اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻🥺😭 امروز چقدر با این شاه بیت از دوست خوبم حسن خسروی وقار گریه کردم
راستش دلم نیومد غزلش رو بگذارم چون خیلی سنگین بود برام
اما فردا عاشوراست
اگه الان نگذارم کی بگذارم!؟
دلتون شکست التماس دعا😭👌🏻
هوالشّاهد
.
#مقتل
تمام دشت روایت از آب می کردند
به هر شراره دلی را کباب می کردند
شبیه ماهی افتاده در کناره ی رود
رقیّه های حرم آب آب می کردند
به پیشواز حسین ابرهای خونباری
قبای سرخ تن آفتاب می کردند
عصا و سنگ و سه شعبه... خدا قبول کند!
به هر طریق که می شد، ثواب می کردند
سه ساعت است که گودال...لااقل ای کاش
برای کشتن مولا شتاب می کردند!
سر و هرآنچه که شد از تنش به غارت رفت
چقدر روی تن او حساب می کردند!
غروب روز دهم اسب ها امامی را
برای گندم ری آسیاب می کردند
تو را اگرچه سر صبر کشته اند، امّا
به وقت غارت خیمه شتاب می کردند
و هرکه گفته... دروغ است! من که می دانم
مخدّرات به هر رو حجاب می کردند
ولی بمیر مسلمان که مست ها با دست
به آیه های نجابت عتاب می کردند
شبی به خاک نشستند آسمانی ها
که اقتدا به غم بوتراب می کردند
#حسن_خسروی_وقار
مرداد ۱۴۰۲ شمسی مصادف با محرم ۱۴۴۵ هجری قمری، امامزاده یحیی بن حسن المجتبی _عليه السلام_ همدان
نقش از نقّاش گرانقدر روزگار ما #حسن_روحالامین
🔰 @hasankhosravivaghar
🆔 @Pelak15
🆔 @Abedi_Aaeini
😭تقدیم به #جاماندگان_اربعین😭
سِلفی
............
دریای من، سر بر کدامین کوه بگذارم!؟
ابری پر از بغضم که روی فرش می بارم
در حینِ اخبار و هزاران مُستند از تو
با کنترل ور می روم، از خویش بیزارم
هر #اربعین چشمانم از #مقتل، پُر است و باز
هر #روضه ات را در خودم در حال تکرارم
یک عکس دارم از خودم با تو، چه سالی بود!
این روزها محو حرم از قاب دیوارم
این بار هم راهم ندادی در حرم... باشد!
یک عکس سِلفی از تو و گنبد طلبکارم
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🙏🏻 غزلی به پیشگاه #اباعبداللهالحسین_علیهالسلام
(حسین رفیعی در برنامه جاذبه
امام حسین، #جان است)
#جان
...............
#جهان از چشم هایت #جان گرفته
تو را هرگز نباید غیر «#جان» گفت
تو هم #جانی و هم #آنی و هم #نون
ازین زیباتر آیا می توان گفت!؟
زمین از گردش چشمان تو مست
زمان با پلک و مژگان تو همدست
که باشم من که از عشقت بگویم!؟
که مدحت را #خدا با انس و جان گفت
ندیدم داغ و از داغ تو گفتم
برایت آنچنان شیون نکردم
شکوه و غربت هر روضه ات را
به ما در «ناحیه»، #صاحبزمان گفت
#نبی با چشم تو شد غرق باران
#بتول از خنده هایت شد پریشان
برایت روضه گودال هم خواند -
#علی در گوش تو وقتی اذان گفت
به دندانش گرفته شمر، خنجر
به #مقتل رفته، تن را کرده منبر
همینکه از دل #گودال آمد
نمی دانم چه در گوش سنان گفت
گلوی #مصطفی از آسمان گفت
گلوی #مرتضی از استخوان گفت
گلوی #مجتبی غرقِ جگر بود
گلوی تو هزاران داستان گفت
یکی از آن هزاران داستانت
#علی بود و علی بود و علی بود
به ما گفتند که پیش پدرها
نباید هرگز از داغ جوان گفت
یکی از آن هزاران داستانت
علی بود و #علی بود و علی بود
همان که در میان خیمه تب کرد
ولی در شام، از آن سوز خزان گفت
یکی از آن هزاران داستانت
علی بود و علی بود و #علی بود
که روی دست هایت شد کبوتر
درون خاک هم از آسمان گفت
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15