشم یا زیاد
نه چیزی کم میشود از تو
و نه چیزی به تو اضافه میشود.
من که عددی نیستم.
دنیایی اگر از تو یاد نکنند
چیزی از تو کم نمیشود.
تو خدا را داری برای خودت
و خوش به حالت که خدا همیشه به یاد توست!
از لحظۀ اوّلی که وجود یافتی تا همین حالا
حتّی چشم بر هم زدنی خدا فراموشت نکرده.
و برای لحظهای دستش را از روی شانهات بر نداشته.
اگر در قرآن صادق نخوانده بودم
که خدا بندگان خویش را
برای عقوبت، فراموش میکند
باورم نمیشد لحظهای فراموش شدن از سوی خدا را.
ولی باید باور کرد:
خدا هم آدم را فراموش میکند.
وقتی به این فکر میکنم
که تو همیشه در یاد خدایی
وجودم میشود غبطه و حسرت
و وقتی به این فکر میکنم
که نکند خدا مرا فراموش کند
وجودم میشود دلهره و اضطراب.
تو بهتر از هر کسی میدانی
چه میآید بر سر کسی که خدا او را فراموش کرده باشد.
خیالش هم برای زهر شدن هر نفس به کام آدم کافی است.
آقا!
یاد تو یاد خداست.
فراموش کردن تو فراموش کردن خدا.
خدا کسی که او را فراموش کند، فراموش میکند
پس کسی که از یاد تو غافل میشود
چوب فراموشی خدا را خواهد خورد.
زودتر فکری به حالم کن
و بگو چه کار کنم که تو را فراموش نکنم.
گاهی میخواهم خودم بگویم
که چه کار کن تا فراموشت نکنم
امّا به تو که نگاه میکنم و بزرگیات
و فکر میکنم به خودم و حقارتم
میبینم جسارت است گفتن این حرفها
ولی نمیدانم تا کی میشود این حرفها را
در صندوق سینه نگه داشت.
زودتر فکری به حالم کن آقا!
حال و روزم خراب است.
شبت بخیر یاد خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
غلطه، آی غلطه!❌
❌
برخی از کارهای روزمرّه را در مقابل کودک👦👧، انجام دهید و از او بخواهید که در بارۀ آنها قضاوت کند که آیا کار شما درست✅ است یا نه؟ اگر کار شما اشتباه❌ بود، از کودک بخواهید که درست آن را انجام دهد.
💢چند مثال، برای این بازی:
1⃣ لیوان آب🥛 را به صورت برعکس، زیرِ شیر آب 🚰بگیرید.
2⃣ مسواکتان را به جای دندان، روی صورتتان بکشید.
3⃣ مداد✏️ را بر عکس گرفته، روی دفتر 📒بنویسید.
4⃣ دستتان را مشت کرده👊، تلاش کنید قاشق 🥄را بردارید.
در میان کارهایی که اشتباه❌ و درست بودن ✅آن کاملاً مشخّص است، کارهایی را قرار دهید که درست و اشتباهِ آنها چندان معلوم نیست.
🔸مثلاً مسواک را روی دندانها گذاشته و فقط به صورت افقی و آن هم خیلی زود، مسواک بزنید.😬
🔺مثال هایی که زدیم برای کارهای درست و اشتباهی بود که بُعد اخلاقی نداشت.
🔅شما این بازی را برای کارهای اخلاقی و تربیتی هم میتوانید انجام دهید. مثال زیر برای این دسته از کارهاست:
🔸مثلاً به او بگویید: بچّه ای یک لیوان🥛 را شکسته؛ امّا مادرش نمیداند. وقتی که مادرش از او میپرسد آیا تو لیوان را شکسته ای؟ میگوید نه. 😕
وقتی فرزندتان گفت این کار اشتباه بوده و باید راستش را بگوید، شما کار مادر را به صورت اشتباه به نمایش در بیاورید؛ مثلاً بگویید: «کودک، راستش را گفته و مادر بر سر او داد میکشد». 😩
وقتی کودک، کار درست را گفت، شما همان کار درست را بازی کنید.😊
🔅کودک در این بازی، کارهای درست را به گونه ای یاد میگیرد که برای همیشه در ذهنش باقی می ماند.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۵۳ -۵۲
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃حضرت آب
امشب در فکر و خیالم ردیف کردهام
چیزهایی را که فراموش نمیکنم.
یکی یکی دارند از مقابل چشمانم رد میشود.
کاش رد میشدند و میرفتند
نه، میروند و برمیگردند.
اگر چه قیاسش جسارت به توست
امّا دست خودم نیست
خیالم اهل قیاس است.
من هیچ گاه نوشیدن آب را فراموش نمیکنم.
حتّی در خواب
تشنه که میشوم بیدار میشوم.
در هنگام شادی
به وقت مصیبت
در اوج هیجان
نه نه هیچ وقت نوشیدن آب را فراموش نمیکنم.
تو به خیالم فرمان بده
که در این چند دقیقه
قیاس را رها کند.
این قیاسها تیغ بُرانند
دلم را تکه تکه میکنند.
خب تو کمتر از آب که نیستی
و نیاز من به تو
کمتر از نیازم به آب نیست.
چند ساعت یا چند روز میشود بدون آب زندگی کرد؟
آیا بدون تو حتّی لحظهای میشود نفس کشید؟
حالا چرا آب نوشیدن را حتّی در خواب فراموش نمیکنم
امّا یاد تو را در هشیارترین لحظههای زندگی
به باد غفلت میسپارم؟
اگر باران از آسمان نیاید
و رودهایمان بخشکند
چرا لحظهای دستمان از آسمان جدا نمیشود
و اشکهایمان برای چشم برهم زدنی نمیخشکند
و حنجرههایمان حتّی برای دقیقهای آرام نمیگیرند
دعا پشت دعا دعا پشت دعا
برای باریدن باران و خروشیدن رودها
تو مگر از باران کمتری
که روزها و هفتهها میگذرد
و یک بار از ته دل
زبانمان به دعا گل نمیکند
و دستمان رو به آسمان نمیرود.
بار شرمندگی این قیاس بیشتر از آن است
که تاب ادامۀ این گفتگو را داشته باشم.
شبت بخیر حضرت آب!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0075 baghareh 189.mp3
7.67M
#لالایی_خدا ۷۵
#سوره_بقره آیه ۱۸۹
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
روزهای زوج، ساعت ۹شب
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.
دوستای خوب لالایی خدا!
یادتون نره که هموطنای عزیزِ سیل زدهمون، هنوز به کمک ما نیاز دارن.💐
@lalaiekhoda