کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#قهوه مادرم موقع #خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که این دختر #صبح که از خواب بلند میشه باید ی
❣عاشقانه هاے همسران شهدا
💠روسری قرمــ❤️ــز
💟هنوز ازدواج نکرده بودیم❌ تو یکی از سفراش🚕 همراش بودم تو ماشین یه هدیه🎁 بهم داد. #اولین هدیه ش به من بود؛ خیلی خوشحال شدم همونجا بازش کردم، #روسری بود.
💟یه روسری #قرمز با گلای درشت، جا خورده بودم. با لبخند و شیرین گفت☺️: "بچهها دوست دارن #باروسری ببیننت" میدونستم که بهش ایراد میگیرن که چرا خانومی رو که #بی_حجابه با خودت میاری⁉️
💟خیلی سعی میکرد منو به #بچهها نزدیک کنه. میگفت: "ایشون خیلی خوبن❤️ اینطور که شما فکر میکنید نیست❌ به خاطر شما میان اینجا و میخوان از شما یاد بگیرن...
#انشاءالله خودمون یادش میدیم👌
💟نگفت این #حجابش درست نیست🚫
#نگفت مثه ما نیست؛ نگفت فامیلش چنین و چنان هستن! این رفتارش خیلی روم اثر گذاشت☺️ اون #منو مثه یه بچه ی کوچیک قدم به قدم جلو برد و به #اسلام آورد.
#نُه_ماه زیبا😍 با هم داشتیم
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران🌷
🌹🍃🌹🍃
🌷💐🌺🌼🌺💐🌷
#شهداء_و_حجاب
#تقوای_شهید_13_ساله
#شهید_مجید_آینه_بند
در سن سیزده سالگی به #شهادت رسید.
وی در این سن کم ، علاوه بر هوش سرشار و فعالیت های علمی ، رعایت اخلاق و آداب اسلامی را نیز می نمود.
هرچند هنوز دستورات دینی بر او #واجب_نشده بود ولی هیچگاه به #نامحرم نگاه نمی کرد و زمان روبرو شدن با نامحرم سرش را پائین می انداخت .
هر گاه به جایی وارد می شد و می دانست که #نامحرم حضور دارد و یا زمانی که به منزل می آمد ، چون احتمال می داد که #نامحرمی آمده باشد، بلند می گفت :« یا الله ».
مادر #شهید_مجید_آینه_بند می گوید :
روزی به منزل آمد و زن عمویش مهمان ما بود و در اتاق بدون #حجاب نشسته بود.
#مجید پشت در ایستاد و چند بار گفت : « یا الله » ، ولی زن عمو #حجابش را برسر نکرد.
بلند گفت :« به زن عمو بگویید می خواهم بیایم داخل ، روسریش را بپوشد. »
زن عمو گفت : « بیا داخل ، تو مثل پسرم میمانی ، در ضمن هنوز که به تو چیزی #واجب_نشده است!.. »
ولی بازهم تکرار کرد ...
زن عمو، مجبور شد #حجاب بپوشد تا #مجید به اتاق وارد شود....
روحش شادیادش گرامی باذکر صلوات