eitaa logo
محسن عباسی ولدی
73.6هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
356 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃حضرت بهشت وای که اگر روزی میزبانت شوم در مسیر زیارت اربعین! دنیا و آخرت را دو دستی اگر پیشکشم کنند، یک لحظه از میزبانی تو را در قبالش نمی‌دهم. بهشت لحظه‌هایی است که در خدمت تو هستم، دیگر بهشت‌تر از این لحظه‌ها مگر وجود دارد که بخواهم به وصالش بیندیشم؟ آقا! وقتی میهمانم شدی،‌ سفره که برایت پهن کردم، شروع به خوردن که کردی، اجازه بده بایستم و تماشایت کنم. می‌دانم که نگاه کردن به صورت کسی که در حال خوردن است کراهت دارد؛‌ ولی مگر می‌شود تو مهمانم باشی و من لحظه‌ای از خیره شدن به تو باز بمانم؟ من از وقتی که مهمانم می‌شوی، در اضطراب رفتن تو خواهم بود؛ پس بگذار از همۀ لحظه‌های بودنت، خوشه‌های نگاه به رخسارت را بچینم. من با این نگاه‌ها می‌خواهم تا ابد در بهشت چشمانت زندگی کنم. شبت بخیر حضرت بهشت! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
گذرنامه‌ام را همیشه قبل از اربعین نگاه می‌کنم که اعتبار داشته باشد. من مگر جز سرزمین تو جای دیگری می
شاید امسال هم زائرت نشوم،‌ شاید! دارم خودم را آماده می‌کنم برای وقتی که اسمم در دفتر زائران اربعینت نباشد. حسین جان! می‌شود خیر کسی در نیامدن باشد؟ شاید تو سوختن کسی را که دلش زائر تو شده، بیشتر از شادی دلش دوست داشته باشی وقتی که با تنش در کنار زائر تو حاضر شده باشد. این طور نیست؟ حالا تو برای امسال من، سوختن را پسندیده‌ای یا شادی را؟ هر کدام را که پسندیده‌ای، دلم را راضی کن به رضای خویش! ۳ @abbasivaladi
🍃جان و دلم یک روز می‌روم در مسیر زائران اربعین، خانه‌ای می‌خرم به این امید که شبی میزبان تو در آن خانه باشم. روی در و دیوار خانه‌ام پرچم یاحسین می‌زنم طوری که چشمت به هر کجا از خانه‌ام که افتاد، عکس نام حسین در آینه نگاهت منعکس شود. روضه‌خوان به خانه‌ام می‌آورم که هر وقت دلت گرفت،‌ برایت روضه بخواند؛‌ هر روضه‌ای که تو خواستی و هر طور که دلت خواست، بخواند. اما آقا!‌ صبح که شد، چگونه تو را بدرقه کنم؟ مگر می‌شود شبی میزبان تو بود و صبح از تو دل کَند؟ من آن شب تا به صبح می‌نشینم و رو به آسمان نگاه می‌کنم و التماس می‌کنم که آفتاب دیرتر از همیشه به آسمان بیاید. به او خواهم گفت خورشیدی در خانۀ من طلوع کرده و نیازی نیست که او به آسمان بیاید. اگر خورشید راضی نشد که دیرتر بیاید و نتوانستم تو را راضی کنم که دیرتر بروی،‌ وقتی که رفتی خودم از دنیا می‌روم. دل کندن تو، مساوی با جان کندن است، شک ندارم. شبت بخیر جان و دلم! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
شاید امسال هم زائرت نشوم،‌ شاید! دارم خودم را آماده می‌کنم برای وقتی که اسمم در دفتر زائران اربعینت
دنیای من چند روز قبل از سفر اربعین و در سفر اربعین دنیای دیگری است. گویی زمین هیچ کششی ندارد برایم. یعنی می شود همیشه روزگارم مثل همین چند روز باشد؟ ۴ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
دنیای من چند روز قبل از سفر اربعین و در سفر اربعین دنیای دیگری است. گویی زمین هیچ کششی ندارد برایم.
سال‌هایی که زیارتت نصیبم شد و اربعین، آغوش تو را در کربلا احساس کردم، دلم غبطۀ جاماندگانی را می‌خورد که اشکشان شعلۀ آتش فراق را به جانم می‌انداخت. به قدری شعلۀ آن آتش، جانسوز بود که در یک لحظه، تردید می‌کردم دوست دارم بمانم و بسوزم یا بروم و در آغوش تو آرام بگیرم. اصلاً می‌ماندم در این که جاماندۀ آتش گرفته، بیشتر آغوش گرم تو را احساس می‌کند، یا زائر در جاده. کار تو همین است: به هم ریختن قاعده‌ها. این حیرت هم در جای خودش شیرین است. حسین جان! من هر کجا که باشم، آغوش تو را می‌خواهم. در خانه باشم و سرم روی سینۀ تو، بهتر است از این که در کربلا باشم و محروم از آغوش تو. ماندن یا رفتن، هر کدام را که برایم نوشته‌ای، آغوشت را از من دریغ نکن. ۵ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
سال‌هایی که زیارتت نصیبم شد و اربعین، آغوش تو را در کربلا احساس کردم، دلم غبطۀ جاماندگانی را می‌خورد
تردید ندارم که یکی از اصلی‌ترین رازهای گذشت در اربعین، اعجاز ایثار در کربلاست. نقطۀ ثقل اربعین حسین است که از هر چه داشت، برای خدا دست برداشت؛ از سر و پسر، از همسر و دختر، از برادر و خواهر، از مال و جلال، از جان و از آبرو. جز خدا، چه چیزی برای حسین ماند؟ نماند. حالا عجیب نیست که در اربعین هر کسی در مسیر زیارت قرار می‌گیرد، خون گذشت در رگ‌هایش جاری شود و هر چه دارد را فدا کند برای حسین و زائران حسین. ۶ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
تردید ندارم که یکی از اصلی‌ترین رازهای گذشت در اربعین، اعجاز ایثار در کربلاست. نقطۀ ثقل اربعین حسین
خاطره‌ها وقتی که اربعین نزدیک می‌شود، فرصت جولان بیشتری پیدا می‌کنند. گاهی برای آتش زدن می‌آیند و گاهی برای امید دادن. خاطرۀ آن سالی که هر چه کردم، توفیق یارم نشد و ماندم در حسرت راه نجف تا کربلا. خاطرۀ آن سالی که بار سفر بستم و رفتم؛ اما توفیق تا مرز بیشتر یارم نبود و برگشتم و خاطرۀ آن سالی که گویی همه چیز دست به دست هم داده بودند که نروم؛ ولی رفتم و یک دل سیر اشک ریختم و راه رفتم و زیارت کردم. حالا نشسته‌ام در خانه و نمی‌دانم چه تقدیر کرده‌ای برای من؟ فقط جولان خاطره‌ها را به تماشا نشسته‌ام و دست پنجه نرم می‌کنم با این پریشانی. آقا! می‌روم یا نه؟ می‌رسم یا نه؟ حتماً دوست داری این حال پریشان مرا! پس چون تو دوست داری، خیالی نیست،‌ می‌سازم با این پریشانی! ۷ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
خاطره‌ها وقتی که اربعین نزدیک می‌شود، فرصت جولان بیشتری پیدا می‌کنند. گاهی برای آتش زدن می‌آیند و گا
این روزها توصیه‌های زیادی می‌شنوم از این و آن که برای سفر به اربعین چه بردارید و چه برندارید، در میان همۀ توصیه‌ها یک توصیۀ مشترک هست: «بارت را سبک ببند. بار سنگین آزارت می‌دهد و راه را برایت طولانی می‌کند». اگر در این چند سالی که بار سفر بستم و به زیارت اربعینت آمدم، درس معاد را خوب یاد گرفته بودم. حالا بارم را سبک کرده بودم و برای سفر آخرت آماده بودم. اربعین چه خوب یاد می‌دهد مهارت‌های سفر آخرت را. ۸ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
این روزها توصیه‌های زیادی می‌شنوم از این و آن که برای سفر به اربعین چه بردارید و چه برندارید، در میا
بدون گذشت، اربعین اربعین نمی‌شود. یکی از خودش، از راحتی و آسایشش می‌گذرد، یکی از مال و ثروتش گذشت می‌کند تا اربعین در اوج زیبایی طوری روی زمین به تصویر کشیده می‌شود که آسمانی‌ها غبطه می‌خورند به اهل اربعین. گذشتی که در اربعین شکل می‌گیرد، تنها با رضایت نیست، با عشق است. اربعینی‌ها برای گذشت با هم مسابقه می‌دهند. کسی اگر فرصت گذشت پیدا نکند، تا سال بعدش آهِ حسرت می‌کشد و به حال کسانی که فرصت گذشت یافته‌اند، غبطه می‌خورد. باید دنبال راز و رمز این گذشت عجیب بود. اگر راز این گذشت بر ملا شود، زندگی در طول سال، اربعینی می‌شود. ۹ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
بدون گذشت، اربعین اربعین نمی‌شود. یکی از خودش، از راحتی و آسایشش می‌گذرد، یکی از مال و ثروتش گذشت می
عراقی‌ها چه خوب می‌دانند که مهمان حرمت دارد؛ بویژه اگر زائر حسین باشد. آنها می‌ایستند به خدمت بی آن که به فکر خویش باشند. مهمان‌نوازی عراقی‌ها برای زائران حسین روضۀ مکشوف و مجسم اربعین است. حسین مگر مهمان نبود؟ چرا حرمتش را نگه نداشتند؟ ۱۰ @abbasivaladi
3.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام @abbasivaladi
🥀 پدری داشتم که نامش «حسین» بود. نامش که می‌آمد، اهل زمین و آسمان، دلشان پرواز می‌کرد پیش او. 🥀 جماعت! ‌ پدرم پر کشید و رفت و من پس از عاشورا ماندم تا خدایی را که پدرم به شوق دیدارش شکفته می‌شد به شما بشناسانم تا بدانید اگر کسی بند انگشتی به او نزدیک شود، وجودش می‌شود شور و شوق و شعف. 🥀 هنر پدرم، شهادت نبود، هنر او شناختن خدایش بود. کاش می‌دانستید هر یک از مناجات‌های من با خدا روی دیگری از داستان کربلاست! 🥀 کسی که با خدای حسین علیه السلام آشنا نشود حال و هوای کربلا نمی‌گیرد. حالا معلوم شد چرا این قدر حسین حسین می‌گویید و به کربلا می‌روید امّا حسینی نمی‌شوید و رنگ کربلا به خود نمی‌گیرید؟ 🏴 شهادت امام عارفان و عابدان، حضرت زین العابدین امام سجاد (علیه السلام) بر عاشقان و شیعیان آن حضرت تسلیت باد. @abbasivaladi