🍃🌷🌷🌷
✅ خلاصهی #درس صد و پنجاه و هفتم :
ابدیت، روی تعریف ما از مفهومای کلیدی اثر میذاره؟
🍃🌷🌷🌷
🔸بیاید بریم سراغ قرآن و یه مقدار در بارۀ مفاهیم کلیدی که با توجّه به ابدیت معنا شده دقّت کنیم.
🔸موفّقیت و رستگاری تو قرآن از زوایای مختلف بررسی شده. یکی از زوایای اصلیش با توجّه به ابدیت و آخرته. قرآن وقتی در بارۀ قیامت حرف میزنه، به ما میگه:
🍃 فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ.
🍂 و كسانى كه وزنه اعمالشان سنگين است، همان رستگارانند! و آنان كه وزنه اعمالشان سبك باشد، كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند!
✨(سورۀ مؤمنون(٢٣)، آیۀ١٠٢_١٠٣).
✅ موفّقیت و رستگاری تو این آیه، خیلی واضح و روشن با توجّه به ابدیت معنا میشه. کی به موفقیت و فلاح رسیده؟ کسی که تو قیامن وزنۀ اعمالش سنگینه.
🔸مفهوم کلیدی دیگهای که تو این آیه در برابر فلاح و رستگاری میآد، خسران به معنای زیانه.
✅ این آیه خیلی رُک و پوستکنده داره در بارۀ این حرف میزنه که آدمای ضرر کرده کسایی هستن که وزن اعمالشون تو قیامت سبکه. اگه کسی این طوری در بارۀ ضرر فکر کنه، حسّی که در برابر ضرر پیدا میکنه، اون رو کمک میکنه که قبل از مرگ به طرف سنگین کردن وزن اعمال خوبش بره.
❌ تو نگاه غیر الهی، زیانکار کسیه که از دنیای کمتری بهرهمنده. وقتی زیان این طوری معنا شد، آدم به کسایی که از دنیا بهرۀ بیشتری دارن، نگاه میکنه و آه میکشه. هر چه قدر دنیای بیشتری میبینه، آه بلندتری میکشه. عاقبت این آه کشیدنا برا بعضیا میشه افسردگی و برا بعضیای دیگه میشه دست و پا زدن برا به دست آوردن دنیای بیشتر.
🔸خوشبخت و بدبخت رو هم قرآن با توجّه به ابدیت معنا میکنه. شاید خوشبخت و بدبخت مفهوم کاملتری باشه تا موفقیت و خسرانی که در بارهش حرف زدیم. قرآن وقتی در بارۀ خوشبخت و بدبخت میخواد حرف بزنه، اون رو تو صحنۀ قیامت به تصویر میکشه:
🍃 يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ* فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ* خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ* وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ.
🍂 آن روز كه (قيامت و زمان مجازات) فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمىگويد گروهى بدبختند و گروهى خوشبخت!
🍂 امّا آنها كه بدبخت شدند، در آتشند و براى آنان در آنجا، «زفير» و «شهيق» [نالههای طولانى دم و بازدم] است.
🍂 جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مىدهد!
🍂 امّا آنها كه خوشبخت و سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد! بخششى است قطع نشدنى!
✨(سورۀ هود(١١)، آیۀ١٠۵_١٠٨).
🔺این چهار تا آیه در بارۀ آدمای خوشبحت و بدبخت خیلی واضح حرف زده و بدبختی و خوشبختیشون رو به ابدیت گره زده.
📛 دنیا وقتی محل عبور به حساب نیاد و تا وقتی توش هستیم، ازش برا ابدیتمون استفاده نکنیم، نتیجهش عذابی تو آخرت میشه که تموم شدنی نیست.
✅ خوشبخت اونیه که این رو بفهمه و از دنیای کوتاهش برا ساختن ابدیت بیانتهاش استفاده کنه.
❌ وقتی کسی به ابدیت ایمان نیاورد، میخواد همۀ اون چیزی رو که دنبالش میگرده، تو دنیا پیدا کنه. برا همینم رسیدن به دنیا میشه همۀ آرزوش.
