#آخر_چرا
السلام علیک یا شیخ الائمه
یا جعفر بن محمد علیه السلام
آخر چرا آن دشمن ِ از ره رسیده
او را ز حال خلوتش بیرون کشیده
تنها غم حضرت شده آن کودکی که
با نعره های دشمنش از جا پریده
نه کفش ونه عمامه ای حتی ردایی
غیر از جسارت از عدوی خود ندیده
وقتی پیاده رفته و دشمن سواره
خیلی عرق کرده گمانم می دویده
گرچه درآن کوچه هزاران غُصه دید و
صدها اهانت از عدوی خود شنیده
دیگر نگفته است ارباب مقاتل
از همسرش که در میان خون تپیده
ننوشته در مقتل که چل تن آمدند و
از دست تنها حامی او خون چکیده
حرفی نشد از بام وسنگ وبغض دشمن
افتادن ِ از روی نی رأس بریده
این کوچه این گونه و آن کوچه بمیرم
شد یک سه ساله از جفا قامت خمیده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@ashareabdolmohsen
#آخر_چرا
السلام علیک یا شیخ الائمه
یا جعفر بن محمد علیه السلام
آخر چرا آن دشمن ِ از ره رسیده
او را ز حال خلوتش بیرون کشیده
تنها غم حضرت شده آن کودکی که
با نعره های دشمنش از جا پریده
نه کفش ونه عمامه ای حتی ردایی
غیر از جسارت از عدوی خود ندیده
وقتی پیاده رفته و دشمن سواره
خیلی عرق کرده گمانم می دویده
گرچه درآن کوچه هزاران غُصه دید و
صدها اهانت از عدوی خود شنیده
دیگر نگفته است ارباب مقاتل
از همسرش که در میان خون تپیده
ننوشته در مقتل که چل تن آمدند و
از دست تنها حامی او خون چکیده
حرفی نشد از بام وسنگ وبغض دشمن
افتادن ِ از روی نی رأس بریده
این کوچه این گونه و آن کوچه بمیرم
شد یک سه ساله از جفا قامت خمیده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@abdolmohsen158
#آخر_چرا
السلام علیک یا شیخ الائمه
یا جعفر بن محمد علیه السلام
آخر چرا آن دشمن ِ از ره رسیده
او را ز حال خلوتش بیرون کشیده
تنها غم حضرت شده آن کودکی که
با نعره های دشمنش از جا پریده
نه کفش ونه عمامه ای حتی ردایی
غیر از جسارت از عدوی خود ندیده
وقتی پیاده رفته و دشمن سواره
خیلی عرق کرده گمانم می دویده
گرچه درآن کوچه هزاران غُصه دید و
صدها اهانت از عدوی خود شنیده
دیگر نگفته است ارباب مقاتل
از همسرش که در میان خون تپیده
ننوشته در مقتل که چل تن آمدند و
از دست تنها حامی او خون چکیده
حرفی نشد از بام وسنگ وبغض دشمن
افتادن ِ از روی نی رأس بریده
این کوچه این گونه و آن کوچه بمیرم
شد یک سه ساله از جفا قامت خمیده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@abdolmohsen158