eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_333285742727922193.mp3
3.8M
🔺 (تند خوانی) قرآن کریم مدت زمان: ۳۰ دقیقه حجم: ۳.۶ مگابایت 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ثواب سی جزء را هدیه کنیم محضرامام زمان عج الله و روح بلند امام و شهدا وعلما شهیدان یحیی و شعبانعلی و سلطانعلی گرایلی و یزدان سراجی وشهید مدافع حرم عباس کردانی وشهیدسجاد باوی و سردار دلها حاج قاسم سلیمانی عزیز و یارانش و تمامی اموات مومنین ومومنات ورفتگان بنده حقیر وشما بزرگواران اللهم عجل لولیک الفرج
💠✨ نکات کلیدی دعای روز دهم ماه مبارک رمضان 🌺✨ التماس دعا ✨🌺 ‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🌴🏴🍀🏴🍀🏴🌴 سه وصیت سلام الله علیها حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟ آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود. 1️⃣ چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی. 2️⃣ عرض کرد : یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد. 3️⃣ اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم ؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد : یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید : ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. منبع : بحارالانوار،ج9،ص14 شجره طوبی، ج ۲،ص ۲۳۵ پند تاریخ، ج ۲،ص ۲۲ برگرفته از کتاب حضرت خدیجه (علیها السلام) مادر امت نوشته: محمد محسن طبسی وفات جانسوز تسلیت باد اللهمَّ عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای در دیار غربت و غم یار احمد ای نازنین یار وفادار محمد حاج محمود کریمی وفات جانسوز تسلیت باد اللهمَّ عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه هدیه ی خاص براتون دارم🍃 ابتدا نیت کنید و از بین عدد ۱ تا 9 یک عدد انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید و هدیه تون رو دریافت کنید🤩 پاکت ۱ پاکت ۲ پاکت ۳ پاکت ۴ پاکت ۵ پاکت ۶ پاکت ۷ پاکت ۸ پاکت ۹ این نامه‌ها برگرفته از توقیعات امام زمان برای شیعیانشون هست✨ انتشار_حداکثری_با‌شما اللهمَّ عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی قهرمان پرافتخار 👇👇👇👇
شهید با کرامت ،سردار حاج یونس زنگی آبادی🌻 تاریخ ولادت: ۱۳۴۰/۱/۱ محل ولادت: کرمان_ روستای زنگی آباد تاریخ شهادت: ۶۵/۱۰/۲۳ محل شهادت: شلمچه_ عملیات کربلای۵ فرمانده تیپ امام حسین ع لشکر ۴۱ ثارالله مزار: گلزار شهدای روستای زنگی آباد یادشهداکمترازشهادت نیست امنیت اتفاقی نیست مدیون قطره قطره خون شهدائیم قدر دان خون شهدا باشیم ادامه دهنده راه شان باشیم صلوات یادت نره رفیق شهدایی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید حاج یونس زنگی آبادی °|🌺🌤🦋|° درست اولین روز از سال 1340 بود که در روستای زنگی آباد کرمان و در خانواده ای مومن و متدین، پدر با کشاورزی و هیزم شکنی زندگی خانواده اش را می گذراند، فرزند پسری به دنیا آمد که چون تولدش مصادف شده بود با عید قربان او را حاجی صدا کردند و چون نام پدربزرگش یونس بود، نامش شد حاج یونس.   کسب حلال ملاحسین و دامان پاک قمربانو و تقیدشان به رعایت آداب شرعی زمینه بسیار مناسبی برای رشد و پرورش یونس فراهم آورد. با اینکه کودکی بیش نبود اما با پدر و برادری که دو سال و نیم بعد از خودش به دنیا آمد، راهی مسجد می شدند و نمازشان را به جماعت می خواندند و انگار ملاحسین دست کودکانش را گرفته بود و قدم به قدم آنها را با الفبای دینداری و درست زیست کردن آشنا می کرد.    هفت ساله که شد خود را برای رفتن به کلاس اول در دبستانی که در روستا بود آماده کرد، سپس یعنی چند سالی بعد که این دوره از تحصیل را به پایان رساند، برای گذراندن مرحله بعدی وارد مدرسه راهنمایی فواد زنگی آباد شد.   ایام در حال گذران بود و یونس و مرتضی روز به روز بزرگتر می شدند که گرد یتیمی بر چهره شان نشست و با اینکه یونس هنوز نوجوانی 12 ساله بود، سرپرستی مادر و مرتضی را پذیرفت و برای گذران زندگی شان مشغول کار شد اما از درسش هم غافل نشد و همه سختی ها را به جان خرید تا از پس هر دو کار بر آید.   