🔸مدل جامع انتخابات فرآیندی در ۳ مرحله و ۱۴ مرتبه (متناسب با صلاحیتهای ۱۴ گانه)
ما مدلی را تحت عنوان مدل جامع انتخابات فرآیندی در ۱۴ ساحت و مرتبه و ۳ مرحله بر اساس برخی معارف و مبانی دینی و تجربیات حکومتی طراحی کردهایم که این فرآیند تا انتخاب اصلح و حتی هیئت دولت پیشنهادی او یکسال زمان لازم دارد...
اگر در جایی این بحث بصورت جدی و عالمانه و مؤثر بررسی و تصمیمگیری بشود، آماده ارائه کامل هستیم...
اجمالا اینکه در این مدل غیر از عموم مردم، شخصیتهای صاحب صلاحیت به میزان صلاحیت خود در انتخاب رئیس جمهور نقش ایفا میکنند و البته هر دسته از این افراد در مراحل و مراتبی بههم پیوسته و در یک فرآیند مشخص متناسب با ساحات ۱۴ گانه صلاحیتها نقش ایفا مینمایند...
این انتخابات در سه مرحله پس از تأیید صلاحیتهای عمومی توسط دستگاههای انتظامی قضایی و امنیتی و نهایتاً شورای نگهبان و معرفی کاندیداهای دارای صلاحیت عمومی به مردم صورت میگیرد:
مرحله اول: رأیگیری در هر استان و انتخاب گزینه اصلح در استان خود و معرفی جهت مراحل بعدی و رقابت با گزینههای دیگر از دیگر استانها... طبعا در این مرحله تلاش میشود توانمندترین گزینه برای موفقیت در رقابتهای بعدی توسط مردم هر استان انتخاب شوند و مسائل قومیتی و جناحی کمتر میشود و نهایتاً تعدادی متناسب با جمعیت هر استان به مرحله دوم راه مییابند.
مرحله دوم: بررسی و تأیید صلاحیتهای ۱۴ گانه (ایمانی و اعتقادی، فرهنگی و هنری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، خانواده و...) و امتیاز دهی است که در ۱۴ مرتبه متوالی توسط ۲۰ نفر از نخبگان (شورای نخبگان) منتخب توسط سه نهاد دین (حوزههای علمیه) و حکومت (شورای نگهبان) و جامعه (نمایندگان مردم در مجلس) و نهادهای مردمی (اندیشکدهها و مجامع علمی و نخبگانی مردمی)، صورت میگیرد و نهایتاً بهترین گزینهها با بالاترین امتیازات کسب شده از شورای نخبگان انتخاب میشوند.
لازم به ذکر است ۲۰ نفر اعضای شورای نخبگان متغیر بوده و متناسب با تخصص هر ساحت اعضای متناسبی انتخاب و معرفی میشوند.
مرحله سوم: انتخاب نمایندگان مردم در شورای خبرگان رهبری است که از میان لیست کاندیداها بر اساس امتیازات کسب شده یک نفر (و علیالقاعده حائز بالاترین امتیازات و در غیر اینصورت شخص دیگری با استدلال قابل پذیرش و مورد وفاق) را به عنوان رئیسجمهور و اعضای اصلی کابینه او را و جانشین او را برای روز مبادا برمیگزینند... مجلس خبرگان رهبری در این طرح، تبدیل به مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری میشود و کارآمدی و اهمیت آن نزد مردم افزایش مییابد...
و نهایتاً تنفیذ مقام معظم رهبری فصل الختام این فرایند است.
معارف، مبانی، اصول، مصالح و نکات فراوانی برای رفع آسیبهای موجود در این طرح اشراب شده است که در جای خود قابل ارائه و بررسی و اصلاح و تکمیل است...
ومن الله التوفیق
@abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔸«اقامه ولایت» و تربیت مؤمنان مجاهد «ولایتمدار» نتیجه «نهضت عاشوراء»
🔹نهضت عاشوراء از سه عنصر «عاطفه و احساس قلبی»، «معرفت افزایی» و «جهاد و قتال» تشکیل شده است...
🔹در دستگاه هدایتی خداوند متعال، خشوع و خضوع قلبها، عنصر و عامل اصلی هدایت است (هل الایمان الا الحب و البغض...، لو خَشَعَ قلبُ هذا لَخَشَع جوارحه و ...) و در رسالت هدایت أنبیاء الهی، معجزات، چنین نقشی را ایفاء میکردند لکن آنچنان کارآمد نبودند چه اینکه مثلاً پس از آنکه بنی اسرائیل در آن معجزه عظیم از رود نیل گذشتند، به هوس بت پرستی افتادند و از موسی علیه السلام درخواست بت کردند که ایشان فرمود : قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ! ، این جمله می رساند «جهالت» این قوم درمان نشده است! و نیز همواره با وجود نهایت تلاش أنبیاء در دعوت مردم به ایمان، شاهد قلت ایمان آورندگان هستیم!
🔹اما نهضت عاشورا بواسطه مصائب و بلایای امام حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان، چنان حرارت (إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةٌ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً) و آتش (إنّ يوم عاشورا أحرق قلوبنا) و حزنی (قلوبنا محزونه) در قلوب ایجاد نموده است که با توجه به نقش «قلب» در هدایت، سیدالشهداء علیه السلام سریعترین و وسیعترین کشتی نجات در دستگاه هدایت الهی شناخته میشود! (سفینه الحسین اوسع و أسرع)
🔹نتیجه تسلیم و خضوع و طهارت قلب، علم و معرفت است (العلم نورٌ یقذف الله فی قلب من یشاء) و سید الشهداء بواسه بذل مهجت در راه خداوند، عبادالله را از «جهالت» و حیرت ضلالت نجات داد (وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة) و در بُعد عملی نیز «جهاد» و آثار آن همچون ایثار و گذشت و شهادت، بزرگترین اثرگذاری نهضت عاشوراء بر جامعه مؤمنین است چه اینکه جهاد در معارف اسلامی، به عنوان عمادالدین، منهاج السعداء، عزّاً للاسلام، افضل الأعمال، أحب الأعمال، ذروه للاسلام و ... از مهمترین ارکانی است که مقام «خلافت الهی» را برای انسان محقق میسازد.
🔹سیدالشهداء علیه السلام که نهضت او از مصادیق أتم و أکمل «امر به معروف و نهی از منکر» است (اُریدُ اَن اَمُرَ بالْمَعْروف وَاَنْهی عَنِ الْمُنْکَر) نهایت غرض خود را «اقامه ولایت» در جامعه میشمارد (وَ أنَا أولی مَنْ قام بِنُصرَةِ دین الله، وَإعزازِ شَرعِهِ، و الجَهادِ فی سَبیلِهِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِی العُلیا؛ ... و نحن کلمه الله) و نیز فرموده اند «مَن امَرَ بِالمَعروفِ وَ نَهی عَنِ المُنکرِ فَهُوَ خَلیفَةُ اللّهِ فِی ارضِهِ».
🔹بنابراین سومین اثر نهضت عاشوراء مترتب بر عناصر و آثار قبلی، «جهاد با هدف اقامه ولایت در جامعه» است که اثر تربیتی آن، پرورش مؤمنان مجاهدی است که خداوند آنانرا بر دیگر مؤمنان برتری داده است (فضل الله المجاهدین علی القاعدین) و عبادت آنها را افضل العباده نسبت به عبادت تجار و عبادت عبید، تحت عنوان «عبادت احرار» نامیده اند، قلبهایشان فراتر از اعمال و مناسک و ثواب اخروی و درجات عقبی، مشغول به مولی است (...اما القلب المشغول بالمولی، فله الدنیا و العقبی و المولی) و اینان همان حداث الحسینی هستند که در قیامت، بی توجه به بهشت و نعمات بهشتی، مشغول گفتگو با سیدالشهداء هستند(...وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَيْنِ علیه السلام تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِي ظِلِّ الْعَرْشِ لَا يَخَافُونَ سُوءَ يَوْمِ الْحِسَابِ يُقَالُ لَهُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ فَيَأْبَوْنَ وَ يَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِيثَه...)
🔹ایشان «ولایتمدارانی» هستند که همواره در انتقام بزرگترین مصائب عاشوراء علیه قومی که در ادامه فتنه سقیفه به حذف ولایت از جامعه پرداختند (دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها) آماده جهاد و شهادت هستند و از أتباء و اشیاع و اولیاء دشمنان سیدالشهداء در صحنه امروز جامعه که ذیل عنوان «تمدن غرب» تبرز و تشکل یافته، نیز تبری جسته و هیچگونه سلمی با آنان نخواهند داشت و در صحنه مبارزه با تمدن غرب به عنوان بزرگترین منکر عالم، در جهاد و مقاومت هستند تا با تقویت «تمدن اسلامی» بستر «ظهور» و اقامه تمام و کمال ولایت در عالم را فراهم آورند...
@abdollahimahdi
🔸چند اقدام ضروری برای تقویت جبهه انقلاب و کارآمدی آن؛
به نظر بنده برخی نیازمندیهای فوری و ضروری جبهه انقلاب که خلاء آنها احساس میشود و متولی خاصی ندارند و بایستی در محافل و مجالس دغدغهمندان انقلابی مورد بررسی و تدبیر قرار گیرد؛ عبارت است از:
🔹1- ایجاد شبکه ارتباطی و تعاملی برای شکلدهی یا تقویت «جبهه انقلاب» با مختصات واقعی یک جبهه و رویکرد شبکهای، در سطح ملی و حتی بینالمللی که در رأس آن فرماندهان جبهه، شخصیتهای عالی و انقلابی حوزه و در ارتباط مستمر با حضرت آقا باشند، در سطوح بعدی شخصیتهای موجه و اثرگذار در تعامل با آن فرماندهان باشند و نهایتاً با خرده شبکههای مؤثر از فعالان و کنشگران صحنه انقلاب در ارتباط و تعامل پیوسته قرار گیرند و «مناسبات مشخصی» بین اجزای شبکه تعریف شود، خصوصاً هماهنگی و تعریف و تقویت مناسبات بین سطوح و لایههای مختلف نظیر فکری و اندیشه (نهادهای پژوهشگاهی و فکری و راهبردی)، الگو و برنامه و حل مسأله (نهادهای برنامهریزی و مطالعاتی و اندیشگاهی)، هنر و رسانه و فضای مجازی، کنشگری و تعاملات اجتماعی، ارتباط با نهادهای رسمی و حاکمیتی و ...
هدف از تقویت جبهه انقلاب عبارت است از :
- تقویت گفتمانی نیروهای انقلاب مطابق با اندیشه و منویات رهبر معظم انقلاب،
- تعیین اصول و راهبردهای کلان نسبت به موضعگیریهای اجتماعی در حوادث و پدیدههای مختلف و یا خلق پدیدههای اجتماعی،
- انسجام و هماهنگی همه اجزای جبهه در گفتمان و اندیشه و نیز راهبردها و راهکارها،
- ایجاد ظرفیت عملیات مشترک در سطح ملی و فراملی،
- تقویت اثرگذاری فکری، علمی و عملی با رویکرد انقلابی در حاکمیت و جامعه،
- و ...
(ضرورت: در وضعیت موجود با یک جبهه متشتت و ناهماهنگ و غیر پویا و غیر کنشگر فعال در عرصهها و پدیدههای اجتماعی مواجه هستیم که بین نیروهای انقلاب نمیتواند همدلی ایجاد کند چه رسد به همفکری و همکاری...)
🔹2- ایجاد بسترهای ارتباط سازنده و تعامل صمیمانه، گفتگو و اقناع فکری و اثرگذاری روحی و معنوی در ارتباط با نخبگان و افراد مؤثر اجتماعی خارج از جبهه انقلاب از طریق دیدارهای هدفمند، جلسات و نشستها با علما و اساتید حوزوی متخصص در موضوعات و عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و فرهنگی و ... و نیز امتداد ارتباطات و تعاملات به منظور همراهسازی فکری، علمی و عملی ...
(ضرورت: معتقد هستم جبهه انقلاب بخاطر عدم گفتگو و اقناع فکری در ارتباط با نخبگان جامعه به شدت در انزواست و با وجود محتوای غنی، حتی در سادهترین شبهات قدرت ارتباط و گفتگو و اثرگذاری ندارد و تقریباً هیچ شخص یا نهادی هم خود را متولی ایجاد چنین ارتباط و تعامل اثرگذاری در سطح کلان نمیداند...)
🔹3- ایجاد هزینه برای طرح مطالب غیرموجه سیاسی، اعتقادی، اخلاقی و مذهبی و معنوی از طریق ارتباط و تعامل با نهادهای رسمی کشور و مطالبهگری با طرح و برنامه مشخص و کارشناسی...
(ضرورت: به شدت فضای رها و افسارگسیختهای در جامعه حاکم است که هر کس به خود جرأت میدهد هر شبهه و مطلب نادرستی اعم از نظریه، سخنرانی، محصولات هنری و رسانهای، شبهه و حتی القائات منفی در حد یک توئیتر و امثال آنرا تولید و یا منتشر نماید و اذهان و افکار عمومی را به انحراف بکشاند و متأسفانه نهادهای رسمی قاطعیت و اقتدار لازم را ندارند و یا بخاطر عدم پشتوانه مردمی و مطالبه نیروهای انقلاب نمیتوانند مواجهه بهنگام و درخوری داشته باشند و لازم است جبهه انقلاب در این زمینه تدبیر و اهتمام و اقدام لازم را داشته باشد و الا مواجهه منفعلانه با سیل شبهات و تولیدات هنری و رسانهای عوامل داخلی نه بخاطر عدم نیرو و زمان و توان لازم ممکن است و نه کافی است چرا که اول بایستی در دفع شر موش و رفع حجب کوشید ...)
@abdollahimahdi
🔸چهارده اولویت قابل مطالبه و پیگیری از دولت چهاردهم!
1- حفظ وحدت و انسجام اجتماعی؛ تنوع در گرایشهای سیاسی رؤسای جمهور نشانه امکان حضور و نقشآفرینی همه سلایق در راستای اهداف مشترک است و بایستی یکپارچگی و وحدت کلمه ملت ایران در دستیابی به اهداف والای انقلاب اسلامی حفظ شود.
2- تمرکز به نیازهای اساسی کشور ولو زیرساختهای دیربازده و پرهیز از راهحلها و راهکارهای زودبازده ناپایدار و مسکّنهای غفلتزا از درمان اصلی،
3- رویکرد امیدافزا، اطمینانبخش، اعتمادزا نسبت به نظام در مواجهه با مسائل کشور،
4- ارائه راهکارهای نوین و متنوع در مشارکتبخشی به مردم در اداره کشور با تأکید بر نخبگان و حلقههای میانی و نیز تحقق شفافیت در امور و افزایش نظارت مردمی،
5- تأکید بر توان، تخصص و ظرفیتهای داخلی خصوصاً منابع داخلی درآمدزا مانند معادن و ذخائر طبیعی در ایجاد رونق اقتصادی و حتی الامکان احتراز از کارشناسی و نظریات غربی،
6- حساسیت مضاعف نسبت به مفاسد و عوامل آن نظیر رانت و اختیارات بیجا و ... و اهتمام به فسادزدایی و مبارزه با عوامل آن و تحقق عدالت خصوصاً در سازمانهای اداری و دولتی،
7- حساسیت مضاعف نسبت به هجمههای فکری و شبهات و تغییر محاسبات از جانب دشمنان و رسانههای بیگانه و اهتمام نسبت به مقابله و رویکرد فعال و مواجهه شایسته،
8- حساسیت مضاعف کارگزاران دولتی نسبت به اخلاق اسلامی در تعاملات سیاسی و اجتماعی،
9- تأکید بر اخلاق و فرهنگ اسلامی در مناسبات اجتماعی خصوصاً عنصر مقاومت و استقامت در عرصه سیاسی، قناعت و بهرهمندی در حد کفایت در عرصه معیشت، تلاش و خودکفایی در عرصه اقتصادی و تقوی در عرصه فرهنگ و هنر ،
10- تأکید بر نیازهای جوانان خصوصاً نیازهای اعتقادی و معرفتی، ازدواج و شغل و مسکن و کارآمدی اجتماعی با هدف افزایش روحیه امید و نشاط و انگیزه کار و تلاش،
11- بهرهبرداری از تجربیات حکمرانی چهل و چندساله و آسیبشناسیها در عرصهها و موضوعات مختلف و بهکارگیری نظرات کارشناسی و توان مدیریتی نخبگان متعهد و دلسوز و متعبد به جهتگیریهای انقلاب و سیاستهای کلان نظام،
12- ایجاد تنبّه و تقویت اندیشه و نگرشهای دولتمردان و عموم مردم نسبت به پویایی و سیرتکاملی جریان حق و پیشروی نهضت انقلاب اسلامی در دنیا و کسب عزت و قدرت تغییر معادلات جهانی و برهم زدن محاسبات باطل دشمنان، ایجاد فرصتهای نوین در دل بحرانهای ناشی از تحریم و دشمنیها، امیدافزایی نسبت به آینده روشن و پیروزی قطعی جمهوری اسلامی در موازنات جهانی، تحقق تمدن اسلامی و اعتماد به توان و قدرت داخلی در برابر قدرتهای پوشالی دشمنان اسلام و...
13- حفظ و تقویت اقتدار و جایگاه برتر جمهوری اسلامی در تعاملات بینالمللی و ایستادگی و مقاومت پویا و فعال در برابر زیادهخواهیها و شیطینتهای دشمنان،
14- تقویت هویت ایمانی، آرمانی و ایرانی در همه مواضع و رویکردهای دولتمردان و حفظ روحیه جهادی، انقلابی و مردمی در خدمت به مردم کشور.
@abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1711930076536524215
بنده در این ویراستی در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ پس از تجمع بزرگ قرآنی در ورزشگاه آزادی بر امتداد این پدیده اثرگذار اجتماعی در موضوعات دیگری همچون عفاف و حجاب تأکید نمودم و فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اجتماع زنان مؤمن را شاهد آوردم...
لکن تحقق چنین پدیدهای نیازمند یک حرکت هماهنگ جبههای با بهرهگیری از همهی ظرفیتهای جبهه انقلاب و همراه کردن رسانهها و نهادهای رسمی و مردمی است و الا کار ضعیف نتیجه عکس میدهد...
نقد ما با وجود زحمت فراوان خواهران و دختران انقلاب ضمن تشکر از زحمات ایشان بخاطر رشد و تعالی گامهای بعدی است...
@abdollahimahdi
تفسیر البصائر؛
نکات تفسیری از آیات و روایات ؛
«هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ یُوقِنُونَ»
@tafsirolbasaer
🔸فیضیه نماد حیات و حیاتبخشی حوزه علمیه یا ...،
(به بهانه گفتگو در جلسهای با موضوع فیضیه و به امید حرکتی از سوی بزرگان)
... فیضیه نماد و ویترین حوزه علمیه است،
شایسته نیست عمده کارآمدی آن خوابگاه حوزوی باشد!
ای کاش فیضیه کانون نوآوریهای علمی و گفتمانسازی و خانه اندیشمندان و سرای نخبگان و فعالان و تعامل با دانشمندان و ارائه محصولات علمی حوزه و امثال این قرار بگیرد...
فیضیه نماد راهبری روحانیت است، بایستی کانون محوری ارتباط اثرگذار حوزه و روحانیت با جامعه قرار گیرد ...
فیضیه زبان گویای تاریخ حوزه و روحانیت است، بایستی انتقال دهنده منزلت و هویت حوزه و روحانیت با تأکید بر تاریخ فیضیه قرار گیرد...
فیضیه برای طلبه امروز ما باید هویت ساز باشد و کانونی برای تجمع طلاب مدارس دیگر و فراگیری بسیاری حقایق و بینش ها و افقهای متعالی قرار گیرد..
فیضیه یادگار حضور بنیانگذار انقلاب اسلامی است، بایستی کانون گفتمان سازی اندیشه امامین انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی خصوصاً با چشم انداز تمدنی باشد...
فیضیه یک مکان ارزشمند به لحاظ همجواری با حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است و میتواند پایگاه پذیرش میهمانان خارجی از فرهیختگان و صاحبان اندیشه و نیز نخبگان داخلی و حتی جوانان و نوجوانان باشد...
فیضیه بایستی پایگاه مرکزی دورههای تعالی نیروی انسانی حوزه و یک دوره ویژه تخصصی و تکمیلی همه رشتههای حوزه باشد که همه طلاب در سطوح عالی از این فضا و موقعیت بهره بگیرند...
فیضیه بایستی یک نمایشگاه دائمی محصولات و دستاوردهای علمی و عملی حوزه در قالبهای هنری و جذاب باشد ...
و ...
مقام معظم رهبری : «مدرسه فیضیه بحمدالله مظهر و رمز شوکت حوزهی علمیه است و نام آن در همه جای دنیا به عنوان یک رایت سربلند و رمز انقلاب اسلامی شناخته میشود». (1370/11/30)
@abdollahimahdi
🔸استقبال از سختی و رنج سفر اربعین!
با اعتقاد به اثر آن در طهارت و پاکی نفس و سلامت شاکله وجودی انسان!
🔹بیشک سختیها و ریاضات مشروع در تعالی روحی و معنوی انسان اثرگذار است، اما فراتر از آن یکی از اثراتش «اصلاح شاکله وجودی انسان» است...
🔹وجود انسان بواسطه برخی تعلقات و ترک واجبات و انجام گناهان و محرمات، شاکله ناهمگون و غیرمتعادل و ناسالمی خواهد یافت که در طی مسیر آینده او نیز اثرگذار است و بر پایه بنای ناقص یا خرابِ شاکله وجودی نمیتوان بنای سالم و متعالی ایجاد نمود و بایستی این زیربنا را اصلاح نمود و باید توجه داشت که صرفاً توبه و بخشش گناهان شاکله وجودی انسان را اصلاح نمیکند!
🔹این سئوال زیاد پرسیده میشود که بارها توبه کردهایم اما میل به گناه یا عادت به گناه در ما از بین نرفته است و مجدد مبتلا به گناه میشویم یا در عبادات موفق نیستیم...، چاره چیست؟
🔹در واقع گناه آثاری در شاکله وجودی انسان دارد؛ یکی اثر روحی و روانی حاصل از لذت گناه و دیگری اثر جسمی.
🔹امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی برای استغفار شش شرط را میشمارند:
▫️اول پشیمانی بر گذشته،
▫️دوم عزم و اراده برای دوری از آن گناه تا ابد،
▫️سوم ادای حقالناس تا خدا را پاک و مطهر ملاقات کنی و حقی از مخلوقات بر عهده تو نباشد،
▫️چهارم جبران هر فریضهای که ضایع نمودهای و ادای حق آن،
▫️پنجم اینکه گوشتی را که به واسطه حرام روییده شده به واسطه اندوهها آب کنی تا پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه بین آنها روییده شود،
▫️ششم اینکه درد و رنج فرمانبرداری و اطاعت را به جسم بچشانی آنچنان که شیرینی معصیت را به آن چشانده بودی،
🔹استغفار واقعی اگر قرار است به اصلاح انسان بیانجامد شروطی دارد و شرط پنجم و ششم در واقع به دو اثر روحی و جسمی گناه اشاره دارد؛
برای اصلاح شاکله وجودی لازم است؛
▫️اولاً روح بواسطه درد و رنج و سختی عبادت، از اثرات لذت و شیرینی معصیت خالص و پاک و مطهر گردد،
▫️ثانیاً جسم نیز بواسطه رنج و سختی عبادت از اثرات مادی و عینی گناه پاک و مطهر گردد.
🔹سختی و رنج پیادهروی اربعین و تشنگی و گرسنگی مسیر [اگر انسان بتواند از اطعمه و اشربه متنوع خودداری کند] میتواند عامل بسیار مهمی در اصلاح شاکله وجودی و تعالی روحی و جسمی انسان باشد...
🔹زائر امام حسین علیه السلام با علم به این واقعیت به استقبال سختیها و رنج و بلای زیارت کربلا میرود و اعتقاد دارد :
«ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا»
آنچه خداوند از ولايت شما به ما اختصاص داد؛ همه را سبب پاكىِ سرشت و خلقت ما، پاكيزگى جانهايمان، پاكسازى و رشد ما و جبرانِ گناهانمان قرار داد.
@abdollahimahdi
🔸امکان خروج از ظلمات و دفع باطل با توانی اندک در برابر قوای عظیم دشمن! / ماهیت تمدن اسلامی!
استراتژی شیعه در عصر غیبت در برابر سازه عظیم تمدنی منحط غرب، «خروج از ظلمات تمدنی به سوی نور حیات طیبه» است، لازمه این خروج، هجوم و تخریب ظلمات تمدنی است که همه دنیای ما را در عصر غیبت احاطه کرده است.
دو نکته مهم اینکه :
۱- این خروج بواسطه هجوم و تخریب با توجه به استحکام و عظمت تمدنی غرب نیازمند امداد الهی است و خداوند فرموده است:
«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا»،
این آیه نشان میدهد؛
اولاً انسان متقی تحت ولایت الهی نیازمند خروج از ظلمات است (الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور)
ثانیاً شرط خروج، یافتن مسیر و محل و قوای خروج است و این مسیر بواسط «تقوی» و عنایت خداوند به انسان متقی حاصل میشود،
ثالثاً این خروج از ظلمات با محاسبات عادی و مادی واقع نمیشود بلکه رزقی از ناحیه خداوند خارج از دستگاه محاسباتی بشر است (و يَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ) و بر اساس محاسبات الهی؛ «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ» قوای اندکی به اذن الهی بر قوای کثیری غلبه خواهد کرد و البته شرط آن صبر و استقامت است (والله مع الصابرین)،
جبهه مقاومت بواسطه تقوی و صبر و استقامت، به موقعیت هجوم و تخریب و خروج از ظلمات و دفع باطل نائل خواهد آمد.
۲- این تخریب و خروج از ظلمات تمدنی، به شرط تقوی و عنایت الهی، نیازمند ظرفیت برابر و قوای مساوی با اندوختههای مادی و تمدنی و امکانات و تجهیزات پیشرفته دشمن نیست، بلکه بخاطر ضربهپذیری و سست و شکننده بودن باطل و کید ضعیف دشمن، با کمترین قوا باطل نابود خواهد شد :
امام علی علیهالسلام: قَليلُ الْحَقِّ يَدْفَعُ كَثيرَ الباطِلِ كَما اَنَّ الْقَليلَ مِنَ النّارِ يُحْرِقُ كَثيرَ الْحَطَبِ؛ اندكى حقّ، باطل بسیاری را نابود مىكند، همچنان كه اندكى آتش، هيزمهاى فراوانى را مىسوزاند.
بنابراین بر اساس محاسبات بشری و مادی، گرچه مقابله با قویترین ارتش دنیا و شکست گنبد آهنین یا مواجهه با دیوار حائل، ناوهای غولپیکر دشمن و تجهیزات نظامی و بمبهای اتمی و لشگر ناتو و سازمان ملل جهانی و ... غیر ممکن به نظر میرسد اما مختصات خروج بواسطه هجوم و تخریب نیازمند قوای برابر و مساوی نیست و با اندک نیرو به شرط تقوی و صبر و استقامت، قابلیت هجوم و تخریب و در نتیجه خروج از ظلمات ممکن میگردد...
بر این اساس یک یا چند قایق تندروی مجهز به مواد منفجره برای غرق کردن یک یا چند ناو غول پیکر و یک یا چند پاراگلایدر برای عبور از دیوار حائل با آن عظمت و یک ترفند برای از کارانداختن سیستم گنبد آهنین و چند موشک برای تهدید و ترساندن و راندن دشمن کافی است تا توازن قوا بین جبهه حق و باطل برقرار گردد ...
البته ما موظف به تجهیز قوای نظامی تا حد ممکن و لازم هستیم (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُمْ ) اما اولاً قوای دشمن نباید موجب ترس و سستی جبهه حق شود بلکه تجهیز قوای نظامی ما موجب ترس و رعب دشمن گردد و ثانیاً برابری با قوای دشمن موضوعیت ندارد بلکه :
«مختصات خروج از ظلمات و دفع باطل غیر از مختصات همآوردی تمدنی و مادی با باطل و توازن قوای مادی است».
اهل دنیا برای تصرف در دنیا و بهرهمندی حداکثری از لذات دنیا، سختیهای بسیاری را متحمل شدهاند و میشوند، رویکرد ایشان تعمق و توسعه تمدنی است که حقیقت آن ظلمات است در حالیکه رویکرد اهل عقبی، خروج از ظلمات است و حیات طیبه عصر ظهور اساساً بواسطه کنشگری دنیا متناسب با مختصات اهل ایمان و تقوی پدید میآید نه بواسطه کنشگری اهل دنیا ! و مهمترین وظیفه اهل عقبی، خروج از ظلمات بواسطه ایمان و تقوی است و با ظهور حجت ایمان و تقوی فراگیر شده و آسمان و زمین دنیا خود را با آن تطبیق میدهد و برکات خود را نازل کرده و حیات طیبه محقق میشود.
🔹ماهیت تمدن اسلامی در عصر غیبت اساساً بر محور خروج از ظلمات معنا میشود و نه تأسیس و توسعه تمدنی به ازای تمدن منحط غربی! بر مبنای تصرف حداکثری در دنیا!
@abdollahimahdi
🔸 راهبری قلوب و احساسات و عواطف؛ قدم اول و اصلی در هدایت و تربیت!
مقام معظم رهبری:
🔹...در وهله اول، عامل اصلی، منطق و استدلال نبود... در وهله اوّل، حرکت، حرکتی احساسی و عاطفی است...
نبی وقتی می خواهد دعوت خود را شروع کند، استدلال فلسفی مطرح نمیسازد؛ بلکه احساس و عاطفه صادق را مطرح می کند.
«...شما اگر در نهضتهای انبیا ملاحظه کنید، خواهید دید وقتی که پیغمبران مبعوث میشدند، در وهله اوّل که عدّهای دور آنها را میگرفتند، عامل اصلی، منطق و استدلال نبود. شما در تاریخ پیغمبر اسلام که مدوّن و روشن هم هست، کجا سراغ دارید که آن حضرت کسانی از کفّار قریش را که مثلاً استعداد و قابلیّت داشتهاند، در مقابل خود نشانده و برایشان استدلال کرده باشد که به این دلیل خدا هست، یا به این دلیل خدا واحد است، یا به این دلیل و استدلال عقلانی، بتهایی را که میپرستید، باطلند؟ دلیل و استدلال، زمانی کاربُرد دارد که نهضت پیشرفته است. در وهله اوّل، حرکت، حرکتی احساسی و عاطفی است. در وهله اوّل این است که ناگهان فریاد میزند: «نگاه کنید به این بتها و ببینید که اینها ناتوانند!» در وهله اوّل میگوید نگاه کنید که خدای متعال واحد است: «قولوالاالهالااللهتفلحوا.» به چه دلیل «لااله الاالله» موجب فلاح است؟ اینجا کدام استقلال عقلانی و فلسفی وجود دارد؟ البته در خلال هر احساسی که صادق باشد، یک برهان فلسفی خوابیده است. اما بحث سرِ این است که نبی وقتی میخواهد دعوت خود را شروع کند، استدلال فلسفی مطرح نمیسازد؛ بلکه احساس و عاطفه صادق را مطرح میکند. البته آن احساس صادق، احساس بی منطق و غلط نیست؛ احساسی است که در درون خود، استدلالی هم دارد. اوّل توجّه را به ظلمی که در جامعه جاری است؛ اختلاف طبقاتیای که وجود دارد و فشاری که «انداد الله» از جنس بشر و شیاطین انس بر مردم وارد میکنند، معطوف میسازد. این، همان عواطف و احساسات است. البته بعد که حرکت وارد جریانِ معقول و عادّی خود شد، نوبت استدلال منطقی هم میرسد. یعنی کسانی که دارای تحمّل عقلی و پیشرفت فکری هستند، به استدلالات عالی میرسند. ولی بعضی افراد هم، در همان درجات ابتدایی میمانند. در عین حال، معلوم هم نیست آنهایی که از لحاظ استدلال سطح بالاتری دارند، از لحاظ درجات معنوی هم، حتماً سطح بالاتری داشته باشند. نه؛ گاهی کسانی که سطح استدلالىِ پایینتری دارند، اما جوشش عواطفشان بالاست، ارتباط و علقهشان با مبدأ غیبی بیشتر و محبتشان نسبت به پیغمبر، جوشانتر است و به درجات عالیتری میرسند. قضیه اینگونه است...».
بیانات مقام معظم رهبری
۱۳۷۳/۰۳/۱۷
@abdollahimahdi
🔸مسئله «احساس» را جدی بگیرید...
همین حالت احساس در معرکههای حساس کشور به داد کشور رسید...
در دفاع مقدس و میدان جنگ، در فتنه 88، نهم دی و ...
🔹 «این مسئلهی احساس را نباید دستِکم گرفت. خصوصیّت ما شیعیان این است که در تعالیم ما و معرفتآموزی ما، از اوّل تا آخر، احساس وجود دارد، انباشتهی از احساس است؛ دیگران کمتر دارند. ذکر مصیبتمان احساس است، مدحخوانیمان احساس است، دعایمان احساس است، زیارتمان احساس است؛ احساسات را برانگیخته میکنند. البتّه احساس اگر بدون تعقّل باشد، فایده ندارد. حُسن کار معرفتآموزی متون شیعی این است که در کنار برانگیختن احساس، عمق معرفتی را هم به انسان اهدا میکند؛ این خصوصیّتی است که در غیر شیعه من ندیدهام؛ یعنی تا آنجا که من اطّلاع دارم، ندیدهام. البتّه هر کدام از این ادیان مختلف و مذاهب مختلف ــ اسلامی و غیر اسلامی ــ یک چیزهایی دارند، امّا آن اوج متعلّق به شیعه است...
همین حالت احساس در معرکههای حسّاس کشور به داد کشور رسید؛ یکیاش دفاع مقدّس ... در سالهای بعد از جنگ هم تا امروز همینجور ... در فتنهی ۸۸، در نهم دی، در موارد گوناگون ...»
بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهم السلام ، ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
@abdollahimahdi
🔸#اربعین چگونه #تمدنساز میشود؟!
🔹«اگر ظرفیّتهای کشورهای اسلامی بر روی هم مجتمع بشود، آن وقت امّت اسلامی نشان خواهد داد که عزّت الهی یعنی چه؛ #تمدّن_عظیم_اسلامی را به جوامع عالَم نشان خواهند داد؛ باید هدف ما این باشد و این #راهپیمایی_اربعین میتواند یک وسیلهی گویایی برای تحقّق این هدف باشد.» بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۹۸/۰۶/۲۷
🔹اگر بپذیریم که «فرهنگ» زیربنا، باطن و محتوای «تمدن» است و تمدن تجلی عینی فرهنگ است و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ فرهنگ زیرساخت همه عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است؛ فرهنگ متعالی اربعین میتواند پایهگذار تمدن اسلامی باشد...
🔹فرهنگ اسلام دو عنصر اصلی و اساسی «ولایتمداری» و «احسان و بذل و ایثار بر محور امام» دارد (المتباذلون فینا) که در اربعین متجلی گشته است و در تمدن اسلامی بایستی عینیت یابد...
▫️إنّ اللّه َ تعالى اطَّلَعَ إلَى الأرضِ فَاختارَنا ، و اختارَ لَنا شِيعَةً يَنصُرُونَنا ، و يَفرَحُونَ لِفَرَحِنا ، و يَحزَنُونَ لِحُزنِنا ، و يَبذُلُونَ أنفُسَهُم و أموالَهُم فِينا ، فاُولئكَ مِنّا و إلَينا و هُم مَعَنا في الجِنانِ
▫️مهمترین و محوریترین عنصر سازنده و پیشبرنده در فرهنگ اسلام و بسترساز عبودیت خدای متعال در عالم، ولایت و ولایتمداری است و اربعین بر محور امام تمدنساز میشود و حقیقتاً تمدن اسلامی عینیتیافته ساختار ولایت و تولی و تمسک مردم بر امام است که بواسطه او عبادت خدای متعال در عالم واقع میگردد (بنا عبدالله).
▫️در فرهنگ اسلام، وقتی حب و بغض بر محور خدا و اهل بیت علیهم السلام جهت میگیرد و بر اثر محبت، اراده الهی و در امتداد آن اراده اولیای الهی بر اراده شخص مؤمن تقدم و ترجیح مییابد، حد اعلای آن بذل جان و مال و فرزند و آبرو در مسیر خدا و اهل بیت علیهم السلام است (بأبی أنت و امی و اهلی و مالی و ولدی...) و آنچه در اربعین از بذل و جود و احسان دیده میشود شعبهای از آثار محبت به امام است که در تکریم زائر و محبین امام تجلی یافته است و تمدن اسلامی اساساً بر محور انفاق و احسان و بذل جان و مال تکون مییابد و همه مناسبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تمدن اسلامی بر محور ایثار و انفاق حول ولی خواهد بود...
🔹بر این اساس اولاً باید توجه داشته باشیم که پیام عاشورا و اربعین ناظر به آینده بشریت و حیات طیبه عصر ظهور چیست؟ بیتردید عاشورا پلی بسوی ظهور است و شیعیان را برای نقشآفرینی آخرالزمانی برمیانگیزاند و اربعین کانون همبستگی شیعه در عصر غیبت و میعادگاه تجمیع قوای شیعیان و به وحدت رسیدن و به اوج رساندن ظرفیتهای معنوی و مادی در مقابله با طاغوت زمان است.
▫️شبکه نورانی قلوب سرشار از محبت حسین علیه السلام در سراسر عالم با شعار «حب الحسین یجمعنا» توسعه یافته و دانشها و عملکردها و فضای عینی جوامع را نیز به خدمت این هدف متعالی متأثر میسازد...
▫️عامل وحدت بین محبین و زائرین از سرتاسر عالم علیرغم همه کثرات با زبانها و قومیتها و ظواهر گوناگون، حب امام است که جای در قلوب مؤمنین دارد و قلوب را تا عرشالرحمن توسعه داده و از دنیا و هرآنچه در آن است بزرگتر و از قید و بند آن آزاد میسازد و این همگونی و هماهنگی و ائتلاف قلوب بر «قلوب شتی» در جبهه باطل غلبه نموده و منجر به تجمیع ارادهها و قیام لللّه و نهایتاً ظهور حجت خواهد شد...
🔹حیات طیبه عصر ظهور اوج تجلی و تعین فرهنگ اسلام است و فرهنگ اربعین میتواند تمدن اسلامی را در مسیر تحقق حیات طیبه عصر ظهور شکل و سیر دهد...
@abdollahimahdi
مواد لازم برای تهیهی یک آش فتنه بزرگ در ایران با یک وجب روغن:
- تضعیف و انزوای پلیس و محتاط شدن و محافظهکار شدن آن بخاطر فشارهای اجتماعی...
- حذف نیرویهای انقلابی از مناصب و سپردن مسئولیتها به افراد ضد انقلاب
- حساسیتزایی نسبت به مسائل اقتصادی و ایجاد یک شوک اقتصادی مثل گران شدن بنزین
- حضور و فعالیت اساتید و دانشجویان غربزده در دانشگاهها و ایجاد فضای متشنج
- بازگشت سلیبریتیهای فعال در فتنه مهسا و تکمیل پازل فتنه با رسانه و سلیبریتیها
- اشتداد وضعیت بیحجابی و حساسیتزایی نسبت به مسئله حجاب
- رفع فیلترینگ و نقشآفرینی فضای مجازی در فتنه
- طرح دوباره مسئله برجام و فشار به جبهه مقاومت جهت محدودیت و تضعیف میدان و تقویت دیپلماسی به نفع برجام
- نقشآفرینی آقازادهها و میدانداری بسیاری صحنهها با اعتبار پدران
- رفع حصر سران فتنه
- غفلتزایی برای مؤثرین انقلابی با شعار وفاق ملی
و از همه مهمتر یک پزشک آشپزی که همهی این مواد را جوری تهیه کند و یک آشی برای این مملکت بپزد که هرچند ناآگاهانه قصد جان بیمار را دارد اما با خنده و شوخی و قرآن و حدیث به خورد ملت دهد و بیمار با حسن ظن و غفلت از حقیقت این آش فتنه عظیم، به راحتی تناول نماید...
@abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1727543851231655295
🔸چاره سستی مسئولان، استقامت و پافشاری مردم است:
فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ، وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّةِ
(نهج البلاغه، خطبه 216)
رعيت اصلاح نشود مگر به صلاحیت حاكمان، و #حاكمان اصلاح نگردند مگر به #استقامت_رعيت.
@abdollahimahdi
تکلیف چیست ؟!
جنگ یا انفعال ؟!
دوری از فضای جنگ و جهاد و ایثار و شهادت، بواسطه قطعنامه 598 یک انحراف از مسیر و اصول انقلاب بود!
دوران سازندگی، دوران شروع ساخت دنیا و دوری از آخرت و ارزشها بود! و به هر میزان هر کجا سازندگی بیشتر بود، دوری از اسلام و ارزشها بیشتر!
بنا بود جنگ جنگ تا پیروزی و فتح قدس باشد که به تأخیر افتاد و دشمن تقویت شد ...
برخلاف ایران، مردم یمن مسیر انقلاب و جهاد را حفظ و توسعه دادند و از آسیب زیرساختها و دنیایشان هیچ هراسی ندارند ...
خدا کند اشتباه باشد اما قرائن حکایت از تعلل مسئولین در انتقام شهید هنیئه دارد...
تذکر خسران عقب نشینی توسط رهبری مهم بود...
باید فریاد انتقام انتقام از سوی امت حزب الله گوش فلک را کر کند...
این جمله رهبری که «فریاد انتقام مردم سوخت حقیقی موشکها بود» را باید تو دهن کسانی زد که میگویند سکوت کنید مگر شما از رهبری بهتر میفهمید ؟!
رهبری تنهایی تصمیم نمیگیرد و اگر مسئولان اظهار عجز و خوف کنند تحمیل نمیکند...
قطعنامه ۵۹۸ را هم رهبری پذیرفت اما جام زهری بود که برخی مسئولان خائن و ترسو به امام خوراندند...
چاره سستی مسئولان، استقامت و پافشاری مردم است ( وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّةِ) حاكمان اصلاح نگردند مگر به استقامت مردم...
انفعال در انتقام هنیئه زمینهساز شهادت سید حسن نصرالله شد.
بیشک انفعال در پاسخ به شهادت سید حسن نصرالله موجب حمله به ایران و شهادت رهبری میشود ...
هدف اسرائیل از ابتدا به تعبیر خودش نابود کردن سر مار در ایران است...
اگر پیشروی او تا اینجا برایش بطور جدی هزینه ساز نباشد قطعا گام بعدی را محکمتر بر میدارد...
مسئولین و برخی مردم خوف آسیب و نابودی زیرساختهای کشور را دارند اما باید ایشان را متوجه کرد که هزینه سازش از جنگ بیشتر است !
@abdollahimahdi
🔸شهادت نصرالله آغاز نصرالله
#شهادت مجاهدان اسلامی بر #شوق و پویایی جبهه اسلام میافزاید و #هلاکت کافران بر #خوف و فروپاشی جبهه باطل! و این #سرّی است که دشمن نمیفهمد و هر چه از ما به شهادت میرساند بر سرعت #پیروزی_حق بر باطل افزوده خواهد شد...
هر شهیدی موجی بر امواج خروشان جبهه حق خواهد بود ، شهادت سید الشهداء پیروزی کل جبهه را در طول تاریخ تضمین کرد، هر چه شهید والامقامتر موج پیروزی قویتر است... منتظر آثار شگفت انگیز شهادت #شهید_نصرالله در جبهه مقاومت هستیم...
#آغاز_نصرالله
@abdollahimahdi
دقایق الحقایق!
همانطور که قبلاً نظر خود را اعلام نمودیم؛ سلاح هستهای و انواع دیگر از سلاحهای کشتارجمعی از آنجا که
👆پیشنهاد بازنگری در حکم سلاح هستهای
دقایق الحقایق!
تکلیف چیست ؟! جنگ یا انفعال ؟! دوری از فضای جنگ و جهاد و ایثار و شهادت، بواسطه قطعنامه 598 یک انحر
👆
سردار حاجیزاده ۱۳ آبان ۱۴۰۰:
«میتوانستیم بزنیم اما جنگ میشد و کشور ۱۰-۲۰ سال به عقب برمیگشت.»
.
.
.
سید حسن نصرالله: ...عدهای ممکن است بگویند من دارم بزرگنمایی میکنم؛ اما من چیزی که میبینم را میگویم. اگر انتقام حاج قاسم و ابومهدی سهل گرفته شود آغاز اتفاقات خطرناک است!
@abdollahimahdi
#حجاب و عفاف و صدها مسئله دیگر با #پرتاب_موشک حل میشود!
