✍روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت .
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت .
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .
سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید .
از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ...
بر گرفته از کتاب مقدس تورات..
خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی . زیرا او از جانب ما با تو سخن می گوید ...
#خواجه_عبدالله_انصاری
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✨﷽✨
⚜ حکایتهای پندآموز⚜
✨قضاوت پیر قبیله✨
✍در زمان های قدیم مرد جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی شد .به همین دلیل بزرگان قبیله گرد هم آمدند تا در مورد اشتباه جوان تصمیم بگیرند در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند.
👈پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد .بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید .
⚱پیر قبیله کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد .
⁉️بزرگان قبیله بادیدن او پرسیدند : قصه این کوزه چیست؟
پیر قبیله پاسخ داد :
گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه می کنند بی آنکه به چشم آیند و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری قضاوت کنم. بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند.
عیبمردم فاشکردن بدترینعیبهاست
عیبگو اولکند بیپرده عیب خویش را
📚حکایتهای معنوی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✨﷽✨
🌼حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که ..
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی: مؤمنین وقتی توبه میکنند، از گناه دوستشان توبه میکنند. گناه دوست که آمرزیده شد، دل خود آدم پاک میشود. توبه که میکنیم، اوّل توبه برای گناه دوست است. اگر دوستانمان گیر داشته باشند، در دستگاه خدا ما را مؤاخذه میکنند. مثل اینکه وقتی شاگردها درس بلد نباشند، از معلّمشان مؤاخذه میکنند.
مسئولیت کوچکترها را از بزرگشان میخواهند. پس روزی هفتاد بار برای گناهان دوستان و زیردستانتان استغفار کنید. همانگونه که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گناه امّت استغفار مینمود. برای گناهان دوستانتان روزی هفتاد بار استغفار کنید و الاّ راهتان مسدود خواهد بود. وقتی استغفار کنی، دورت خلوت میشود، آنگاه علی علیه السّلام در کنارت مینشیند. استغفار یکی از دو امان الهی است.
حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که تو برای او استغفار نمایی و او هم برای تو. ما باید بار گناه رفقایمان و دوستانمان را تحمّل کنیم و در درگاه حقتعالی برای آنها شفاعت و عذرخواهی کنیم.
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
استاد قرائتی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✨﷽✨
✿ عقربی که پنج نفر را می خورد
✍ پیامبر خدا (ص) فرمودند: در روز قیامت، از داخل جهنم عقربی خارج می شود که سر آن عقرب در آسمان هفتم است و دُمش در ته زمین و دهانش هم از مشرق تا مغرب است. آن عقرب مےگوید : «أَینَ مَن حارَبَ اللهَ و رَسُولَه؟» آنهایی که با خدا و پیامبر خدا جنگ داشتند کجا هستند؟
🔹 جبرئیل فرود می آید و می پرسد: «چه کسانی را می خواهی؟ مقصودت از کسانی که با خدا و پیامبر خدا در جنگ بودند چه کسانی است؟» عقرب می گوید: آنها پنج نفرند و من می خواهم آنها را ببلعم:
❶ اول تارِکُ الصَّلوة:
آن کسی که بی نماز از دنیا رفته است، مخصوصاً اگر منکر هم بوده و نماز را قبول نداشته که دیگر هیچ! این عقرب می گوید من ارادۀ تارک الصلوة را دارم. او با خدا و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ بوده است.
❷ دوم مانِعُ الزَّکاة:
کشاورزی که گندم داشته اما زکاتش را نمی داده، گاو و گوسفندش در حد نصاب بوده زکات نمی داده، طلا به میزان بیست مثقال داشته زکاتش را نمی داده، این عقرب می گوید: من به دنبال کسانی هستم که در دنیا زکات نمی دادند.
❸ سوم آکِلُ الرِّبا:
کسانی که نزول می خوردند. در زمان ما هستند کسانی که پول می دهند و نزولش را سر ماه می گیرند. چه قدر گناه دارد.
❹ چهارم شارِبِ الخَمر:
کسانی که شراب می خورند، چهارمین گروهی هستند که آن عقرب به دنبالشان هست.
❺ پنجم قَومٌ یُحَدِّثُونَ فِی المَسجِدِ حَدیثَ الدُّنیا:
مردمی که در مسجد می نشینند و به جای اینکه مباحثه کنند، درس بخوانند، دعا بخوانند، حرف آخرت و مسائل شرعی و قرآن و مفاتیح بزنند، از دنیا صحبت می کنند: امروز دلار چند بود؟ طلا مظنه اش چه قدر بود؟ شنیده ام بالا رفته؟! این حرف ها جایش در مسجد نیست. آن عقرب به دنبال کسانی است که در مسجد از دنیا حرف بزنند.
📚برگرفته از کتاب در محضر مجتهدی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
صفوف نمازمیت.mp3
1.97M
صفوفنمازمیت
💕🌺 مسئله شرعی🌺💕
احڪام
با اینا رفاقت نکن.mp3
1.96M
بااینارفاقتنکن!
#مجتهدی
🖤 اسراف فقط ریخت و پاش نیست. اگر نعمتی را در راه معصیت استفاده کنیم هم اسراف کردهایم.
📖انعام آیه ۱۴۱
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زن میتونه شوهر رو بدبخت کنه
👤استاد قرائتی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر چهارده معصوم علیه السلام
👌پُر برکت می کنیم روزمان را با سلام بر گلهای هستی...
✋سلام بر حضرات معصومین علیهم صلوات الله اجمعین❤️
🌹محمد(ص)
🌹 علی(ع)
🌹فاطمه(ع)
🌹 حسن (ع)
🌹حسین(ع )
پنج تن آل عبا و گلهای باغ نبی❤️
سلام بر✋
🌹سجاد(ع)
🌹باقر(ع)
🌹صادق (ع)
گلهای خوشبوی بقیع❤️
سلام بر✋
🌹رضا(ع)
قلب ایران و ایرانی❤
سلام بر✋
🌹کاظم(ع)
🌹تقی (ع)
خورشیدهای کاظمین❤️
سلام بر ✋
🌹نقی (ع)
🌹 عسکری(ع )
خورشید های سامراء❤️
و سلام بر ✋
🌹 مهدی (عج)
قطب عالم امکان❤
امام عصر وزمان❤
که درود و سلام خدا بر این خاندان نور و رحمت باد🌹
🙏خدایا به حق این ۱۴ گل روزمان را پُر برکت گردان🙏
✨🌹 آمین یارب العالمین🌹
━َ━َ❥•🌷🌸🌷•❥•━┅┄┄💕
زیارتعاشورا۩میرداماد.mp3
4.97M
🕌 زیارت عاشورا
🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
نیابت امام و شهدا و رفتگان، از اول آدم تا آخر خاتم الانبیا،رفتگان شما عزیزان
اللهمعجـللولیڪالفـرج
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
از خواننده دعا التماس دعا دارم 🤲
دعاگوی شما خوبان هستم
و محتاج دعای شما خوبان
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
مدافع امنیت، بسیجی شهید سید روح الله عجمیان🌻
✨شهید اغتشاشات
تاریخ ولادت: ۱۳۷۳/۱۱/۲۰
محل ولادت: کرج
تاریخ شهادت: ۱۴۰۱/۸/۱۲
مزار: محله حصارک بالا ، کرج
یادشهداکمترازشهادت نیست
مدیون قطره قطره خون شهداییم
امنیت مان اتفاقی نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🕊💐روح الله عجمیان یکی از بسیجیانی بوده که در محله کمالشهر زندگی میکرد او در پی اغتشاشات آبان ماه ۱۴۰۱ توسط برخی از اغتشاشگران به صورت گروهی به شهادت رسید بر اساس گزارش شاهدان عینی روح الله عجمیان با ضربات چاقو به صورت گروهی به شهادت رسید.
[🕊🌺✨]
😔روز پنجشنبه 12 آبان ماه در جریان اغتشاشات و ناامنیهای آزاد راه کرج – قزوین در محدوده بهشت سکینه (س) کرج شهید سید روحالله عجمیان، متولد 20 بهمن سال 1373 از بسیجیان حوزه 417 شهدای کمالشهر کرج با ضربات چاقو برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد و 14 آبان ماه و 2 روز بعد از این حادثه تعدادی از اراذل و اوباش که با استفاده از چاقو، قمه، پنجه بوکس و سنگ در به شهادت رساندن این بسیجی نقش داشتند شناسایی و بازداشت شدند.
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🕊🥀روایت یک جنایت 16 نفره/ روح الله عجمیان چگونه به شهادت رسید؟
✨خبر فراخوان اغتشاش و تجمع همزمان با چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه کمالشهر کرج به گوش پاسداران امنیت رسیده بود. خانه کوچک و ساده پدری سید روحالله در کمالشهر بود و از پایگاه بسیج حوزه 417 شهدای کمالشهر زنگ زدند که بیا برویم برای مأموریت.
مثل همه ۱۲ سال گذشته از عضویتش در بسیج، بدون چون و چرا راه افتاد. در دلِ مادر اما قیامتی برپا بود و وجودش مثل سیر و سرکه میجوشید؛ اصلا آن روز انگار فرق داشت با همه روزهای دیگر؛ برقِ هزار فکرِآشفته جانش را می گرفت؛ نکند قرار است سید روح الله به آرزویش برسد!
ساعت ۱۰ صبح و یک ساعت قبل از شروع مراسم، سید روحالله همراه با دیگر دوستان بسیجی، راهی منطقه مأموریت شد تا حافظ امنیت باشد؛ بدون اینکه خبر داشته باشد اغتشاشگران برای او و دوستانش، شمشیرِ بیرحمی را از رو بسته بودند.
تا رسیدن به بهشت سکینه باهم برنامه ریزی میکردند، یکی مسؤول راهنمایی مردم به سمت خروجیها بود، دیگری قصد داشت ترافیک را کنترل کند تا از تجمع خودروها در مسیر جلوگیری شود... هر یک به نوعی در صدد کمک به همشهریان خود بودند.
☘محاصره وحشیانه
حدود ساعت ۱۲ ظهر پس از آغاز درگیریِ اغتشاشگران در بهشت سکینه، عده ای از آنها سید روحالله را دوره کردند تا از دیدرسِ دوستانش دورباشد. به گفته یکی از همراهانش، سید به سمتی حرکت میکرده که مهاجمان از بقیه دوستانش دور شوند و فقط سرگرم حمله به او باشند. به بلوار اصلی کمالشهر و مرکز شلوغیها که میرسند، زن و مرد، چند نفره به او حمله میکنند و با لگد به بدن او میکوبند. جسمش را روی زمین میکشند و به زیر کامیون میاندازند.😔
اما انگار عقدههایشان تمام شدنی نیست؛ با چاقو به راه میافتند و با چند ضربه از پشت، قلبش را میشکافند وچاقو را از کمر تا شکمش فرومیکنند. پیکر نیم جان و نیمه برهنهاش را به شکل صلیب در خیابان رها میکنند و حتی نمیگذارند کسی برای کمک به او نزدیک شود.
شاید اگر فیلمها از صحنه این جنایت نبود، باورش برایمان سخت میشد. شاید این چیزها را فقط در روضههای کربلا و داستان جنایتهای داعش شنیدهایم. پیکر بیجانش را آنقدر لگد میزنند که با توجه به فیلم های موجود، صدایی از بین خودشان فریاد میزند؛ دیگه بسشه ولش کنید...
مگر میشود؟! چرا یادمان رفته ما هموطن بودیم؟!
☘بزم ویژه شهادت
داستان سیدروح الله عجمیان جوانی ۲۷ ساله از دیار کوهدشت لرستان، همینجا تمام نمیشود. همه اطرافیان سید، از پدر، مادر و برادران و دوستانش میدانند؛ روحالله عاشق شهادت بود. بارها برای رفتن به سوریه و دفاع از حریم اهل بیت(ع) اقدام کرده بود و قسمت به رفتن و شهادت نشد.
فرماندهاش میگوید که سیدروحالله برای اعزام به منطقه مرزی زاهدان و مبارزه با گروهکهای تروریستی، اشرار و قاچاقچیان دوره آموزشی دیده و در انتظار اعزام بود. همیشه میگفت؛ به نظر شما من مثل شهدا زندگی کردهام و لیاقت شهادت را دارم؟😭
ظاهرا منطقه مرزی زاهدان همانجاییست که رهبر انقلاب آن را به تنگه اُحُد ایران تعبیر کردند و روحالله شهادت را در تنگه اُحد و در جنگ با اشرار جستجو میکرد و نمیدانست در محله خودش، همانجا که بزرگ شده و شب و روزش را در آن گذرانده بود، اینطور غریبانه، به خاک و خون میغلتد!
هیچکس نمیداند این سیدِخدا چه شهادتی از خدا طلب کرد که جنایتی نماند که در حقش نکردهباشند. شاید روح خدا(روح الله) از درگاه خداوند بزمی ویژه برای شهادت طلب کرده بود.
«لیقتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة و من یقتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما»«مومنان باید در راه خدا با آنان که حیات مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد کنند و هر کسی در جهاد به راه خدا کشته شود فاتح است زود باشد که او را اجری عظیم دهیم./سوره نساء، آیه 73
لعنت بر قاتلین شهدا
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
ادامه 👇👇
☘شهادت و رسیدن به آرزو
ساعت حدوای یک و نیم،۲ بود که بالای سرش رسیدم. دستهایش را مثل صلیب بازکرده بودند، و نیمه برهنه روی آسفالت رها بود. انگار دستها را برای بغل گرفتن شهادت باز کرده بود، صدایش کردم، جوابی نشنیدم اما هنوزشهید نشده بود. آمبولانس رسید.
اینها را یکی از دوستان روح الله عجمیان میگوید.
پیکر خون آلود و نیمه برهنه اش را به آمبولانس منتقل کردیم. شلوار نظامی هنوز پایش بود. راننده گفت که با این شلوارنظامی نمی توانیم مجروح را به جایی برسانیم. اگر اغتشاشگران بفهمند که مجروح نظامی است، سد راهمان میشوند و شاید هم به او آسیب بیشتری برسانند. به هر زحمتی بود شلوارنظامی را بیرون آوردیم و راه افتادیم.
راننده راست میگفت؛ در طول مسیر اغتشاشگران بارها به آمبولانس سنگ زدند، جلویمان را گرفتند و داخل آمبولانس را بررسی کردند تا نکند مجروح، نظامی باشد.
به سمت بیمارستان هشتگرد حرکت کردیم که ترافیک اجازه نداد، به سمت یک بیمارستان دیگرتغییر مسیر دادیم. اما گویا سید برای شهادت بیشتر عجله داشت.
هدیه صلوات یادت نره رفیق شهدایی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