eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
345 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃آشنای غریب شعرهای زیادی خوانده‌ام برایت که مضمونشان این بوده: بناست کی ببینمت؟ از تو که هیچ چیز پنهان نیست پس بگذار بی‌پرده بگویم: شعرهایی که در بارۀ عطش دیدارت خواندم همه شعر بود و برای خواندن به دلم که برمی‌گردم، نشانی از آن عطش نمی‌بینم. امشب می‌خواهم پیرمردی را نقّاشی کنم که سال‌های سال است در آتش فراق کربلا می‌سوزد. می‌خواهم او را در خانه‌اش نقّاشی کنم. روی دیوار خانه عکس گنبد و بارگاه را می‌کشم که روی یک تابلو برق می‌زند و بر سر در خانه‌اش پرچم یاحسینی که از رنگ پریده‌اش پیداست سال‌هاست همسوی باد این طرف و آن طرف می‌رود. سجّاده‌اش را رو به قبله می‌کشم که مُهر تربتش پیدا باشد و دور مُهر تربتش تسبیحی که آن هم از خاک کربلاست. او را روی سجّاده و سر پا می‌کشم که نشان دهد نمازش تمام شده و رو به سوی عکس گنبد و بارگاه که روی دیوار است و در امتداد راه کربلا دست به سینه ایستاده و دارد سلام می‌دهد اشکش را از هر دو چشمانش جاری می‌کشم و باز هم نمی‌دانم دلش را چگونه بکشم که نشان دهد پیرمرد دارد از غصّۀ فراق کربلا می‌میرد. همیشه هشتش گرو نُه بوده و هیچ گاه درهم و دیناری که او را به کربلا برساند نداشته چند وقتی هست که بچه‌ها را به خانۀ بخت فرستاده و دستشان را بند خانواده‌هایشان کرده. زنش هم سال پیش مرده. از همان سال، غذایش را کم کرده و به لباس‌های کهنه‌اش بسنده کرده دارد پول‌هایش را جمع می‌کند برای رفتن به کربلا. من در گوشۀ خانه‌اش صندوقی را می‌کشم و رویش می‌نویسم: پول کربلا. پیرمرد حسابی از مرگ می‌ترسد. او وحشت دارد که پیش از زیارت کربلا بمیرد. حال و هوای خانۀ پیرمرد و حرف‌هایی که می‌زند همه حکایت از عطش زیارت دارد امّا من به جز شعرهایی که گهگاه می‌خوانم کجای زندگی‌ام نشان می‌دهد که مشتاق دیدار تو هستم؟ از چه چیزی گذشته‌ام تا سرمایۀ رسیدن به تو را جمع کنم؟ چه قدر وحشت دارم از این که پیش از وصال تو از دنیا بروم؟ آیا اگر کسی پا به خانۀ من بگذارد به یاد تو و به یاد وصالت می‌افتد؟ چند بار از ته دل اشک ریختم برای ندیدنت؟ صدای تپش قلب من تا چه اندازه هم‌آوای نام توست؟ بگذار بشمارم تا ببینم تا به امروز چند بار دعا کردم نه دعای نمایشی دعای از ته دل که به وصالت برسم؟ عکس این پیرمرد را می‌کشم با چین و چروکی که روی دست و صورت و پیشانی‌اش افتاده و ای کاش دلش را می‌توانستم بکشم تا همه بدانند انتظار، دل این پیرمرد را جوان نگه داشته. خسته‌ام از دل چروکیده‌‌ام که در فقدان انتظار، فرتوت و بی‌حال است. مرا ببخش که مشتاق وصالت نیستم! و ببخش که هر روز و هر لحظه به یادت نیستم! شبت بخیر آشنای غریب! @abbasivaladi
🔰زن‌ها به یاد داشته باشند که مردها نسبت به اطاعت همسرشان از آنان، حسّاسیت ویژه‌ای دارند. 💟اطاعت، نه تنها آنها را در چشم شوهرشان کوچک نمی‌کند؛ بلکه محبّتشان را در دل آنها فزونی می‌بخشد. مردها، زن‌هایی را که از آنها تبعیت می‌کنند، به شدّت دوست دارند. 💯 چنین زنی، یکی از بزرگ‌ترین امتیازات زندگی مرد به شمار می‌رود. زن‌ها به یاد داشته باشند که یکی از حقوق اصلی مرد بر عهدۀ زن، همین تبعیّت است. ❇️روحیۀ تبعیّت، علاوه بر این که جایگاه زن را در نزد همسرش بالا می‌برد، در پیشگاه الهی نیز مقامی بس رفیع به او داده، رحمت الهی را به سوی او جلب می‌کند؛ امّا خودسری و عدم تبعیّت، موجب خروج از مسیر آفرینش می‌شود. 📛البتّه مردها هم نباید از این حق، سوء استفاده کرده، به جای عقل و منطق، بر اساس میل خویش، زندگی را مدیریت کنند. ⚠️مردها این نکته را فراموش نکنند که زنان، وابستگی خاصّی نسبت به خانوادۀ خود، بویژه پدر و مادرشان دارند. این تعلّق خاطر در زنان نسبت به مردان، بیشتر است. ✳️بنابراین، از این که همسرمان در ابتدای ازدواج، تمایل بسیاری به دیدار پدر و مادرش دارد، ناراحت و گله‌مند نباشیم. اگر به این روحیّه احترام بگذاریم، به مرور زمان، رو به اعتدال خواهد رفت. 💞احترام به این روحیّه، موجب خواهد شد پیوند محبتی زن و شوهر، عمیق تر شود.البته زن ها هم باید توقع خود را متناسب با شرایط مرد، تعدیل کنند . ⬅️ ادامه دارد...... 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ۱۸۸ @abbasivaladi
سلام عموعباسی طاعاتتون قبول🌹 روز معلم رو به شما که درسای خوب وقصه های قشنگ یادمون دادید تبریک میگیم🌹🌹🌹 من،محمد علی و برادرم محمدمهدی در بسته بندی افطاری برای نیازمندان به پدرم و دوستانشون کمک کردین @lalaiekhoda
سلام علیکم ایشون زینب خانم هستند👆 که دوست داشتند به حرف خدا گوش بدند و با داداششون اقا محمد حسین ، پولای قلکشون رو شکستند و باهاش دو تا سبد 100هزارتومانی خریدند و خودشون با پدرشون رفتند به همشهری های نیازمند دادند. دخترم گفت میخوام به عمو عباسی بگید که منم به حرفشون گوش دادم و الان خیلی خوشحالم که تونستم به دوستام کمک کنم. @lalaiekhoda
سلام عمو عباسی اسم من ریحانه است و ۹ سالمه من و برادرم ایمان که شش سال و نیمش هست،در درست کردن نذری به بزرگتر ها کمک کردیم ممنون از برنامه خوبتون @lalaiekhoda
سلام عمو عباسی امروز به مناسبت شهادت حضرت خدیجه به کمک خاله هام اش کاچی درست کردیم وبه نیازمندان پخش کردیم. @lalaiekhoda
عمو عباسی سلام من فاطمه پاشا هستم از بابل واین هم گوشه ای از کارهای دختران روستای ما برای روزهای همدلی قدم های کوچک پدرها و مادرهای روستای من *رمنت* @lalaiekhoda
سری دوم کمک های مردمی شامل ۱۵۰ بسته معیشتی به ارزش ۶۳ میلیون تومان و دوخت ۸۰۰۰ عدد ماسک و توزیع آن به همراه محلول های ضد عفونی در سطح روستا @lalaiekhoda
آقا محمدحسن و یگانه زهرا خانم در حال بسته بندی بسته های ارزاق برای نیازمندان😊 @lalaiekhoda
سلام عموعباسی زینب سلمانی هستم از شهر مقدس قم از وقتی که قصه شما را درباره رزمایش مواسات گوش کردم با کمک مامانم مواد غذایی که تو خونه داشتیم را با نیازمندان تقسیم کردیم حالا قراره بابام ببره تا برسه به دستشون @lalaiekhoda
سلام عمو عباسی من با برادر و جمعی از هیئت محبان الرضا برای نیازمندان ۱۰۰ بسته غذایی آماده کردیم @lalaiekhoda
🔸سلام عمو عباسی جان ما برای رزمایش همدلی، چند عدد روغن و رب و برنج و... ومواد غذایی دادیم به مسجد محل که برسه به دست فقیر ها و یکم پول. ازطرف رضا و احمد 🔹سلام عموعباسی منو خواهرم دوقلو هستیم زهرا وزینب بیات از گلبهارشهری در نزدیکی مشهدمقدس .وقتی صحبتای رهبرعزیزمون و شما رو توکانال گوش کردم به همراه پدرومادرمون به روستای مادربزرگمون رفتیم واونجا یه گوسفند قربانی کردیم وبه نیازمند کمک کردیم ..لبیک یا خامنه ای .. @lalaiekhoda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۳۰ آیات ۲۸۱ - ۲۸۰ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب «بحار الأنوار، جلد ۴۳، صفحه ۳۳۳» اثر علامه محمد باقر مجلسی 📣 بچّه‌های لالای خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃یار دلسوز من می‌خواهم منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. من حق الناسی گفته‌ام و شنیده‌ام امّا تو وقتی به حق به مردم می‌رسی همۀ وجودت می‌شود توجه توجه توجه حتّی به اندازۀ‌ سنگینی یک کاه روی دوشت حقی از مردم را احساس نمی‌کنی خوش به حالت که این قدر سبکباری من که به اندازۀ یک کوه روی دوشم حق الناس هست چه کار باید بکنم؟ من می‌دانم اگر بر فرض محال به اندازۀ یک کاه از حق مردم روی دوشت بیاید تو به اندازۀ یک کوه احساس سنگینی می‌کنی من که یک کوه از حق مردم روی دوشم هست ولی به اندازۀ یک کاه احساس سنگینی نمی‌کنم چه کار باید بکنم؟ با این که حقّی از مردم در نامۀ عملت نیست امّا وقتی به مناجات می‌ایستی از خدا می‌خواهی که اگر حقی هست و تو نمی‌دانی همان را به لطف و بخشش خویش جبران کند من که یقین دارم نامۀ عملم پر است از حق مردم ولی در مناجات‌ها به التماس نمی‌افتم برای جبرانشان چه کار باید بکنم آقا! بیا فکری کنیم برای این همه فاصله. دلم برایت می‌سوزد که داری مرا تحمّل می‌کنی. کاش آخر کارم را همین حالا نشانم می‌دادی: من آدم می‌شوم یا نه؟! اگر آدم شدنی نیستم حیف تو نیست که این قدر غصّۀ مرا بخوری! گاهی که در خلوتم به فاصلۀ میان خودم تا تو فکر می‌کنم و در این اندیشه فرو می‌روم که با این همه فاصله باز هم تو برایم دعا می‌کنی، به حالم غصّه می‌خوری به دنبالم می‌آیی و دستم را می‌گیری همۀ وجودم می‌شود امید. من می‌دانم تو اهل تلف کردن عمرت نیستی حتماً می‌دانی که یک روز آدم خواهم شد که وقت مناجات، مرا دعا می‌کنی و دلت را برای من خانۀ غم می‌کنی. در کار خودم مانده‌ام می‌فهمم که تو مرا دوست داری ولی نمی‌دانم چرا قدر دوست‌داشتن‌هایت را نمی‌دانم. گاهی می‌خواهم به تو بگویم شاید نیاز باشد کمی هم با عتاب نگاهم کنی ولی زبانم بند می‌آید چون می‌دانم تاب عتاب تو را ندارم. تو اگر با عتاب نگاهم کنی، من در جا می‌میرم. خودت فکری به حالم کن این فاصله‌ها آخرش می‌کُشد مرا. شبت بخیر یار دلسوز من! @abbasivaladi
🍃معنای لطف و مهربانی امروز داشتم قرآن می‌خواندم رسیدم به آیه‌ای که گویی نازل شده برای در هم کوبیدن آرامش‌های خیالی‌ام. این آیه‌ها چه ناگهان از آدم می‌گیرند آرامش و قرارش را. آیه داشت از دل‌هایی سخن می‌گفت که چونان سنگ‌اند و از سنگ هم سنگ‌تر. همیشه سنگ را نماد سخت‌دلی و قساوت می‌دانستم این آیه به من گفت: دل‌هایی هستند که سنگ‌ها در سختی، از آنان کم می‌آورند. سنگی که نماد قساوت است گاهی از سینه‌اش چشمه‌ای می‌جوشد و زمین‌های تشنه را سیراب می‌کند. من دیده‌ام کوه‌هایی را که از سنگِ سخت‌اند ولی از دلشان رود جاری می‌شود. همین سنگ، گاهی خودش را بر دو نیم می‌کند تا ‌آبی جاری شود و جگر تشنه و تفتیده‌ای را خنک کند. چه قدر سنگ برایم مهربان می‌شود وقتی به آبی که از دلش می‌جوشد فکر می‌کنم. آیه می‌گفت: بعضی از سنگ‌ها از خشیت و ترس خدا از بالا به پایین می‌آیند و حالا من مانده‌ام و این آیه و آرامشی که بر باد رفته. یک نظر به دلم نگاه می‌کنم و گوشه چشمی به سنگ‌هایی که می‌بینم. دل من سخت‌تر است یا این سنگ‌ها؟! تا امروز حتّی به این سؤال فکر نکرده بودم تا چه رسد به این که بخواهم در پاسخش بیندیشم. دل من سخت‌تر است یا این سنگ‌ها؟! آقا! اجازه بده به جای فکر کردن به پاسخ این سؤال مثل همیشه به شبیه شدن خودم به تو فکر کنم. کسی اگر شبیه تو شد، دلش از برگ گل نازک‌تر می‌شود. اگر دل‌هایی هست که سنگ نمی‌تواند نماد قساوتشان باشد دل‌هایی هم هست که برگ گل نمی‌تواند نماد لطافتشان باشد. دل‌هایی که شبیه دل توست خودشان نماد لطافت شده‌اند. گلبرگ‌ها در برابر این دل‌ها احساس سختی و زبری دارند. دل تو لطیف است؛ نه آه یتیمی را تاب تحمّل داری و نه گناه بنده‌ای دور افتاده از مولا را. آه و گناه هر دو تو را آتش می‌زنند. اشک‌های همیشه جاری تو حاصل دل لطیفی است که بی‌خیال زندگی کردن را گناه نابخشودنی خویش می‌داند. محتاجم، سخت محتاجم به دلی که مثل دل تو لطیف باشد. بی‌خیال زندگی کردن تنها از دل‌هایی بر می‌آید که از سنگ هم سخت‌تر شده باشند. من از سنگ بودن دلم می‌ترسم چه رسد به سخت‌تر شدن از سنگ. با دل لطیفت دعایم کن التماس دعا آقا! شبت بخیر معنای لطافت و مهربانی! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ جایگاه محبّت‌ورزی در زندگی مشترک 🌸 وقتی محبّت نبارد از آسمان زندگی تو، خشک می‌شود زمین دلت. تو از زمینِ خشکیده، انتظارِ حاصل داری؟! 🎧 گام چهارم (بخش اوّل) @abbasivaladi
🍃آسمان خدا بازهم دلم هوای آسمان دارد. دیگر از زمین خسته‌ام. تاب دیدن پرنده‌ها را ندارم. حسرت پرواز بغض گلوگیری شده برایم. من اهل زمین نبودم و نیستم برای زمین آفریده نشدم سرزمین من در آسمان است. کاش می‌شد به جای سرزمین، واژه‌ای دیگری آفرید و گفت سرآسمان! من سرم هوای زمین ندارد، پس سرزمین ندارم. سرم در هوای آسمان است، پس سرآسمان دارم. زمین اگر آسمان نشود، جای نفس کشیدن نیست. آسمان هم اگر رنگ زمین بگیرد، جای پرواز نیست. حالا من گرفتار زمینی هستم که هیچ رنگی از آسمان ندارد اگر بنا نیست به آسمان بروم روی زمین نفس کشیدن هم روا نیست باید در این زمین فرو رفت. برای رفتن به آسمان نقشه‌‌های زیادی کشیدم امّا یکی پس از دیگری بر آب شد. به ریسمان‌های زیادی چنگ زدم هیچ کدام مرا به سقف خانه‌ام نرساند، چه برسد به سقف آسمان. دست در دست کسانی گذاشتم که مدعی فتح آسمان بودند ولی آسمانی که آنها نشانم دادند زمینِ رنگ شده بود. چه قدر دل بستم به زمین‌های رنگ شده‌ای که به اسم آسمان عمری به پایشان سختی کشیدم. من به آسمان‌هایی که این و آن نشانم می‌دهند مشکوکم! دیگر به هیچ زمین رنگ شده‌ای دل نمی‌بندم. آسمان‌هایی که جز نام بهره دیگری از آسمان ندارند، دلم را نمی‌برند. آسمانی که من به دنبالش هستم، خودِ تویی! و حالا فهمیده‌ام هر کسی هوای آسمان دارد نباید به فکر پریدن به آسمان باشد، باید شبیه به آسمان شود. آرام آرام دارم می‌فهمم آسمانی شدن یعنی چه؟ من دیگر میل پرواز در آسمان ندارم، می‌خواهم آسمانی شوم. آسمانی شدن هم، یک راه بیشتر ندارد آن هم شبیه شدن به توست! چه قدر امروز زمین محتاج آسمان است. زمین اگر پر از آسمان شود، نقطه پریدن می‌شود به سوی خدا و وقتی آسمان‌های تقلّبی زیاد می‌شوند آدم‌ها یکی یکی پرت می‌شوند در دامن شیطان. پرواز، آرزوی کمی است آسمان شدن آرزوی بندگان بزرگ خداست. من از آرزوی کمم دست برداشتم و می‌خواهم آسمان شوم. آسمان شدن برای من که در زمین فرو رفته ام، کار سختی است دستم را بگیر و آسمانم کن. شبت بخیر آسمان خدا! @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت بیست‌ و سوم ، بخش اول) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸صاحب‌خانه‌ها و خانه‌های خالی 🔹تربیت تک فرزند راحت‌تر است یا چند فرزند؟ 🔸نقش رفتار ما با مردم در ولایتمداری آنها 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۸ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت بیست‌ و سوم ، بخش دوم) 🎙استاد ✅ موضوعات این برنامه: 🔸صاحب‌خانه‌ها و خانه‌های خالی 🔹تربیت تک فرزند راحت‌تر است یا چند فرزند؟ 🔸نقش رفتار ما با مردم در ولایتمداری آنها 🗓 یکشنبه‌ها، پرسمان تربیتی خانواده، 🕰 ساعت ۱۸ ⬅️ تکرار برنامه، ساعت ۲۲:۳۰ @abbasivaladi
197 درس صد و نود و هفتم تا حالا زبون حال مرده‌ها رو شنیدید؟.pdf
244K
صد و نود و هفتم: تا حالا زبون حال مرده‌ها رو شنیدید؟ ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️توصیف حال و روز م‍ُرده‌ها رو از زبون مولا علی علیه السلام، خوندید؟ ⁉️چرا حوادث هول انگیز دنیا برا مُرده‌ها مهم نیست؟ ⁉️چرا از فرصت‌های رشد محروم می‌شیم؟ @abbasivaladi