(#اقتدار در #فضای عمومی جامعه راهحل تحقق مقدسات و مناسبات دینی)
شاید این ادعا عجیب باشد اما واقعیت آن است که فضای فکری و فرهنگی غالب بر جامعه و همان هوایی که در آن تنفس میشود به قلب و احساس و فکر و ذهن و درک و تشخیص و حرف و عمل مردم جهت میدهد!
به تعبیر رهبری آن تور ماهیگیری که علیرغم حرکت آزادانه ماهی در محدوده آن، اما جهتگیری کلی با اوست...
در فضای انقلاب اسلامی سال 57 کسی امر به حجاب و چادر نکرد اما بسیاری مردم در آن فضا چادری و محجبه شدند ...
در فضای جنگ هشتساله به اندازه امروز کسی از مقدسات و ارزشها و آخرت و ثواب و عقاب نمیگفت اما روح ایمان و معنویت در مردم زنده بود...
در ایام پرتاب موشکهای وعدههای صادق، مختصات جریان حق و اقتدار شیعه و ارزشهای مقدس و دین و دینداری چنان بر فضای جامعه و بینالملل غلبه دارد که همه قلوب و افکار و مواضع در این جهت همراه شده و مواضعشان آشکار میشود و عناصر جبهه حق قدرت گرفته و فرصت عرض اندام پیدا میکند...
اما امان از عادی شدن اوضاع و فروکش شور و اقتدار خروش حق علیه باطل و قدرت گرفتن عناصر باطل، سلیبریتیها و مفسدان در رسانهها و فضای مجازی و مناسبات اجتماعی و جهتدهی باطل به زندگی و رفتار مردم جامعه ...
بایستی همواره و هرلحظه با خلق «#اقتدار» با موشکهای فرهنگی، قانونی، هنری و رسانهای، سیاسی و اجتماعی و ... «فضای عمومی» حاکم بر مناسبات جامعه را در مسیر اهداف والای انقلاب و نظام، «جهتدار» نمود و بر جهتگیری نظام مدرنیته و لیبرالیسم غربی فائق آمد ...
الخَيرُ كُلُّهُ في السَّيفِ و تَحتَ ظِلِّ السَّيفِ ، و لا يُقِيمُ الناسَ إلاّ السَّيفُ ، و السُّيُوفُ مَقالِيدُ الجَنَّةِ و النارِ
@abdollahimahdi
#عبرتی دیگر ...
[یکی از دوستان مطلبی نوشته است مبنی بر اینکه؛
آن شخصی که دیروز نگران و گلهمند از تشخیص و عملکرد مدیران و نظامیان بود و امروز پس از عملیات وعده صادق 2 راضی و خشنود، خط فکری و تحلیلی درستی ندارد ... (چکیده مطلب).
محضر ایشان و سایر دوستان عرض میکنم:]
- آنچه روشن شد اعتماد بیجای دولتمردان به وعده دروغین آمریکا و تأخیر در پاسخ بهموقع به جنایت اسرائیل در ترور شهید هنیئه بود که باعث حمله پیشدستانه اسرائیل به حزبالله و شهادت سیدحسن نصرالله شد (گرچه از منابع موثق بیان شده است که این فرصتسوزی مصلحتی و بهانه بوده است اما اعتماد به وعده دروغین دشمن مطابق با افکار و سوابق و علائق این دولتمردان معلومالحال است...) ، پس آن شخصی که بهدرستی گلهمند و نگران این تأخیر بود هم تشخیص درستی داشت و هم احساس نگرانی بجا و هم اقدام بجا در بیان گلهاش به مسئولین و فریاد انتقام ... و البته پس از وعده صادق نیز احساس غرور و امیدواری و سرافرازی اش بجاست!
- آنچه روشن شد اعتماد رئیسجمهور و دستیاران سیاست خارجی او از جمله ظریف به وعده آتشبس دشمنان بود که با وجود عبرتهای فراوان دوباره وعده دروغین آمریکا را پذیرفتند (گرچه تأخیر در عملیات بخاطر این اعتماد نبود اما این تأخیر خسارت بزرگی به جبهه مقاومت وارد کرد...) پس آن شخصی که بعد از وعده صادق 1 گفت فرق میکنه چه کسی رئیسجمهور باشه درست گفته است و نیز نگرانی از اعتماد بیجای رئیس جمهور فعلی و تیم بینالمللی ایشان به وعدههای دروغین آمریکا نیز بجاست...
- آنچه روشن شد تأخیر جبرانناپذیر فرماندهان میدان در واکنش بهموقع بود گرچه این تأخیر ناخواسته و جبری بود و ناشی از کوتاهی و تعلل ایشان نبوده و صرفاً قصوراتی ناشی از شیطنت دشمن است... پس آن شخصی که تا دیروز به فرماندهان نظامی گله میکرد و از آنها مطالبه انتقام سخت و بهموقع داشت، تشخیص و اقدام درست و بجایی داشت و اگر امروز نیز از ایشان و سردار سلامی و حاجیزاده تشکر و قدردانی میکند، تشخیص و اقدام بجایی است...
- آنچه روشن شد؛ در امتثال امر رهبری مبنی بر انتقام سخت و بهموقع تأخیر بهوجود آمد که منجر به شهادت سیدحسن نصرالله و تضعیف جبهه مقاومت شد و اگر شخصی نگران عدم امتثال امر رهبری توسط برخی مسئولان بود که در طول تاریخ انقلاب نیز مصادیق فراوان دارد و به عنوان یک انحراف تلقی میکرد، تشخیص و نگرانی و گلهمندی بجایی داشت و اگر امروز رهبری را راضی و خشنود از این عملیات میبیند و تبلور آرمانهای امام و انقلاب را شاهد است، تشخیص و دغدغه کاملاً بجا و درستی داشته و دارد...
— عدهای خودتحلیلگرپندار همیشه با یکسری حرفهای بیاساس و تکراری دائماً در برابر دغدغهها و گلهمندیهای دلسوزان نظام و رهبری، میگویند: ...رهبری همه چیز را میداند و همه امور تحت اشراف ایشان بهخوبی پیش میرود... تو بهتر میدانی یا رهبری؟ ... کسی از مدیران و فرماندهان نمیتواند از دستورات رهبری تخطی کند و باید اعتماد داشته باشید و سکوت کنید و صبر استراتژیک داشته باشید و باید مراقب تله جنگ باشید و پرتاب موشک بازدارندگی ندارد و...
و با وجود قرائن و شواهد و دلایل بسیار بر اینکه گاهی حرف رهبری روی زمین میماند و همین دلسوزان نظام و انقلاب هستند که با تذکر و مطالبه و گاهی فریاد و گلهمندی و نصیحت و امر به معروف جلوی بسیاری از انحرافات را میگیرند... اما باز عدهای با خط تحلیلی غلط خود دعوت به سکوت و صبر میکنند تا کار از کار میگذرد...
— مهم این است که بایستی قدردان احرار آزاد اندیشی باشیم که به موقع احساس خطر میکنند و به موقع موضع میگیرند و به موقع فریاد میزنند و گاهی مدیران و مسئولان کشور را از خواب و غفلت برحذر میدارند ...
— و البته مهمتر این است که در جهت نقد و اعتراض به عملکرد نظام و مسئولین و مدیران و نظامیان و سایر خدمتگذاران نظام میبایست آداب نقد و نصیحت رعایت شود، از افراط پرهیز شود، موجب ناامیدی نشود، القای ناکارآمدی نظام و عدم هوشمندی رهبر انقلاب نباشد، حتیالامکان مخرج مشترک با مواضع دشمن نداشته و موجب سوءاستفاده دشمنان نشود و ...
@abdollahimahdi
🔸تأخیر یا تعلل ؟!
[در یکی از جلسات با حضور یکی از مسئولین فرصتی پیش آمد تا از پشتپردهها سئوال و برخی ابهامات را رفع نماییم ...
بر اساس فرمایش ایشان:]
اولاً گرچه بایستی در امتثال امر رهبری مبنی بر انتقام شهید هنیئه تأخیری پیش نمیآمد اما این تأخیر ناشی از کوتاهی و تعلل و تقصیر فرماندهان نظامی نبوده است بلکه دلایل دیگری داشت که نوعی قصور ناشی از غفلت از نفوذ و شیطنتهای دشمن بود ...(چون بیان آنرا منع کردند توضیح بیشتر در اینجا جایز نیست...)،
ثانیاً رئیس جمهور و مسئولان دولتی، با انتقام و عملیات موشکی مخالفت و منعی نداشتند و همراهی کردند و قبول وعده دشمن نسبت به آتش بس نیز گرچه با شاکله فکری و سوابق و علائق ایشان مطابقت دارد اما متأثر از تصمیم نظام، بهانهای برای ایجاد آمادگی بود...
بنابراین؛
اولاً خسته نباشید میگویم به کسانی که خیلی زحمت کشیدند که یک عقبه تئوریک برای تأخیر در عملیات انتقام درست کنند و این تأخیر که کاملاً جبری و اقتضایی بود را توجیه نموده و با تحلیلهای عجیب و سناریو نویسیهای ذهنی، حمله موشکی را از تأثیر و بازدارندگی بیاندازند یا نوعی صبر استراتژیک برای نظام به تصویر بکشند و یا به طرق دیگری روی این تأخیر ناخواسته مالهکشی کنند ... الحمدلله مشخص شد که در عملکرد مسئولان نظام نسبت به انتقام، علیرغم اینکه اشتباه در تشخیص یا تعلل و کوتاهی در عمل نبوده است، اما جبراً تأخیر هزینهساز و خسارتباری وجود داشته است...
ثانیاً تبری میجوییم از کسانی که تعلل و کوتاهی را به مقام معظم رهبری نسبت دادند یا نسبتهای ناروایی را متوجه فرماندهان نظامی کشور کردند...
ثالثاً تأکید میکنیم بر ضرورت مطالبهگری از مسئولان نظام در راستای خط اشارات مقام معظم رهبری و هر آنچه ما در این مدت گفتیم، بر مبنای فرمایشات و مطالبات ایشان بود از جمله اینکه برای پشتیبانی مسئولان نظام فریاد انتقام مانند سوخت موشک لازم است و ...
@abdollahimahdi
🔸از #جمعه_نصر تا #جمعه_فتح!
اذا جاء #نصرالله و #الفتح
واقعه جمعه نصر در اوج اقتدار و عزت و امنیت به امامت نائب امام زمان (عج) موج دیگری بر امواج خروشان جبهه حق علیه باطل بود و ما را بیش از گذشته چشمانتظار جمعه فتحی با امامت امام زمان (عج) میگرداند.
#نصر من الله و #فتح قریب
#جمعه_نصر به عنوان یکی از #ایامالله به برکت خون #نصرالله و رشادت #حزبالله در امتداد نهضت #روحالله شروع دوران جدیدی از جهاد #فیسبیلالله و مقدمه و زمینهساز فتحی از جانب #ولیالله و شکست #عدوالله و انتقام خون #ثارالله و اتمام #کلمةالله و اقامه #حکمالله در سراسر عالم خواهد بود...#إنشاءالله
@abdollahimahdi
🔸نقدی بر جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی!
أمیرالمؤمنین علی علیهالسلام: مَكانُ القَيِّمِ بالأمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الخَرَزِ، يَجْمَعُهُ و يَضُمُّهُ، فإنِ انقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ و ذَهَبَ، ثُمَّ لَم يَجْتَمِعْ بِحَذافيرِهِ أبَدا (نهج البلاغه، خطبه ۴۶)؛
موقعيت حاکم و زمامدار مانند رشته است که مهرهها را جمع مىکند و ارتباط مىبخشد، اگر رشته از هم بگسلد، مهرهها پراکنده مىشوند، و هر يک به جايى خواهد افتاد، به گونهاى که هرگز نتوان همه را جمع کرد...
🔹امام در حکومت الهی، محور و مرجع و هماهنگ کننده همه اجزاء خواهد بود بهطوری که همه اجزاء نسبت کمی و کیفی خود را با محور هماهنگکننده تنظیم نموده و به تعادل میرسند. بواسطه حضور نظاممند امام در منظومه سرپرستی و حاکمیتی، عدل و عدالت برقرار گشته و ایمان و تقوی جریان یافته و حیات طیبه محقق میگردد.
بر این اساس شایسته است که در زمان غیبت امام و حکومت ولی فقیه نیز، جایگاه ولایت فقیه در شبیهترین وضعیت به جایگاه امام تعریف و تنظیم شود و متأسفانه به اذعان برخی بزرگان، قانون اساسی نتوانسته حق چنین جایگاهی را ادا نماید و منشاء بسیاری از مشکلات کشور شده است.
جایگاه ولایت فقیه در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر اساس قانون اساسی کشور بسیار جای نقد و خدشه و اصلاح و تکمیل دارد که در جای خود به آن پرداختهایم و اشکالات متعددی مطرح شده است از جمله نگاه فردی (غیرساختاری و تشکیلاتی) به ولایت فقیه و... ؛ اکنون به بهانه روایت فوق الذکر به یک مورد دیگر اشاره میشود؛ در قانون اساسی رهبر نظام به نوعی خارج از سیستم سازمانی و اداری کلان در نظر گرفته شده است و علیرغم اینکه نقش نظارتی و اشراف کلان دارد و سیاستهای کلان نظام را تنظیم مینماید اما پیوند سیستمی با ساختار نظام ندارد و چرخدندههای سیستم با او درگیر نیست و به همین دلیل نمیتواند در یک مجموعه محور هماهنگی و تعادل قرار گیرد و نقش بیرونی او برای هماهنگی کافی نیست و امر او اغلب مطاع نبوده و مکانیزم قوی برای رهگیری و پیگیری مطالبات و منویات ایشان وجود ندارد و ...
بر اساس تجربه چهار دهه گذشته هم شاهد هستیم که سیاستهای کلان نظام به سویی هدایتگر است و بدنه نظام و دولت به سوی دیگری رهسپار ! جهتگیری کلی نظام به سوی اسلام و تمدن اسلامی دعوت میکند و بدنه کارشناسی نظام بر اساس مختصات و مناسبات تمدن غربی بهسوی ظلمات مدرنیته و لیبرالیسم حرکت مینماید و سرمنشاء اغلب مشکلات کشور همین انقطاع سیستمی رهبری از ساختار حاکمیتی است و بایستی در جهت رفع آن و گسترش و بسط سازمانی و ساختاری اختیارات رهبری تلاش نمود...
برای وضع مطلوب؛ ایده «نهاد رهبری» را طراحی و ارائه نمودهایم که تحت اشراف مقام معظم رهبری، اولاً نقش اساسی جریان و اقامه دین در حکومت و جامعه را تقویت نموده و ثانیاً بواسطه ارائه ساختار تشکیلاتی جامع و منظم در شئون مختلف رهبری، مرجعیت و محوریت ولایت فقیه را در همه عرصهها و مناسبات تقویت مینماید. هرچند سطح ایدهآل ایده مورد نظر نیازمند بازبینی قانون اساسی است اما سطوح دیگر این ایده در وضع موجود قابل تحقق و بسیار کارگشا خواهد بود. إنشاءالله
@abdollahimahdi