🖤 غزلی در ۴۰ بیت پیشکش به #زائرین_اربعین_حسینی
#چلهی_عاشقی
.........................
«اپیزود اول»
ای یوسفِ لبخند تو، عیشالعُرفا
آتش زده عشق تو زلیخای مرا
تا چلچلهی نگاه تو راهی نیست
با #چلهی_عاشقی، رسیدم به خدا
از پنجرهای که رو به چشمت باز است
با حنجرهای که دل سپرده به شما
دلدل نکن و درِ قفس را وا کن
پرپر زدهام برایت از #عاشورا
آقا تو بگو بیایم این دفعه، چطور!؟
تنهایی...!؟ خانوادگی...!؟ با رفقا...!؟
«اپیزود دوم»
راهی شدهام باز در این جادهی عشق
راهی شدهام با علما و صُلَحا
پرسید کسی از منِ سرگشته، چطور!؟
گفتم #نفسِ_پنجرهفولاد_رضا
گفتند چه سود از این همه گریه و آه
گفتیم بسوزیم و نگوییم چرا...!
گفتند میان این همه رنگ... #سیاه!؟
گفتیم شبیم از غم او... این شبها
گفتند که #روضه و #عزاداری چیست!؟
گفتیم تلاقی دو رود و دریا
گفتند که #اربعین چه معنا دارد!؟
گفتیم که اربعین پر است از #معنا
گفتیم که بار عام فرموده #حسین (ع)
دیدارِ کریمانهی شاه است و گدا
انداخته #فرش_قرمزی_گسترده
از خون خودش #حسین در #کربوبلا
«اپیزود سوم»
رزمنده و شرمنده و دل کَنده، همه...
همراه شدند با #امام و #شهدا
از #جبهه هنوز در مسیر است، #حسین!
جانباز عزیزی که نیفتاد از پا
شد «#لشکر_صاحبالزمان، آماده»
در سایهی #فرماندهی_کل_قوا
گل کرده به پیشانیِ زائرهایت
سربند «#شهید_کربلا»، «#یا_زهرا»
ما در پی #انتقام_سیلی هستیم
ای بیخبر از روضه و داغ مولا
سرسبزتر از همیشه ماییم؛ ببین!
نزدیک #ظهور است... چه سنگید شما!؟
ای آینهی هستی و ای آیهی نور
با #پرچم_سرخ_یالثارات بیا
هنگام #برائت است در #حج_حسین (ع)
با مشت بزن بر دهن #امریکا
«اپیزود چهارم»
در راه، #مسیحی و #کلیمی دیدم
#ناقوس_حسین آمد آیا به صدا!؟
این ابرِ سیاهِ در نگاهش باران -
باید که ببارد چه زمانی و کجا!؟
بر نیزه نشستهای، سرت گرم خداست
ای کاش مرا ببینی از آن بالا
تا خستگیِ آه به ما غالب شد
آغوش گشودی و دویدی تا ما
هر چند که نصفهنیمه بودم با تو
تحویل گرفتی و خریدی من را
با ماه و ستاره گفتم از لبهایت
از صحبت خیزران و دندان؛ زیبا!
یک #روضه مرا کشت هزاران دفعه
جان دادن دخترِ کبودت جانا!
«اپیزود پنجم»
در راه توام اگرچه برمیگردم
باید چه کنم با غم دوری حالا
با اینکه نکردهام وداعی آنطور
سنگین شده سینهام دوباره آقا
برگشتم و دیدم حرم و گنبد را
آرام شود بلکه دلم -این رسوا-
تا #مرز نمانده چیزی و... آشوبم
آشوبتر از سرابها در صحرا
بگذار بسوزم از غمت چون مجنون
بگذار بسوزم از غمت ای لیلا
بگذار سلامی بدهم باز به تو
بگذار مرورت بکنم ای رؤیا
با #پرچم_ایران به خودم آمدم و
بر #خاک_وطن بوسه زدم چون #اُسرا
«اپیزود ششم»
در هیبت آسمان به #هیئت رفتم
با رخصتی از شاه و خداوند وفا
گفتند چه آوردهای از #کربوبلا
سوغاتی من #اشک و #عطش بود و #صفا
گفتم که چقدر زائرانِ حرمش
از #تربت پاک او گرفتند شِفا!؟
حالا منم و خاطرههای سفرش
حالا منم و یک دلِ دلتنگ عزا
لبریز محرّمم #شهیدان، چه کنم!؟
یک سال صبوری نتوانم به خدا
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻😭 به پیشگاه آقاجانم #علیبنموسیالرضا (ع)
می بارد...
............
در #شفاخانه ی تو، #اشک_خدا می بارد
با شفا دادن تو، #صحن_و_سرا می بارد
تا اذان، «#أشهدُ_اَنّ_علیاً...» می گوید
زیر #گلدسته تو، شور و نوا می بارد
تا که بر #پرچم_گنبد، نفسی خیره شوند
غزل از #خاطرِ_سبزِ_اُدبا می بارد
آسمانِ حَرمت، غرق ستاره ست #رضا
از دهان همگان، #نور_دعا می بارد
#روضه_آب، به هم ریخته ابری را باز
گوشه ی صحن، #یل_کربوبلا می بارد
مُهری از دست من افتاد و هزار آینه شد
دیدم آن #مُهر_شکسته، همه جا می بارد
#کبریا در #حرم توست که معنا دارد
از سرِ شهر فقط #کبر و #ریا می بارد!
اول سال، چه #تحویل گرفتی ما را...!
#احسنالحال تویی و دل ما می بارد
همزمان با #عطشِ_منتظران، #سربازان...
چشم #فرماندهی_کل_قوا می بارد
در #ضریح تو به جای همه ی گمشدگان
#قاسم است آنکه کنار #شهدا می بارد
#ساعت_هشت، زمان، زائر صحن رضوی ست!
از لب پنجره ها، ذکر #رضا می بارد
مادرم کنج اتاقش به #حرم خیره شده
دارد از دور، شما را و مرا می بارد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤 غزلی در ۴۰ بیت پیشکش به #زائرین_اربعین_حسینی
#چلهی_عاشقی
.........................
«اپیزود اول»
ای یوسفِ لبخند تو، عیشالعُرفا
آتش زده عشق تو زلیخای مرا
تا چلچلهی نگاه تو راهی نیست
با #چلهی_عاشقی، رسیدم به خدا
از پنجرهای که رو به چشمت باز است
با حنجرهای که دل سپرده به شما
دلدل نکن و درِ قفس را وا کن
پرپر زدهام برایت از #عاشورا
آقا تو بگو بیایم این دفعه، چطور!؟
تنهایی...!؟ خانوادگی...!؟ با رفقا...!؟
«اپیزود دوم»
راهی شدهام باز در این جادهی عشق
راهی شدهام با علما و صُلَحا
پرسید کسی از منِ سرگشته، چطور!؟
گفتم #نفسِ_پنجرهفولاد_رضا
گفتند چه سود از این همه گریه و آه
گفتیم بسوزیم و نگوییم چرا...!
گفتند میان این همه رنگ... #سیاه!؟
گفتیم شبیم از غم او... این شبها
گفتند که #روضه و #عزاداری چیست!؟
گفتیم تلاقی دو رود و دریا
گفتند که #اربعین چه معنا دارد!؟
گفتیم که اربعین پر است از #معنا
گفتیم که بار عام فرموده #حسین (ع)
دیدارِ کریمانهی شاه است و گدا
انداخته #فرش_قرمزی_گسترده
از خون خودش #حسین در #کربوبلا
«اپیزود سوم»
رزمنده و شرمنده و دل کَنده، همه...
همراه شدند با #امام و #شهدا
از #جبهه هنوز در مسیر است، #حسین!
جانباز عزیزی که نیفتاد از پا
شد «#لشکر_صاحبالزمان، آماده»
در سایهی #فرماندهی_کل_قوا
گل کرده به پیشانیِ زائرهایت
سربند «#شهید_کربلا»، «#یا_زهرا»
ما در پی #انتقام_سیلی هستیم
ای بیخبر از روضه و داغ مولا
سرسبزتر از همیشه ماییم؛ ببین!
نزدیک #ظهور است... چه سنگید شما!؟
ای آینهی هستی و ای آیهی نور
با #پرچم_سرخ_یالثارات بیا
هنگام #برائت است در #حج_حسین (ع)
با مشت بزن بر دهن #امریکا
«اپیزود چهارم»
در راه، #مسیحی و #کلیمی دیدم
#ناقوس_حسین آمد آیا به صدا!؟
این ابرِ سیاهِ در نگاهش باران -
باید که ببارد چه زمانی و کجا!؟
بر نیزه نشستهای، سرت گرم خداست
ای کاش مرا ببینی از آن بالا
تا خستگیِ آه به ما غالب شد
آغوش گشودی و دویدی تا ما
هر چند که نصفهنیمه بودم با تو
تحویل گرفتی و خریدی من را
با ماه و ستاره گفتم از لبهایت
از صحبت خیزران و دندان؛ زیبا!
یک #روضه مرا کشت هزاران دفعه
جان دادن دخترِ کبودت جانا!
«اپیزود پنجم»
در راه توام اگرچه برمی گردم
باید چه کنم با غم دوری حالا
با اینکه نکردهام وداعی آنطور
سنگین شده سینهام دوباره آقا
برگشتم و دیدم حرم و گنبد را
آرام شود بلکه دلم -این رسوا-
تا #مرز نمانده چیزی و... آشوبم
آشوبتر از سرابها در صحرا
بگذار بسوزم از غمت چون مجنون
بگذار بسوزم از غمت ای لیلا
بگذار سلامی بدهم باز به تو
بگذار مرورت بکنم ای رؤیا
با #پرچم_ایران به خودم آمدم و
بر #خاک_وطن بوسه زدم چون #اُسرا
«اپیزود ششم»
در هیبت آسمان به #هیئت رفتم
با رخصتی از شاه و خداوند وفا
گفتند چه آوردهای از #کربوبلا
سوغاتی من #اشک و #عطش بود و #صفا
گفتم که چقدر زائرانِ حرمش
از #تربت پاک او گرفتند شفا!؟
حالا منم و خاطرههای سفرش
حالا منم و یک دلِ دلتنگ عزا
لبریز محرّمم #شهیدان، چه کنم!؟
یک سال صبوری نتوانم به خدا
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15