🍃یار صبورم
خدا را شکر که دوستت دارم.
من دوستت دارم.
قشنگترین جملهای که میتوانم ادا کنم.
من دوستت دارم.
طرب انگیزترین آهنگی میتوانم بنوازم.
من دوستت دارم.
مستانهترین فریادی که میتوانم بر آورم.
من دوستت دارم.
زیباترین ادعایی که میتوانم بکنم.
من دوستت دارم.
محکمترین ستونی که میتوانم به آن تکیه کنم.
من دوستت دارم.
بلندترین آسمانی که میتوانم تماشایش کنم.
من دوستت دارم.
قشنگترین نقشی که میتوانم روی دلم بکشم.
من دوستت دارم.
غلیظترین شرابی که میتوانم بنوشم.
من دوستت دارم.
تازهترین جملهای که همیشه میتوانم تکرارش کنم.
من دوستت دارم.
قدیمیترین شعری که هیچ گاه کهنه نمیشود.
من دوستت دارم.
امیدبخشترین سرمایهای که میتوانم به آن دل خوش کنم.
و خدا را شکر که دوستت دارم.
این که چرا خدا محبّت تو را در دلم گذاشته
پاسخی هم اگر داشته باشد
من از آن بیخبرم
هر چه هست، یقین دارم که تو را دوست دارم
و محبّتی که از تو به دل دارم
فضل خداست بر من.
بیشک این خدا بود که محبّت تو را در دلم گذاشت
ولی حالا که محبّتت را در دلم گذاشته
«از من چه میخواهد؟»
سؤالی است که باید در پی پاسخش باشم
پاسخش هم یک جمله بیش نیست:
«محبّت تو را در دلم گذاشت تا آنچه را تو دوست داری دوست بدارم».
زندگی در آنچه تو دوست داری خلاصه میشود
و مرگ یعنی فاصله گرفتن از آنچه تو دوست داری.
پس باید گفت که خدا محبّت تو را در دلم گذاشت
تا بروم به دنبال پاسخ این سؤال:
«تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟»
یافتن پاسخ این سؤال
یعنی شکرگزاری خدا بابت محبّتی که از تو به دلم نهاده.
آقا!
میدانم که صبوری و صبرت فرشتهها را به شگفت آورده
امّا میدانم که من هم شاگرد تنبل کلاس تو هستم
من از اندازۀ صبر تو خبر ندارم
ولی تو از میزان سستی من آگاهی
اگر حال و روز من به قدری خراب است
که حوصلهات را سر میبرم و کاسۀ صبرت را لبریز میکنم
التماس میکنم به خاطر خدا کمی بیشتر صبر کن.
آخرش پاسخ این سؤال را مییابم، خواهی دید
و لحظه لحظۀ زندگیام را با پاسخ این سؤال نفس میکشم خواهی دید.
آخرش یک روز میشوم همانی که تو دوست داری، خواهی دید.
شبت بخیر یار صبورم!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃مرا بپذیر
آقا!
با تو که هستم، همۀ حادثهها معنا دارد.
پشت برگۀ هر حادثهای، نقشۀ راه رسیدن
به تو را کشیدهاند. هر لحظۀ زندگی من،
یک حادثه است. پس من در هر لحظه،
نقشهای دارم برای رسیدن به تو.
چه قدر خوب!
وقتی به تو فکر میکنم و دغدغهام
رسیدن به تو میشود، دیگر نقشهای
برای زندگی ندارم. تو راه را به من
نشان میدهی و من، آن را طی میکنم.
همین، بهتر است. دیگر بس است راه
بُنبست را هزار باره رفتن و برگشتن.
اگر تو مقصد من باشی، وارد راه
بیانتهایی خواهم شد که در
قدم به قدم آن، خودت حضور داری.
دیگر شکست در زندگی من، بیمعناست.
با تو بودن، پیروزی محض است.
معنابخشِ زندگی من! مرا بپذیر.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، صفحه۳۹
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌷🌷🌷
✅ خلاصهی #درس نود و هشتم:
چی میشه یه بار دیگه اجتماعی بودن رو تعریف کنیم؟
🍃🌷🌷🌷
☑️ بحث شکرگزاری و راههای اون، ما رو رسوند به موضوع کمک به دنیای برادرای مؤمن و از اون جا رسیدیم به مفهوم اجتماعی بودن انسان که یکی از نیازای امروز جامعۀ ماست.
✔️ اگه خوب به این بحث از نگاه دین دقّت کنیم، از خیلی از انحرافای تربیتی نجات پیدا میکنیم. این انحرافا، چیزایی نیست که بشه به راحتی از کنارش رد شد.
❗️شاید اگه بعضیا شدّت این انحرافا رو متوجّه نمیشن و قبول نمیکنن، برا این باشه که ذائقه و ملاکشون برا سنجش، عوض شده. این تغییر ملاکای سنجش، عجیب و غریب تو ماها نفوذ کرده.
⛔️امروز پدر و مادرای ما از این که معدّل بچّهشون بیست بشه، خیلی خوشحال میشن و از این که معدّلش مثلاً بشه شونزده، حسابی ناراحت میشن؛ ولی بچّهشون به خیلی از مفاهیم تربیتی بیاعتناست و اونا به اندازۀ یه دهم از ناراحتیای که از معدّل شونزده دارن، ناراحت نمیشن. اصلاً احساس نمیکنن که باید در بارۀ اون چیزا ناراحت بشن.
❕مثلاً بچّه رسیده به سن پونزده شونزده سالگی و اصلاً چیزی به نام زشتی حرف زدن پشت سر این و اون براش مهم نیست؛ یا این که بچّه به راحتی در بارۀ دیگران قضاوت بد میکنه؛ امّا پدر و مادر ناراحت نیستن که بچّهشون این طوریه و حتّی این اخلاقا رو طبیعی هم میدونن. بگذریم از پدر و مادرایی که این اخلاقا رو خودشونم دارن و عین خیالشونم نیست.
🔻بیاید با کمک حدیثای نورانی یه مقدار دیگه در بارۀ مفهوم اجتماعی بودن حرف بزنیم.
☑️ یه فصلی تو کتابای حدیثی هست به اسمِ «بَابٌ فی إِلطافِ المُؤمِنِ وَ إِكرامِهِ» یعنی مهربانی کردن با مؤمن و گرامی داشتن او.
🔻امام صادق علیه السلام فرمودن:
🍂کسی که به برادر مؤمنش خوشآمد بگوید، خدا تا روز قیامت به او خوشآمد خواهد گفت.
📚(الکافی، ج 2، ص 206).
✔️ منظور از مرحبا و خوشآمد گفتن، فقط یه تعارف زبونی نیست. این تعارفای زبونی که از ته دل نیست، از نگاه دین ارزش نداره که هیچی، ضدّ ارزشم هست. منظور از این خوشآمد گفتن، اون احترامیه که شما به یه مؤمن میذارید و با این جمله بهش میفهمونید که به قدری براتون عزیزه که از اومدنش خوشحالید و دارید دعاش میکنید.
🔻رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودن:
🍂بندهای از امّتم نیست که با چیزی [هر چند اندک] لطفی در حقّ برادرش کند، مگر آن که خداوند برخی از خادمان بهشتی را به خدمت او در میآورد.
📚(الکافی، ج 2، ص 206).
✔️ شاید منظور حدیث، فقط این نباشه که وقتی این مؤمن از دنیا رفت و وارد بهشت شد، خدا خادمای بهشتی رو به خدمت این بنده در میآره. چون مشخّصه که وقتی کسی وارد بهشت شد، بالأخره اون جا عدّهای از مخلوقای خدا، خدمتگزارش میشن. اگه بندهای در حقّ برادر ایمانیش لطفی بکنه، خدا تو همین دنیا خادمای بهشتی رو به خدمتش در میآره.
▫️طبق معارف دینی، اصل این که فرشته ها تو همین دنیا یه کارای ویژه برا بندههای مؤمن خدا انجام میدن، تردیدی نیست؛ امّا این که فرشتهها چه جوری تو این دنیا به این بندۀ خدا خدمت میکنن، یه حرف دیگهست؛ بلا ها رو دفع میکنن، خیرات رو به سمتش میآرن، براش دعا میکنن، استغفار میکنن یا هر کار دیگهای، اونش دیگه با خداست.
✅ چه قدر خوبه که یه بار هر چی از اجتماعی بودن شنیدیم و کنار بذاریم و ببینیم دین در بارۀ اجتماعی بودن چی گفته.
