eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
411 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
127 ویدیو
25 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏🌷 به پیشگاه (ص) ................... عزتت انداخت روی خاک، عُزّیٰ را طاق شد از اتفاقت طاقت کسریٰ از سراب جهل، دنیا مست بود و در توهّم تا که رد شد از ، ! کهکشانِ راه شیری را تماشا می‌کند ماه در شب چشمِ شبان کوکب صحرا: «»! اول و آخر ، ظاهر و باطن صورت و سیرت ، واژه و معنا روی او ، خنده هایش قبله ی ، سوره اِسرا آیه ی در آیینه ی چشمش نشست و را دید در آن عالَم بالا را کرد او زنده به گور و تا می آمد ، می شد بلند از جا کوچه ها عطر سلامت را به خاطر دارد اما کوچه ها با تو چه کردند و گلت ... !؟ در روشنگری کردی، به گفتی گاه در ظلمت، جهانی می شود پیدا در حیاتش کم ندارد، در مماتش غم ندارد هر که باشد با و... هر که باشد با در تبسم های تو و و دیدند و اگر گفتند از تو «» تو در به پا کرد پل زدی دیروز را با حال و با فردا ظلم و ظلمت می رود از بین با پرچمت گل می کند بر ، تا اشارت های ابرویت چراغ سبز باشد دل کبوتر می شود بر گنبد خضرا دل به «» می رود از نام زیبایت، به ویژه این اواخر تا به گوشم می خورد «»! بر تو و بر والدین خود درودی می فرستم هر زمانی که صدایم می زنند: قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
✋🏻🌷 برای (ص) بال و وبال نبی ............. به جای بال نبودیم جز وبال و بودند شوق و بال نبی به خاطر ما از خودش گذشته و ما چه کرده ایم بگویید در قبال نبی!؟ مال و منالی برای خود نگذاشت و اینچنین شد اگر شد خدیجه، مال نبی چه کرد با دل پیغمبر خدا، این زن که بسته بود به حال ، حال نبی!؟ چه شام ها که سحر کرده بوستان اما ندیده پنجره سروی به اعتدال نبی سروده خودش را در آیه ی چشمش چه رازها که نهان است در جمال نبی در انتظار نگاه است و حاجتی دارد طواف کرده اگر ، گِرد خال نبی دو جهان را به چشم من دادند گذشت روز و شبم بس که با خیال نبی دلم خوش است صدای گرفته ای دارم دلم خوش است که باشم دمی نبی میان ظلمت قبرم حلول خواهد کرد به لطف نور ، شبی هلال نبی بدان! دهان مسلمان به لطف هر پیاله پر کند از چشمه زلال نبی می رسد و حال دل، بهاری نیست چرا که پاییز شد مجال نبی چه کافران که شدند از سر عناد و حسد دلیل خستگیِ مفرط و ملال نبی چه که در آن مخوف کمر به قتلِ بسته و نبی است و عطوفت، است و نگاه همیشه در همه جا بوده این، روال نبی سخن نگفته مگر آنچه را گفته ست سرانجامِ هر جدال نبی مثال اوّلی و دوّمی و سوّمی اَست سه تپه ی گم در سلسله جبال نبی بگو برادر سنی، که در میان لحد چه پاسخی خواهی داد بر سوال نبی!؟ و آل او کجاست کجا!؟ مگر نخواهد پرسید از ، نبی!؟ خدا برای خودش در زمین گذاشت جهان، چگونه بماند بدون !؟ رسید میوه و در آن دشت که داد سر به نهال ، نهال بهم رسیده و در اصل در غرقند بود وصال ، وصال گرفت دست را و پر کشید به گردنِ افتاد تا مدال میان این همه و آن همه می شود ! تمام دین، اَست و امام دین، اَست که بود عین و چه کس مثال !؟ چه جنگ ها که نکردند این دو... تا باشد هرآنچه بوده حلال نبی، حلال نبی ، ننگ خواص است آن اراذل که تمام عمر نکردند امتثال نبی کنار بستر او آمدند هذیان ها بهانه ی بدشان بود سن و سال نبی چه نقشه ها که کشیدند و روضه ها خواندند چه بوده آه... در آن دم، زبان حال نبی! خزان گرفته و هر برگ می چکد بر خاک چه کرد با دل تقویم، !؟ بخواه هرچه که می خواهی از دو بال نبی که ست و ، راه اتصال نبی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
۲۳ آبان ۱۴۰۳