او بعد از گذراندن دوران راهنمایی برای ورود به دبیرستان باید به کرمان می رفت و مدرسه سعادت محل بعدی ای بود که یونس در آنجا ادامه تحصیل داد و موفق شد در سال تحصیلی 55-56 دیپلم خود را بگیرد.   هنوز مدتی از دیپلمه شدن یونس نگذشته بود که از طریق نوارهای سخنرانی امام با افکار و اندیشه های ایشان آشنا شد و کعبه آمال خود را در میان این سخنان پیدا کرد، سخنانی که او را علیه طاغوت می شوراند و ظلم و جور پهلوی را برملا می کرد و همین شد تا او خودش اعلامیه ها و نوارهای امام را در میان مردم پخش کند و به شعارنویسی بر روی دیوارهای روستا بپردازد.   روزها گذشت و اعتصابات و راهپیمایی های مردم در سراسر کشور به بار نشست و با بازگشت امام در دوازدهم بهمن ماه سال 57، انقلاب مردمی ایران در بیست و دوم بهمن ماه با یاری خدا و رهبری امام پیروز شد.   از آنجایی که حاج یونس به خاطر سرپرستی مادر از خدمت سربازی معاف شده بود و در هیچ دوره نظامی شرکت نکرده بود، بسیار مشتاق بود تا فنون نظامی را آموزش ببیند و غائله کردستان بهانه ای شد تا او به پادگان قدس کرمان رفته و با یادگیری فنون نظامی برای پایان دادن به این غائله به مرزهای غربی کشور در کردستان برود.   پانزده تن از دوستان یونس به شهادت رسیده بودند و با پایان گرفتن رزم در کردستان او به کرمان بازگشت و در تشییع دوستان شهیدش شرکت کرد.   هنوز زمانی از این قضیه نگذشته بود، که همسایه جنوبی هوس حمله به خاک ایران را کرد و یونس نیز مانند بسیاری دیگر از جوانان احساس مسئولیت کردند تا از میهنشان دفاع کنند و همین مساله زمینه عضویت حاجی را در سپاه فراهم آورد و او در پادگان قدس کرمان به تربیت نظامی نیروها پرداخت و هر چند عملیات های بسیاری مانند بدر، فتح المبین، رمضان، خیبر، والفجر مقدماتی، والفجر1 ، والفجر3، والفجر4، والفجر8، کربلای 1، کربلای 4، کربلای 5 شاهد حضورش بودند اما حاجی در بیشتر عملیات ها باید می ماند و به امر آموزش نیروها می پرداخت و همین قضیه روحش را می آزرد از اینکه نمی توانست در کنار دیگر نیروها در خط مقدم جنگ حضور پیدا کند تا اینکه بالاخره در عملیات فتح المبین به عنوان جانشین فرمانده گردان ایفای نقش کرد و همان جا آموزش نظامی نیروها را در خط مقدم را پایه گذاری کرد تا اینکه در عملیات والفجر 3 از ناحیه پشت به شدت آسیب دید و با اینکه وضعیت مناسبی نداشت اما حاضر نشد که برای عملیات والفجر 4 در پشت جبهه بماند و ثمره این عملیات هم گلوله ای بود که بر ریه اش نشست.   سال 61 بود که حاج یونس تصمیم به ازدواج گرفت و با دختر خاله اش بانو طاهره زنگی آبادی ازدواج کرد و ثمره ازدواجشان شد مصطفی و فاطمه عملیات پشت عملیات انجام می گرفت و این بار حاج یونس با حضور در عملیات خیبر از ناحیه دست و پا مجروح شد.   سال 64 بود که حاج یونس که روز تولدش مصادف با عید قربان بود و سال ها بود که او را به نام حاج یونس صدا می کردند برای زیارت خانه خدا به مکه مکرمه مشرف شد.    یونس که با مال حلال بزرگ شده بود، با همه سختی های زندگی کنار می آمد اما حاضر نبود ذره ای حرام به زندگی اش وارد شود و اعتقاد داشت که هیچ وقت نباید دستش را برای کمک جلوی دیگران دراز کند و سعی کرد با همین روش فرزندانش را نیز تربیت کند.   ✨ادامه👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تدبیر، شجاعت و جسارت او در عملیات‌های مختلف جنگ ایران و عراق باعث شده بود تا حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله او را به فرماندهی تیپ امام حسین انتخاب کند.  اما بیست و سومین روز از دی ماه سال 65 بود و چند روزی از شروع عملیات کربلای پنج در شلمچه می گذشت که حاج یونس از ناحیه گردن و دست و پا به شدت آسیب دید و او را به همراه چند تن دیگر از بچه ها سوار بر وانتی کردند تا به عقب منتقل کنند که در میانه راه ماشینشان به وسیله هواپیماهای بعثی بمباران شد و سر و دست یونس از پیکرش جدا شد و به جمع دوستان شهیدش پیوست. پیکر مطهر این سردار رشید را در زادگاهش به خاک سپردند.   🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷وصیت نامه شهید والامقام حاج یونس زنگی آبادی🔷 بسم الله الرحمن الرحیم   🌷علی(ع): بالاترین مرگها شهادت است. إنَّ الله یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفَّاً کَأنَّهُم بُنیانٌ مَرصوص. (قرآن کریم [سوره صف آیه 4]) (همانا خدا دوست می دارد کسانی را که در راه او صف زده، گویا ایشانند بنیانی ساخته شده)   🌷با سلام بر امام زمان(عج)، رهبر انقلاب، رزمندگان، شهداء و شما ملت شهید پرور؛ هر بار که عملیاتی می شود چندین نفر از یاران امام از جمع رزمندگان به سوی معشوق رهسپار میشوند و دعایشان که اول پیروزی بر دشمن و بعد شهادت است مستجاب می شود. دعای ما نیز این است و حال نمیدانم که در این عملیاتهای آخرین آیا خداوند رحمان دعای این عبد منان و ذلیل را مستجاب می کند یا نه.   🌷بلی این راهی است رفتنی و همگی باید از این گذرگاه و این کاروان که دنیاست عبور کنند، با توشه هایی که خودشان برداشته اند و کِشتی که روی این مزرعه انجام داده اند، باید رفت و هیچ تردیدی در آن نیست. حالا که باید برویم چه بهتر از اینکه در راهی خوب قدم بگذاریم و در آن برویم، ما که در این راه قدم گذاشته ایم امیدوارم که خداوند ما را ثابت قدم بدارد و به برکت خون شهداء ما را نیز ببخشد. من از خدا می خواهم که مرگ مرا شهادت و در راهش از من قبول بفرماید و ما را در جوار رحمتش با شهدای مخلص همراه بفرماید. 🌷 این مسیر، مورد تأیید انبیاء و اولیاء خدا بوده و امیدوارم که بتوانم خودم را در این مسیر حفظ کنم و نلغزم و از خدا میخواهم مرا ثابت قدم بمیراند. مسئله ای که هست این است که این بدن برای روح انسان قفس است و روح ملکوتی انسان در آن زندانیست و این بدن است و دست ماست که چگونه آنرا بکار ببریم، آیا او را در راه صاحبش تعلیم دهیم و یا دشمنش که هوای نفس و شیطان است و بعد از تعلیم با مرگ است که قفل این قفس شکسته شده و روح انسان پرواز می کند، به سوی رب و حال مانده است برداشت بذری که در این دنیا کاشته ایم، خوب کاشته ایم که موقع برداشت خوب برداشت کنیم و یا بد کاشته ایم که مطابقش برداشت کنیم.   🌷میخواستم سخنی هم با ملت داشته باشم اما می بینم که فهم ملت بالاتر از سخنان من است و بالاتر از صحبتهایی که من می کنم ولی بخاطر یادآوری چند کلمه ای میگویم همانطور که دیگر شهدای عزیز ما در وصیت نامه های خود ذکر کرده اند و همانگونه که شما به آن عمل می کنید این است که مواظب منافقین داخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدای ما را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده اید از این به بعد نیز پا در رکاب باشید.   🌷عرضی هم با خانواده دارم و این است که خوشحال باشید، توانستید هدیه ای یا بهتر است بگویم امانتی که خدا بدست شما داده است، به نحو احسن تربیت کرده و به راه خدا رهسپار کنید و امانت او را پس دهید. اگر می خواهید فغان و زاری کنید در فقدان من، من حرفی ندارم اما شما کمی فکر کنید آیا خون ما از خون امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)،72 تن از یاران عاشورا و یاران حسین(ع) رنگین تر است؟ از آنها بگذریم چون به پای آنها نمی رسیم آیا خون ما از شهدای عملیاتهای قبل رنگین تر است؟ چگونه آنان در راه حق فدا شدند ما هم مثل آنها و از آنها کمتر، 🌷از این که بگذریم آیا شما از زینب(س) بالاترید آیا از فاطمه زهرا(س) بالاترید آیا از مادران و پدران دیگر شهدای ما بالاترید، چطور آنها در فقدان عزیزانشان صبر می کنند و شکوه و شکایت را برای آخرت می گذارند؟ در آنجا به شکایت قوم ظالم برخیزید شما نیز دل خود را پهلوی دل آنها بگذارید و خود را مانند آنها کنید اجر و ثوابش بیشتر از ناله و گریه و زاری کردن است. از شما می خواهم مرا عفو کنید زیرا نتوانستم آنطور که شما می خواستید باشم امیدوارم که مرا ببخشید. 🌷از شما میخواهم امام امت را تنها نگذارید و از خدا میخواهم که امام امت را تا ظهور حضرت حجت(عج) حفظ کند. رزمندگان اسلام را پیروز فرماید، ظهور امام زمان(عج) را نزدیک فرماید و اسلام را در سراسر جهان با نابودی کفر رایج بگرداند. آمین یا رب العالمین.   در قاموس شهادت واژه ای بنام وحشت نیست. از همگی می خواهم که اگر بدی از ما دیدید عفو نمائید.   💐🕊 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