eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.5هزار دنبال‌کننده
85 عکس
49 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
عبدالمحسن: ز دل ما صفا رفته چون که ماه خدا رفته ماه گریه خداحافظ با تو شور دلا رفته چه شبهایی که تا زمان سحر دلای همه غرق طاعت شده پیرن مشکی ماتم مرتضی بازم رزق این بی لیاقت شده شدیم هم نفس با دل زینبین زدیم ناله از غربت مرتضی برای غم فرق از هم جداش زدیم لطمه بر صورت وسینه ها رفتی ای ماه و واویلا شیعه شد دیگه بی بابا رفته با رأس بشکسته علی به دیدن زهرا العجل یوسف زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 شب آخر رسید اما پره غصه شده دلها رمضون رفته و مونده غم هجر گل زهرا یه عمره که من می کشم انتظار بیاد مهدی عقده ز دل وا بشه دیگه درد بی درمون این نگاه با دیدار مهدی مداوا بشه بیاد کوری چشم آل سعود بده بر همه شیعیان آبرو بیاد و با سربند یا مرتضی بگیره دیگه انتقام از عدو کار ابر چشمام عمری توی هجر تو بارونه آقا جونم بیا قلبم از دست دشمنا خونه العجل یوسف زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 شب جمعه حرم غوغاس شب جمعه چشا دریاس آخه بازم با قدّ خم مهمون کربلا زهراس دوباره کنار ضریح حسین رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش با هر روضه که مادحین میخونن زده لطمه زهرا و رفته ز هوش نگاهش بازم خیره به مقتله پر از ماتم یک تن بی سره هزاران جراحت روی پیکر و جای بوسه روی رگ حنجره میگه رأس حسین من چرا رفته روی نیزه مونده روی تن پاکش نشون نعلای تازه غریب فاطمه ارباب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) http://eitaa.com/joinchat/4122869762Cd49d461bfa
از شوال تامحرم ای طبیب، دردم دواکن از غم هجرت رها کن باز بیا و این گدا رو راهی کرب و بلا کن میگن آقا ، زائر تو ، مهمون ِ پروردگاره دربهشت هم ،سرزمینِ ،حرم تو موندگاره بدون حبّ ِ، زیارت ، هر عمل بی اعتباره کی میشم بازم هوایی کفتر ایوون طلایی زائر کرب و بلایی کربلا،کرب وبلا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 این دلم یارغریبه از غلامان حبیبه بازشب جمعه رسیدو برمشامم بوی سیبه شب جمعه،ملک وحور،میادازعرش دسته دسته بهر زائر ، دست رو سینه س، مادر پهلو شکسته جبرئیل هر،روز وهر شب ، زائر ِ بُریده دسته کی میشم بازم هوایی کفتر ایوون طلایی زائر کرب و بلایی کربلا،کرب وبلا... 🌸🌸🌸🌸🌸 تربتت مأوای من شد راه استشفای من شد مرده بودم خاک قبرت گوهر احیای من شد سجده بردم،سوی تربت،شیوه ی صاحب زمانه سجده ای که، شده بابی، بر حجاب هفتگانه تربتت مرهم درد و، بر همه غم ها امانه کی میشم بازم هوایی کفتر ایوون طلایی زائر کرب و بلایی کربلا،کرب وبلا...... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تامحرم شب جمعه زیر عَلَم ( غیرشب جمعه:باز هیئت و اوج علم) بازم شدم مست حرم کرب و بلا بده آقا به حقّ مادرت قسم اربابم(۲)بااشک روضه ی تو زنده هستم اربابم(۲) بدون عشق تو ذلیل و پستم اربابم(۲)دلم همیشه ازغمت میخونه اربابم(۲) بزار برای تو باشم دیوونه ای پادشاه باکرم....قسمتم کن بازم حرم اللهم الرزقنا حرم....... 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی رب گِلم رو سرشت نامم رو کلب(عبد)تو نوشت شد شهر کربلات برام بالاتر از هرچی بهشت اربابم(۲) خالیه از نوکری تو دستم اربابم(۲)همیشه عهدباتوروشکستم اربابم(۲)ببین که نوکر تو رفته از تاب اربابم(۲)هوای گنبد تو دارم دریاب ای پادشاه باکرم...قسمتم کن بازم حرم اللهم الرزقناحرم..... 🌸🌸🌸🌸🌸 بازم شدم حیرون تو وابسته به درمون تو چی میشه غلامت باشه شب جمعه مهمون تو ( این اربعین مهمون تو) اربابم(۲)تو خیمه ی تو من فقط برکامم اربابم(۲) نیام به زیر گنبدت ، بدنامم اربابم(۲) بازم دل نوکرتو دریا کن اربابم(۲)حاجت کربلای من امضا کن ای پادشاه باکرم....قسمت ما باز کن حرم اللهم الرزقنا حرم..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
از شوال تا محرم .. شب جمعه حرم غوغاس شب جمعه چشا دریاس آخه بازم با قدّ خم مهمون کربلا زهراس دوباره کنار ضریح حسین رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش با هر روضه که مادحین میخونن زده لطمه زهرا و رفته ز هوش نگاهش بازم خیره به مقتله پر از ماتم یک تن بی سره هزاران جراحت روی پیکر و جای بوسه روی رگ حنجره میگه رأس حسین من چرا رفته روی نیزه مونده روی تن پاکش نشون نعلای تازه غریب فاطمه ارباب 🌸🌸🌸🌸🌸 شب جمعه س امام ما روضه می گیره باز تنها نداره مستمع ای وای خیمه ی یوسف زهرا یه عمره که ما می کشیم انتظار بیاد مهدی عقده ز دل وا بشه دیگه درد بی درمون این نگاه با دیدار مهدی مداوا بشه بیاد کوری چشم آل سعود بده بر همه شیعیان آبرو بیاد و با سربند یا مرتضی بگیره دیگه انتقام از عدو کار ابر چشام عمری توی هجر تو بارونه آقا جونم بیا قلبم از دست دشمنا خونه العجل یوسف زهرا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ادرش اشعار: @abdolmohsen158
ز دل ما صفا رفته چون که ماه خدا رفته ماه گریه خداحافظ با تو شور دلا رفته چه شبهایی که تا زمان سحر دلای همه غرق طاعت شده پیرن مشکی ماتم مرتضی بازم رزق این بی لیاقت شده شدیم هم نفس با دل زینبین زدیم ناله از غربت مرتضی برای غم فرق از هم جداش زدیم لطمه بر صورت وسینه ها رفتی ای ماه و واویلا شیعه شد دیگه بی بابا رفته با رأس بشکسته علی به دیدن زهرا العجل یوسف زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 شب آخر رسید اما پره غصه شده دلها رمضون رفته و مونده غم هجر گل زهرا یه عمره که من می کشم انتظار بیاد مهدی عقده ز دل وا بشه دیگه درد بی درمون این نگاه با دیدار مهدی مداوا بشه بیاد کوری چشم آل سعود بده بر همه شیعیان آبرو بیاد و با سربند یا مرتضی بگیره دیگه انتقام از عدو کار ابر چشام عمری توی هجر تو بارونه آقا جونم بیا قلبم از دست دشمنا خونه العجل یوسف زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 شب جمعه حرم غوغاس شب جمعه چشا دریاس آخه بازم با قدّ خم مهمون کربلا زهراس دوباره کنار ضریح حسین رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش با هر روضه که مادحین میخونن زده لطمه زهرا و رفته ز هوش نگاهش بازم خیره به مقتله پر از ماتم یک تن بی سره هزاران جراحت روی پیکر و جای بوسه روی رگ حنجره میگه رأس حسین من چرا رفته روی نیزه مونده روی تن پاکش نشون نعلای تازه غریب فاطمه ارباب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
باز غریبونه تو صحرا امام بی کس و تنها داره یک دیده ی دریا برای مادرش زهرا داره می بینه بعد اون روز تلخ شده زندگی واسه مادر عذاب داره می بینه که جلوی علی روی ماه صورت داره یک نقاب می بینه که با درد سینه شبا میخوابه نشسته توی بسترش میخونه بازم با دل غرق آه لالایی برای گل پرپرش مونده یادش که شیش ماهش بین دیوار و در افتاد جلوی فاتح خیبر پشت در محتضر افتاد العجل یوسف زهرا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شب جمعه حرم غوغاس شب جمعه چشا دریاس آخه بازم با قدّ خم مهمون کربلا زهراس دوباره کنار ضریح حسین رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش با هر روضه که مادحین میخونن زده لطمه زهرا و رفته ز هوش نگاهش بازم خیره به مقتله پر از ماتم یک تن بی سره هزاران جراحت روی پیکر و جای بوسه روی رگ حنجره میگه رأس حسین من چرا رفته روی نیزه مونده روی تن پاکش نشون نعلای تازه غریب فاطمه ارباب.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
با اشک ثبت شد شب جمعه بازم رسیده امام غریبم‌ کجایی شاید رفته ای به مدینه یا با مادرت، کربلایی میری با دلی زار و خسته که از داغ مادر شکسته می بینی که مادر با ناله روی خاک مقتل نشسته میخونه: بُنَیَّ تو رو تشنه کشتن سرت رو فقط نه لباست رو بردن بیا یابن زهرا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 گذاشته یه دست روی پهلوش بمیرم که پهلوش شکسته ولی میگه از نیزه ای که تو پهلوی یاسش نشسته یکی نیزه میزد یکی تیر میدم حق که زینب شده پیر آخه دید حسینم شده دفن زیر سنگ و نیزه و شمشیر بمیرم که بوسید رگ حنجرش رو روی نیزه ها دید سر اطهرش رو بیا یابن زهرا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
ای شاه غریب تویی که برای ما مولا هستی چرا بی هم‌ نفس و تنها هستی بمیرم که ساکن صحرا هستی آقاجون ببخش عمریه که روبه روت گناه کردم سینتو همیشه غرق آه کردم عمرمو بدون تو تباه کردم بیا که دلا پر از غمه دنیامون بی تو جهنّمه تو رو خونده عمه زینبت بیا ای امید فاطمه العجل یا صاحب الزمان..... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای شاه غریب شب جمعه باز نگاهت شد دریا راهی کربوبلا هستی آقا دل تو خونه با اشکای زهرا روضه میخونه روضه ی سه شعبه و کام اصغر پاره پاره شد تن پاک اکبر روبه روی من حسینم شد پرپر روبه روی چشم خواهرش شد جدا تو قتلگاه سرش شد جدا به زیر دست و پا همه ی اعضای پیکرش العجل یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
بی تو همه ی دقیقه هام غصّه و درده دنیایی که تو نباشی بی روحه و سرده سخته که بدونم تویی آواره ی صحرا از یاد همه رفته که بابامونه تنها آقا بگو چطور ببینه نوکرت نشسته دشمنت به روی منبرت ببین دلامونه به حال احتضار کی میرسی آقا با تیغ ذوالفقار العجل یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو بین بیابونا و ما چه بی خیالیم تنها داریم ادعا که در فکر وصالیم جار میزنیم هر جا که به راه تو نشستیم اما دلتو همیشه با گناه شکستیم شرمنده،ما شدیم دلیل محنتت کاری نکرده ایم برای غربتت صبح و مساء شده کار تو اشک و آه اونجوری که باید نداری چشم به راه العجل یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 داره میره ماه رمضان،ماه عبادت اما نشد از تو خبر ای ماه ولایت داره میخونه علی تو رو گوشه ی محراب خونده تو رو وقت رفتنش،زینب ِ بی تاب حسن به وقت غسل تو رو زده صدا گفته حسین بیا خون خواه مرتضی در بین فتنه ها شد ذکر شیعیان السّاعه،العجل یا صاحب الزمان العجل یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بازم شب جمعه دل توس گوشه ی گودال پیش بدن شاه غریب که شده پامال پیش بدن بی کفن غرق جسارت پیراهن و عمامه ی او ،رفته به غارت جلوی خواهرش سرش شده جدا رفته تا شهر شام به روی نیزه ها میون هلهله خولی سرش رو برد یه ساربون رسید انگشترش رو برد العجل یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
من و هجر تو و این سیاهی پروندم حلالم کن آقاجون ،قدر یه عمر شرمندم روز و شب تو شاهد خطاهامی‌ میدونم دل تو رو میشکنه شکستن پیمونم عهد و پیمونی که بعد هر نماز صبح همیشه بستم با تو گفتم که تا عمر دارم همیشه هستم با تو عهد و پیمونی که با تو بستم زیر قبه ی حسین،خون خدا گفتم یا مهدی نمیشم تا ابد ازت جدا حالا با گناهام دلتو شکستم ادعا دارم که چشم به رات نشستم الغوث یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 میدونم خیلی بدم ولی آقا دریابم میدونی که تشنه ی زیارت اربابم آره! هست یه بار سنگین‌گناه رو دوشم ولی دلتنگ یه روضه کنار شیش گوشم کنار شیش گوشه میون زمزم اشک و ناله و روضه ی آب به خدا میشه دعای فرج تو مستجاب کنار شیش گوشه مادرت تو رو صدا زده میون درد و آه وقتی که به رگهای بریده میکنه نگاه العجل أبانا به سر بریده به تنی که بین خاک و خون تپیده الغوث یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
ای شاه غریب تویی که برای ما مولا هستی چرا بی هم‌ نفس و تنها هستی بمیرم که ساکن صحرا هستی آقاجون ببخش عمریه که روبه روت گناه کردم سینتو همیشه غرق آه کردم عمرمو بدون تو تباه کردم بیا که دلا پر از غمه دنیامون بی تو جهنّمه تو رو خونده عمه زینبت بیا ای امید فاطمه العجل یا صاحب الزمان..... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای شاه غریب شب جمعه باز نگاهت شد دریا راهی کربوبلا هستی آقا دل تو خونه با اشکای زهرا روضه میخونه روضه ی سه شعبه و کام اصغر پاره پاره شد تن پاک اکبر روبه روی من حسینم شد پرپر روبه روی چشم خواهرش شد جدا تو قتلگاه سرش شد جدا به زیر دست و پا همه ی اعضای پیکرش العجل یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
سبک30 شب جمعه بازم رسیده                   امام غریبم‌ کجایی شاید رفته ای به مدینه                    یا با مادرت، کربلایی میری با دلی زار و خسته که از داغ مادر شکسته می بینی که مادر با ناله روی خاک مقتل نشسته ‌ میخونه: بُنَیَّ           تو رو تشنه کشتن سرت رو فقط نه              لباست رو بردن بیا یابن زهرا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 گذاشته یه دست روی پهلوش               روی پهلویی که شکسته ولی میگه از نیزه ای که               تو پهلوی یاسش نشسته یکی نیزه میزد یکی تیر میدم حق که زینب شده پیر آخه دید حسینم شده دفن زیر سنگ و نیزه و شمشیر بمیرم که بوسید          رگ حنجرش رو روی نیزه ها دید        سر اطهرش رو بیا یابن زهرا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
سبک31 زبان حال امام حسین با مادر علیهماالسلام چشمم شده روشن خوش اومدی ای مادرم زهرا کنار مقتل من و سقّا گرفتی روضه تو دل صحرا                               آه و واویلا کبوده  بازوت ولی پیوسته میزنی هی با دستای خسته به روی سینه ای که بشکسته                                       آه و واویلا                   ای مادر مظلومه ام زهرا......     🌸🌸🌸🌸 در گوشه ی گودال مادر خودت بودی کنار من ناله زدی از خنده ی دشمن حسینتو مقابلت کشتن                               آه و واویلا من بودمو هجوم یک لشکر غریب گیر آوردنم مادر😭 شدم به زیر دست و پا پرپر                               آه و واویلا ای مادر مظلومه ام زهرا... 🌸🌸🌸🌸🌸 در گوشه ی گودال از نسل اون که زد تو رو مادر نشست رو سینه ام با یک خنجر دوازده ضربه زد روی حنجر                               آه و واویلا شکسته یک دنده ی تو امّا تموم دنده های من اینجا شکسته زیر پای مرکبها                               آه و واویلا ای لاله ی پرپر،حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
بی تو همه ی دقیقه هام غصّه و درده دنیایی که تو نباشی بی روحه و سرده سخته که بدونم تویی آواره ی صحرا از یاد همه رفته که بابامونه تنها آقا بگو چطور ببینه نوکرت نشسته دشمنت به روی منبرت ببین دلامونه به حال احتضار کی میرسی آقا با تیغ ذوالفقار العجل یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو بین بیابونا و ما چه بی خیالیم تنها داریم ادعا که در فکر وصالیم جار میزنیم هر جا که به راه تو نشستیم اما دلتو همیشه با گناه شکستیم شرمنده،ما شدیم دلیل محنتت کاری نکرده ایم برای غربتت صبح و مساء شده کار تو اشک و آه اونجوری که باید نداری چشم به راه العجل یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 داره میره ماه رمضان،ماه عبادت اما نشد از تو خبر ای ماه ولایت داره میخونه علی تو رو گوشه ی محراب خونده تو رو وقت رفتنش،زینب ِ بی تاب حسن به وقت غسل تو رو زده صدا گفته حسین بیا خون خواه مرتضی در بین فتنه ها شد ذکر شیعیان السّاعه،العجل یا صاحب الزمان العجل یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بازم شب جمعه دل توس گوشه ی گودال پیش بدن شاه غریب که شده پامال پیش بدن بی کفن غرق جسارت پیراهن و عمامه ی او ،رفته به غارت جلوی خواهرش سرش شده جدا رفته تا شهر شام به روی نیزه ها میون هلهله خولی سرش رو برد یه ساربون رسید انگشترش رو برد العجل یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
در زمانی که دل مهدی پر از غمها شده شیعه فکر  ِ پایکوبی در شب یلدا شده حضرت مهدی عزادار است و شیعه از چه رو غرق شادی در عزای حضرت زهرا شده او هزار و چندسال از دست ما گشته طرید از جفای شیعیانش ساکن صحرا شده ماتم مادر مگر تبریک دارد بس کنید چشم مهدی از همین تبریک ها دریا شده حضرت مهدیست امشب زائر کربوبلا با حضور مادر او، روضه ها برپا شده یک تن بی سر میان خاک و خون افتاده است قامت مادر کنار پیکر او  تا شده در همین جا روبه روی خواهر مظلومه اش بر سر دزدیدن پیراهنش دعوا شده بوسه زد بر روی رگها در میان دشمنان پاسخ آه و فغانش، خنده ی اعدا شده دید جسم بی کفن افتاده یک گوشه ولی بندی از انگشت او جای دگر پیدا شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلواپسم که بین بیابان چه می کنی در دشت خار، سرو گلستان چه میکنی از تاب رفته طاقت یعقوب ِ دیده ام یوسف هنوز گوشه ی زندان چه می کنی داری برای درد همه غصه می خوری با غصه ها و درد فراوان چه میکنی وقتی تویی علی زمانه، غریب شهر تنها بدون قنبر و سلمان چه می کنی باغ دلم خزان شده، تنها بهار من بااین دل همیشه زمستان چه می کنی وقتی که در بقیع، دلت یاد می کند از صحن باشکوه خراسان چه می کنی شب های جمعه گوشه ی گودال می روی هنگام دیدن شه عطشان چه می کنی انگشت جدّ تو شده یک چشمه ای ز خون غارت شده عقیق سلیمان چه می کنی وقتی که حرف می شود از غارت حرم با روضه های خار مغیلان چه می کنی مادر دوباره دست به پهلو، رسیده است حالا که حال اوست پریشان، چه می کنی یک دم تو را صدا زند و گوید: ای غریب دلواپسم که بین بیابان چه می کنی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
حضرت زهرا و حضرت رقیه علیهماالسلام از بعد غیبتت به سر ما چه ها رسید لحظه به لحظه محنت و درد و بلا رسید پایین نرفته آب خوشی از گلوی ما از لحظه ای که پای تو در ذی طُویٰ رسید چندی ست کار ما شده اثبات بودنت بنگر که کار نوکر تو به کجا رسید آقا خودت برای ظهورت دعا نما بنگر که صبر و حوصله ها انتها رسید آمد دوباره یک شب جمعه،نظاره کن مادر کنار مقتل کربوبلا رسید دستی گرفته بر کمر و بین لطمه ها پیش تنی که پُر شده از ردّ پا رسید شد روضه های گودی مقتل مرور و شمر با چکمه روی سینه ی خون خدا رسید شد آسمان کربوبلا تیره، ناگهان خنجر میان حنجر نورالهدی رسید از باب سرخ کردن موی سفید شاه خون از رگ بریده به جای حنا رسید نعش یزیدیان، همه غسل و کفن شدند اما به شاه کربوبلا بوریا رسید پیش رقیه، کاش نمی خورد خیزران وقتی سرش میانه ی طشت طلا رسید آرام شد رقیه میان خرابه چون بر روی دامنش، سر  ِ از تن جدا رسید گفت ای پدر به روی لبت جای بوسه نیست از چه به روی لعل تو چوب جفا رسید بابا ببین که مادر پهلو شکسته ات بهر ظهور منتقمت با دعا رسید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
حضرت زهرا و حضرت رقیه علیهماالسلام از بعد غیبتت به سر ما چه ها رسید لحظه به لحظه محنت و درد و بلا رسید پایین نرفته آب خوشی از گلوی ما از لحظه ای که پای تو در ذی طُویٰ رسید چندی ست کار ما شده اثبات بودنت بنگر که کار نوکر تو به کجا رسید آقا خودت برای ظهورت دعا نما بنگر که صبر و حوصله ها انتها رسید آمد دوباره یک شب جمعه،نظاره کن مادر کنار مقتل کربوبلا رسید دستی گرفته بر کمر و بین لطمه ها پیش تنی که پُر شده از ردّ پا رسید شد روضه های گودی مقتل مرور و شمر با چکمه روی سینه ی خون خدا رسید شد آسمان کربوبلا تیره، ناگهان خنجر میان حنجر نورالهدی رسید از باب سرخ کردن موی سفید شاه خون از رگ بریده به جای حنا رسید نعش یزیدیان، همه غسل و کفن شدند اما به شاه کربوبلا بوریا رسید پیش رقیه، کاش نمی خورد خیزران وقتی سرش میانه ی طشت طلا رسید آرام شد رقیه میان خرابه چون بر روی دامنش، سر  ِ از تن جدا رسید گفت ای پدر به روی لبت جای بوسه نیست از چه به روی لعل تو چوب جفا رسید بابا ببین که مادر پهلو شکسته ات بهر ظهور منتقمت با دعا رسید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
حضرت زهرا و حضرت رقیه علیهماالسلام از بعد غیبتت به سر ما چه ها رسید لحظه به لحظه محنت و درد و بلا رسید پایین نرفته آب خوشی از گلوی ما از لحظه ای که پای تو در ذی طُویٰ رسید چندی ست کار ما شده اثبات بودنت بنگر که کار نوکر تو به کجا رسید آقا خودت برای ظهورت دعا نما بنگر که صبر و حوصله ها انتها رسید آمد دوباره یک شب جمعه،نظاره کن مادر کنار مقتل کربوبلا رسید دستی گرفته بر کمر و بین لطمه ها پیش تنی که پُر شده از ردّ پا رسید شد روضه های گودی مقتل مرور و شمر با چکمه روی سینه ی خون خدا رسید شد آسمان کربوبلا تیره، ناگهان خنجر میان حنجر نورالهدی رسید از باب سرخ کردن موی سفید شاه خون از رگ بریده به جای حنا رسید نعش یزیدیان، همه غسل و کفن شدند اما به شاه کربوبلا بوریا رسید پیش رقیه، کاش نمی خورد خیزران وقتی سرش میانه ی طشت طلا رسید آرام شد رقیه میان خرابه چون بر روی دامنش، سر  ِ از تن جدا رسید گفت ای پدر به روی لبت جای بوسه نیست از چه به روی لعل تو چوب جفا رسید بابا ببین که مادر پهلو شکسته ات بهر ظهور منتقمت با دعا رسید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
رزق امشب السلام علیک یا أبانا الغریب باز هم آمد شب جمعه، کجایی ای غریب من بمیرم مثل مادر؛ کربلایی ای غریب روبه روی چشم تو یکجا تمام روضه هاست همزمان بالاسر و پایین ِپایی ای غریب خیس از خون دو چشم توست خاک قتلگاه بی قرار از داغ رگهای جدایی ای غریب یک هزار و نهصد و پنجاه زخمش دیده ای تو فقط بر زخم های او دوایی ای غریب خون جدّ تو نمی افتد ز جوشش،بی امان می شود آرام وقتی که بیایی ای غریب عضوعضو پیکر جدّت صدایت می زند پیکر او جمع شد با بوریایی ای غریب یک نظر بالای تلّ زینبیه می کنی باز یاد اضطرار عمّه هایی ای غریب با نگاهی بر جراحات لب جدّت حسین گوئیا در مجلس شام بلایی ای غریب کاش دیگر مادرت قفل فرج را وا کند او کند بهر ظهور تو دعایی ای غریب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158