eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
411 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
127 ویدیو
25 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏🌷 به پیشگاه محمد بن عبدالله (ص) محمد ................... عزتت انداخت روی خاک، عُزّیٰ را محمد طاق شد از اتفاقت طاقت کسریٰ محمد از سراب جهل، دنیا مست بود و در توهّم تا که رد شد از کویر مکه، یک دریا محمد! کهکشانِ راه شیری را تماشا می‌کند ماه در شب چشمِ شبان کوچک صحرا: «محمد»! اول و آخر محمد، ظاهر و باطن محمد صورت و سیرت محمد، واژه و معنا محمد روی او قرآن ناطق، خنده هایش صبح صادق قبله ی بیت المقدس، سوره اِسرا محمد آیه ی معراج در آیینه ی چشمش نشست و مرتضی را دید در آن عالَم بالا محمد سنت دخترکشی را کرد او زنده به گور و تا می آمد فاطمه، می شد بلند از جا محمد کوچه ها عطر سلامت را به خاطر دارد اما کوچه ها با تو چه کردند و گلت زهرا... محمد! در حِرا روشنگری کردی، به ماه مکه گفتی گاه در ظلمت، جهانی می شود پیدا محمد در حیاتش کم ندارد، در مماتش غم ندارد هر که باشد با حسین و... هر که باشد با محمد در تبسم های تو شور و شعور و شعر دیدند سعدی و حافظ اگر گفتند از تو «یا محمد» تو در به پا کرد پل زدی دیروز را با حال و با فردا ظلم و ظلمت می رود از بین با آل محمد پرچمت گل می کند بر مسجد الاقصی محمد تا اشارت های ابرویت چراغ سبز باشد دل کبوتر می شود بر گنبد خضرا محمد دل به «یغما» می رود از نام زیبایت، به ویژه این اواخر تا به گوشم می خورد «والا محمد»! بر تو و بر والدین خود درودی می فرستم هر زمانی که صدایم می زنند: آقا محمد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
🙏🌷 به پیشگاه (ص) ................... عزتت انداخت روی خاک، عُزّیٰ را طاق شد از اتفاقت طاقت کسریٰ از سراب جهل، دنیا مست بود و در توهّم تا که رد شد از ، ! کهکشانِ راه شیری را تماشا می‌کند ماه در شب چشمِ شبان کوکب صحرا: «»! اول و آخر ، ظاهر و باطن صورت و سیرت ، واژه و معنا روی او ، خنده هایش قبله ی ، سوره اِسرا آیه ی در آیینه ی چشمش نشست و را دید در آن عالَم بالا را کرد او زنده به گور و تا می آمد ، می شد بلند از جا کوچه ها عطر سلامت را به خاطر دارد اما کوچه ها با تو چه کردند و گلت ... !؟ در روشنگری کردی، به گفتی گاه در ظلمت، جهانی می شود پیدا در حیاتش کم ندارد، در مماتش غم ندارد هر که باشد با و... هر که باشد با در تبسم های تو و و دیدند و اگر گفتند از تو «» تو در به پا کرد پل زدی دیروز را با حال و با فردا ظلم و ظلمت می رود از بین با پرچمت گل می کند بر ، تا اشارت های ابرویت چراغ سبز باشد دل کبوتر می شود بر گنبد خضرا دل به «» می رود از نام زیبایت، به ویژه این اواخر تا به گوشم می خورد «»! بر تو و بر والدین خود درودی می فرستم هر زمانی که صدایم می زنند: قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
🖤😭 برای ✋🏻 تقدیم به دایی ام که در حال انتقال زخمی ها در این روز، خود نیز به درجه رفیع رسید .................. ابرها آن بارانی تر از هر روز بود مرگ بر که مثل ، پرسوز بود کشتن مردم به دست حافظان آسمان لکه ی ننگی به دامان بود ، تن به داده بود و سال ها پیش چشم مردمش، بود هیبتی باقی نماند از و وطن ما، دست یک مرتیکه ی پفیوز بود بود ایرانمان از هجمه ی شلاق ها شاه می پنداشت اما کشور ما، بود آمد و افتاد روی خواب شهر اما همچنان و بود خم شدیم از بعدِ و در آن میان قوز بالا قوز بود زیادی رفت زیر دست و پا! ، قربانیِ یک غولِ جنگ افروز بود آمد با تمام نفرتش روز نحسی که نگاهش، بود گرچه شد با این خاطراتش در دل ایرانیان، جانسوز بود مرگ بر که طبق آن حق هر کس غیر در آن، محفوظ بود با چنین و ها که جان ها را گرفت ، تبی مفروض بود آتشی انداخت آری در دل مردی که یک دلسوز بود ها و ها را با خودش همراه کرد او که هر برای خلق، درس آموز بود عاقبت می گوید به آنکه را درهم و آنکه را بود! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
۱۷ شهریور ۱۴۰۳