eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
411 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏💐 برای (ع) ............................... ما را ببخش ، مست از سبو نبودیم با چشمه های اشکت، در گفتگو نبودیم ...تو، آفرین... تو با آیه های نورت، ما روبرو نبودیم گاهی کردیم، گاهی زدیم دور از توایم اما بی آرزو نبودیم ، ما را نده خجالت در اوج روسیاهی! بی آبرو نبودیم در ، آتش زدیم دل را رسوای عالمیم و رازی مگو نبودیم با بود و در آستانت ای جان، ما نبودیم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻😭 به آقاجانم امام رضا (ع) .......... بود شبیهِ همه اما غمگین داشت و رزقش همهْ شب، بود منتظر بود که بشود همسفرش او که ده سال کم و بیش، پی درمان بود جمعیت، موج زنان دور می چرخید غرق دریا شده بود از تبِ بارانِ عطش صف شکن شد همه را با هیجان پس می زد تا بشود روی زیر لب گفت روا نیست بسوزد عشقم خواند از و و... هوا ابری شد گفت از غربت که به دست تازیانه به سرش خورد و تنش شد جمعیت گریه کنِ او بودند و ذکر تا رسید ضامن این بار خودش آمده بود از ، ماتِ بود و به رسید قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🤦🏻 به پیشگاه (ع) .................... چشمِ صحراگَردم از شد ای که دلم را کرده نگات تا لبی از نام زیبای تو دفتر، تر کند خوشنویسم کن ، خشک است این دوات! حال ما به بسته است را کن با پرتوی از و و را با تو باید بو کشید ما بی توست مثل خانه های بی حیاط رنگ و بوی دیگری می گیرد اصلاً ، حل می شود وقتیکه در کاش من هم بودم که با سلامی می کند هر روز یک گوشه، بساط کاش من هم بودم که هر طوری شده رد شده از و آورده سلامی از کاش من هم حال خوب بودم و را به می کشیدم با ۱ و ۲ تا ، با عطر آمد به صحن پیرمردی گفت: «مَردم... و »! روضه ی تو را سربسته خواندم در پیش می کنم ، احتیاط هر که شد در آغوش خدا، با خلق گفت: دیدن روی تو باشد دیگر نمی بینم برای طوسیّ و منِ ، پیشت و قم المقدسه ............................................ ۱. صحن انقلاب ۲. آواز بیات که اذان موذن زاده هم در این دستگاه (بیات ترک) اجرا شده 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🕊️✋🏻 به پیشگاه از تو .............. شد خیابان، کوچه ها شد از تو ها وقتی درآمد، چشم ها شد از تو بود قم تا اینکه تو بارید تنها نه بانو، کاممان شد از تو تا زمینش بوسه ای زد، بر سرانگشتت به نرمی سخت و محکم آن، بستر و بالین شد از تو سوز «» را نگاهت، نوبهاری ناگهان کرد میوه ها از باغ آمد، سفره ها تزیین شد از تو شانه ات شد لانه ی صدها ربّناهامان ، دست ها شد از تو ابر رحمت بوده ای و... رعد و برقت روشنی بخش بر پای تو افتاد، تأمین شد از تو از تا به ، بر شترها رنج دیدی عاقبت در این ، اسبِ مذهب زین شد از تو کیمیاگر بود چشمت، شاهدم «» مس، طلا شد با طلوعت، زرّین شد از تو به شهر مرده جان داد ای ... اینجا، شد از تو دختری با شعرهایش در شبِ ظلمت درخشید در شد خاکِ پا و شد از تو به هنگام ، لبیک می گفت زائرت غرق بود و شد از تو قم المقدسه ........................................ بازار کهنه قم: این بازار که در آن مسگران هم به ساخت و تجارت می پردازند از بخش‌های مختلفی تشکیل می‌ شود که ساخت برخی از آنها از دوره سلجوقی و ایلخانی شروع شده؛ اما بخش اصلی بازار در دوره صفوی و دوره قاجار شکل گرفته است. ******* نقاش: حسن روح الامین صحنه ورود حضرت معصومه (س) به قم 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15