eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
با موضوع شهادت حضرت صادق علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها مقیم خاک غریبان ولی عصر ای زائر دیار حبیبان ولی عصر یک گو‌شه ی بقیع شده خیمه ی عزات خاک بقیع، گِل شده از اشک ندبه هات نه گنبدی ست تا که شود سایه ی سرت نه گریه کن که لطمه زند پای منبرت حرف از ضریح و مرمر پای مزار نیست حق می دهم که چشم ترت را قرار نیست با اشک ِ شرم، از تو نوشته چنین قلم قبر رییس مذهب شیعه ست بی حرم شیخ الائمه ای که هزاران بلا کشید از کینه های دشمن ظالم شده شهید از چه شده ست بی حرم وصحن و بارگاه پیش مزار خاکی او روضه شد گناه روضه برای حمله ی دشمن به خانه اش شعله زدن به راز و نیاز شبانه اش او را عدو بدون عبا برده با غضب خیلی جفا کشیده از او نیمه های شب او را کشانده روی زمین، خصم بی ادب با ناسزای او شده هر لحظه جان به لب در کوچه ها دویده و اشکش روان شده با یاد داغ روز دوشنبه کمان شده روز دوشنبه ای که به زهرا کتک زدند بر زخم قلب حضرت حیدر نمک زدند روز دوشنبه ای که حسن دید مادرش افتاده بین کوچه و بشکسته یک پرش کم کم گریز روضه شده کوچه های شام ناموس اهل بیت و گذر بین ازدحام بودند عمه ها سپر سنگ بغض بام سنگی رسیدو نقش زمین شد سر امام در بین کوچه قامت عمّه شده کمان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
السلام علیک یا شیخ الائمه یا جعفر بن محمد علیه السلام آخر چرا آن دشمن ِ از ره رسیده او را ز حال خلوتش بیرون کشیده تنها غم حضرت شده آن کودکی که با نعره های دشمنش از جا پریده نه کفش ونه عمامه ای حتی ردایی غیر از جسارت از عدوی خود ندیده وقتی پیاده رفته و دشمن سواره خیلی عرق کرده گمانم می دویده گرچه درآن کوچه هزاران غُصه دید و صدها اهانت از عدوی خود شنیده دیگر نگفته است ارباب مقاتل از همسرش که در میان خون تپیده ننوشته در مقتل که چل تن آمدند و از دست تنها حامی او خون چکیده حرفی نشد از بام وسنگ وبغض دشمن افتادن ِ از روی نی رأس بریده این کوچه این گونه و آن کوچه بمیرم شد یک سه ساله از جفا قامت خمیده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
السلام علیک یا صادق آل عبا یا شیخ الائمه علیه السلام آتش به در رسید ولی دردسر نشد بر روی اهل خانه دگر شعله ور نشد در پشت درب خانه نبوده ست همسرت در بین ناسزا و لگد خون جگر نشد شش ماهه ات میانه ی دیوار و درب بیت در بین میخ و سینه ی مادر سپر نشد در کوچه برده اند تو را با جفا ولی یاست شکسته از غضب چل نفر نشد در کوچه برده اند تو را با جفا ولی دیگر سرت نشانه ی سنگ گذر نشد رقاصه ای ندیده ای و ساز و هلهله دیگر دلت شکنجه ز سبّ پدر نشد در مجلسی که برده تو را دشمنت به زور دیگر مقابل تو جسارت به سر نشد ناموس تو نیامده در بزم بی حیا ناموس تو مقابل تو محتضر نشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
السلام علیک یا شیخ الائمه یا جعفر بن محمد علیهماالسلام آمد شبانه خلوت من را خراب کرد با شعله ی غضب،دل من را کباب کرد مهلت نداد تا که عبایی به تن کنم دست مرا اسیر ،میان طناب کرد پای پیاده رفتم و خیس ِعرق شدم دشمن سواره بود و همیشه شتاب کرد با خود نگفت من پسر پاک حیدرم از چه مرا روانه ی بزم شراب کرد دشمن سه بار تیغ کشید و سه مرتبه جدّم رسید و دشمن من را عتاب کرد مرهم برای زخم دلم زهر کینه شد آخر دعای مرگ مرا مستجاب کرد در بین مجلسش دل ِمن رفت شهر شام بزم یزید درد مرا بی حساب کرد بزمی که رسم بردن معصوم را به زور در مجلس شراب ،قبیحانه باب کرد بزمی که خصم ِ فاطمه با لفظ خارجی گل های باغ آل علی را خطاب کرد موسرخ ِ شام عمّه ی پاکم سکینه را از روی عمد جزء کنیزان حساب کرد آن خیزران که سرخ شد از لعل روی لب چشمان عمّه های مرا چون سحاب کرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
نیمه شب غرق بلا شد صادق آل عبا/ یا اباصالح بیا می دود در کوچه ها، پای برهنه،بی عبا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت صادق تو را خوانده میان شعله ها / یا اباصالح بیا خون جگر شد یاد آتش بر خیام کربلا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت صادق شده در قصر دشمن نیمه‌جان/ العجل صاحب زمان یاد کرده از لب خشک حسین و خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
دودمه هیئتی و دسته سینه زنی (دسته‌ی اول) آقا بیا که جدّ تو شبانه شده به سوی بزم مِی روانه بی امان دویده ناسزا شنیده ( تو را صدا زده در آن‌کوچه ها وقت جسارت گفته مهدی بیا ) (۲) بحقّ صادق عجل لولیک الفرج... (دسته‌دوم) آقا بیا ، ششم امام مظلوم آخر شده با زهر کینه مسموم شهید از جفا شد روضه ها به پا شد ( منتقم ِصادق آل عبا برای خونخواهی جدّت بیا ) (۲) بحقّ صادق عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
زبان حال امام صادق با امام‌زمان علیهمالسلام *سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی غیبتت خواب دو چشممو ربوده چشمام از هجر تو یک کاسه ی خونه وقتی می بینم که تو خیلی غریبی آسایش تو قلب من باشه چگونه چرا تو ساکنی توی بیابونا ای شهریار تویی از شهر خود جدا تو لحظه لحظه هات به فکر امّتی ولی خودت یه عمر انیس غربتی یارب یارب عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان ببین که نیمه شب یه کافر با حمله به خونه قلبمو سوزونده من رو با پای برهنه با جسارت به دنبال اسب تو کوچه ها دوونده ببین که نیمه شب،امام مؤمنین چندبار تو کوچه ها خورده روی زمین وقتی با خنده هاش منو میزد صدا تو رو صدا زدم میون کوچه ها الله الله عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان ببین که آتیش سقیفه یه عمره‌که مونده روشن تو مدینه خونم‌رو آتیش زده از نسل اون که یه دوشنبه مادرم رو زد با کینه به یادم اومده آتیش و میخ در مادرو می زدند با کینه چل نفر ببین که ناله ی بضعه ی احمده در پشت در تو رو مادر صدا زده الله الله عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان بیا با پای دل بریم باز پیش جسم پاره پاره بین گودال بشنو که داره تو رو میخونه با درد رو سینش سکینه ای که رفته از حال چشم انتظار تو،عمّه ی مضطره ببین که بی پناه ،میون لشکره تو رو صدا زده،لب نخورده آب به زیر آفتاب خونده تو رو رباب الله الله عجل لولیک الفرج... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *اشاره به این روایت شیخ صدوق (ره) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة ج 2 باب 33 حدیث 51 نقل می‎کند که: سُدَیر صیرفی می‎گوید: من، مُفَضَّل بن عَمْرو، ابوبصیر و ابان بن تَغلَب خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام رسیدیم در حالیکه ایشان بر خاک نشسته و جُبّه (نوعی لباس) خیبری پوشیده بودند و ایشان مانند مادر فرزند مرده‎ی شیدای جگر سوخته می‎گریستند درحالیکه زمزمه می‎کردند: سیدی غیبتک نفت رقادی و ضیقت علی مهادی و ابتزت منی راحة فؤادی سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجائع الأبد … فما أحس بدمعة ترقی من عینی و أنین یفتر من صدری عن دوارج الرزایا و سوالف البلایا إلا مثل بعینی عن غوابر أعظمها و أفضعها و بواقی أشدها و أنکرها و نوائب مخلوطة بغضبک و نوازل معجونة بسخطک « ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.  ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده … من دیگر احساس نمی‎کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‎ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‎ام سر می‎کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگذازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. » @abdolmohsen158
زبان حال حضرت صادق با امام زمان علیهماالسلام😭 گریز به روضه حضرت عباس علیه السلام امام صادق علیه السلام فرمودند: سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی و ضَیَّقَت عَلَیَّ مِهادی و ابتَزَّت عَنّی راحَةُ فُؤادی..😭 « ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را ازمن سلب نموده است... یابن الحسن، عزیز دلم، نور دیده ام بنگر که رود اشک ز داغت چکیده ام خواب مرا ربوده غم ِبی کسی تو از غیبت تو کاسه ی خون شد دو دیده ام هستم به یاد غربت ِصحرانشینی ات وقتی که بین بستر خود آرمیده ام هستم همیشه منتظر ِ انتقام تو از دشمنان جفای زیادی کشیده ام یک نیمه شب به خانه ی من دشمن آمده از بی حیا، چقدر اهانت شنیده ام خیس از عرق شدم وسط کوچه های درد پای برهنه در پی مرکب دویده ام خوردم زمین و رفت دلم بین علقمه نزد عموی ِزخمی و در خون تپیده ام گویا کنار علقمه چون جدّمان حسین در حال لطمه، پیش دو دست بریده ام گویا میان هلهله ی لشکر عدو من هم ز دست های جدا بوسه چیده ام ناله زد و سه شعبه کشید از میان چشم گفت ای پناه خیمه ببین قدخمیده ام برخیز! چاره ساز ِحرم، بی کسم نکن بنگر بدون چاره کنارت رسیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
😭😭😭 گویا کنار علقمه چون جدّمان حسین در حال لطمه، پیش دو دست بریده ام
اینم خاص ایام شهادت و ولادت امام صادق علیه السلام با لعن عدو ، از دل ما غم دور است هر کس که شود یار عدو منفور است تا شاد شود حضرت صادق امشب ذکرم همه دم لعنت ِ بر منصور است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158