❗️چه قدر بیچاره و بدبخته کسی که انتهای آرزوهاش از دنیا فراتر نمیره.
🔸یه مقدار از این مفاهیمی که در عین حالی که مهمان، ولی خیلی کلّی هستن بگذریم و به بعضی از مفاهیم جزئیتر برسیم، میبینیم که اون جا هم ایمان به ابدیت، خیلی تأثیرگذاره.
⬅️ تو متن کامل درس برخی از این مفاهیم و آیات مربوطه رو ببینید.
#خلاصه_درس صد و پنجاه و هفتم
@abbasivaladi
➖➖➖🍃🌷🌷🌷🍃➖➖➖
🌷 اینم پیدیاف درس صد و پنجاه و هفتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن:
👇👇👇👇👇
157 درس صد و پنجاه و هفتم ابدیت، روی تعریف ما از مفهومای کلیدی اثر میذاره؟.pdf
235.8K
#درس
درس صد و پنجاه و هفتم:
ابدیت، روی تعریف ما از مفهومای کلیدی اثر میذاره؟
@abbasivaladi
🌙حضرت عید🌙
🌙زمزمه افتاده در میان مردم که ماه را دیدهاند
و فردا روز عید است
و حالا شعرِ «عید آمد و عید آمد»، نُقل مجلسهایمان شده.
ببخش ما را که به جای شعر «عید آمد و عید آمد»
غزل سوزناک «چرا تو نیامدی» را نمیخوانیم.
ولی اجازه بده امشب کمی از نیامدنت بگویم
و این حرفها را حتّی اگر حرف دلم نیست
و واژههای پشت هم ردیف شده است
تو حرف دلم بدان و آن وقت بخوان.
🌙عید آمد؛ ولی تو نیامدی
و کاش یاد میدادی به ما
چگونه در عیدهایی که میآیند و تو نمیآیی
از ته دل شاد باشیم و لبخند بزنیم!
🌙دلم میگوید: «بدون تو از ته دل شادی کردن
نشانۀ عاشق نبودن است
و ما که محکومیم به عاشقی
تا تو نیایی، نمیتوانیم از ته دل شاد باشیم».
دلم که اشتباه نمیگوید. میگوید؟
🌙قبول داری در دل شاد نبودن و در ظاهر خندیدن
کار هر کسی نیست و برای خودش ریاضتی است؟
یعنی ما در هر عیدی که میآید
محکومیم به یک ریاضت جان فرسا:
در دلمان کوه غم باشد و بر لبمان رود لبخند جاری؟!
🌙کاش فقط غصّه، غصّۀ نیامدنت بود!
دیدی یک ماه رمضان دیگر هم گذشت
ولی حتّی یک برای یک بار به اندازۀ یک خرما
مرا مهمان سفرۀ افطارت نکردی!
چند افطار به انتظار نشستم
ولی پیکی از سوی تو نیامد برای دعوت به افطاری
و چه قدر در خیالم خرمای افطار را
با دست تو در دهانم گذاشتم.
تو بگو که این غم را در کجای دلم بگذارم
که ماه رمضان دیگری آمد و رفت
و من نه یک سحر و نه یک افطار
با تو همسفره نشدم.
باشد قبول! من لایق همسفره شدن با تو نبودم
خوش به حال جذامیهایی که
توفیق یافتند همسفرۀ جدت شوند
چه کار باید کرد جز این که قبول کنم نشستن در کنار من
از همنشینی با آن جذامیها هم سختتر است!
باشد باز هم قبول!
من ریاضت خندیدن را در عید فردا به جان میخرم.
🌙شبت بخیر حضرت عید!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
0030 دو تعبیر قابل تامل در سوره فجر.mp3
4.93M
#چشیدنیهای_قرآن ۳۰:
« دو تعبیر قابل تأمّل در سوره فجر»
🔻قسمت سی ام، جزء سی ام:
🍃وَ جِیءَ یَومَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَومَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإنسانُ وَ أَنَّی لَهُ الذِّکری * یَقُولُ یا لَیتَنِی قَدَّمتُ لِحَیاتِی
(سوره فجر، آیات ۲۳-۲۵، صفحات ۵۹۳-۵۹۴)
🎙استاد #محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
دستشدِه!
✳️این بازی، همان «دستْ رشتۀ»ی معروف است.
💟تعداد افراد در این بازی، حدّاقل باید سه نفر 3⃣باشد؛ امّا تعداد بیشتر بازیکنان، هیجان بازی را افزایش میدهد.
🔆به قید قرعه، یک نفر در میان افراد دیگر که یک حلقه درست کرده اند، قرار میگیرد. فرد وسط که به اصطلاح «خرس» 🐻نامیده میشود، باید تلاش کند توپ را از دست افراد دیگر بگیرد. دیگران هم با دست به دست کردن توپ، این فرصت را از او میگیرند.
🔰فرد وسط، میتواند توپ🎾 را در هنگامی که یکی از افراد آن را برای دیگری پرت میکند، روی هوا بگیرد.
✅این بازی را میتوان با پا👣 هم انجام داد که همان «خرسْ وسط» 😆معروف خودمان میشود.
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۱۳
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃مرد توحیدی
وقتی در خیال آمدنت غوطه میخورم
گاهی غرق شعف میشوم و گاهی درگیر ترس.
آمدن تو برای تو و دوستانت
جز زیبایی، چیز دیگری ندارد
امّا برای کسانی که از تو دورند پر از وحشت است.
شنیدهام وقتی بیایی
جماعتی که خودشان را محک دینداری میدنند
در برابرت سینه سپر میکنند
و تو را به اتّهام بدعت
سنگ گمراهی میزنند.
حالا که می خواهم شبیه تو باشم
باید آماده باشم؛ آمادۀ سنگهای اتّهام.
در پی شبیه تو بودن، همیشه سلام و صلوات نیست
گاهی هم لعن ونفرینِ تکفیر هست.
کسی که وحشت طردشدن دارد
هیچ گاه نمیتواند شبیه تو شود.
باید سر و صورت و سینه را
مهیّای سنگهای تهمت کرد
و گر نه آرزوی شبیه بودن به تو را باید به گور برد.
آقا!
من دوست دارم شبیه تو باشم
امّا به دلم که بر میگردم
دنیایی از ترس و وحشت را میبینم
وحشت از نگاههای خشمآلود و زبانهای تیز شده
من نمیخواهم آرزوی شباهت به تو را به گور ببرم.
باید شبیه تو شوم.
تو در دلت جز دغدغۀ رضای خدا نداری.
رضای خدا را میخری
حتّی اگر قیمتش خشم مردم باشد.
توحید در رضا روی دیگری از توحید توست
که چون من از آن محرومم
هزار دغدغه، گرفتار کرده دلم را.
وقتی پای رضای خدا و رضای مردم به میان میآید
میمانم به کدام سو راهم را کج کنم: خدا یا مردم؟
توحید در رضایی که تو داری
این دو راههها را توقفگاهت نمیکند.
خودت میدانی که چه قدر بر سر این دوراههها ماندم
و پس از تلف کردن عمرم زیر تیغ تردیدها
مشرکانه به بیراهۀ رضای مردم رفتم.
حالا منم و فرصتهای بر باد رفته
و دلی که هنوز در پی رضای مردم است
امّا دوست دارد شبیه تو باشد.
من توحید در رضا را میخواهم
از کجا بیابمش جز در خانۀ تو؟!
کاش این همه عمر بر باد رفته حاصلی داشت
و رضای مردم را به دست آورده بودم
تیغ این خسران، عجیب تیز است و دلم را تکه تکه کرده
چه خسرانی بالاتر از این:
نه خدا را دارم و نه مردم را.
به دادم برس آقای مهربانیها!
شبت بخیر مرد توحیدی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل3️⃣ : بهانه هایی شبیه دلیل (توجیهات سطحی)
1️⃣ شبکه های دینی و مذهبی
🔸عدّهای از مردم با دستاویز قرار دادن توجیهات سطحی، راه ورود این پدیدۀ خطرناک📛 را به خانواده، باز میکنند؛ توجیهاتی مانند تماشای شبکههای📺 مذهبی، برنامههای علمی، مطّلع شدن از اوضاع دنیا و ... .
🔹نمیتوان انکار کرد که در میان شبکههای ماهوارهای📡، برخی از شبکهها به قصد خیر، راهاندازی شده و با گرایش کاملاً دینی فعّالیت میکنند؛ امّا از پدر و مادرانی که برای دیدن شبکههای مذهبی، به سراغ ماهواره رفته و آن را تهیّه کردهاند، باید پرسید: آیا میتوانید ضمانت کنید فرزندانتان👧👦 هم از این وسیله، استفادۀ صحیح کنند؟ آیا تعداد شبکههای ماهوارهای مبتذل و گمراهکننده❌، با حجم شبکههای خوب، قابل قیاس است؟ خدا میداند چه تعداد پدر و مادر با همین توجیه، این وسیله را گرفتهاند و زمینۀ انحراف فرزندانشان را با دست خود فراهم کردهاند.
⬅️ نگویید بر روی بعضی شبکهها قفل🔒 میگذاریم یا این که شبکههای مستهجن🔞 را از فهرست شبکهها حذف میکنیم. در دنیایی که بچّههای زیر پانزده سال، سایتهای بزرگ و امنیتی را هک میکنند، قفل کردن شبکههای ماهوارهای برای محدود کردن فرزندان، توجیه بیپایهای است.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 153-157
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
4_6032784615276545341.pdf
1.98M
📜 متن کامل سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین #عباسی_ولدی در مراسم ماه مبارک #رمضان۹۸ هیأت میثاق با شهدا
🍃 در مدار نور خانه ای بساز
#خانه_ای_به_رنگ_خانه_علی 🍃
✅ @misaq_ba_shohada
🍃ناشر خوبی ها
چگونه میشود نقّاشیهای انتظار را کشید
و پای آنها اشک نریخت.
خاصیت این نقاشیهاست
که دل آدم را نرم میکند.
امشب میخواهم بروم پشت پنجره فولاد
مادری را نقاشی کنم
که فرزند بیمار طبیبجوابکردهاش را آورده برای شفا.
طنابی به گردن فرزندش بسته
آن سرش را به پنجره فولاد
در دل شب رو به پنجره فولاد زمزمۀ یارضا میکند
و یا مرگ یا شفا میگوید.
معلوم است که دیگر به آخر خط رسیده.
از مادرش از پدرش از گذشتگانش شنیده
که نشانۀ شفا باز شدن گره رشتهای است که به بیمار میبندند.
من میخواهم لحظهای را نقّاشی کنم
که مادر چشم دوخته به گرهی که به طناب زده
رد انتظاری که از نگاهش تا طناب کشیده شده را
نمیدانم چگونه باید کشید
ولی باید کشیدن طرز نگاه منتظرانه را یاد بگیرم
حسابی در نقاشیهای انتظار به طرز نگاه منتظرانه نیاز دارم.
دوست دارم گره طناب گردن فرزند را
در نقّاشیم کمی وا شده بکشم
و امید مادر را به این که گره میخواهد وا شود را
در لبخند ملیحی بکشم که روی لبش نشسته.
گوشۀ این نقاشی باید بنویسم
که فرزند این مادر، بیمار مادرزاد است
و باید بنویسم بیشتر از بیست سال است
که مادر هر سال میآید و رشتۀ انتظارش را به پنجره فولاد گره میزند.
آقا!
میبینی چه خوب نقاشیها به من ثابت میکنند که منتظر نیستم
با این همه مرض که به جانم افتاده
هنوز خودم را مضطرّ نگاه تو نمیبینم
و تا وقتی که بیچارۀ نگاه تو نشوم
انتظار را نخواهم فهمید.
من میخواهم منتظر تو باشم
پس باید شبیه تو شوم.
ای زبانت زبان خدا!
زبان تو که هیچ گاه به تهمت آلوده نشده که هیچ
تو مثل خدایت ما را در میان مردم به خوبیهایی مشهور میکنی
که اهلش نیستیم
ولی زبان ما داغ ننگ بدیهایی را به پیشانی مردم میگذارد
که در آنها وجود ندارد
چگونه میشود کسی که اهل تهمت است
منتظر کسی باشد که کارش شهره کردن مردم به خوبیهاست؟
اهل تهمت بیایماناند، در این تردیدی نیست
منتظران تو مؤمناند، مگر شکی در این وجود دارد؟
هر چه قدر به این فاصلهها فکر میکنم
بیشتر دلم به حال تو میسوزد
و از خودمان خشمگینتر میشوم
امّا تو دعا کن و ما هم تلاش میکنیم
تا روزی فاصلۀ میان ما و تو کم شود
هر چه قدر خُلقمان به تو نزدیکتر شود
مفهوم انتظار را بهتر میفهمیم
کمک کن تا بفهمیم مفهوم انتظار را!
شبت بخیر ناشر خوبیها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🔹تبعات جدایی در مراحل مختلف
ازدواج، مراحلی دارد. اوّل خواستگاری، بعد نامزدی، بعد عقد و سپس، آغاز رسمی زندگی مشترک و پس از این هم فرزنددار شدن. جدایی در هر کدام از این مراحل، نسبت به مرحلۀ بعد، تبعات کمتری دارد. اگر در مرحلۀ خواستگاری به این نتیجه رسیدیم که مشکل جدّی وجود دارد، نباید به امید حلّ آن، پاسخ مثبت داد. اگر در دوران نامزدی... ، اگر در دوران عقد... و ... .
امّا این خواهر محترم، از تمام این مراحل گذشته و صاحب فرزند شده است. در این مرحله، توصیۀ ما به همۀ مادران و پدران بزرگوار، آن است که تا جایی که ممکن است، صبر کنید؛ چرا که تصمیم به طلاق در این مرحله، فقط تصمیمگیری برای خویش نیست؛ تصمیم گرفتن برای فرزندان هم هست؛ بویژه شما که دو فرزند دختر، آن هم در سنّ حسّاس بلوغ دارید.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۹۲
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃🌻🌻🌻
✅ خلاصهی #درس صد و پنجاه و هشتم:
میشه بزرگترین نشونهها رو دید و بازم غافل بود؟
🍃🌻🌻🌻
🖊 بحث از ابدیت خیلی مفصّلتر از چیزیه که تو چند تا درس گذشته گفتیم؛ امّا فعلاً به همین مقدار بسنده میکنیم و میریم سراغ ادامۀ درس اصحاب کهف.
☑️ اصحاب کهف، یکی از نشونههای خدا برای قیامت بودند. سیصد و نه سال خوابیدن و بیدار شدنشون، شبیه مرگ و محشور شدن تو قیامته؛ امّا وقتی بناست آدم از نشونههایی که خدا جلو چشمش میذاره استفاده نکنه، وسط نشونهای به این بزرگی، مشغول چیزایی میشه که هیچ ارزشی نداره و دونستنش اتّفاق خاصی رو تو مسیر بندگیش ایجاد نمیکنه.
🔻بعضی از مردم اون زمونم، به جای عبرت گرفتن از این نشونۀ بزرگ خدا، با هم دیگه سر تعداد اصحاب کهف بحث میکردن:
🍃سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيْبِ وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ ما يَعْلَمُهُمْ إِلّا قَلِيلٌ فَلا تُمارِ فِيهِمْ إِلاَّ مِراءً ظاهِراً وَ لا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَداً.
🍂گروهى خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند كه چهارمين آنها سگشان بود!» و گروهى میگويند: «پنچ نفر بودند كه ششمين آنها سگشان بود». همۀ اينها سخنانى بىدليل است و گروهى میگويند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمين آنها سگشان بود». بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه كمى، تعداد آنها را نمیدانند. پس دربارۀ آنان جز با دليل سخن مگو و از هيچ كس دربارۀ آنها سؤال مكن!
✨(سورۀ کهف(١٨)، آیۀ٢٢).
❗️یه وقت فکر نکنیم که چه قدر اینا آدمای عجیب و غریبی بود که نشونۀ به این بزرگی رو میبینن؛ امّا همون جا حرفایی میزنن و بحثایی میکنن که یه عالمه از حقیقت اون قصّه دوره!
چون وضع خود ما هم چندان بهتر از اینا نیست.
⁉️میگید چرا؟ پس گوش کنید:
❓یادمون نرفته که چی شد رسیدیم به اصحاب کهف؟
▫️داشتیم میگفتیم که قرآن ذکره و یکی از مصادیق ذکر، ذکر دوستای خداست.
▫️بین دوستای خدا که معصوم بودن، حضرت یوسف علیه السلام و از اونایی که معصوم نبودن، اصحاب کهف رو انتخاب کردیم.
⁉️ حالا واقعاً ما از قرآن تا چه اندازه به عنوان ذکر استفاده کردیم؟
⁉️ میشه کسی قرآن رو داشته باشه و گرفتار غفلت بشه؟
⁉️ چرا ما قرآن رو داریم و گرفتار غفلتیم؟
⁉️ همۀ آدمایی که قرآن خوندنشون درجه یکه و حتّی قرآن رو حفظن، از قرآن به عنوان ذکر استفاده کردن و میکنن؟
🔹مردم زمونۀ اصحاب کهف، چند نفر رو دیدن که سیصد و نه سال پیش، خوابیده بودن و بیدار شدن و بازم مردن.
✅ ما قرآنی پیشمونه که یقین داریم از پیش خود خدا، به وسیلۀ بزرگترین فرشتۀ خدا، به بزرگترین پیامبر خدا نازل شده و از اون روز تا حالا یعنی بیشتر از 1400 سال پیش تا امروز هیچ تغییری نکرده.
🔹همینایی که ما داریم میخونیم، هموناییه که جبرئیل برا پیامبرمون آورده
🔹هموناییه که پیامبرمون خونده و به مردم یاد داده
🔹همونایی که همۀ اهل بیت علیهم السلام خوندن و ازش با مردم حرف زدن
🔹همونی که معجزۀ موندگار و جاوید پیامبرمونه و تا قیام قیامت هم معجزه میمونه
🔹و همونیه که وقتی امام زمان عج الله تعالی فرجه تشریف میآرن، بر اساس اون جهان رو اداره میکنن.
♦️تردید نکنید که عظمت قرآن و اعجاز و درسآموز بودنش، به قدری زیاده که اصلاً اصحاب کهف رو نمیشه باهاش مقایسه کرد.
❌ ما کنار قرآن نشستیم و به جای مشغول شدن به این همه ذکر، یه عالمه برا قرآن حاشیه درست کردیم و بیشتر از متن، درگیر این حاشیهها شدیم.
⬅️ قصّۀ اصحاب کهف رو با یه قصّۀ خیلی قشنگ از زبون سلمان تموم کردیم. برای خوندن این قصه و پایان ماجرای اصحاب کهف، به متن کامل درس مراجعه کنید.
#خلاصه_درس صد و پنجاه و هشتم
@abbasivaladi
➖➖➖🍃🌻🌻🌻🍃➖➖➖
🌻 اینم پیدیاف درس صد و پنجاه و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن:
👇👇👇👇👇
158 درس صد و پنجاه و هشتم میشه بزرگترین نشونهها رو دید و بازم غافل بود؟.pdf
244.7K
#درس
درس صد و پنجاه و هشتم:
میشه بزرگترین نشونهها رو دید و بازم غافل بود؟
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
000 moqadame.mp3
3.07M
#لالایی_خدا
#تلاوت صحبت مقدماتی
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹شب
✅با این لینک وارد فضای نظرسنجی در بارۀ برنامۀ لالایی خدا بشید و با نظرای خودتون ما رو تو اجرای بهتر برنامه یاری کنید👇
https://forms.gle/yj2nMgRteCKYTTvH6
@lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 001-002.mp3
2.34M
#لالایی_خدا
#تلاوت صفحه ۲-۱
#سورۀ حمد و سوره_بقره آیات ۵-۱
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
001 noore qoran.mp3
1.75M
#لالایی_خدا
#قصه 001
#اسم_قصه : نور قرآن
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
🍃یار غار خدا
نقّاشیهای انتظار را باید بگیرم روی دست
و شهر به شهر بگردم
و مردم را دیوانۀ انتظار تو کنم.
اعتقاد من این است که تماشای این نقّاشیها
خودش نوعی عبادت است.
تماشای نقشی که مرا به یاد انتظار تو میاندازد
چرا عبادت نباشد؟
امشب نقاشی پیرمرد کشاورزی را میکشم
که زمینش را شخم زده
دانهاش را پاشیده
و در گوشۀ زمین زیر نور آفتاب نشسته
و دستهای پینه بستهاش
دور زانوانش حلقه زدهاند.
گاهی دستش را بالای ابروانش میگذارد
و آن دور دستها را
به امید دیدن تکه ابری تماشای میکند.
او کارش را کرده
الآن کاری جز انتظار ندارد؛ انتظار ابر و باران.
چند روزی که از دانهپاشیاش میگذرد و باران نمیآید
قشنگ میشود منتظرتر بودن نگاهش را فهمید
پیرمرد میتواند در خانهاش بنشیند
ولی دوست دارد کنار مزرعهاش انتظار بکشد.
وقتی پرندهها بی آن که از مترسک بترسند
میآیند و دانههای در دل خاک پنهان شده را بر میدارند
حسّ انتظار پیرمرد نه فقط از نگاهش
که حتّی از صدای نفس کشیدنش هم فهمیدنی است.
کاش من هم زمین ایمانم را شخم زده بودم
و دانههای خُلق و خوی مؤمنانه را پاشیده بودم
و منتظر مینشستم تا تو بیایی دلم را بارانی کنی
و من بزرگ شدن خوشههای محبّت تو و خدای تو را
به چشم خویش میدیدم.
من میخواهم منتظر تو باشم
پس باید شبیه تو شوم.
زبان تو پاک است از هر چه آلودگی است
و معطّر است به عطر مناجات با خدا.
باید مثل تو شوم
حرف زدن با خدا برایم
شیرینتر و دوستداشتنیتر
از حرف زدن با بندگان خدا شود.
من زود خسته میشوم از حرف زدن با خدا
و دیر خسته میشوم از حرف زدن با بندگان خدا.
به گمانم تو اگر فرمانی از سوی خدا نداشتی
صبح تا شام و شام تا خود صبح
تنها و تنها با خدا حرف میزدی
و من اگر فرمانی از سوی خدا نبود
نمازم را هم که دستور خدا برای حرف زدن با اوست رها میکردم
و فقط با بندگان خدا حرف میزدم.
دوست دارم زبانم معطر شود به مناجات با خدا
بگو چه کردهای که این قدر شیفتۀ حرف زدن با خدایی!؟
مرا دیوانۀ مناجات با خدا کن.
شبت بخیر یار غار خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
دوستای مهربون لالایی خدا!💐
✅ ما رو با شرکت تو نظرسنجی کمک کنید تا تو ادامۀ برنامهها بتونیم اشکالامون رو بفهمیم و اونا رو برطرف کنیم و نقطههای قوتمون رو بشناسیم و تقویت کنیم.
🔰برای شرکت تو نظر سنجی دو تا راه وجود داره:
🍃راه اول: لینک نظر سنجی👇:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfzYTdP9qO7wjtxqeMbiqBecia65FuAYfcCS38tLmXlIHZO1w/viewform?usp=sf_link
🍃راه دوم: ارتباط با مدیر کانال👇:
@modir_lalaiekhoda
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@lalaiekhoda