eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
20.5هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠محرمیّت بعد از طلاق 💬سؤال: مرد و زنی که طلاق گرفته اند، آیا بعد از طلاق، مرد با مادر زن سابق (مطلقه)، محرم است؟ ✅پاسخ: محرمیّت بین آنها بعد از طلاق هم باقی است. 📚 آیت‌الله خامنه‌ای 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼حق صدقه ✍امام سجاد علیه السلام: اما حق صدقه پس بدان که آن ذخیره توست در نزد پروردگار؛ و امانتی از تو نزد خداوند متعال که نیاز به شاهد ندارد؛ پس وقتی متوجه این جهت شدی؛ به آنچه که مخفیانه و بدون اطلاع دیگران نزد خداوند به امانت می‌گذاری بیشتر مطمئن باش تا آنچه را که به طور علنی و آشکار. بنابراین سزاوار برای تو آن است؛ هرچیزی را که به عنوان امانت نزد خداوند می‌گذاری به صورت مخفیانه بگذاری و از اعلان آن و اخبار دیگران خود داری نمائی و فقط بین تو و خدایت باشد؛ و گوش‌ها و چشم‌ها را شاهد امانتت قرار ندهی؛ و تو باید به امانت بدون شاهد و اطلاع دیگران بیشتر مطمئن باشی؛ نه اینکه فکر کنی اگر شاهدی نباشد او امانت تو را به تو بر نمی‌گرداند. هرگز با دادن صدقه برکسی منت نگذار زیرا که صدقه از تو می‌باشد و گرنه خودت را مورد توهین و تحقیر خودت قرار داده‌ای برای آنکه در صورت منت گذاشتن؛ خودت را از آن اراده نکرده‌ای و اگر این کار را برای خودت انجام می‌دادی کس دیگری را مورد منت قرار نمی‌دادی و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال. 📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✅‌ظهور در قلب ✍️مرحوم الهی طباطبایی (برادر علامه طباطبایی) می‌فرماید: امام عصر عجّل‌الله‌ فرجه یک ظهور اجتماعی و یک ظهور فردی دارند. بنا نیست تنها منتظر ظهور حضرت در كل عالم باشیم، باید وجود خود را به گونه‌ای تطهیر كنیم كه امام در قلب و دل ما هم ظهور كنند. اگر امام زمان عجّل‌الله‌فرجه در وجود ما جلوه‌گر شوند، هر غیر حقی را در دلمان می‌سوزانند و از بین می‌برند و دیگر روی هیچ كس و هیچ چیز جز خدای سبحان حساب نمی‌كنیم. هر زمان در زندگی‌مان كاملاً مضطر می‌شویم و از نهاد دل، امام‌مان را صدا می‌كنیم، زمانی است كه حضرت در زندگی ما ظهور كرده، صدای‌مان را می‌شنود و به فریادمان می‌رسد. مولای ما امامی تنها و غریب است، به محض اینكه شیعه‌ای مضطر او را بخواند، به یاریش می‌شتابد. آقای ما امامی كریم، خبیر و لطیف است و به هیچ مغیث و فریاد‌خواهی بی‌توجه نیستند، كافی است تا به اضطرار برسیم و از او یاری بخواهیم، حتما و قطعا مورد توجهش قرار می‌گیریم. 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعاهای مردود.mp3
11.36M
| رفع مشکلات با ابزار دعا، یک مکتب است! که باید در آن آموزش دید، و استفاده از این ابزار را آموخت. بلد نباشیم، دعاها هم خیلی وقتها مستجاب نمی‌شوند! صحیفه سجادیه جامعه : 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد خدا ۲۹.mp3
10.71M
مجموعه ۲۹ | √ قبر به چه معناست؟ در زمان خروج روح از بدن، ما به کجا منتقل می‌شویم؟ این انتقال چگونه صورت می‌گیرد؟ منظور از بهشت و آتش که بر انسان مسلط می‌شوند چیست؟ 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جدیدترین اثر ابوذر روحی با عنوان «فرمانده مهدی» منتشر شد 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیا امام زمان ما را دوست دارند 👤استاد قرائتی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳خدا برای من چکار کرده است تا حالا؟ ✅شما هم این جمله‌ رو زیاد می گویی؟ 🎤استاد 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
💠 حکم جشن طلاق 💬 سوال: حکم برگزاری جشن طلاق چیست؟ ✅ پاسخ: با توجه به اینکه طلاق در شرع اسلام کار بسیار ناپسندی است جشن گرفتن برای آن خلاف شرع است. 🔺 امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: هیچ چیز از آنچه خداوند متعال آن را حلال قرار داده است، نزد او منفورتر و ناپسندتر از طلاق نیست.» 🔶 طلاق امری مذموم از نظر دین اسلام هست وجه دادن به رسوم غلط غربی که زمینه افزایش طلاق و آسیبهای اجتماعی آن را در جامعه افزایش بدهد قطعا از نظر عقل و دین پذیرفته نخواهد بود. چنین جشنهایی برای چنین رفتارهایی ناپسندی آثار مخربی در جامعه خواهد داشت. 📚 پی‌نوشت: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم makarem.ir وسائل الشیعه، ج 16، ص 266 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت‌عاشورا۩میرداماد.mp3
4.97M
🕌 زیارت عاشورا👆👆👆 🎙 با نوای سید مهدی میرداماد برا سلامتی و ظهور امام زمان عج الله نیابت ۱۴معصوم ۱۴ صلوات هدیه کنیم سعی کنیم هرروز زیارت عاشورا بخونیم التماس دعای ویژه برا فرج هدیه به سردار سلیمانی عزیز و یاران باوفایش و شهید عباس کردانی و حاج صالح کردانی پدر شهید 👆👆 وهمه شهدای انقلاب اسلامی ایران و پدر بنده حقیر اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ از خواننده دعا التماس دعا دارم 🤲 دعاگوی شما خوبان هستم و محتاج دعای شماخوبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای مشلول...🤲 دعای بسیار مجرب که اسامی اعظم پروردگار در آن است برای رفع هر نوع گرفتاری تنگدستی بیماری صعب العلاج و پیشامدهای ناگوار و...
422438_682 (1).mp3
3.62M
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دوستان و بزرگوار سلام ✋ دعای مشلول حتماً حتماً باید با طهارت باشی پاک و باوضو باشید وخالصانه بخوانید بعد تموم شدن دعا هر حاجتی دارید از خداوند متعال بخواهید انشاءالله که حاجت روا بشین آمین یا رب العالمين التماس دعای فرج آقا جان اللهم عجل لولیک الفرج ان شاء الله 🦋🙏🦋🤲🦋
معرفی قهرمان پرافتخار 👇👇👇👇
سرلشگر خلبان شهید عباس اکبری🌻 تاریخ ولادت: 1332/7/1 محل ولادت: قم_روستای ابرجس تاریخ شهادت: ‌1367/4/28 نحوه شهادت: هنگام بازگشت از ماموریت مورد اصابت گلوله پدافند هوایی قرار گرفتند ✨13 سال مفقود بودند مزار: قم_ گلزار شهدای علی بن جعفر(ع ) یادشهداکمترازشهادت نیست صلوات یادت نره رفیق شهدایی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه خلبان شهید عباس اکبری 💐🍃 شهید اکبری اول مهر سال 1332 در روستای «ابرجس» قم به دنیا آمد، تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم در زادگاهش گذراند و در سال 1351 به استخدام نیروی هوایی در آمد.  شهید به‌خاطر لیاقت و استعداد فراوانش، برای یادگیری دوره‌های عالی خلبانی به کشور آمریکا اعزام شد و بعد به انگلستان رفت، می‌گفتند از دانشجویان ممتاز در آن زمان بوده است. آمریکایی‌ها بیشترین ارتفاع پروازشان با اف‌چهار، 35 هزار پا بود اما وقتی از شهید اکبری امتحان گرفته بودند، او تا ارتفاع 50 هزار پا پرواز کرده بود، همان موقع ژنرال حیرت‌زده آمریکایی گفته بود: «به ایرانی علم بده، ببین چطور عمل می‌کنه...». با آغاز جنگ تحمیلی ضمن انجام سورتی‌های مختلف پرواز شامل بمباران نیرو‌های زمینی دشمن و پوشش هوایی مناطق غرب و جنوب غرب از جمله خلبانانی محسوب می‌شد که همواره آماده انجام خطرناک‌ترین مأموریت‌ها بودند. 🕊🥀 او سرانجام در 28 تیر سال 1367 پیش از عملیات «مرصاد»، هنگام بازگشت از مأموریت بمباران بخشی از تأسیسات کرکوک، مورد اصابت گلوله‌های پدافند هوایی عراق قرار گرفت و به شهادت رسید. 🕊پیکر این شهید والامقام، پس از 13 سال مفقودی در مرداد سال 1381 در قم تشییع و در گلزار شهدای علی‌بن جعفر(ع) به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی🌷 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷خاطراتی از سرلشگر خلبان شهید عباس اکبری 🌹🍃شهید اکبری هم کار میکرد و هم درس مي‌خواند و هزينه تحصيل خودش را تأمين مي‌كرد. وضع مالي خانواده آنقدر خوب نبود كه عباس را در دبيرستان ثبت‌نام كنند. مادرش آمده بود پيش مدير دبيرستان، اصرار مي‌كرد. آقاي مدير هم مي‌گفت: «نمي‌شه!»... مي‌گفت: «اين پسر تخسه، شيطانه، سرش بوي قورمه‌سبزي مي‌ده». اما اصرار مادر، عباس را پشت نيمكت‌ها و دبيرستان نشاند. هواپيما كه از بالاي سرش رد مي‌شد، ديگه مي‌رفت توي خيالات. دست‌هايش را از هم باز مي‌كرد، چشم‌هايش را مي‌بست و هر كس هم صدايش مي‌زد، حاليش نمي‌شد. علي (برادر بزرگش) تكانش مي‌داد: «عباس! چه خبرته، بلال‌هايت سوختند». بلال مي‌فروخت، تازه قرار بود برود بنايي هم ياد بگيرد. بعدش هم شاگرد يك تعميرگاه ماشين شد. هر جا كار بود، عباس بود. ه خاطر واريس شديد پاهايش، توي معاينه براي ثبت‌نام آموزش نيروي هوايي، رد شده بود. خيلي ناراحت بود. كلي براي آينده‌اش برنامه‌ريزي كرده بود. اجازه نمي‌داد اينطوري به همين سادگي، گرفتگي چند تا رگ، باعث شكست او بشود. رفت پاهايش را عمل كرد تا بال پرواز را به دست بياورد. گر چه در تهران بود، اما در آن زمانه دوست داشت در فضاي قم تنفس كند. توي رختخواب به جاي خودش زير پتو، متكا مي‌گذاشت و يواشكي، شبانه براي مراسم احياي رمضان يا عزاداري‌هاي دهه محرم، خودش را به قم مي‌رساند. مي‌گفت: «نمي‌دونم آدم چقدر عذاب مي‌كشه كه توي پادگان ايران، يه استوار آمريكايي بر يك تيمسار ايراني حكومت كنه. تو نيروي هوايي، از خودمون هيچ اختياري نداريم». از آنها بود كه وقتي كاري از دستش برمي‌آمد، معطل نمي‌كرد، امروز و فردا نمي‌كرد. همتش را داشت كه سريع بلند شود و كار را در نهايت دقت، تحويل بدهد. يك شب آمده بود مرخصي و فردايش بايد برمي‌گشت. بحث سر اين بود كه پشت بام خانه، راه پله ندارد. عباس سريع بلند شد و با يك اندازه‌گيري رفت بازار. دست پر برگشت و تا دم صبح هم راه پله، آماده آماده شده بود. مادرش مي‌گفت: آخه تو خلباني يا بنا؟! براي عباس فرقي نمي‌كرد، تازه اگر يك وقت از مرخصي برمي‌گشت و مي‌ديد يكي از همسايه‌ها بنايي داره، همانجا ساكش را زمين مي‌گذاشت و آستين بالا مي‌زد. نيت‌هاي عباس، عجيب محكم بود. به خاطر لياقت و استعداد فراوانش، براي يادگيري دوره‌هاي عالي خلباني به كشور آمريكا اعزام شد و بعد به انگلستان رفت. مي‌گفتند از دانشجوهاي ممتاز آنجا بوده. آمريكايي‌ها بيشترين ارتفاع پروازشان با اف‌چهار، سي و پنج هزار پا بود اما وقتي از عباس امتحان گرفته بودند، عباس تا ارتفاع پنجاه هزار پا پرواز كرده بود. همان موقع ژنرال حيرت‌زده آمريكايي گفته بود: «به ايراني علم بده، ببين چطور عمل مي‌كنه»... خيلي از كشورها به‌ش پيشنهادهاي كلان كرده بودند ولي عباس، نيت كرده بود برگردد. به سوي آسمان ايران. خودش از خودش توقع داشت. توي كارهاي خير پيش‌قدم بود. خريدن جهيزيه براي فقرا، ساختن ساختمان، همبازي شدن با بچه‌هاي يتيم، خرج بيمارستان و دوا درمان را پرداختن. اگر ماشيني خراب شده بود و كنار جاده ايستاده بود، توقف مي‌كرد و تا ماشين را راه نمي‌انداخت خودش حركت نمي‌كرد. گوشش به اعتراض اطرافيان بدهكار نبود كه مي‌گفتند: آخه كسي از تو توقع نداره!» يك ماشين شورلت از آمريكا با خودش آورده بود. هر كدام از رفقا عروسي داشتند، دو دستي ماشين را تقديم‌شان مي‌كرد. ماشين را بدون قفل، سر كوچه پارك مي‌كرد. مي‌گفت ما كه مال كسي را ندزديده‌ايم، كسي هم مال ما را نمي‌دزدد. اتفاقاً يك بار ماشين را بردند. پانزده ـ بيست روزي از ماشين خبري نبود. عباس هم انگار نه انگار كه بايد به كلانتري خبر بدهد. چند وقت بعد در حالي كه چشمانش برق مي‌زد باخوشحالي آمد خانه و يك نامه دستش بود. نامه از طرف يك تازه داماد بود كه ماشين را موقتاً براي آوردن عروسش از شيراز به قم، برداشته بود و حالا هم برش گردانده بود با مقداري پول براي عرض معذرت. گفت: «ديدي گفتم خود خدا هواشو داره.» در پايگاه هوايي نوژه همدان زندگي مي‌كردند. تقريباً، هر روز مأموريت پرواز داشت. وقتي برمي‌گشت ظرف‌ها را مي‌شست، به بچه‌ها مي‌رسيد. مي‌گفت من هميشه شرمنده زحمات همسرم هستم. دو تا فرزند داشت: آرزو و آرمان. يك بار با بچه‌ها قايم‌باشك‌بازي مي‌كرد. بچه‌ها نتوانستند بابايشان را پيدا كنند. انگار گم شده بود. با كمك مادر و صاحب باغ دنبالش مي‌گشتند كه يكهو صدايش را از بالاي يك درخت نارون صاف و بلند شنيدند. صاحب باغ كلي تعجب كرده بود. همانجا هم از فرصت استفاده كرد و گفت: «عباس آقا! راستش چند ساله كسي نتونسته از اين درخت بالا بره و شاخ و برگ اضافي درخت رو بزنه. زحمتش گردن شما.» ✨ادامه👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا