eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
چهار ساله بود که مریضی سختی گرفت ! ، پزشکان جوابش کردند گفتند ، این بچه زنده نمی ماند! پدرش او را نذر آقا ، اباالفضل (ع) کرد ، به نیت آقا به فقرا غذا می داد تا اینکه به طرز معجزه آسایی شفا یافت ! هر چه بزرگتر می شد ارادت قلبی اش به قمر بنی هاشم بیشتر می شد. تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت! ، در جبهه آنقدر شجاعت از خود نشان داد که مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشگر امام حسین (ع) شد. شانزده سال بیشتر نداشت ، آخرین باری که به جبهه می رفت گفت ، راه کربلا که باز شد برمی گردم ! ، شانزده سال بعد پیکرش بازگشت ، درست همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت !!! آمده بود به خواب مسئول تفحص ، گفته بود ، زمانش رسیده که من برگردم !!! و محل حضور پیکرش را گفته بود !! روزی که تشییع شد روز تاسوعا بود ، روز اباالفضل(ع) در پایان آخرین نامه اش برای من و شما نوشته بود ، به امید دیدار در کربلا ، برادر شما علیرضا.... 📕 مسافر کربلا 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @abbass_kardani
#زندگینامه_شهدا آقـا حمیـد قصه ی مـا ، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد !! لات هـای محله کلی ازش حساب می بردنـد ! خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش.!! یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت ، بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ! خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ! همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ! تا اینکه برادرش شهید شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ... !! روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون ، بهش می گه ، حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه ، حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این سابقه ، راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ! سید حمید مـا مدتی بعد بر میگرده رفسنجـان ، اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !! می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !! ، شما ها هم بیائیـد!! می گه ، بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم ناموسمـون در خطـره !! اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ! بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه توی جبهه کسی اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت ، اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ 🌺🌺@abbass_kardani🌺🌺
عاشق بود ، عاشقی دلسوخته ! چهره ای ملکوتی داشت ، مظهر تمام خوبی ها . تمام وجودش با محبت حضرت زهرا (س) و امام زمان (عج) عجین شده بود . مداحی بود با صدای بسیار زیبا و دلنشین ، که هنوز هم نوای ملکوتی او دلها را آسمانی می کند . در لشکر امام حسین (ع) ، گردانی بود به نام یا زهرا (س) ، که فرماندهی اش را او به عهده داشت ، محمد بر دلهای بسیجیان فرماندهی می کرد ، رزمندگان عاشقش بودند ، در سخت ترین ماموریت ها و عملیات ها ، حاضر می شد و با توسل به حضرت زهرا (س) ، این مراحل را به آسانی پشت سر می گذاشت . نوروز ۶۶ در سفر به مشهد ، برات شهادتش را گرفت ، حتی مکان و زمان شهادتش را می دانست ، محل مزار خود را هم مشخص کرد ، و گفت روی قبرم فقط بنویسید یا زهرا (س) . در کربلای ۱۰ حماسه ای بزرگ خلق کرد و در پنجم اردیبهشت ماه ، یک گلوله خمپاره ، سفر او را آسمانی کرد . در لحظه شهادت ، لبخند زیبایی بر لبانش بود .... 📕 پنجاه سال عبادت ، ص54 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺 @abbass_kardani 🌺🌺🌺
عاشق بود ، عاشقی دلسوخته ! چهره ای ملکوتی داشت ، مظهر تمام خوبی ها . تمام وجودش با محبت حضرت زهرا (س) و امام زمان (عج) عجین شده بود . مداحی بود با صدای بسیار زیبا و دلنشین ، که هنوز هم نوای ملکوتی او دلها را آسمانی می کند . در لشکر امام حسین (ع) ، گردانی بود به نام یا زهرا (س) ، که فرماندهی اش را او به عهده داشت ، محمد بر دلهای بسیجیان فرماندهی می کرد ، رزمندگان عاشقش بودند ، در سخت ترین ماموریت ها و عملیات ها ، حاضر می شد و با توسل به حضرت زهرا (س) ، این مراحل را به آسانی پشت سر می گذاشت . نوروز ۶۶ در سفر به مشهد ، برات شهادتش را گرفت ، حتی مکان و زمان شهادتش را می دانست ، محل مزار خود را هم مشخص کرد ، و گفت روی قبرم فقط بنویسید یا زهرا (س) . در کربلای ۱۰ حماسه ای بزرگ خلق کرد و در پنجم اردیبهشت ماه ، یک گلوله خمپاره ، سفر او را آسمانی کرد . در لحظه شهادت ، لبخند زیبایی بر لبانش بود .... 📕 پنجاه سال عبادت ، ص54 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺 @abbass_kardani 🌺🌺🌺
عاشق بود ، عاشقی دلسوخته ! چهره ای ملکوتی داشت ، مظهر تمام خوبی ها . تمام وجودش با محبت حضرت زهرا (س) و امام زمان (عج) عجین شده بود . مداحی بود با صدای بسیار زیبا و دلنشین ، که هنوز هم نوای ملکوتی او دلها را آسمانی می کند . در لشکر امام حسین (ع) ، گردانی بود به نام یا زهرا (س) ، که فرماندهی اش را او به عهده داشت ، محمد بر دلهای بسیجیان فرماندهی می کرد ، رزمندگان عاشقش بودند ، در سخت ترین ماموریت ها و عملیات ها ، حاضر می شد و با توسل به حضرت زهرا (س) ، این مراحل را به آسانی پشت سر می گذاشت . نوروز ۶۶ در سفر به مشهد ، برات شهادتش را گرفت ، حتی مکان و زمان شهادتش را می دانست ، محل مزار خود را هم مشخص کرد ، و گفت روی قبرم فقط بنویسید یا زهرا (س) . در کربلای ۱۰ حماسه ای بزرگ خلق کرد و در پنجم اردیبهشت ماه ، یک گلوله خمپاره ، سفر او را آسمانی کرد . در لحظه شهادت ، لبخند زیبایی بر لبانش بود .... 📕 پنجاه سال عبادت ، ص54 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺 @abbass_kardani 🌺🌺🌺
یکم فروردین 1349 ، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش جبار ، آشپز بود ، تا اول راهنمایی درس خواند بعد به سرکار رفت . کارمند داروخانه و تعمیرکار خودرو بود . به سربازی رفت و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت . چهارم دی ماه سال 1365 ، با سمت تخریب چی و آر پی جی زن ، در تنگه چزابه بر اثر مصدومیت شیمیایی و اصابت ترکش به صورت ، شهیـد شد. مزار وی در بهشت زهرای تهران میباشد.... 📕 ستارگان خاکی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅یاد شهدا کمتر از شهادت نیست ‌🌺🌺 🌹🌹🌹 @abbass_kardani 🌹🌹🌹
یکم فروردین 1349 ، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش جبار ، آشپز بود ، تا اول راهنمایی درس خواند بعد به سرکار رفت . کارمند داروخانه و تعمیرکار خودرو بود . به سربازی رفت و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت . چهارم دی ماه سال 1365 ، با سمت تخریب چی و آر پی جی زن ، در تنگه چزابه بر اثر مصدومیت شیمیایی و اصابت ترکش به صورت ، شهیـد شد. مزار وی در بهشت زهرای تهران میباشد.... 📕 ستارگان خاکی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 💥یادشهداکمترازشهادت نیست 💥 💥💥💥 @abbass_kardani 💥💥💥
✍ماه محرم بود که مادرش او را حمل داشت و گریه و اشک برای امام حسین(ع) از دیدگانش جاری بود. همواره وضو داشت و در ایام تولد فرزند که مصادف بود با ماه مبارک رمضان ، روزه ‌دار بود. والدین در تربیت کودک حساس بودند و او را با خود به محافل مذهبی می‌بردند. این گونه بود که در نوجوانی علاقه به احکام دین داشت و غالباً روزه بود و شب ‌ها بستر نرم و راحت را ترک کرده و سر بر آستان ربوبی معبود می‌سایید. ۱۵سالش نشده بود که والدین را راضی نمود تا به جبهه برود و این گونه بود که ۶ سال در جنگ شرکت داشت و در این مدت به حد ۶۰ سال بزرگ‌ تر و جا افتاده ‌تر شده بود. کارش در آنجا اطلاعات ، عملیات و شناسایی دشمن بود که از جمله مأموریت ‌های دشوار به حساب می‌آمد. او همچنین بارها زخمی و مجروح شد. تا این که در ۲۱ رمضان سال۶۷ در ۲۱ سالگی به شهادت رسید . مادرش که او را از جان بیشتر دوست می‌داشت برای دلبندش سفره دامادی چید ! با دستان خویش پاره تنش را غسل داد و خود در محل دفن خوابید و سپس پیکر مطهر را در قبر گذاشت و سه شبانه ‌روز مزار او را ترک نکرد. بعدها برگه ‌ای از او یافت که سفارش کرده بود تا ۳ روز بر مزارش حاضر باشند و از قضا مادر چنین کرده بود ! سیدعلی ، عارفی وارسته بود ، با یک لیوان آب ، وضو می‌گرفت. در شب عملیات به خودش بسیار توجه می‌کرد ، سربند و کمربند سبزش را می ‌بست و خودش را معطر می ‌ساخت ، او همواره در انتظار شهادت بود... 🦋🦋یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 🦋🦋 🦋🍀🦋🍀🦋🍀🦋🍀 @abbass_kardani 🦋🍀🦋🍀🦋🍀🦋🍀