#سیره_شهدا
حاضر نشده پدر و مادرشو بیدار کنه...
🌼برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نصف شب بود.
🌹با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه شان پیاده کردیم. هنوز پایش مجروح بود.
🍃فردا رفتیم بهش سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم مادرش جلو آمد و بی مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو! دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خونه، تو برف نشسته ولی حاضر نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو پشت در دیده...
#شهید_علی_اصغر_ارسنجانی🌷
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
•┈••••✾🌷••✾•••┈•
@abbass_kardani🌺🌱🌺
•┈••••✾🌷••✾•••┈•
#شهیدانھ🪴
مےگفت :
تو سوريه وقت خواب ندارم
وقتى هم مى خواهم بخوابم
از شدت خستگى نمى توانم بخوابم،انگار يک لشكر مورچه دارند از پاهايم بالا مى آيند!
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج