eitaa logo
محسن عباسی ولدی
54.9هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
343 فایل
زیر مجموعهٔ کانون فرهنگی_تبلیغی آیین فطرت توحیدی کانال ‌زیر نظر مستقیم حاج آقا عباسی ولدی اداره ‌می‌شود. کانال ها و آدرسهای کانون: ktft.ir/v سایت و ادمین فروش انتشارات آیین فطرت: ketabefetrat.com @foroosh_fetrat ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
☘یلدای روزگار☘ امشب هوا سرد است؛ سرد سرد. دارد دانه‌های ریز برف می‌بارد و دانه دانه می‌نشینند روی سرم. دلم هم سرد است. دنبال دلگرمی می‌گردم در شبی که مردم دنبال سرگرمی‌اند. می‌گویند: شب یلداست. می‌پرسم: یلدا چیست؟ می‌گویند: طولانی‌ترین شب سال. آقا! مگر از وقتی که تو رفته‌ای خورشیدی طلوع کرده که روزی باشد و شبی و شبی طولانی‌تر از شب‌های دیگر؟ کاش می‌شد به این مردم گفت روز را نشان بدهند تا من معنی طولانی‌ترین شب سال را بفهمم. طولانی‌ترین شب روزگار از وقتی که تو رفته‌ای آغاز شده و هنوز هم ما در تاریکیِ نبودن تو داریم به زور نفس می‌کشیم. آقا! حالا بیا کنار ما در این یلدای روزگار چند لحظه به سر کن. می‌خواهیم دور هم باشیم ولی تو را کم داریم. هندوانۀ‌ بخت ما از وقتی که تو رفته‌ای طعمی ندارد و اگر سرخ هم باشد شیرین نیست مزۀ آب می‌دهد. انار دلمان را ببین چطور دانه دانه شده و هر دانه‌اش افتاده دست کسی. امشب بیا در بزم ما دانه‌های دل ما را از دست این و آن جمع کن. دانه‌های انار کنار هم که باشند قشنگند انار دل ما باید دست تو باشد؛‌ نه هیچ کس دیگری. تخمۀ دهان ما که مغزش زبان ماست باید بسته باشد مگر برای خواندن نام تو شکستیم این تخمه را و هدر دادیم مغزش را از بس که از غیر تو گفتیم و شنیدیم. بیا بنشین دور کرسی. این کرسی با آه فراق گرم شده. بیا قصه بگو برایمان قصۀ هزار و اندی سال غربتت را. می‌خواهیم در این یلدای روزگار قهقهه‌های مستانه را تعطیل کنیم و بازار هق هق عاشقانه را گرم کنیم. راستی فال حافظ هم بگیر برایمان و با نعمۀ‌ طرب انگیزت بخوان تا از زبان تو بشنویم: یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبۀ‌ احزان شود روزی گلستان غم مخور یلدای ما بدون سیب به سر نمی‌شود. از حسین بگو و کربلا تا بوی سیب هم بوزد به یلدای ما. ما یلدای روزگار را فقط با نام حسین داریم تاب می‌آوریم. @abbasivaladi
☘یلدای روزگار☘ امشب هوا سرد است؛ سرد سرد. دارد دانه‌های ریز برف می‌بارد و دانه دانه می‌نشینند روی سرم. دلم هم سرد است. دنبال دلگرمی می‌گردم در شبی که مردم دنبال سرگرمی‌اند. می‌گویند: شب یلداست. می‌پرسم: یلدا چیست؟ می‌گویند: طولانی‌ترین شب سال. آقا! مگر از وقتی که تو رفته‌ای خورشیدی طلوع کرده که روزی باشد و شبی و شبی طولانی‌تر از شب‌های دیگر؟ کاش می‌شد به این مردم گفت روز را نشان بدهند تا من معنی طولانی‌ترین شب سال را بفهمم. طولانی‌ترین شب روزگار از وقتی که تو رفته‌ای آغاز شده و هنوز هم ما در تاریکیِ نبودن تو داریم به زور نفس می‌کشیم. آقا! حالا بیا کنار ما در این یلدای روزگار چند لحظه به سر کن. می‌خواهیم دور هم باشیم ولی تو را کم داریم. هندوانۀ‌ بخت ما از وقتی که تو رفته‌ای طعمی ندارد و اگر سرخ هم باشد شیرین نیست مزۀ آب می‌دهد. انار دلمان را ببین چطور دانه دانه شده و هر دانه‌اش افتاده دست کسی. امشب بیا در بزم ما دانه‌های دل ما را از دست این و آن جمع کن. دانه‌های انار کنار هم که باشند قشنگند انار دل ما باید دست تو باشد؛‌ نه هیچ کس دیگری. تخمۀ دهان ما که مغزش زبان ماست باید بسته باشد مگر برای خواندن نام تو شکستیم این تخمه را و هدر دادیم مغزش را از بس که از غیر تو گفتیم و شنیدیم. بیا بنشین دور کرسی. این کرسی با آه فراق گرم شده. بیا قصه بگو برایمان قصۀ هزار و اندی سال غربتت را. می‌خواهیم در این یلدای روزگار قهقهه‌های مستانه را تعطیل کنیم و بازار هق هق عاشقانه را گرم کنیم. راستی فال حافظ هم بگیر برایمان و با نعمۀ‌ طرب انگیزت بخوان تا از زبان تو بشنویم: یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبۀ‌ احزان شود روزی گلستان غم مخور یلدای ما بدون سیب به سر نمی‌شود. از حسین بگو و کربلا تا بوی سیب هم بوزد به یلدای ما. ما یلدای روزگار را فقط با نام حسین داریم تاب می‌آوریم. @abbasivaladi
☘یلدای روزگار☘ امشب هوا سرد است؛ سرد سرد. دارد دانه‌های ریز برف می‌بارد و دانه دانه می‌نشینند روی سرم. دلم هم سرد است. دنبال دلگرمی می‌گردم در شبی که مردم دنبال سرگرمی‌اند. می‌گویند: شب یلداست. می‌پرسم: یلدا چیست؟ می‌گویند: طولانی‌ترین شب سال. آقا! مگر از وقتی که تو رفته‌ای خورشیدی طلوع کرده که روزی باشد و شبی و شبی طولانی‌تر از شب‌های دیگر؟ کاش می‌شد به این مردم گفت روز را نشان بدهند تا من معنی طولانی‌ترین شب سال را بفهمم. طولانی‌ترین شب روزگار از وقتی که تو رفته‌ای آغاز شده و هنوز هم ما در تاریکیِ نبودن تو داریم به زور نفس می‌کشیم. آقا! حالا بیا کنار ما در این یلدای روزگار چند لحظه به سر کن. می‌خواهیم دور هم باشیم ولی تو را کم داریم. هندوانۀ‌ بخت ما از وقتی که تو رفته‌ای طعمی ندارد و اگر سرخ هم باشد شیرین نیست مزۀ آب می‌دهد. انار دلمان را ببین چطور دانه دانه شده و هر دانه‌اش افتاده دست کسی. امشب بیا در بزم ما دانه‌های دل ما را از دست این و آن جمع کن. دانه‌های انار کنار هم که باشند قشنگند انار دل ما باید دست تو باشد؛‌ نه هیچ کس دیگری. تخمۀ دهان ما که مغزش زبان ماست باید بسته باشد مگر برای خواندن نام تو شکستیم این تخمه را و هدر دادیم مغزش را از بس که از غیر تو گفتیم و شنیدیم. بیا بنشین دور کرسی. این کرسی با آه فراق گرم شده. بیا قصه بگو برایمان قصۀ هزار و اندی سال غربتت را. می‌خواهیم در این یلدای روزگار قهقهه‌های مستانه را تعطیل کنیم و بازار هق هق عاشقانه را گرم کنیم. راستی فال حافظ هم بگیر برایمان و با نعمۀ‌ طرب انگیزت بخوان تا از زبان تو بشنویم: یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبۀ‌ احزان شود روزی گلستان غم مخور یلدای ما بدون سیب به سر نمی‌شود. از حسین بگو و کربلا تا بوی سیب هم بوزد به یلدای ما. ما یلدای روزگار را فقط با نام حسین داریم تاب می‌آوریم. @abbasivaladi