eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
416 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭تقدیم به 😭 سِلفی ............ دریای من، سر بر کدامین کوه بگذارم!؟ ابری پر از بغضم که روی فرش می بارم در حینِ اخبار و هزاران مُستند از تو با کنترل ور می روم، از خویش بیزارم هر چشمانم از ، پُر است و باز هر ات را در خودم در حال تکرارم یک عکس دارم از خودم با تو، چه سالی بود! این روزها محو حرم از قاب دیوارم این بار هم راهم ندادی در حرم... باشد! یک عکس سِلفی از تو و گنبد طلبکارم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به دختر بچه این عکس، که چشمانش مرا رها نکرد... دخترک تا همین دو ثانیه پیش خانه‌ای داشت، سرپناهی داشت دخترک تا همین دو ثانیه پیش پدری داشت، تکیه‌گاهی داشت دخترک تا همین دو ثانیه پیش مادر چند تا عروسک بود غصه ناگاه قد کشید در او دختر اما هنوز کوچک بود لحظه‌ای قبل: زندگی خوشحال لحظه‌ای بعد: انفجار عزا کوچه در کوچه ترکش اندوه آسمان آسمان غبار عزا دخترک بُهت سر‌به‌زیری شد که فقط بی‌صدا تماشا کرد هر قدَر گشت بین آن آوار باز آوار تازه پیدا کرد پدر او همین دو ثانیه پیش تازه وا کرده بود قرآن را حال می‌آمد از دل آوار صوت محزون سورۀ اسرا چقدَر خاک را ورق بزند آه در جست‌و‌جوی آن قرآن روی آوار، دختری تنها زیر آوار، خانه‌‌ای پنهان دخترک یک نهال زیتون شد ریشه زد در حیاط آن خانه سایه انداخت بر تمامی شهر قد کشید از میان ویرانه بر لبش آیۀ توکل داشت چشم‌هایش اگرچه غمگین بود خانه‌اش را گرفت در آغوش نام آن دخترک فلسطین بود 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا