eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
415 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😍💌 تقدیم به عشق که راه نجاته و تقدیم به همسرم که امروز روز تولدشه♥️🤦🏻🌹 آتش ............ وقتی که می اندازدم در کوره ی آتش مثل سیاوش می شوم اسطوره ی آتش در آن جهنم که تمام خوبرویان را خواهند داد آیینه ها، پاشوره ی آتش در آن جهنم که تمام آتش افروزان خواهند شد تبعید به دِه کوره ی آتش در آن جهنم که غرور پادشاهان را رد می کنند از داخل ماسوره ی آتش هر جرعه می سوزاندت، تقطیر خواهی شد طعم شراب کهنه دارد غوره ی آتش در این میان، هر که شده بارانیِ یارش وحشت ندارد از عذاب سوره ی آتش عشق آمد و بر شوره زارِ آدمی گل کرد عاشق ندارد لحظه ای دلشوره ی آتش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤🙏🏻 برای (ع) و به یاد و که به ما و و بخشیدند👌🏻 یازده .............................. شرط دین در اعتدال است اعتدال است اعتدال غیر ازین دین ابتذال است ابتذال است ابتذال هر رسولی با خودش آورد تعبیری بدیع تا بفهماند خدا را با زبان حال و قال مصطفی، آیینه شد... زهرای زهره، نور پاک مرتضی شد جلوه گر؛ «گویا» محمد بود و آل چهارده گام بلند است از زمین تا آسمان! غیر از آن هرآنچه می بینی... فقط خواب و خیال چشم های او حسن بود و دو ابرویش حسین باقر و سجاد بودند آن صدای بی مثال صادق و کاظم، قنوت دست های بالغش ماهِ لبخندِ رضا در هر رکوعش چون هلال یازده...! فصل امام مهربانی ها تقی ست او که باتقواترین بود و به شانه داشت بال روسیاهم، برقعی از نور میخواهم جواد از ید بیضای موسایت، بپوشانم جمال ۲ نقشه ی شیطان صفت ها شد بر آب از آیه اش هر حدیثش آتشی می زد به جان اعتزال ۳ معتصم از روضه ها ترسید و حکمی تازه داد خون سادات حسینی شد به دستورش حلال شیعه! مولایت غدیری زاده و اهل ولاست مفتخر باش و به شکر این ولی، بر خود ببال «پله پله تا ملاقات خدا» با عشق باش ۴ نردبان عقل، کوتاه است از درک کمال نام تو مشکل گشایم بوده در تهدیدها حرز تو بالاتر است از مهره و تعبیر و فال با رضایت آمدم، از عمه آوردم سلام پل زدم از مشهد و قم تا به دریای وصال پیش از این در سامرا و کاظمین از بیمِ جان حقِ دیدار تو شد ای دست برتر، پایمال نسخه داعش به دست قاسمت پیچیده شد امنیت دارد عراق، اینروزها... تا بوکمال قم المقدسه .................................................... ۲. اشاره به حضرت موسی مبرقع فرزند بلافصل ایشان که در چهل اختران قم آرمیده اند و از شدت زیبایی، نقاب به صورت می گذاشتند. اعتزال: یک. گوشه نشینی و کناره گیری دو. قدرت مکتب «اعتزال» و پیروان معتزله در زمان حضرت، افزایش یافته بود تا آنجا که حکومت وقت نیز از آنان حمایت می کرد و از نفوذ خود برای تقویت و تثبیت خط فکری آنان و ضربه زدن به فرقه های دیگر بهره می برد. معتزلیان نیز از این فرصت استفاده برده، دستورات دینی را بر عقل ناقص خود عرضه می کردند و آنچه را که عقلشان صریحاً تأیید می کرد، می پذیرفتند و بقیّه را رد و انکار می کردند. ۴. پله پله تا ملاقات خدا اثر دکتر عبدالحسین زرین‌کوب 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
❤️🤦🏻 برای (ص) که است و ................ راه گم کردم به سمت کوه ها رفتم راه گم کردم به دنبال رفتم در مسیرم گله ای را دیدم از دور و با تمام خستگی، سمت صدا رفتم ساعتی نگذشت با لبخند چوپانی و گرفتم رفتم کتری اش قل قل کنان می گفت عاشق باش جمله اش را درک کردم، بی هوا رفتم او بود شاید در دل آن کوه مزه اش زیر زبانم رفت، وا رفتم! لحن و لبخندش هنوز اینجاست در قلبم ، او بود آه... من اصلا چرا رفتم!؟ قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 برای (ع) و که با در آغوش او جان دادند ...................... یعنی یاکریمان دور در طواف یعنی در «» های اعتکاف آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش- یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا گاه گاهی یک می دهد ما را کفاف آنچه ما را می رساند تا تو...! و آنچه ما را می کشاند تا تو...! و و تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک بارها از داده ام من انصراف غرقِ امواج توام در بیکرانِ از خواندن، آه... ما را کن معاف در وا می شود نطق تمام زائران پیش تو نرم است ، زبان اعتراف مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت: قالیِ اشکی برای مادرش (س) بباف من همان ام در بند خویش ای کاش باشی، کردم از خلاف! در مسیر کوی تو، یک باران شدم -داستان عشق و وصال - ، آسمانِ آبیِ باریدنند اسوه ی سبز و از ربّنایت جاری اند خوش به حال من...! که من هم مستم از این می دمد هر روز از لبخند تو سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف کیستم من بعد هر بار آمدن در این !؟ آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده هیچکس اندازه ی ندارد انعطاف! تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد هر که زد از عشق والای تو لاف یا و یا و یا و یا شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف نمایان است از آیینه ها ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف! و یکی هستند در این آستان راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف با باید در دل مردم نشست ، هر کجا بیرون نیاید از غلاف! می توان چون او (ع) بود و رضا بود از جهان می توان چون او (ع) بود و به وقتش در مصاف! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚🌺 به پیشگاه (س) نسیم .................. مثل پدرت، هستی بانو هرآینه هستی بانو یک نیمه، و نیم دیگر، ای سیب ترین، دو نیم هستی بانو تو و بمیرد آنکه گفته ست که تو عقیم هستی بانو امروز نیامدی به دستم ای تو خاطره ی قدیم هستی بانو تو در همه ی حُسنِ ارادت هایم مثل سهیم هستی بانو بین من و تو رابط مستقیم هستی بانو یاد تو درون من وزیدن دارد من و تو هستی بانو قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭 برای (ع) .............. از تو گفتیم ولی... در شبِ تحریم آنگونه که باید نشد تو تکریم تو گوهر جان بودی و ما در پی دنیا گفتیم و نگفتیم چه ها کرد و ! سهم تو نبوده ست به جز و حتی نظر لطف ندارد به تو تقویم در باب تو ای صبح دل انگیز، همین بس شد روزیِ هر با دست تو تقسیم بگذار بیایم به شب سرد تا بگذرم از کوچه و آن مردم و اقلیم ای از حال بدِ مردمِ این شهر باید کند احوال تو را آه... که ترسیم!؟ خواندی رجز از منبر و گفتی که کیست دادی همه را از خطر بیم لعنت به بزرگان و شیوخ آنها که گرفتند به جای همه امروز همان ها به تو ایراد گرفتند آنها که نگفتند به جز و ما را به کشاندند تا شویم و نفسی ببخشیم از شور تو «» شده شیرینِ شهادت با «» تو شعر و شعائر شده تعظیم دیشب تنم از یاد تنت شد پُرِ ترکش گفتم که جان، همه ی من به تو تقدیم آمد و خوابید صدای نفس شهر نام تو می آمد ولی از حنجرِ بی سیم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻✊🏻 غزلی تقدیم به در راستای .............. هر زمان خسته شدی، ... باز کن را، در دل شب، بکش با که نبرده ست کسی راه از پیش! بردار، کمی بِکَن، بکش بعد از آنکه به همه رو زدی و شدی جرعه ای شو و منّتِ بکش تا بدانی چقدَر دلش غم دارد! دلوْ در چاه بینداز و از آن، بکش در مسیری که نفس های تو را می خواند را پشت سرت، همدل و همراه بکش دل، سه‌تار است و بر آن گَرد فراموشی ها! بر خود، زخمه ی کوتاه بکش را راه بده تا که برود کلبه و دهکده را خالی از بکش پاسخِ باش به صد حنجره «» آسمان را همهْ شب، عرصه «» بکش قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15