***
❓یه طرف قصّه مؤمنایی هستن که بهشون نیکی میشه. اجتماعی بودن برا اینه چه معنایی پیدا میکنه؟
⬅️ جواب این سوال رو طبق احادیث تو متن کامل درس ببینید.
#خلاصه_درس نود و هشتم
https://eitaa.com/abbasivaladi
➖➖➖🍃🌷🌷🌷🍃➖➖➖
🌷 اینم پیدیاف درس نود و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن:
👇👇👇👇👇
098 درس نود و هشتم چی میشه یه بار دیگه اجتماعی بودن رو تعریف کنیم؟.pdf
221.4K
#درس
خلاصه درس نود و هشتم:
چی میشه یه بار دیگه اجتماعی بودن رو تعریف کنیم؟
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃خیال شب و روز من
خدا را شکر که دوستت دارم.
عزم کردهام که صبح تا شام و حتّی در خواب
به سؤالِ «تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید»
فکر کنم.
امروز حسابی ذهن و دلم مشغول این سؤال بود.
به وسعت پاسخ این سؤال که فکر میکنم
نقطهای را پیدا نمیکنم
که پاسخ این سؤال، در برَش نگیرد.
پاسخ این سؤال، یعنی همۀ زندگی.
میخواهم فکر کنم
باید از خودم بپرسم تو از چه فکرهایی خوشَت میآید
اصلاً خودت به چه چیزهایی فکر میکنی؟
میخواهم فکر بعضی از چیزها را از ذهنم بیرون کنم.
باید از خودم بپرسم تو از چه فکرهایی بدت میآید؟
میخواهم به بعضی از چیزها بیشتر از بعضی دیگر فکر کنم
باید بدانم تو به چه چیزی بیشتر از چیزهای دیگر فکر میکنی.
راستی آقا!
آدمهای دور و بر تو چه قدر اهل فکر هستند؟
اهل فکر بودن ملاکی برای انتخاب دوستان تو هست؟
چه قدر از آدمهای اهل فکر خوشَت میآید؟
میخواهم گمان کنم
باید بگردم به دنبال گمانهایی که تو دوست داری.
تو از کدام گمانها خوشت میآید
و از کدامشان بدت میآید؟
باید بدانم آیا تو همیشه خوش گمانی را دوست داری
و یا گاهی از بدگمانی هم خوشَت میآید؟
کاش شکل آدمهای بدگمان را میکشیدی
تا بدانم رنگ دلشان پیش تو سیاه است یا سفید؟
دوستشان داری یا از آنها بدت میآید؟
کار دارد سخت میشود انگار.
چه قدر وسعت دارد دامنۀ پاسخ این سؤال!
میخواهم شک کنم.
تو هم شک میکنی؟
به چه چیزی یا به چه کسی؟
تو از شک کردن خوشت میآید یا شک را دوست نداری؟
دلت با آدمهای شکّاک کنار میآید
یا که از آنها فراری هستی؟
خیال آمده به سراغم
میخواهم با او همراه شوم
تو همراه شدن با خیال را دوست داری؟
اصلاً چه قدر به خیالت میدان تاختن میدهی؟
میشود بگویی با خیالت تا به امروز کجاها رفتهای؟
آدم خیالاتی را دوست داری یا نه؟
به لطف تو و به اذن خدا
پیدا میکنم پاسخ تک تک این سؤالها را
ولی آقا! من در کنار فکر کردن به پاسخ این سؤال
خوش گمانم به لطف تو
و شک ندارم که روزی
پاسخ این سؤال را از زبان خودت خواهم شنید.
این اگر خیال هم باشد
من با این خیال خوشم.
تو که از این خیال بدت نمیآید؟
میآید؟
شبت بخیر خیال شب و روز من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
سلام
با قسمت یازدهم #شخصیت_محوری به خونههاتون اومدیم.
امروزم مثل هفتۀ پیش استاد یه #قصه دیگه تعریف کردن (فایلمون فقط شنیداریه).
💐ممنون که واکنش بچههاتونو در برابر قصهای که استاد تعریف کردن، برامون فرستادید.
این هفته هم منتظر لطفتون هستیم⬇️
📌@modir_abbasivaladi
#تربیت_فرزند
https://eitaa.com/abbasivaladi
👇👇👇👇👇
🍃همه زندگی
خدا را شکر که دوستت دارم.
وقتی به نعمت دوست داشتن تو فکر میکنم
دوست دارم خودم را بکشم
ولی کاری کنم که کمی احساس کنم
شکر نعمت دوست داشتنت را به جا آوردهام
نه فقط برای این که
از بار شرمی که در پیشگاه تو و خدا دارم بکاهم.
من به نعمت دوست داشتن تو که فکر میکنم
وجودم همه میشود شوق و هیجان
باید این شوق و هیجان را نگه دارم
یا آن را تبدیل به فریاد کنم؟
این شوق و هیجان اگر در وجودم بماند
از درون متلاشی میشوم آقا!
باید کاری کنم؛ ولی راهش را بلد نیستم.
قربانت شوم!
تو هم که لطف و کرمت اندازه ندارد.
میآیم دنبال راهی بگردم که هیجانِ داشتن نعمتی را بکاهم
نعمت دیگری ارزانیام میکنی
میخواهم راه چارهای بیابم برای شوق دوست داشتن تو
مرا غرق نعمتی میکنی که توان آسمان را هم اگر داشته باشم
بار شوقش را تاب نخواهم آورد.
آخر این چه سؤالی بود که مثل خون جاری کردی در وجودم؟!
سؤالِ «تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید» را میگویم.
من تا به حال این گونه با هیچ سؤالی به هیجان نیامده بودم.
چه سرّی در این سؤال است که حتّی بدون پاسخ
این همه شوق در دلم به پا کرده؟!
دارم این سؤال را که هدیۀ توست به من
قیاس میکنم با سؤالهایی که
زندگی بعضیها را به تسخیر خویش کشیدهاند.
مثلاً کسی که اصلیترین سؤال زندگیاش این است که:
«مردم چه چیزی را دوست دارند و از چه کسی خوششان میآیند»
چه طور زندگی میکند؟
سؤال او همه اضطراب است و دلشوره.
با این سؤال چه با پاسخ و چه بیپاسخش
چگونه میشود طعم زندگی را چشید؟
این قیاسها هیجانِ داشتن اصلیترین سؤال زندگیام را
دو صد چندان میکند
و هنوز نمیدانم با فشار این شوق و این هیجان چه باید کرد!
چه قدر دوست داشتم
و چه قدر التماس کردم
که تو در لحظه لحظۀ زندگیام جاری شوی
و چشم بر هم زدنی از تو غافل نشوم.
التماسهایم به ثمر نشست
تو یادم دادی که چگونه تو را همیشه به یاد داشته باشم.
با وجود این سؤال حالا اگر بخواهم دنبال راهی بگردم
باید بگردم دنبال راهی برای فراموش کردن تو
تا این سؤال هست، نمیشود تو را فراموش کرد.
چگونه سپاس بگویم تو را
که این گونه یادت را در لحظههای زندگیام جاری کردی؟!
شبت بخیر همۀ زندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
🔰در دوران پس از عقد به سر میبرم. با شوهرم رابطۀ خیلی خیلی خوبی دارم. امّا وقتی خبر ازدواج دختران آشنایان را با پسران خیلی مؤمن میشنوم، به شدّت افسرده میشوم...
❓احساس عدم کفویت در دوران عقد
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#کتاب_صوتی
#فانوس_دانایی
#شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک
♦️پرسش های گام دوم، عدم کفویت در دوران عقد
https://eitaa.com/abbasivaladi
👇👇👇👇👇
n011 تاساحل پرسشهای گام دوم، عدم کفویت در دوران عقد.mp3
3.18M
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#کتاب_صوتی
#فانوس_دانایی
#شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک
🎧❓پرسش های گام دوم، عدم کفویت در دوران عقد
https://eitaa.com/abbasivaladi
#مهارتهای_انتخاب_همسر
💕💕💕💕💕💕💕
🔴فایده درجه بندی کردن معیارها
✅ درجهبندی معیارها، موجب منظّم شدنِ فکر جوان میشود و او بهتر میتواند در بارۀ گزینههایی که به او پیشنهاد میشود، تصمیم بگیرد.
✅ وقتی به ما گزینهای معرّفی شد، ابتدا باید ببینیم معیارهای درجه یک، در او وجود دارد یا نه. وقتی هم یک جوان از دیگران میخواهد گزینۀ مطلوبی به او معرّفی کنند، اگر معیارهای درجه یک خود را مشخّص کرده باشد، دیگران با دقّت بیشتری میتوانند به او گزینهای را معرّفی کنند.
✅ معیارهای درجه دو، بیشتر در جایی به کمک انسان میآیند که دختر یا پسر، بر سر دو گزینه متحیّر شده باشد؛ در حالی که هر دو گزینه، تمام معیارهای درجه یک را دارند. در این صورت، کسی را انتخاب میکند که معیارهای درجه دو در او بیشتر است.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۵۰
💕 💕 💕 💕 💕 💕
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃ارباب من
خدا را شکر که دوستت دارم.
به اندازۀ لحظه لحظۀ محبّتهایی که
همۀ مادرها به فرزندانشان داشته و دارند و خواهند داشت
خدا را شکر که دوستت دارم.
از مادرم حوّا تا همۀ مادرهایی که تا امروز آمدهاند
و تا مادرهایی که تا قیامت خواهند آمد
چه قدر محبّت خرج بچّهها شده؟!
این محبّتها اگر روی هم یک قطره باشند
من دریا دریا دریا خدا را شکر میکنم که دوستت دارم.
دارم نفس میکشم این روزها
با سؤالی که شده همۀ زندگیام:
«تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟»
فکر و خیالم را با این سؤال به تسخیر خویش کشیدی
و داری آرام آرام دست و پا و زبان و چشم و همۀ پیکرم را
اسیر این سؤال میکنی.
من لحظهای از این اسارت را به عمری آزادی نمیدهم.
اگر قصد کردهای من بفهمم معنای برده بودن را
پیروز شدی.
من دارم میفهمم برده یعنی چه
و دارم درک میکنم معنای این جملۀ قدیمی را:
«برده و هر چه دارد برای مولاست».
چه خوب شد که این معنا را به من فهماندی!
من تا به حال فکر میکردم
برده از خود مالی ندارد و هر چه دارد برای مولاست
ولی حالا فهمیدهام
حتّی زبانی که در دهان دارم مال من نیست
به اندازۀ یک حرف و فقط یک حرف بخواهم تکانش بدهم
باید نگاه کنم به ابروی تو
و ببینم که این حرف، گره میاندازد در ابروان کمانیات
یا باز میکند آن ابروان دلبرانه را.
من باید برای سکوتم هم به تو نگاه کنم
و بدانم که آیا تو از سکوتم خوشَت میآید یا نه.
در یک شبانه روز من چند جمله میگویم؟
و در این چند جمله، چند واژه جا گرفته؟
من به اندازۀ تک تک این واژهها باید پاسخ این سؤال را بدانم
که آیا تو دوست داری یا نه؟
شاید جملهای را طوری آغاز کنم که تو دوست داشته باشی
ولی طوری تمام کنم که تو بدت بیاید!
و حتّی شاید جملهای را ادا کنم
که تو از همۀ واژههایش خوشَت بیاید
و فقط یک واژه را دوست نداشته باشی.
شاید بشود یک معنا را با دو واژه بیان کرد
و تو یکی را دوست داشته باشی و آن یکی را نه.
چه قدر بردگی شیرین است!
برده اگر پابند بندگی اربابش باشد
از وقتی زبان باز میکند برای حرف زدن
حرف به حرف و نقطه به نقطه به یاد ارباب خویش است.
هر چه بیشتر میگذرد
بیشتر میفهمم که چه قدر فراموش کردن تو سخت است!
شبت بخیر ارباب من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌺🌺🌺
✅ خلاصهی #درس نود و نهم:
عبادتی به جز خدمت به خلق هست؟
🍃🌺🌺🌺
✔️ این درس، آخرین درسیه که در بارۀ کمک به برادرای مؤمن به عنوان یکی از محبوبترین راههای شکر خدا حرف میزنیم.
تو این موضوع چند تا نکته وجود داره که برا تکمیل بحث باید گفته بشه.
1⃣ تو مسئلۀ کمک به برادرای مؤمن باید حواسمون باشه که محدودۀ این کمک از نظر افراد، حتماً از نزدیکترینها شروع میشه. پدر، مادر، برادر و خواهر و همین طور تا برسه به فامیلای دیگه. اگه کسی این سلسله مراتب رو فراموش کنه، کمکی که به برادرای مؤمنش میکنه، حتّی میتونه براش عقوبت داشته باشه. یعنی نه تنها خدا بهش آفرین نمیگه، عقوبتشم بکنه.
🔰رعایت این ترتیب، هم تو قرآن اومده و هم تو حدیث:
🍃وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكينَ وَ الْمُهاجِرينَ في سَبيلِ اللَّهِ.
🍂و کسانی از شما که برترى مالى و وسعت معاش دارند، از اين كه به خويشاوندان و فقيران و مهاجران در راه خدا بخشش نمايند، كوتاهى نكنند.
✨(سورۀ نور ، آیۀ 22).
🔺این جا کمک به بستگان، به کمک به کسای دیگه مقدّم شده.
🔻رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
🍂[در کمک کردن] از كسى آغاز كن كه خرجشان به عهدۀ توست: مادرت، پدرت، خواهرت، برادرت. سپس هر كسی که نسبت نزديکتری دارد و صدقه قبول نيست، در حالى كه يكى از بستگان، فقير و محتاج باشد.
📚(الإختصاص، ص 219).
2⃣ من در بارۀ کمک به دنیای برادرای مؤمن حدیثای زیادی خوندم و تا جایی که نیاز دیدم، در بارۀ نوع نگاهی که اهل بیت علیهم السلام تو این حدیثا به ما دادن، حرف زدم؛ امّا باید حواسمون باشه که گاهی اوقات پرداختن به یه وظیفه، جدا از وظیفههای دیگه، ما رو به سمت افراط میبره.
❌ وقتی در بارۀ کمک به دنیای برادرای مؤمن حرف میزنیم، نباید حواسمون پرت بشه که تنها وظیفۀ ما، کمک به برادرای مؤمن نیست. وظیفههای دیگهای هم داریم که باید اونا رو انجام بدیم.
❗️تو همه جا از جمله این جا وسع و توان رو باید در نظر گرفت. این که کمک به دنیای برادران مؤمن، یه راه شکره و این قدر فضیلیت داره، معناش این نیست که به قدری به این مسئله بپردازم که همۀ توان و ظرفیتم رو فقط تو این مسئله استفاده کنم و تو وظیفههای دیگه کم بیارم.
▫️مثلاً یه پدر یا مادر برا کمک به دنیای برادرای مؤمن و خواهرای مؤمنش به اندازهای تلاش میکنه که دیگه حوصلهای برا سر و کلّه زدن با بچّهها و همسرداری براش نمیمونه. در حالی که بدون شک یه پدر یا مادر نسبت به بچّه و خانوادهش وظایفی داره که نباید اجازه بده کارای دیگهش به این وظیفهش لطمهای بزنه.
اصلاً مدیریت توان و وسع، هنریه برا خودش.
********
▫️حالا که اهمیت کمک کردن به دنیای برادر مومن برامون روشن شد، ممکنه این سوالات پیش بیاد که:
❓این کمک کردن فقط مادیه؟
❓حد و حدود کمک کردن چقدره؟ اگر همسر یا پدرم راضی نباشن چی؟
❓از کجا بدونم وظیفه من در کمک به برادر مؤمنم دقیقا چیه؟
❓اگر به هیچ طریقی نتونستم مشکل برادر دینی ام رو حل کنم دیگه وظیفه ای ندارم؟
و...
⬅️ جواب این سوالات رو تو متن کامل درس ببینید.
#خلاصه_درس نود و نهم
https://eitaa.com/abbasivaladi
➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖
🌺 اینم پیدیاف درس نود و نهم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن:
👇👇👇👇👇
099 درس نود و نهم عبادتی به جز خدمت به خلق هست؟.pdf
228K
#درس
درس نود و نهم:
عبادتی به جز خدمت به خلق هست؟
https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃حضرت ساقی
خدا را شکر که دوستت دارم.
هر شب به دنبال جملهای میگردم تا کمی و حتّی کمتر از کمی
عجز خودم را برای شکرگزاری محبّتت بیان کند.
من که توان شکر محبّت تو را ندارم
بگذار عجزم را فریاد بزنم تا شاید کمی آرام بگیرم.
خدا کند تا عمر دارم
حتّی برای لحظهای و کمتر از لحظهای
نداشتن محبّت تو را تجربه نکنم
امّا به اندازهای که دیدهام کسانی را که از محبّت تو محروم بودهاند
با همۀ وجودم تجربه کردهام معنای ظلمت و تاریکی را.
برای من وحشتناکتر از زندگی بدون محبّت تو
هیچ چیزی نیست.
چه قدر فرشته و انسان و جنّ، خدا آفریده و خواهد آفرید؟
و اینها چه قدر تکلّم کرده و میکنند با خودشان، با خدایشان.
به اندازۀ تک تک حروف
و یکایک نقطههایی که زیر و روی واژهها جا خوش کردهاند
خدا را شکر که دوستت دارم.
آقا!
من هنوز مست و حیران قشنگترین سؤال زندگی خویشم:
«تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟».
به دنبال پاسخ این سؤال بودم
که فهمیدم باید ذهن و فکر و خیالم را به تو بسپارم
و لحظهای کوچکترین خیالی را به خود راه ندهم که تو دوست نداری
و همیشه در خیال چیزهایی باشم که تو خوشَت میآید.
در مسیر رسیدن به پاسخ این سؤال فهمیدم
در حرف زدنهایم هم باید به دنبال دوست داشتنیهای تو باشم.
حرف به حرف و جمله به جملۀ کلامم را
باید با میل تو تنظیم کنم.
من باید با لحنی حرف بزنم که تو دوست داری.
مهربان حرف بزنم یا با خشونت؟
صدایم را بالا ببرم یا پایین نگه دارم؟
شاید تو از حرفم بدت نیاید
ولی لحنم را دوست نداشته باشی!
شاید دوست داشته باشی گاهی تند صحبت کنم، گاهی آرام و شمرده.
تو حتّی به فاصلهای که میان واژهها و جملهها میاندازم کار داری
و شاید هم از حرفم و هم از لحنم خوشَت بیاید
ولی زمان حرف زدنم را دوست نداشته باشی.
من باید وقتی لب به سخن بگشایم که تو دوست داری.
آقا!
این گونه سخن گفتن مرا به وجد میآورد
مردم حال طربم را وقتی که حرف میزنم میفهمند
ولی نمیدانند ریشۀ این طرب را.
این طور حرف زدن
یعنی لحظه به لحظه شراب یاد تو را نوشیدن
چه طور میشود همزمان با حرف زدن
شراب یاد تو را نوشید و مستی نکرد.
من حتّی در سکوت هم مستی میکنم
زیرا سکوت وقتی پاسخ به آن سؤال قشنگ باشد
یعنی حرف نزدن برای این که تو دوست نداری.
من عادت کردهام به شراب یاد تو
و هر لحظه دارم مستی میکنم با این شراب.
شبت بخیر حضرت ساقی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
https://eitaa.com/abbasivaladi
حمل بار با سر
مقداری لباس👖👚👗 در یک بقچه یا روسری بپیچید و آن را روی سرِ کودک 👧👦قرار دهید. او بدون آن که دست به بقچه بزند، باید مسیری را که از قبل تعیین شده، برود و برگردد.🚶🚶♀
اگر مرحلۀ اوّل را با موفّقیت😊 طی کرد، در مرحلۀ دوم، باید حالتی میان دویدن و راه رفتن🏃 داشته باشد.
این بازی، اگر به صورت گروهی👧👦👩 انجام بگیرد، جذّابتر است. به این ترتیب که حدّاقل دو نفر با هم مسابقه بدهند. هر کسی زودتر بقچه را به نقطۀ پایان برساند، برنده است.
📣📣اگر در میان راهِ رفت، بقچه روی زمین افتاد یا بازیکن آن را با دست ✋گرفت، باید برگردد ↪️و از نقطۀ آغاز بازی، شروع کند. اگر در مسیر برگشت این اتّفاق افتاد، باید به ابتدای مسیر برگشت، باز گردد ↩️و بازی را ادامه دهد.
این بازی را با چیزهای دیگری غیر از بقچه هم میشود انجام داد، به شرطی که روی سر قرار بگیرد و افتادنش هم خطرناک نباشد.❌❌
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۰۰
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi