eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
جبهه6⃣ شهید_حسین_کاظم_بابایی 🌷☘🌷☘ 🌷 قرار هر روزه مان بود بعد از صبحانه یکی باید حدیث یا نکته اخلاقی می گفت. مقر شهید صادقی بودیم گردان امام سجاد قبل از عملیات بود و طبق قرار هر روز نشسته بودیم دور هم نوبت رسید به شیخ حسین ، بچه های گردان به این اسم میشناختنش 🌷 حدیث معروف حضرت علی علیه السلام رو خوند ( اشجع الناس من غلب هواه : شجاع ترین مردم کسی است که بر هوای نفسش غلبه کند.) سر و صدای بچه ها بلند شد که : شیخ حدیث دیگه ای بلد نیستی!؟ هر بار نوبتش می شد همین حدیث رو می خوند😁 گفت : نه من فقط همین یکی رو بلدم اینم غنیمته.😉😊 اگه بهش عمل کنیم گیر و گره کارمون باز میشه. 👌 🌷 یکی از بچه ها گفت :( هرکی بلده نوحه بخونه.) این بار هم شیخ حسین داوطلب شد. 🌷 آروم شروع کرد و دم گرفت ( حسین جانم ، حسین جانم )❤️ اول چند بار این رو تکرار کرد بعد با همون لحن نوحه گفت : (اشجع الناس من غلب هواه ، اشجع الناس من غلب هواه... ) 😂😑 🌷 دست های بچه ها به سینه مانده بود مات و منگ نگاهش می کردند.😳😄 همه باهم زدند زیر خنده 😂 در قرار روزهای بعد جای شیخ حسین و حدیث مولایش خالی بود.😔 توی همان عملیات شهید شد.🌹🕊🌹 😁 🍃🌹🍃🌹 @abbass_kardani
جبهه2⃣2⃣ 😜مـیرم حــلیـم بـخـرم😜 🔹آن قدر كوچك بودم كه حتى كسى به حرفم نمى خندید. هر چى به بابا ، نه نه ام مى گفتم مى خواهم به جبهه بروم محل آدم بهم نمى گذاشتند. حتى توی بسیج روستا هم وقتى گفتم قصد رفتن به جبهه را دارم همه به ریش نداشتنم هرهر خندیدند. 🔸مثل سریش چسبیدم به پدرم كه الا و بالله باید بروم جبهه. آخر سر كفرى شد و فریاد زد : «به بچه كه رو بدهى سوارت می شود». آخر تو نیم وجبى مى خواهى بروى جبهه چه گلى به سرت بگیرى. 🌷☘🌷☘ 🔹دست آخر كه دید من مثل كنه به اوچسبیده ام رو كرد به طویله مان و فریاد زد : «آهاى نورعلى ، ییا این را ببر صحرا و تا مى خورد کتكش بزن و بعد آن قدر ازش كار بكش تا جانش درییاید!» 🔸قربان خدا بروم كه یك برادر غول پیكر بهم داده بود كه فقط جان مى داد براى کتك زدن. یك بار الاغ مانرا چنان زد كه بدبخت سه روز صدایش گرفت! 🔹نورعلى حاضر به یراق ، دوید طرفم و مرا بست به پالان الاغ و رفتیم صحرا. آن قدر محكم زد كه مثل نرم تنان مجبور شدم مدتى روى زمین بخزم و حركت كنم. 🌷☘🌷☘ 🔸به خاطر این كه تو ده ، مدرسه راهنمایی نبود ، بابام من و برادركوچكم را كه كلاس اول راهنمایى بود ، آورد شهر و یك اتاق در خانه فامیل اجاره كرد و برگشت. 🔹چند مدتى درس خواندم و دوباره به فكر رفتن به جبهه افتادم. 🔸رفتم ستاد اعزام و آن قدر فیلم بازى كردم و سِر تق بازى در آوردم تا این كه مسئول اعزام جان به لب شد و اسمم را نوشت. 🔹روزى كه قرار بود اعزام شویم ، صبح زود به برادر كوچکم گفتم : «من میروم حلیم بخرم و زودى بر می گردم». قابلمه را برداشتم و دم در خانه قابلمه را زمین گذاشتم و یاعلى مدد. رفتم كه رفتم. درست سه ماه بعد ، از جبهه برگشتم. 🌷☘🌷☘ 🔸درحالى كه این مدت از ترس حتى یك نامه براى خانواده نفرستاده بودم. سر راه از حلیم فروشى یك كاسه حلیم خریدم و رفتم طرف خانه. 🔹در زدم ، برادركوچكم در را باز كرد و وقتى حلیم دید با طعنه گفت : «چه زود حلیم خریدى و برگشتى!» خنده ام گرفت. 🔸داداشم سر برگرداند و فریاد زد : «نورعلى بیا كه احمد آمده !» با شنیدن اسم نورعلى چنان فراركردم كه كفشم دم درخانه جاماند! منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک.📚 😁 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
🌷 💠پسر فداکار😂 🔸موقع بود كه یكى از بچه ها سراسیمه آمد تو و رو به دیگران گفت: «بچه ها امشب اشكى داریم. آماده بخوابید!» 🔹همه به هول و ولا افتادند و به پا و لباس ها كامل سر به گذاشتند. فقط حسین از این جریان خبر نداشت. چون از ساعتى پیش او به دست بوسى هفت پادشاه(خواب)رفته بود! 🔸نصفه نیمه هاى بود كه ناگهان صداى گلوله و انفجار و برپا، برپا بلند شد. بچه هاى آن كه آماده بودند مثل دویدند بیرون و جلوى محوطه به صف شدند. 🔹خوشحال كه آماده بوده اند. اما یك هو چشمشان افتاد به پاهاى شان. هیچ كدام جز حسین به پا نداشتند! رسید. با تعجب دید كه فقط یك نفر پوتین دارد. بچه ها كُپ كردند و حرفى نزدند. 🔸فرمانده گفت: «مگر صدبار نگفتم همیشه باشید و پوتین هایتان را دم در چادر بگذارید تا تو همچین وضعیتى نشوید حالا پا به پاى ما پیاده بیایید» 🔹صبح روز بعد همه داشتند پاهایشان را مى مالیدند و مى زدند كه چطور پوتین ها از پایشان پرواز كرد. یك هو حسین با ساده دلى گفت: «پس شما از قصد پوتین به پا خوابیده بودید؟» 🔸همه با سربرگرداندند طرفش و گفتیم: «آره» مگر خبر نداشتى كه قرار است رزم شب بزنند و ما قرار شد آماده بخوابیم؟ حسین با تعجب گفت: «نه ، من كه نشنیدم» 🔹داد بچه ها درآمد: - چى؟ - یعنى تو بودى آن موقع؟ - ببینم راستى فقط تو پوتین پات بود و به وضعیت ما دچار نشدى؟ - ببینم نكنه... 🔸حسین پس پسكى عقب رفت و گفت: «راستش من نصفه شب از خواب پریدم. مى خواستم برم بیرون دیدم همه تان با پوتین خوابیده اید. . گفتم حتما بوده اید. آرام بندها را باز كردم و پوتین هایتان را درآوردم. بدكارى كردم؟ 🔹آه از نهاد بچه ها درآمد و بعد در یك اقدام همه جانبه و هماهنگ با یك مشتى از حسین تشكر كردند!🍂 منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک 😁 🍃🌹🍃🌹
❌ وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند، می گویند یک روز ...! در صورتیکه غضنفر یعنی "شیر، مرد با صلابت و قوی" و از قضا یکی از القاب حضرت (ع) است 😪‼️ ❌ وقتی یک چیز از مُد افتاده به آن می گویند ! و جواد به معنای ”بخشنده و سخاوتمند” است. و از قضا از القاب ! ❌ از اسم برای مسخره کردن استفاده میکنند! ولی بتول یعنی پارسا و پاکدامن… که بصورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا و مریم(س) است!😔 ❌ در فیلمها نامهای و را به هزل می آورند! و تقی یعنی با تقوا و نقی به معنای پاک و پاکیزه.. و اتفاقا از القاب امام (ع) و امام (ع) ! ❌ اخیرا (جفر!) هم شده است نماد بلاهت و سفاهت! سوژه جوکهایی با تم مشروب، زن بارگی، لواط و..!! جعفر به معنای ”جوی پر آب” است و کاملا اتفاقی !! اسم ما شیعیان امام صادق (ع) که علم و دانش در جهان اسلام و حتی جهان است! ❌ و هم دارند میکنند سوژه فلان تیپ آدم ها! و باز هم خیلی اتفاقی!! ⚠️⚠️بنظر شما این حجم از جوک سازی و حتی کانال سازی با اسامی (ع)، اتفاقی است؟! چرا در این جوکها، نام شاهان ستمگر جهان در طول تاریخ، سمبل حماقت و زن بارگی و توحش و بزن بهادری و سوژه طنز نمیشوند؟! ✅ دوست خوبم برای از بین بردن مقدسات و هویت یک ملت، اول ⬅️ و میسازند، بعد ⬅️ میکنند، و بعد ⬅️ و نگذاریم به همین سادگی، هویت شیعی و اسلامی ما ایرانیان را بمیرانند.. 🔥 🚫هرگز با اسامی اهلبیت و پیامبران، جوک نسازیم.. کپی نکنیم.. و نخندیم⛔️ https://eitaa.com/abbass_kardani/13946
همیشه خدا توی تدارکات خدمت می‌کرد. کمی هم گوش هایش سنگین بود. منتظر بود تا کسی درخواستی داشته باشد، فورا برایش تهیه می‌کرد. یک روز عصر، که از سنگر تدارکات می‌آمدیم، عراقی‌ها شروع کردن به ریختن آتش روی سر ما. من خودم را سریع انداختم روی زمین و به هر جان کندنی بود خودم را رساندم به گودال یک خمپاره. در همین لحظه دیدم که که حاجی هنوز سیخ سیخ راه می‌رفت. فریاد زدم: «حاجی سنگر بگیر!» اما او دست چپش را پشت گوشش گرفته بود و می‌گفت: «چی؟ سنگک؟» من دوباره فریاد زدم: «سنگک چیه بابا، سنگر، سنگر بگیر...!!» سوت خمپاره‌ای حرفم را قطع کرد، سرم را دزدیدم. ولی وقتی باز نگاه کردم دیدم هنوز دارد می‌گوید: «سنگک؟» زدم زیر خنده. حاجی همیشه همینطور بود از همه کلمات فقط خوردنی‌هایش را می‌فهمید. 🏴یادشهداکمترازشهادت نیست 🏴 ┏━✨🏴 🏴✨━┓ @abbass_kardani ┗━✨🏴 🏴✨━┛
شهادت: کی میتونه هرکدوم از اینا رو 5 بار سریع پشت سر هم بگه؟ 🤗 لای رولت رنده ی لیمو رفت چیپس ، چسب ، سس چه ژست زشتی سه دزد رفتن به بز دزدی ، یه دزد یه بز دزدید ، یه دزد دو بز دزدید سه کيسه سير سه شیشه شیر! سمسار تو سمساریش پوست سوسمار داشت به لکنت زبون نیفتید صلوااات😄😆 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🌸🌸🌸🌸🌹 لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
😉°° . حمام گُـردان⛲️.• . ※ مثل اغلب دوستـان،‌ من را هم خانواده نمۍ گذاشتند بـروم جِبھه؛ یك بار به قصد رفتن حمام خیلـۍ عادۍ از خانه خارج شدم؛ کارۍ که همه بچه ها بلد بودند و به این وسیلـه ساك حاوۍ وَسایل و لباسھایشان را از خانه خارج مۍكردند. . ※ بعد از چند روز كه در پادگان بـودیم رفته بودم حَمام گردان. موقع برگشتن گفتـم بد نیست یك تلفن به خانه بزنم. به مادرم تلفنۍگفتم: خُـدا مۍدونه تازه الان از حمـام اومدم بیرون و تا برگردم خونه، فكر مۍكنم چند ماه طول بكشـه!🤭 . ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیطنت رزمندگان😂 غنیمت لشکر فتح از تیپ امام حسین علیه السلام دریادار دوم پاسدار سید حسین ستوده 🕊🕊@abbass_kardani🕊🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
الاغ و گاو.mp3
2.69M
💕🌺 الاغ‌وگاو 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
اسکناس.mp3
1.6M
💕🌺اسکناس 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
او نزدیک است.mp3
947.1K
💕🌺 اونزدیک‌است 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
انشاءالله بگیم.mp3
990.1K
💕🌺 ان‌شاءالله‌بگیم 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
حکایت قوزبالاقوز.mp3
1.82M
💕🌺حکایت‌قوزبالای‌قوز 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
خواستگاری.mp3
1.9M
💕🌺 خواستگاری 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
خرج عروسی.mp3
3.14M
💕🌺 خرج‌عروسی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
زبان بهشتی.mp3
1.51M
💕🌺 زبان‌بهشتی‌ها 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
شادی.mp3
2.56M
سه‌حکایت‌خنده‌دار 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
شوخ طبعی.mp3
3.19M
💕🌺 شوخ‌طبعی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