eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
411 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏🌷 برای و (ع) ........................ ای ! شب شده... با شب بنشین که دلم لک زده لبخند تو را... ماه ترین! غافل از نور تو بودم همه ی سال اما رو زدم تا به تو...! هر آینه دیدم تسکین ما که بودیم!؟ همان قومِ به حج رفته ی خواب آن خوارج که نبودند شبی در رکاب از جنگ جمل سیر شدیم با معاویه نشستیم سر سفره ی دین بزنم آه گریزی به در خانه ی وحی آن دری که... شد از آغوش عطرآگین آتش آمد که به غارت ببرد باغی را آتشی سخت که پشت تبری کرد کمین به هوا رفت صدای از ضربه ی کین افتاد زمین و افتاد زمین بگذریم از دل این کوچه ی بی رحم، روز تشییع تنت را کمی از دور ببین تیرها زوزه کشان سمت تو می آیند... آه زخم هر تیر شده روی رکاب تو، نگین هر که آمد به تو شد و گفت که فضای حَرمت بود عمیقاً سنگین کاش این ، ظهور پسرت باشد و کاش از طرح جدیدی بزند ۱ از تو بگویند غزل پشتِ غزل بیت بیتش بشود بر سر ایوان، آذین مستِ انگور شدی و باید که بر ضریحت بزند نقش، چنین: ۲ «رشته ی تاک چنان بر پر و پایم پیچید که جهان، سبز شد و آدمیان، حورالعین» ما گدایان توایم، از همگان دل کندیم دلخوشیم ای ... تنها به همین ! ذکر، مگر هست از این بالاتر؟ ما دعا کرده و او گفت به جامان آمین قم المقدسه ............................................. ۱. نقاش معاصر استاد حسن روح الامین ۲. نقاش معاصر استاد محمود فرشچیان 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
❤️🤦🏻 برای (ص) که است و ................ راه گم کردم به سمت کوه ها رفتم راه گم کردم به دنبال رفتم در مسیرم گله ای را دیدم از دور و با تمام خستگی، سمت صدا رفتم ساعتی نگذشت با لبخند چوپانی و گرفتم رفتم کتری اش قل قل کنان می گفت عاشق باش جمله اش را درک کردم، بی هوا رفتم او بود شاید در دل آن کوه مزه اش زیر زبانم رفت، وا رفتم! لحن و لبخندش هنوز اینجاست در قلبم ، او بود آه... من اصلا چرا رفتم!؟ قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
❤️🖤👌 برای که همواره ست و عاشقان او ................. هر که مثل تو ندارد به خدا بیچاره ست هر که آواره ی عشقت نشود آواره ست نوحه خوان تو بوده و ، مولا کشته ات و و ، ست روضه هایت جلوی چشم من است آه، این جهان با همه وسعت خود، ست ما همه عین تو شدیم تیرها خورد به ما و گلوی ما پاره ست راهی هر سال از برای تو شدم بارانی یاد در دل من همواره ست قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌷🙏🏻 برای (ع) .................. بلایای عظیمی بود در راه از تک تک آنها خبر داشت جهان می خواست نباشد ولی رسید و باز نگذاشت از به قتل او کمر بستند اما تنها به میدان آمد آن شب بود و بود و دهان وا کرد از دور صدا زد را با هیاهو هوای گرگ و میش بود و در تعقیب وقتی بخواهد بودنت را برایت معجزاتی می فرستد می نشیند روی تخمش به زنده می ماند را با غل و زنجیر بردند آن اولین مظلوم عالم ندای آمد به گوشش رفت از آن جهنم پسر عمّ و برادر بود و و برادر جان! ، جانِ بود از این جانِ ، ساده نگذر قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻✍🏻 تقدیم به پیام صلح و دوستی (ص) هزار الله اکبر ............ میان این همه آیه، بر اثبات خدا یک سوره آورده به ، ، ، است چنانکه انس و جان، جان دارد از ذات نه تنها ، جهان را زیر و رو کرد مسلمان کرد دنیا را مناجات ، با نام او است و هر کوچه، گلستان هزار الله اکبر بر کمالات چقدر او را تماشا کرده است و کِیف کرده چه اقبالی نصیبش گشته خیاط چقدر از را روی کاغذ برملا کرد که در شد ، نوشت از و از به ها شعر خواند از داغ و شبی، راه هزاران ساله را طی کرد با نور بود از ، سوغات همان شب که در هیبت نفس زد بود آن شب آمد به ملاقات ، شروع داستان زندگی شد ، دریای امواج مُحاکات همینکه دست مولا را پیمبر برد بالا زمین محو بود و زمان، مات نه بر او رحم کردند و نه بر نشد آنگونه که باید مراعات قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻✋🏻 برای (س) ................... باید بشویی از ، سجاده ها را بیرون بیاور از عبایت ها را باید بریزد ای مسلمان تا که بفهمی حال ما افتاده ها را اینجا است و این شهر، بانوست حوضش همان است و ما دلداده ها را... ما بر گردن است و دست بی بی وا می کند با ، این قلاده ها را ما آسمان آبیِ بی ادعاییم تحویل می گیرد ، ما ساده ها را! بودن را نمی فهمد زمستان! طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را دست خزان بر صورت گُل کرد بر آینه گویا دهانی داده... ها را او که بود و دید در باغ داغ برادرها، برادرزاده ها را ای به دنبال که بودی که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را با ی آباد خود کردی خرابم بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم ات جان می دهد آزاده ها را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✊🏻🙏🏻 در تمجید از در انتقام و و ............... خدا قوّت به ، به خدا قوّت به هرکه بود و باشد خدا قوّت به که دعاگوی خدا قوّت به که نمی بیند جز اگرچه داغِ روی دل های حسینی ست ولی آمدیم امشب روی بام کجایند آن که شدند از خویش، سرمست!؟ دمادم دم زدند از باده ی لبریزِ کجایند آن که را سر بریدند!؟ کبوترهای جَلدی که گرفتارند در دام کجایند آن که به فکر انتفاعند!؟ بگویید ای که چه شد پایان ببینید... این همان «» است! آنکه گفتند و غالب می شود، غالب سرانجام رژیمی که و را کشته هربار به زودی می شود با دست یک ، اعدام قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻🌹 پیشکش به () و ............... رفته بودم تا که با بنشینم کمی شاید از دلتنگی ام کمتر شود اما نشد بوسه بر آن زدم تا نشکند اشک سردم بر زمین افتاد و از جا پا نشد ، پایان جهانم می شود یا مثل او می کِشد بیرون، مرا از خاطرات!؟ یک نفر به دستم داد و گفت: آرام باش! تا هست احتیاجی نیست بر یا باش و شعری بکش یا باش و از دم بزن تا که ، جلوه گر باشد به شعر و و را دمادم هم بزن فی المثل از بگیر الهام و عشق یا بگیر از وام و دوام این دو یعنی ای از یعنی بودن و رفتن به دل را بشوی و بر قلبت بزن تا از شانه های ناگهانت گل کند یک می تواند غصه ات را بشنود بر سر ذوق آید و با شعر تو کند یعنی گوش دادن بر پنجره یعنی و نور یعنی دیدن انگوری سیاه یعنی بر تنهایی خاکی نمور حرف های پیرمرد از عمق جانش می رسید رفت تا بنشیند آن سوتر کمی بر صندلی که پشتش بود چشمم را زد و گفتم اسمت چیست آقا!؟ گفت: من!؟ قم المقدسه ............................................ ۱. آیین سنتی و مذهبی قالی‌شویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار می‌شود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا می‌شود. در این مراسم نمادین، شرکت‌کنندگان که از منطقه فین برای برگزاری این مراسم آمده‌اند، در حالی که چوب‌هایی به دست دارند که نشان مبارزه با دشمنان دین است، قالی را به عنوان پیکر نمادین علی بن محمد باقر در چشمه‌ای می‌شویند. ۲. مزار سهراب سپهری در صحن حضرت سلطانعلی در مشهد اردهال می باشد. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻✋🏻 برای (س) ................... باید بشویی از ، سجاده ها را بیرون بیاور از عبایت ها را باید بریزد ای مسلمان تا که بفهمی حال ما افتاده ها را اینجا است و این شهر، بانوست حوضش همان است و ما دلداده ها را... ما بر گردن است و دست بی بی وا می کند با ، این قلاده ها را ما آسمان آبیِ بی ادعاییم تحویل می گیرد ، ما ساده ها را! بودن را نمی فهمد زمستان! طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را دست خزان بر صورت گُل کرد بر آینه گویا دهانی داده... ها را او که بود و دید در باغ داغ برادرها، برادرزاده ها را ای به دنبال که بودی که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را با ی آباد خود کردی خرابم بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم ات جان می دهد آزاده ها را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🌷 برای (ص) بال و وبال نبی ............. به جای بال نبودیم جز وبال و بودند شوق و بال نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما چه کرده ایم بگویید در قبال نبی!؟ مال و منالی برای خود نگذاشت و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن که بسته بود به حال ، حال نبی!؟ چه شام ها که سحر کرده بوستان اما ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی سروده خودش را در آیه ی چشمش چه رازها که نهان است در جمال نبی در انتظار نگاه است و حاجتی دارد طواف کرده اگر ، گِرد خال نبی دو جهان را به چشم من دادند گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی دلم خوش است صدای گرفته ای دارم دلم خوش است که باشم دمی نبی میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد به لطف نور ، شبی هلال نبی بدان! دهان مسلمان به لطف هر پیاله پر کند از چشمه زلال نبی می رسد و حال دل، بهاری نیست چرا که پاییز شد مجال نبی چه کافران که شدند از سر عناد و حسد دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی چه که در آن مخوف کمر به قتلِ بسته و نبی است و عطوفت، است و نگاه همیشه در همه جا بوده این، روال نبی سخن نگفته مگر آنچه را گفته ست سرانجامِ هر جدال نبی مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست سه تپه ی گم در سلسله جبال نبی بگو برادر سنی، که در میان لحد چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟ و آل او کجاست کجا!؟ مگر نخواهد پرسید از ، نبی!؟ خدا برای خودش در زمین گذاشت جهان، چگونه بماند بدون !؟ رسید میوه و در آن دشت که داد سر به نهال ، نهال بهم رسیده و در اصل در غرقند بود وصال ، وصال گرفت دست را و پر کشید به گردنِ افتاد تا مدال میان این همه و آن همه می شود ! تمام دین، اَست و امام دین، اَست که بود عین و چه کس مثال !؟ چه جنگ ها که نکردند این دو... تا باشد هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی ، ننگ خواص است آن اراذل که تمام عمر نکردند امتثال نبی کنار بستر او آمدند هذیان ها بهانه ی بدشان بود سن و سال نبی چه نقشه ها که کشیدند و روضه ها خواندند چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی! خزان گرفته و هر برگ می چکد بر خاک چه کرد با دل تقویم، !؟ بخواه هرچه که می خواهی از دو بال نبی که ست و ، راه اتصال نبی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻🌹 پیشکش به () و ............... رفته بودم تا که با بنشینم کمی شاید از دلتنگی ام کمتر شود اما نشد بوسه بر آن زدم تا نشکند اشک سردم بر زمین افتاد و از جا پا نشد ، پایان جهانم می شود یا مثل او می کِشد بیرون، مرا از خاطرات!؟ یک نفر به دستم داد و گفت: آرام باش! تا هست احتیاجی نیست بر یا باش و شعری بکش یا باش و از دم بزن تا که ، جلوه گر باشد به شعر و و را دمادم هم بزن فی المثل از بگیر الهام و عشق یا بگیر از وام و دوام این دو یعنی ای از یعنی بودن و رفتن به دل را بشوی و بر قلبت بزن تا از شانه های ناگهانت گل کند یک می تواند غصه ات را بشنود بر سر ذوق آید و با شعر تو کند یعنی گوش دادن بر پنجره یعنی و نور یعنی دیدن انگوری سیاه یعنی بر تنهایی خاکی نمور حرف های پیرمرد از عمق جانش می رسید رفت تا بنشیند آن سوتر کمی بر صندلی که پشتش بود چشمم را زد و گفتم اسمت چیست آقا!؟ گفت: من!؟ قم المقدسه ............................................ ۱. آیین سنتی و مذهبی قالی‌شویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار می‌شود، تنها آیین مذهبی اسلامی است که به تقویم خورشیدی برپا می‌شود. در این مراسم نمادین، شرکت‌کنندگان که از منطقه فین برای برگزاری این مراسم آمده‌اند، در حالی که چوب‌هایی به دست دارند که نشان مبارزه با دشمنان دین است، قالی را به عنوان پیکر نمادین علی بن محمد باقر در چشمه‌ای می‌شویند. ۲. مزار سهراب سپهری در صحن حضرت سلطانعلی در مشهد اردهال می باشد. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤🥺 برای (ع) رفت و آمد ............. نگاه کردم و دیدم فقط خطا رفتم تمام عمر پی یار بی وفا رفتم چقدر زندگی ام را به ناکجا بردم! چقدر بندگی ام را پی هوا رفتم! تو دل من بودی و منِ گمراه به جای ماه، به سمت ستاره ها رفتم میان طعنه امواج، غرق شد نفَْسم اگرچه بود ، سمت ناخدا رفتم تو پل شدی که منِ تکه‌پاره پا گیرم تو کردی و چون رود، باصفا رفتم در آسمانِ «»، از تو شدم و مستِ شدم و سرخوش از رفتم همیشه آمده ام و با اذنت بریده ام سر نفس و به رفتم قسم به جان «» که خود ۱ نگفته حاجت خود را، به رفتم تو آشنای من و من غریبه ام با خود غریب بودم و از پیشت آشنا رفتم چه انتخاب قشنگی که بعد دیدن تو برای خویش کسی بودم و... گدا رفتم! تو اگرچه و خلوت بود قسم به جد تو که با دلی رفتم به حرمت غزلی که نفس‌نفس زده است مسیر آمدنت را! چه بی‌صدا رفتم تو را به «» میهمان کردند شنیدم این جریان را و مبتلا رفتم به زهری از شدی تو و شبیه تو، من از این روضه با عصا رفتم!؟ قم المقدسه ...................................... ا. امامزاده سید محمد فرزند بلافصل امام هادی (ع) و برادر تنی امام حسن عسکری که مقبرهٔ او در ۵۰ کیلومتری جنوب سامراء، شمال بغداد و نزدیک قریه‌ای به نام بلد واقع شده‌است. ۲. سربازان متوکل، امام هادی (ع) را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانه‌ای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام انجام شده است. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15