#آستین_در_دهنم السلام علیک یا بنت رسول الله یا فاطمه علیهاالسلام از زبان حضرت زینب علیهاالسلام آستین در دهنم! وقت عزایت مادر من چگونه نزنم ناله برایت مادر شهر،راحت شده از گریه ی هر روز تو در مدینه شده خاموش نوایت مادر از سر ِ ما نه فقط ،از سر ِ کلّ این شهر کم شده سایه ی احسان و عطایت مادر زندگی بی تو عذاب است برای زینب کاش می شد تن من خاک به جایت مادر فاش شد راز مگوی تو به هنگام غسل تا دم مرگ نگفتی ز بلایت مادر نیمه شب دست ،کشیده پدر از غسل تو خورده دستش به روی زخم جفایت مادر من بمیرم وسط کوچه تو مجروح شدی بود جرم تو حمایت ز ولایت مادر قامت کودک تو خم شده مانند تو حق بده زینب تو کرده هوایت مادر پیروهن دادی و شد علّت اشکم دائم روضه ی قتلگه کربوبلایت مادر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

این باشه به جای سبکهای هفتگی #ناله_ی_منتظر با موضوع شب جمعه و وداع فاطمیه 👇👇👇👇

#سبک108_فاطمیه وداع فاطمیه و شب جمعه زمینه،زمزمه.... رسیده وقت وداع فاطمیه کجایی آقا، ای صاحب عصر نبینم آقا، همیشه سرگردونی در بین صحرا، ای صاحب عصر چرا بارون چشم شیعه تمومی نداره تا کی دیده ها از غم دوری تو بباره ببین که دلامون برا دیدنت بی قراره چرا جای تو خالیه روی منبر امامم تا اون موقعی که نباشی دلم داره ماتم الهی آقاجون نشه سایتون از سرم کم عجل علی ظهورک ای منتقم مادر... 🌸🌸🌸🌸🌸 میدونم آقا ،تو هم شبیه مادر شبای جمعه، کربوبلایی هم واسه مادر، هم واسه شاه بی سر کنار مقتل، غرق بکایی میاد مادرت اما داره یه دستی به پهلوش با اینکه خودش کوه درده و زخمیه بازوش اونقد به خودش میزنه لطمه که میره از هوش صدای بُنَیَّ بُنَیَّ می پیچه تو گودال کنار تنی که زیر دست و پا گشته پامال با داغ روی داغ مث مادرت میری از حال عجل علی ظهورک، ای منتقم مادر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 این روزا حیدر ،خونه نشینه ای وای براش عذابه،حیات دنیا نیمه ی شبها، کنار قبر زهرا روضه میخونه،با چشم دریا میگه فاطمه جان ببین قامت من شده خم همین جا تو رو با دل خون به بابات سپردم دعا کردم ای کاش کنار مزارت می مردم هنوز یاد میخ در و محسن بی گناهم به تو می زدند چل نفر روبه روی نگاهم ببین یاد غسل جراحات تو غرق آهم عجل علی ظهورک، ای منتقم مادر.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

#سبک109_فاطمیه خانه نشینی بعدازشهادت نوحه،زمزمه،روضه.... از داغ اُمّ ابيها ، شد مدینه غرق عزا چه دردی بدتر از این که ،خونه نشین شد مرتضی علی شد تا پایان عمرش عزادار همیشه تو سینَش داره درد بسیار نمیشه فراموش دیگه داغ مسمار واویلا...... یا یاحیدر،غریب مدینه علی جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 باید حیدر مخفی کنه، غم هاشو از اهل خونه بعد زهرا بزنه او ،موهای زینب رو شونه چقد زود شده خانوم خونه زینب همیشه داره ذکر مادر روی لب می گیره توی بسترش روضه هر شب واویلا...... یا یاحیدر،غریب مدینه علی جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 باید آروم‌ کنه حیدر لاله های پژمرده رو میخ درو بپوشونه اصلاً عوض کنه درو همین در به سینه ی زهرا شرر شد کنارش گل مصطفی خون جگر شد با میخش بمیرم علی بی پسر شد واویلا...... یا یاحیدر،غریب مدینه علی جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 باید حیدر عمل کنه به وصیت های همسر نزاره تشنه بمونه حسین شبها بین بستر یه روزی میاد فاطمه پیش گودال می بینه لب خشکشو میره از حال می بینه زیر مرکبا میشه پامال واویلا...... یا غریبم، ای کشته ی عطشان حسین جان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158

اینم باشه آخرین سبک حقیر برای فاطمیه امسال به نیت عدد ابجد آقا امیرالمؤمنین علیه السلام (110) 👇👇👇

#سبک110_فاطمیه احساسی وداع فاطمیه قبول کن مادر... نوکریم تو خیمَتو قبول کن مادر قبول کن مادر گریه هام تو روضَتو قبول کن مادر شدیم شرمنده حق روضه هات نشد ادا شرمنده شدیم شرمنده در خور تو نیست این عزا شرمنده میدونم که حاضره تو این عزا اماممون مگه میشه نباشه تو بزم ِ مادر جوون واسه کوتاهیامون تو مجلس عزات ببخش جلوی مهدی باید اشکا میشد بدل به خون حالا که مولای غریبم روشن شداین خیمه ز نورت اشک شیعه هاتو نگاه کن کی میرسه وقت ظهورت العجل ای منجی عالم..... یا العجل منتقم مادر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 قبول کن مادر.... ناله ی سینه زنو قبول کن مادر قبول کن مادر..... لطمه روی بدنو قبول کن مادر ممنونم مادر منو تو مجلس روضه راهم دادی ممنونم مادر زیر پرچم عزات پناهم دادی مادرم نگاهی کن که تو سرات گدا بشم تا که زِندَم نزار از خیمه ی تو جدا بشم اسممو تو لیست نوکرای مهدی بنویس تا یه روز تو راه انتقام تو فدا بشم شکر حق که عمرم گذشته در حاجت دیدار مهدی شکر حق که شد روزی من نوکری تو دربار مهدی العجل ای منجی عالم..... یا العجل منتقم‌ مادر..... 🌸🌸🌸🌸🌸 ببخش ای مادر روضَتو شنیدمو هنوز من زندَم ببخش ای مادر باید بین روضه های تو می مردم بمیرم مادر کاش بودم به جای تو کتک می خوردم بمیرم مادر کاش تو رو از بین دشمنا می بردم یکی زد لگد به پهلوی تو پیش مرتضی شد تن تو لاله گون با کعب تازیونه ها می زدن تو رو واسه قرب خدا اون کافرا بازوی تو رو شکست غلاف تیغ بی حیا افتادی روی خاک کوچه ای مادر پهلو شکسته بردن حیدر رو سوی مسجد با طعنه و دستان بسته العجل ای منجی عالم..... یا العجل منتقم مادر.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158