eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
23.7هزار ویدیو
125 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
💞🌸 🌸💞 🍃💠 سید احسان به برای مبارزه با داعش و گروههای تکفیری به ، و اعزام شده بود و در بار آخر که به شهادت رسید 13 روزبودکه در سوریه بود. 🍃💠سید احسان در مسیر و کمک به مردم آن روستا به رسید، 🍃💠 زمانی که میخواستند به مردم روستا برسانند نیروهای تکفیری داعش متوجه شدند و با آنها را هدف قرار دادند و ابتدا سید با بیسیم اعلام کرد که « » یعنی تعدادی از افراد شهید شدند اما بعد صدای بی سیم قطع میشود و همرزم عراقیش اعلام میکند که سید شده است. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @abbass_kardani
. بغض کرده بود. از بس گفته بودند: است، زخمی بشود آه و ناله میکند و را لو میدهد! شایدهم حق داشتند. نه با کسی داشت، نه عراقی‌ها. اگر عملیات لو میرفت، (که فقط یک چاقو داشتند) قتل عام میشدند . که بغضش را دید و اشتیاقش را، موافقت کرد. . . بغض کرده بود.😢 توی گل و لای کنار اروند، در ساحل دراز کشیده بود. . جفت پاهایش زودتر از خودش رفته بودند.😔 یا کوسه برده بود یا ...!😪 . دهانش را هم پر گِل کرده بود تا عملیات را لو ندهد...😭 . بچه بود بچه‌ای بزرگ...😔 . 🌺هدیه به روح تمام شهدا 🌺 . . 😔 @abbass_kardani
💠راه شهید ، کلام شهید ♨️ترس از خدا👇 ⚜عراق منطقه رو زیر آتیش شدید💥 گرفته بود ؛ صدای سوت چند تا خمپاره نظرمون رو جلب کرد میثمی رو هول دادیم توی یه سنگر ، کوچیک بود و در حالت عادی بیشتر از دو نفر👥 جا نمی شد. ⚜اما پنج نفر از بچه ها با شنیدن سوت پریده بودن تو سنگر.حاج آقا میثمی بهم گفت : می دونی چرا توی سنگر به این جا شدیم⁉️ ⚜گفتم : چرا .. ؟ گفت : به خاطر ! اگر انسان هم از بترسه دنیــ🌍ـا براش کوچیک میشه !!! 🌺 امام حسین علیه السلام: لا یَأمَنُ یَومَ القِیامَةِ إِلا مَن خافَ اللهَ فی الدُّنیا ؛ 🌸هیچ کس روز قیامت در امان نیست🚫 مگر آن که در دنیا باشد. 👈کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
✍یه لات بود تو مشهد. داشت می‌رفت دعوا شهید چمران دیدش، دستش‌رو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم .👀 🍁به برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران. 🍁رضا شروع میڪنه به دادن به شهید چمران،😐 وقتی دید ڪه شهید چمران به فحش هاش توجه نمی‌کنه. یه دفعه داد زد ڪچل با توأم!😳 🍁شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت😊: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید. 🍁رضا ڪه تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! ڪشیده ای، چیزی!😞 شهید چمران: چرا؟ 🤔رضا: من یه عمر به هرڪی ڪردم، بهم بدی ڪرده. تاحالا نشده بود به ڪسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!☹️ 🍁شهید چمران: اشتباه فڪر می‌ڪنی! یڪی اون بالاست، هرچی بهش بدی می‌ڪنم، نه تنها بدی نمی‌ڪنه، بلڪه با خوبی بهم جواب میده. هی بهم میده. گفتم بذار یه بار یڪی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. .😉😊 🍁رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار می‌کرد. اذان شد، رضا عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود،😳 وسط نماز، صدای سوت اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!🕊😔 @abbass_kardani
🌹شهید دڪتر مصطفے چمران🌹 ✅ ♨️ لطفا با دقت تا انتها بخوانید (!) یه لات بود تو مشهد هم سگ خرید و فروش مےڪرد ، هم دعواهاش حسابـے سگے بود !! یہ روز داشت مےرفت سمت ڪوهسنگے براے دعوا (!) و غذا خوردن ڪہ دید یہ ماشین با آرم ”ستاد جنگهاے نامنظم“ داره تعقیبش مےڪنہ . شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت : ”فڪر ڪردے خیلے مَردے ؟!“ رضا گفت : برو ... بچہ ها ڪہ اینجور میگن ...!!! چمران بهش گفت : اگہ مردے بیا بریم جبهہ !! بہ غیرتش بر خورد ، راضے شد و راه افتاد سمت جبهه ...! 👈 مدتے بعد .... شهید چمران تو اتاق نشستہ بود ڪہ یہ دفعہ دید داره صداے دعوا میاد ..! چند لحظہ بعد با دستبند ، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن : ”این ڪیہ آوردے جبهہ ؟!“ رضا شروع ڪرد بہ دادن اما چمران مشغول نوشتن بود ! وقتے دید چمران توجہ نمےڪنہ ، یہ دفعہ سرش داد زد : ”آهاے کچل با تو ام ...! “ یڪدفعہ شهید با سرش رو بالا آورد و گفت : ”بلہ عزیزم ! چے شده ؟ چیہ آقا رضا ؟ چہ اتفاقے افتاده ؟“ رضا گفت : داشتم مےرفتم بیرون ڪہ سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد !!!! چمران : ”آقا رضا چے میڪشے؟!! برید براش بخرید و بیارید ....!“ 👈چمران و آقا رضا تنها تو سنگر ... رضا به چمران گفت : میشہ یہ دو تا فحش بهم بدے ؟! کِشیده اے ، چیزے؟!! شهید چمران : چرا ؟! رضا : من یہ عمر بہ هر ڪے بدے ڪردم ، بهم بدے ڪرده ....! تا حالا نشده بود بہ ڪسے فحش بدم و اینطورے برخورد ڪنہ .... شهید چمران : اشتباه فڪر مےڪنے ...! یڪے اون بالاست ڪہ هر چے بهش بدے مےڪنم ، نہ تنها نمےڪنہ ، بلڪہ با بهم جواب میده ! هِے آبرو بهم میده ..... تو هم یڪیو داشتے ڪہ هِے بهش بدے مےڪردے ولے اون بهت خوبـے مےکرده..! منم با خودم گفتم بذار یه بار یڪے بهم فحش بده و منم بهش بگم بلہ عزیزم ...! تا یڪمے منم مثل اون (خدا) بشم …! 👈 رضا جا خورد !.... ..... رفت و تو سنگر نشست . آدمے ڪہ مغرور بود و زیر بار ڪسے نمےرفت ، زار زار مےڪرد ! تو گریہ هاش مےگفت : یعنے یڪے بوده ڪہ هر چے بدے ڪردم بهم ڪرده ؟؟؟؟ ✅ اذان شد ... رضا عمرش بود . رفت وضو گرفت . ..... سر نماز ، موقع قنوت صداے گریش بلند شد !!!! وسط نماز ، صدای سوت اومد . پشت سر صداے خمپاره هم صداے زمین افتادن اومد ..... رضا رو خدا واسہ خودش جدا کرد ......! (فقط چند لحظہ بعد از ڪردنش) 😭 یه توبہ و نماز واقعے ... @abbass_kardani