eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
415 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤😭 برای (ع) و زائرانی که در ایشان کیلومترها راه را بر سر و و گونه به می رسند دسته دسته ............... می رسد خورشیدِ گنبد کم کم از پشت کَلات ۱ از ، ... آب دارد نه قنات دسته دسته می رسند از کوه های بی عبور خیل مشتاقان تو از و از ۲ تا برایت مویه و افغان کنند از عمق جان پیرزن ها می رسند از این دهات و آن دهات با هزاران عشق، به سمتت می دوند جاده ها هم راه افتادند از شوق صدات تا گیریم از لب های باران خورده ات می خوانیم و هستیم ای بر این صراط چشم ما در روضه های جدّ تو شده این راهیم و دلخوش بر همین ها از پر بود اما چشم ها... پشت سر ما بود و ما رو به با از و اغنا شدیم ۳ با دل بستیم بر آهِ بیات ۴ شب به شب روشن تر از قبلیم در چشمان تو می گیرد دل ما از تو ای خورشیدِْ ذات روز آخر، بی قراری بود و یک شهر شلوغ تا ببینم روی ماهت را... شدم از دور مات یک خیابان مانده تا زمینگیرم کند آه از آن ساعت که این دیوانه می افتد به پات قم المقدسه .............................. ۱. کلات: یک. نام شهری مرزی در شمال شرقی مشهد به نام کلات دو. قلعه ای به نام کلات نادر یا کاخ خورشید ۲. بامیان و هرات: نام دو شهر افغانستان ۳. قطعه زینب زینب اثر استاد سلیم موذن زاده اردبیلی ۴. اذان معروف استاد رحیم موذن زاده اردبیلی در آواز بیات ترک 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻😭 دلتنگ (س) و (ع) دست قنوت ................. دست قنوتم خشکِ خشک و غرق پینه حال دلم شب های سنگین دلتنگ می شوم، دست خودم نیست! از کودکی بیماری ام دارد زمینه نوبت گرفتم از مطب؛ ! بلکه بگیرد سینه ام قدری دکتر به جای نسخه، کرد تجویز هر ساعت یک «» از عمق سینه از چشم هایش می ریخت؛ گفتم: ای جان! مگر هست از ، بهتر گزینه!؟ بیمار بعدی داخل آمد، پا شدم من گفتم که دکترجان: «چقدری شد هزینه!؟» لبخند زد گفت: «ای پسر من رو همین بس که مادرم ، قنوتم رو ببینه!» قم المقدسه 🔰 لینک اشعار آیینی محمد عابدی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 برای (ع) و که با در آغوش او جان دادند ...................... یعنی یاکریمان دور در طواف یعنی در «» های اعتکاف آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش- یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا گاه گاهی یک می دهد ما را کفاف آنچه ما را می رساند تا تو...! و آنچه ما را می کشاند تا تو...! و و تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک بارها از داده ام من انصراف غرقِ امواج توام در بیکرانِ از خواندن، آه... ما را کن معاف در وا می شود نطق تمام زائران پیش تو نرم است ، زبان اعتراف مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت: قالیِ اشکی برای مادرش (س) بباف من همان ام در بند خویش ای کاش باشی، کردم از خلاف! در مسیر کوی تو، یک باران شدم -داستان عشق و وصال - ، آسمانِ آبیِ باریدنند اسوه ی سبز و از ربّنایت جاری اند خوش به حال من...! که من هم مستم از این می دمد هر روز از لبخند تو سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف کیستم من بعد هر بار آمدن در این !؟ آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده هیچکس اندازه ی ندارد انعطاف! تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد هر که زد از عشق والای تو لاف یا و یا و یا و یا شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف نمایان است از آیینه ها ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف! و یکی هستند در این آستان راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف با باید در دل مردم نشست ، هر کجا بیرون نیاید از غلاف! می توان چون او (ع) بود و رضا بود از جهان می توان چون او (ع) بود و به وقتش در مصاف! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌😭 👌🏻تقدیم به آنها که به حسین (ع) اقتدا می کنند و نماز را اول وقت برپا میدارند 🙏🏻به پیشگاه (ع) تماشا ........ در بر شبِ آلوده ام قدری بتاب ای ماهْ بالا می روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم از بلندای نخیلِ چشم هایت، چند با تو نورم بی تو کورم، صد از تو دورم یک راهی ام کن تا ، اماما...! با ، چنان... بی خود شد از خود! وای اگر ، می داد او را از تا ، با تو راهی نیست آقا یک دلِ افتاده می خواهد، کمی و در هر کس برای دلبری یک شیوه دارد من می شوم پر میکشم تا بیکران ها دل به می زنم با دیدن حوض قشنگت دیگران درگیر و من غرق پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم چشم در چشم تو بود و با «»، دریا با زبان بی زبانی روضه ای خواند از در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت - از قنوتم می چکد بارانی از ها بسته ام بر ، دل را... ای مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا موج عشاقت مرا می برد از این سو به آن سو دست آوردم بگیرم را چون زلیخا زیر پا افتادم و شد روضه ای بر من مجسم و ها را دیدم و افتادم از پا در دورِ ضریحت در طوافند ، تو را دارند و مَستند از تولیّ از گرفتم را از هم گرفتم را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🕯 روضه جانسوز (ع) 🎥 ✋السّلام عليکَ يا غَريب الغُربا، يا مُعين الضُعفا، يا اَبالحسن، يا علي بن موسي، ايها الرِضا یابن رسول الله (ع) 🏴 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
👌🌷 به (ع) که است و ................ مرا کرده، چشمت خدا پیداست در چشمت دل بیچاره من قصد دارد شبی راهی شود تا چشمت چه ! چه ! جهانی - نخواهد شد حریفِ زور چشمت عین است و دارد هزاران در یک ، چشمت ، باشکوهی ست یقین دارم به چشمت تو را و من را کردند حکایت هاست در قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤😭 تقدیم به (ع) و ممنون از (ع)🌷 خواب و بیدار ........................ این شعرِْ پاره، شد آتش گرفت سینه، پر از «» شد شاعر به خواب رفت در آن شب که دفترش برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد طوفان به شکل سایه ای از دور زوزه کرد جنگل، اسیر صحنه ی مرگی مخوف شد سر بریده به نی ها طلوع کرد به خون نشست و نگاهش خسوف شد خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید به هوش آمد و غرق شد همراه رعد و برقِ ، زد نفس نفس از میمنه به میسره، مات صفوف شد در کشاکش و... ، اسیر پنجه ی داغ سُیوف شد سعی و بماند برای بعد به ، دچار شد قربانِ ای که کِش آمد به دست آنقدرها کشیده که آخر، شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 به پیشگاه (ع) .................... چشمِ صحراگَردم از شد ای که دلم را کرده نگات تا لبی از نام زیبای تو دفتر، تر کند خوشنویسم کن ، خشک است این دوات! حال ما به بسته است را کن با پرتوی از و و را با تو باید بو کشید ما بی توست مثل خانه های بی حیاط رنگ و بوی دیگری می گیرد اصلاً ، حل می شود وقتیکه در کاش من هم بودم که با سلامی می کند هر روز یک گوشه، بساط کاش من هم بودم که هر طوری شده رد شده از و آورده سلامی از کاش من هم حال خوب بودم و را به می کشیدم با ۱ و ۲ تا ، با عطر آمد به صحن پیرمردی گفت: «مَردم... و »! روضه ی تو را سربسته خواندم در پیش می کنم ، احتیاط هر که شد در آغوش خدا، با خلق گفت: دیدن روی تو باشد دیگر نمی بینم برای طوسیّ و منِ ، پیشت و قم المقدسه ............................................ ۱. صحن انقلاب ۲. آواز بیات که اذان موذن زاده هم در این دستگاه (بیات ترک) اجرا شده 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا‌ علیه السلام... همه با هم زمزمه می کنیم صلوات خاصه امام رضا علیه السلام را... اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. زیارت علیه السلام به زودی روزیتون باشه ان شاءالله... ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ کانال امام رضا علیه السلام @emamrezamashhad
شما عزیزان در محضر بانوی با کرامت قم، و (ع) هستم🙏 👌🤦🏻غزلی به پیشگاه (ع)، (ع) و (س) همقدم ................ با اینکه جهانِ هر کسی است پایان جهان و جان هر کس است باید که را صدا زد همه شب معنای در و است او مثل ، زیاد بخشید... زیاد هر قدر بگویم از باز کم است در و و ، می گردم آنجا که فرشته با بشر همقدم است بر هر نگاه می اندازم در سینه ام انگار که دنیای غم است آنقدر که کردند تو را تو از این داغ، خم است بارانیِ ات شدم تا دیدم هر اشک، رها در است هنگام زیارتت نفس می گیرم نور ، در دم و بازدم است هر ضربه ی استاد، گُلی شد به صد رازِ شگفت در زبان است عشاق جهان را سر ذوق آورده این که هم کعبه ی جان، هم صنم است هنگام طوافش لکَ لبیک بگو این ، صفا و مروه ای مغتنم است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻😭 دلتنگ (س) و (ع) دست قنوت ................. دست قنوتم خشکِ خشک و غرق پینه حال دلم شب های سنگین دلتنگ می شوم، دست خودم نیست! از کودکی بیماری ام دارد زمینه نوبت گرفتم از مطب؛ ! بلکه بگیرد سینه ام قدری دکتر به جای نسخه، کرد تجویز هر ساعت یک «» از عمق سینه از چشم هایش می ریخت؛ گفتم: ای جان! مگر هست از ، بهتر گزینه!؟ بیمار بعدی داخل آمد، پا شدم من گفتم که دکترجان: «چقدری شد هزینه!؟» لبخند زد گفت: «ای پسر من رو همین بس که مادرم ، قنوتم رو ببینه!» قم المقدسه 🔰 لینک اشعار آیینی محمد عابدی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻😭 دلتنگ (س) و (ع) دست قنوت ................. دست قنوتم خشکِ خشک و غرق پینه حال دلم شب های سنگین دلتنگ می شوم، دست خودم نیست! از کودکی بیماری ام دارد زمینه نوبت گرفتم از مطب؛ ! بلکه بگیرد سینه ام قدری دکتر به جای نسخه، کرد تجویز هر ساعت یک «» از عمق سینه از چشم هایش می ریخت؛ گفتم: ای جان! مگر هست از ، بهتر گزینه!؟ بیمار بعدی داخل آمد، پا شدم من گفتم که دکترجان: «چقدری شد هزینه!؟» لبخند زد گفت: «ای پسر من رو همین بس که مادرم ، قنوتم رو ببینه!» قم المقدسه 🔰 لینک اشعار آیینی محمد عابدی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15