eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.5هزار دنبال‌کننده
85 عکس
49 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک4 بسم الله، لعنت به معاویه لعنت بر سه مُلحد هاویه هرکی داره بغض آقام حسن وللهه که هس پور زانیه حسن به عالم چاره س حسن به عرش گوشواره س بیادبه خونش هرکی غریبه و آواره س حسن کریم یثرب منم سگ و او صاحب با او نمازه مقبول محبتش شد واجب حسن کریم زهرا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 وضو گرفتم که بگم حسن استادرزم،تک یل صف شکن ضربت او خاتمه ی جمل یکسره کرد کار امّ الفتن حسن دلیر هاشم به قلب شیعه حاکم تو باغ او روییده دلاوری چون قاسم داره یه دنیا مجنون به وجهش عالم مفتون میاد تا توی کوچه به پامیشه راه بندون حسن کریم زهرا... 🌸🌸🌸🌸🌸 داره به ذاتش جودبی مثل حیدر صفت،یاقوت بی بدل هنگام صلح،فاتح میدون و هنگام جنگ،ناقه کُش جمل حسن چه زیبا منظر کشیده به پیغمبر امیره توی قلباس اگر چه هس بی لشکر حسن صراط الیقین کپی حبل المتین به کوری دشمناش مُعزّه بر مسلمین حسن کریم زهرا... 🌸🌸🌸🌸🌸 پرچم عشق تو به اهتزاز به درد شیعه ای تو چاره ساز ازبس کریمی ،درب خونته حتی برای دشمن تو باز حسن تو عشق نابم مسبب الاسبابم تازنده ام غلامت سگ ابوترابم آقا به حق زهرا بقیعمو کن امضا ازاونجا کن راهیم به جنت کربلا حسن کریم زهرا..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g چند مدح استفاده شده در شعر👆👆👆 درمورد حضرت مجتبی علیه السلام فرمودند: 🌸امامین حسن و حسین علیهماالسلام دوگوشواره ی عرش هستند 🌸ازبس امام حسن علیه السلام جمیل بودند از کوچه که گذر میکردند راه بندان می شد و همه محو جمال ایشان می شدند 🌸ازبس کریم بودند حتی دشمنان هم سرسفره ی ایشان می نشستند 🌸هرکس در مدینه وارد می شد و جایی وغذایی نداشت و غریب بود به خانه ی ایشان می آمد،روایته دشمنان زیادی بخاطر این جود ایشان،شیعه واقعی شدندودست از بیعت با معاویه برداشتند. 🌸بعداز صلح معاویه،یاران کوته فکر ایشان را مذل المومنین خطاب می کردند درحالی که روایات ایشان را معزالمسلمین خوانده است وصلح ایشان را امر خداوند 🌸درجنگ جمل وقتی محمدحنفیه نتوانست کاری از پیش ببرد،امیرالمومنین علیه السلام ،یک تنه امام حسن علیه السلام رابه میدان فرستاد که به قلب لشکردشمن زد وشتر عایشه را پی کرد وام الفتن را سرنگون کرد ویک تنه جنگ جمل را فتح کرد.اینجا محمدحنفیه ناراحت بود که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود محمد ناراحت نباش که حسن پسر زهرا علیهماالسلام است وباهمه فرق دارد 🌸هرکس بغض حسنین علیهماالسلام را داشته باشد بغض پیامبر صلوات الله علیه وآله را داشته وباصورت درآتش جهنم است.بنابر روایات آن دو زن بدکاره پیامبر،بغض ایشان را داشته است
السلام علیک یا رحمة للعالمين يارسول الله صلوات الله علیه واله وسلم زبان حال حضرت زهرا با پدر بزرگوارشان علیهماالسلام قبل از شهادت پدر بعد از تو حال فاطمه ات زار می شود همسایه ی قدیم گلت خار می شود هرکس که در مدینه بدهکار لطف توست در پشت درب خانه طلبکار می شود دستان کینه باز شود بعد تو ولی بسته دو دست حیدر کرار می شود بعد از گرفتن فدک از دست غاصبان دیگر گذر ز کوچه چه دشوار می شود این دیده ای که بوسه زدی روز وشب برآن در کوچه در کنار حسن تار می شود پشت نقاب ، راز مگویم بماند و پنهان ز دیده سرخی رخسار می شود این سینه ای که مخزن انوار ایزدی ست بشکسته از شراره ی مسمار می شود گردد خلیل، دختر تو بعد رفتنت در آتش سقیفه گرفتار می شود در کوچه از عداوت چل مرد بی حیا پیوستنم به سوی تو هموار می شود ازاین دوشنبه کرب وبلا می شود به پا آغاز هر جسارت و آزار می شود از این سقیفه حرمله زد تیر و کربلا اصغر اسیر زخم شرر بار می شود شمر سقیفه رأس حسینم جدا کند بر روی تل عقیله عزادار می شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
بااشک ثبت شد سبک5 بنداول ودوم:زبان حال ایشان با حضرت زهرا علیهماالسلام) بندسوم:زبان حال ایشان باحضرت علی علیهماالسلام واحد،سنگین،زمینه،نزله فاطمه جان گریه نکن ، اول درده دخترم با غُصه ی تو می کشم ، این نفسای آخرم برای سرنوشت تو می باره هی چشم ترم تا زنده ای برام می سوزی گریه کن هر شب و روزی به جای خالی ام رو منبر نگاه ابری تو می دوزی کم از سر تو سایه میشه از گریه هات گلایه میشه آب وضوتو گرچه بردند دشمن تو همسایه میشه ای یاور تنهای سردار! دارم میرم،خدانگهدار فاطمه جان خدا نگهدار....... 🌸🌸🌸🌸🌸 این حرف که میزنم بهت ،بابا بمونه بینمون ازهمه زودتر سوی من،میای ولی با دل خون توسن هیجده سالگی،میشی کمون ومیدی جون یه روز تا از علی میخونی دشمنو از خونه ت میرونی جلوی چشم زار حیدر بین در و دیوار میمونی دستای حیدر بسته میشه چشمای زینب خسته میشه آخه می بینه که تو کوچه بازوی تو شکسته میشه ای یاور تنهای سردار! دارم میرم خدانگهدار فاطمه جان خدانگهدار...... 🌸🌸🌸🌸🌸 💥یه صحبت هم با حضرت امیرالمومنین علیه السلام تنها شدی برادرم، دنیا میشه برات عذاب سلام تودیگه میشه،تواین مدینه بی جواب بستن دست تو علی، برای مردمش ثواب چندروز دیگه تنها امیری زانوی غم بغل می گیری در پشت در ، کنار زهرا ازداغ محسنت می میری می گیره فاطمه ازت رو همش میزاره دست به پهلو موقع غسل میفهمی رازش میرسه دست به زخم بازو ای حیدر و امیر کرار دارم میرم خدانگهدار جانم( یارم) علی خدانگهدار...... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و باز او فهمید و در داغت گریبان را درید پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید قامتی که شد خمیده بیشتر خم می شود در کنار عضو عضو جسم سقای رشید‌ موی من در کربلا گردد سپید و موی تو وقت سیلی خوردن مادر به کوچه شد سپید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک6 زمزمه،نوحه..... من و دیده ای زار و محزون تو و طشتی از لخته ی خون با این هق هق روی سینه دلم را برادر مسوزون بگرفته جان تو را بغض همسر اما شدی از غم کوچه پرپر راحت شدی آخر از داغ مادر امان از غم و درد کوچه... ای کشته ی بغض همسر،حسن جان... یا ای کشته ی زهر کینه ،حسن جان... یا مسموم ومظلوم حیدر،حسن جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو هم دیده ای پشت آن در خزان شد گل باغ حیدر تو هم دیده ای که مغیره زده تازیانه به مادر خورده نگاهت گره سمت دیوار چشمت شده ابری از یاد مسمار از کوچه رفتن، تو بودی دل آزار امان از نگاهت به قنفذ... ای کشته ی بغض همسر،حسن جان... یا ای کشته ی زهر کینه ،حسن جان... یا مسموم ومظلوم حیدر،حسن جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 ببین از غمت گشته ام پیر شدم بی تو از زندگی سیر چه طور زنده ام بعد از آنکه کشیدم من از پیکرت تیر با قدّ خم آمدم من به بالین قلبم ز ظلم به تو گشته غمگین دیدم که تابوت تو گشته خونین امان از غم تو برادر... ای کشته ی بغض همسر،حسن جان... یا ای کشته ی زهر کینه ،حسن جان... یا مسموم ومظلوم حیدر،حسن جان... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 7 زمزمه،واحد،نزله،زمینه.... در۵ بند بنداول ودوم: احساسی ومدح بندسوم وچهارم: مصیبت بند پنجم: بقیع وکربلا تو آقای کریمی که به دشمن هم عطا کردی همه دار وندارت رو سه جا وقف خدا کردی منم هستم غلام تو ز جود خود نگاهم کن اگر چه من بدم اما تو آقا رو به راهم کن الهی که دلم از هر چی غیرتوس بشه خالی بده آقا به سمت خود به این نوکر پرو بالی میدونی مولا،به تو محتاجم ز دربار ‌خود ، مکن اخراجم مدد مجتبا... 🌸🌸🌸🌸🌸 گدا اومد ، بهت رو زد ،تو دنیاتو بهش دادی کنیزی گل به دستت دادبه او گفتی تو آزادی منم آقا، گدا هستم،که بی تو بی کس وکارم حقیرم من،ولی تنها تویی آقا خریدارم حسن جانم، کریمیو،منم کلب( عبد) سرای تو بزن امضا،فداییت شم، بدم جونم، برای تو به عشقت آقا ، ببین زنجیرم یه روز میشه که،تو رات میمیرم مدد مجتبا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 آقا عمری بلا دیدی گل روتو خزون کرده بایاد اون غم کوچه دلت مولا پر از درده تو که مهرت میده عزت میشه باتو گدا آقا عدوازچه تورو خونده مذل المؤمنین مولا چرا بر تن تو می بستی زره بین همه یارات نداشتی تو وفاداری،بشه مونس توی دردات غریب زهرا برات گریونم زدردات آقا ببین دلخونم مددمجتبا( غریب مجتبا)... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب آقا شه تنها یه گُل بودی توی صحرا( خارا) تو خونه هم نداشتی یه انیسی که بشه مأوا تو هم مثل بابات حیدر،ز حق خود شدی محروم بمیرم که به تو همسر خیانت کرد شدی مسموم به جای گل، روی تابوت،یه بارون تیر نثارت شد بازم گریون حسین نالون ز قلب پر شرارت شد کشیده تیر از ، بدن واویلا قدش خم نزد،حسن واویلا مددمجتبا( غریب مجتبا)..... 🌸🌸🌸🌸🌸 برام سخته حسن جانم ببینم بی حرم باشی نه یه گنبد نه گلدسته چرا تو بی علم باشی نه خادم نه یه زائر که برا دردات کنه شیون نه شمعی نه چراغی که مزارت رو کنه روشن یه روز میشه میاد مهدی میسازیم ما حرم آقا میریم مشای ز مرقدت علم بر دوش تا کربلا آقاقسمت کن،صراط الیقین پیاده سوی حرم اربعین (آقا هستی تو،کریم طاها بده تذکره ، برا کربلا) مددمجتبا... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
السلام علیک یا رسول الله صلوات الله علیه وآله و سلم عمری به لطف بی حد تو اعتنا نشد حقّ رسالت تو پدر جان ادا نشد مثل خدیجه همسر اُمّ الوفای تو دیگر کسی برای تو اهل وفا نشد اجر تو از هدایت این قوم ناسپاس غیر از اهانت و کتک و ناسزا نشد جشن سقیفه مانع دفنت شد و کسی دیگر برای داغ تو صاحب عزا نشد یک تن به عهد روز غدیرش وفا نکرد صاحب برای منبر تو مرتضی نشد بابا سرت شکسته شده از جفا ولی دیگر سر تو زخمی تیر و عصا نشد رأست به روی نیزه نرفت و تنت دگر در زیر نعل تازه ی مرکب رها نشد آورده اند یک کفن قیمتی ز عرش شکر خدا پدر کفنت بوریا نشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g‌
سبک10 زمینه وشور دارم میرم با کوله بار ماتمو یه عمره که منم غریب عالمو به کی بگم کتاب شرح دردمو آخه منم همون عزیز خاتمو خون باره، نگاهمو مث پدر، اسیر درد دل به چاهمو یاد حرف مادرم: حسن نگی عدو توکوچه بسته راهمو مرگ من،شد آرزوم همیشه خنده ی مغیره بوده روبروم چل نفر،به یک نفر یه عمره خاطرات کوچه بوده پیش روم گل اما، چه پرپرم به کی بگم که من شدم قتیل همسرم برتابوت ،نشسته تیر شده ببین به جای گل نصیب پیکرم بسّه عذاب، ز غصّه رفته تاب دارم میرم ،با سینه ای کباب(2) یامجتبی ،غریب فاطمه..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دارم میرم دلم تو فکر نینواس همونی که به نام کرب والبلاس همون که علت تموم گریه هاس سر دوطفل من دراون زتن جداس بغضی مونده تونگام فقط به فکر غربت گلای بی پنام می میرم، ولی داداش به فکر کینه ی عدو میون قتلگام میشه دفن،جنازه ام تو غُصّه ی جسارتای نعل تازه ام سرمه،رو دامنت ولی غمین اون سرای روی نیزه ام زینب میشه قدکمان تومجلس شراب ورقص چوب خیزران مهمون خرابه ای با دیدن سرجدات،سه ساله میده جان بسّه عذاب،ز غصّه رفته تاب دارم میرم ،با سینه ای کباب یامجتبی،غریب فاطمه...... (آقام حسن، کریم فاطمه....) 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک12 نوحه،زمزمه،...... زهر بلا شدی درمون شدی به زخم دل چون مرهم راحت شدم من از درد و غم یه عمره من کشیدم ماتم قصه ی روزگار من حکایت دلی پر درده که همسرش بهش بد کرده از زندگی دیگه دلسرده امان از،این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته قلبم از کوچه نشد پناه مادر باشم برای او یه سنگر باشم براش تو کوچه یاور باشم نقاب صورت مادر راز یه عمر اشک من بود نشون سیلی دشمن بود بهونه ای برا مردن بود امان از،این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دیدم که مادر زارم نشسته بین درب و دیوار به سینه داره زخم مسمار از داغ نوگلش شد بیمار چهل نفر توی کوچه به هم دیگه چرا پیوستند بازوی مادرو بشکستند چقد سقیفه ای ها پستند امان از،این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 کاش که نمی شدم تشییع شد آسمون من شررباره تابوت گل شده پر از خاره کفن شده ز کینه ها پاره حسین اومد کنار من با قامت خمیده ای وای تیراز تنم کشیده ای وای از زندگی بریده ای وای امان از،این غریبی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
السلام علیک یا حسن بن علی علیهماالسلام او خلق گردیده که الگوی کرم باشد ایمان به یُمن بودن او محترم باشد در سطر اول از ستایش های او مانده هر کس به راه مدح او صاحب قلم باشد در شرح یک خط از فضیلت های ناب او باید به تعداد خلایق محتشم باشد کردم من استنباط از حرف رسول الله: شد دشمنش ملعون اگرچه همسرم باشد ثابت نموده در جمل او می شود حیدر وقتی که یک لحظه به دوش او علم باشد دیگر دم شیران ندارد بازدم وقتی یک دم میان دست او تیغ دو دم باشد شد دشمن او دشمن ما،دوست دارش دوست فرقی ندارد از عرب یا از عجم باشد او بارگاهی هم ندارد حکمتی دارد باید برایش در دل شیعه حرم باشد آن کس که از تابوت او بیرون کشیده تیر حق داشته گر قامتش از غصه خم باشد ✍علی مهدوی نسب (عبدالمحسن) https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک باسم سبک 13 جواب : ای لاله ی پرپر، از کینه ی همسر رفتی برادر رفتی برادر با دیدگان تر،از غصه ی مادر رفتی برادر رفتی برادر مظلوم حسن جانم.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 آخر تو شدی راحت از این غمها رفتی با دل خسته از این دنیا خون جگر شدی از دست یارانت بستی تو زره بین ندیمانت با داغ روی داغ،با زخم روی ساق رفتی برادر رفتی برادر نور دل حیدر، بودی تو بی یاور رفتی برادر رفتی برادر 🌸🌸🌸🌸🌸 واویلا میان تشت جگر دیدم قلبت را شکسته از گذر دیدم سینه ی تو سنگین از جسارت شد درمان غم کوچه شهادت شد با غصه ی سیلی،آن صورت نیلی رفتی برادر رفتی برادر با یاد میخ در،آن ناله ی مادر رفتی برادر رفتی برادر 🌸🌸🌸🌸🌸 از داغت کمان شد قامتم حالا چشمانم کنار تو شده دریا جای گُل به تابوتت نشسته تیر از این داغ برادر جان شدم من پیر کردی مرا محزون، با این تن گلگون رفتی برادر رفتی برادر کفن ز خون شد تر، با زخم بر پیکر رفتی برادر رفتی برادر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک بس کن رباب سبک 14 جواب: بس کن حسن ، لطمه نزن یاد گذر بس کن حسن،شدم مث تو خون جگر مظلوم حسن روحی لک الفدا حسن... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 آتیش این سینه شد اشک نگاهت می کشی من رو داداش با سوز آهت شد جواب خوبی تو بغض همسر ای گل زهرا شدی در خونه پرپر کشته تو رو ، زهر جفا خاکم به سر کشته منو، دربین تشت دیدم جگر 🌸🌸🌸🌸🌸 عمریه گریونی از روضه ی مسمار از غم کشته ی بین درب و دیوار کوچه رفتن شد دلیل احتضارت یاد سیلی عدو برده قرارت یادت نرفت،اون ضرب دست پرشتاب یادت نرفت، کبودی زیر نقاب 🌸🌸🌸🌸🌸 مونده تابوتت میون بارون تیر دیدمت گلگون،شدم از زندگی سیر می کِشم تیر از تنت با قامت خم بعد از این شد اشک داغ تو دمادم زخمی شدی،لعنت به اون زن حسود زخمی شدی،شکر خدا زینب نبود رفتی حسن،خون از تن پاکت چکید رفتی حسن ،کرده غمت مویم سپید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 15 رفاقت خوبه که زیور باشه فقط با شیعه ی حیدر باشه کی گفته اینو: رفاقت ممنوع رفاقت ممنوع با کافر باشه به جنت بابم حسینه به شب مهتابم حسینم (رفاقت) محدود دنیاس بگو (اربابم) حسینه منم گدای تو ای شه عالم به نوکری تو عمری می بالم شده دم روضه احسن الحالم بحق زینب عجل لولیک الفرج 🌸🌸🌸🌸🌸 با شیعه تنها ما الفت داریم با اهل روضه رفاقت داریم فقط با عدوی ِ آل حیدر تا زنده هستیم عداوت داریم به هر سر سرور علیه امیر و حیدر علیه به ولله بعد از پیمبر امام و رهبر علیه تویی صراط حق،من مسلمانت برادرم تنها ، با محبانت بهشت من‌ گشته زیر ِ ایوانت بحق زینب عجل لولیک الفرج 🌸🌸🌸🌸🌸 دلم مجنون ِ کریم طاهاس که مهرش بهتر ز کل دنیاس به کوری ِ اون زن بدکاره حسن محبوب دل نوکرهاس صحاب رحمت حسن جان تموم نعمت حسن جان با مهرت ای عشق شیعه قبوله طاعت حسن جان تویی کریم و ما، کلب(عبد)تو هستیم به عشق تو آقا عمری سرمستیم به غیر تو درب ِ این دلو بستیم بحق زینب عجل لولیک الفرج ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
السلام علیک یا حسن بن علی أیها المجتبی علیه السلام وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g
سبک 16 (حضرت موسی بن جعفر علیه السلام وحضرت رضا علیه السلام برای نجات شیعیان چه بلاها که کشیدند 😭😭امامی به زندان رفت وامامی به میان دشمن) سنگین،زمزمه،زمینه..... منم عزیز فاطمه ، غریب شهر مشهدم برا نجات شیعیان ، میون دشمن اومدم کسی به دادم نرسید ، زهر بلا شد کارگر خدامیدونه من چقدر،تو حجره دست وپا زدم از دست غصه ها خزونم حالا میشه مرگم امونم تو حجره با لبای تشنه منتظرم بیاد جوونم قد من از جفا خمیده کسی غریبی مو ندیده ندیده که به خود می پیچم اینجا شبیه مارگزیده امون امون از این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 با یاد کربلا زدم ، فرشای حجره رو کنار سر میزارم به روی خاک،با دیده های بی قرار سنگینی سینه ی من ، از یاد ظلم شمره که سینه ی جدّمو با بغض،داده با چکمه هاش فشار دیگه خوشی از نینوا رفت از قلب زینبین صفا رفت جلوی چشمای سکینه سر باباش رو نیزه ها رفت زینب رو تل صاحب عزا شد دیگه به مردن هم رضا شد جواب ِ(اُسْقونی) ِجدّم نیزه و شمشیر و عصا شد امون امون از این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 خدا رو شکر نرفت تنم ، دیگه به زیر دست و پا نشد شکسته دنده هام ، به زیر نعل مرکبا خدا رو شکر کنار من ، معصومه خواهرم نبود تا که بشه همسفر و ، اسیر قوم بی حیا وای از غم عصر جسارت زینب و موسم اسارت گوشواره ی بی بی رقیه از گوش پارش رفته غارت یک کاروون غم کشیده عزیزاشون در خون تپیده شده انیس دیده هاشون به روی نی، سر بریده امون امون از این غریبی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: https://t.me/joinchat/AAAAADvd0oZJBHS3El_T2g