👌🌷 به #امام_رضا (ع) که #چشم است و #چشمانداز
#چشمت
................
مرا #آیینه کرده، #نور چشمت
خدا پیداست در #منشور چشمت
دل بیچاره من قصد دارد
شبی راهی شود تا #طور چشمت
چه #چشمانی! چه #چشمانی! جهانی -
نخواهد شد حریفِ زور چشمت
#وجودت عین #قرآن است و دارد
هزاران #آیه در یک #سوره، چشمت
#کلامت، #سبزوارِ باشکوهی ست
یقین دارم به #نیشابور چشمت
تو را #مسموم و من را #مست کردند
حکایت هاست در #انگور_چشمت
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😢 #دلتنگ_زیارت_امام_رضا (ع)
#دوباره
..............
در راه برگشتم ولی #دلتنگ دیدارم دوباره
گفتم خداحافظ ولی #شوق_حرم دارم دوباره
ای کاش می شد دردها و خستگی های سفر را
قبل از همه، دست #امانات تو بسپارم دوباره
ای #ضامنِ هرچه خدا یکجا به من بخشیده، مولا...!
این بار هم بخشیدی و خیلی بدهکارم دوباره
انگار الان بود در آغوش تو خوابیده بودم -
مابینِ #دارالحجه...! خوابم یا که بیدارم دوباره!؟
اصلا نفهمیدم چطوری #روز_آخر آمد از راه
بی تاب #قرآن و #نماز و #شعر و #اذکارم دوباره
مجبورم آهسته قدم بردارم و در خود ببارم
وقتی نمی آید دلم... چشم از تو بردارم دوباره
راهم بده حتی همین حالا که دستم از تو دور است
بر #پنجرهفولاد، سر باید که بگذارم دوباره
باید که برگردم #حرم، مثل کبوترها بگردم
در بیکران صحن تو ای آسمان پرستاره
#محمد_عابدی
#مشهدالرضا
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🌺🤦🏻 به پیشگاه #امام_زمان (عج) در روز #تاجگذاری_امامت ایشان
رد می شود
...........
خورشید در شب می دمد، از خواب ها رد می شود
لبخند بر لب دارد و از قاب ها رد می شود
از پله ها بالا می آید می رود بر پشت بام
خلوت نشینِ خانه از #سرداب ها رد می شود
تا خنده هایش گُل کند در #سهله ی باران شده
از #کوفه ی تنهایی و محراب ها رد می شود
یوسف ترین ها دستشان را می بُرند از دیدنش
وقتی که از بین همه جذاب ها رد می شود
چون پیچکی بر شانه ی دیوارها گُل می کند
از خانه های گرمِ دقّ الباب ها رد می شود
پا می گذارد از نگاهِ پنجره در کوچه و
از سایه ی طولانی مهتاب ها رد می شود
#هیئت، خبر دارد که شب را دور می اندازد و
خورشید من، از روی اسطرلاب ها رد می شود
#طوفانالاقصی می شود بر آسمانِ شبزده
چون کشتی نوح از دل گرداب ها رد می شود
دریا به چشم خویش خواهد دید در روز #فرج
یک شاه ماهی از دل قلاب ها رد می شود
دل، کودک است و تا کند کوتاه، راه درس را
#قرآن به لب می خواند و از آب ها رد می شود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#جمعه_انتظار
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻✍🏻🌹 تقدیم به #حافظ شیرین سخن و #شاعران که دغدغهمندترینند
من شاعرم یا شعر!؟
..............
حتی اگر جان جهانی در خطر باشد
فکر و خیال شاعران باید سفر باشد
شاعر نباید گم شود در برج های شهر
رنگینکمان باید که در کوه و کمر باشد
حتی اگر ناچار بود از شهر بنویسد
باید پناه خستگی های بشر باشد
باید که گنجشکی شود بر شانه ی ایوان
#شاعر_نباید_از_پرنده_بیخبر_باشد ۱
در طاقچه، #قرآن و #حافظ دل به هم دادند
تا #آینه، هرآینه سرزنده تر باشد
شاعر، صدای مردمِ دلتنگ و دلخسته ست
شاعر نباید بی خیال و کور و کر باشد
شاعر، زن شاه است و در فکر ولیِعهد!
هر شعری از دیدش شبیه یک پسر باشد
تا شیره ی اندیشه اش جاری شود چون اشک
باید تنش، زخمی تر از روح تبر باشد
شاعر شدن یعنی دلت آواره درد و
چشمت میان کوچه های دربهدر باشد
شاعر شدن یعنی میان کافه های پرت
کامت پر از تلخی ولی شعرت شکر باشد
من شاعرم یا شعر!؟ گاهی غرق تردیدم
اما یقین دارم که در جانم هنر باشد
با دوستانم بارها گفتم که گل باشند
یا چشمشان خیره به سروی پرثمر باشد
اصلا چرا شب را بغل کردند انسان ها!؟
اصلا چرا دنیا نمی خواهد سحر باشد!؟
تا کی بهارِ یخ زده، هر روز مهمانِ
تنهایی و سرکوب جغدی خیرهسر باشد!؟
تا کی زمین از شعله ی پاییزِ خون آلود
آتش بگیرد برگ برگ و خونجگر باشد!؟
باید که زیر آبشار زندگی خوابید
تا رودِ عشق از جامِ دستت در گذر باشد
پروانه را باید تماشا کرد و نقاشی
هرچند دیدارش، مجالی مختصر باشد
گاهی زبان شعر، از یک کوه می جوشد
گاهی بیان شعر، رودی سر به سر باشد
مهمان ناخوانده ست گاهی شعر و گاهی هم
باید که چندین ماه، چشمانت به در باشد
گاهی تمام واژه ها از کفر لبریزند
گاهی خدا با چشم هایت همنظر باشد
گاهی کلامت یک کلیم اللهِ خوشبرخورد
گاهی عصا و اژدهایی هفت سر باشد
گاهی دلیل شعر گفتن های پاییزی
هوهوی باد و خش خش یک رفتگر باشد
تا واژه های بهتری در مشت تو باشند
باید دل و چشمت اسیر یک نفر باشد
تا شعر تو خورشیدِ میلیون ها نفر باشد
باید نگاهت در زمین بر یک قمر باشد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.........................................
۱. دیروز خیلی اتفاقی #امیر_اکبرزاده یکی از شاعران خوب عصرمون رو دیدم چند بیتی از این غزل نیمهتمام رو براش خوندم به این بیت که رسیدم گفت این مصراع، قابلیت ضربالمثل شدن داره
شاید هم نام یکی از مجموعههای شعرم باشه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻😭 به پیشگاه #بابالحوائج_علیاصغر_علیهالسلام
#ستاره
.................
#خورشید، زمینگیر شد و رفت #قمر
از دور، #ستاره ای زد اما پرپر
او را به کسی نشان نمی داد #رباب
تااینکه مبادا نخورد چشم و نظر
باید که #علی را بشناسد عالم
آری خبر این است، #علی بود خبر
مادر، جگرش آب شد اما دل کَند
گفت این پسرت! #حسین، آرام ببر
#قرآن شد و لشکری به هم ریخت از او
انداخت به پای آیه اش، تیغ... سپر
رنگ از رخ آسمان پرید، ابر دوید
تا حرمله پرسید #پدر یا که #پسر!؟
بی تاب تر از #عمه، #رباب است #رباب
یک دست به سر دارد و دستی به کمر
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_حسین_ع
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
ترکیب بند مادر حضرت عباس (ع)
حضرت امالبنین (س)
بند چهارم
بوریای خون
...............
تنَش #قرآن و هر برگی به نعل تازه... تا خورده
میان #بوریای_خون، شده چون فرش پا خورده
تحمل کردنِ بی حرمتی ها سخت دشوار است
چه دیده خواهرش بر #نیزه که اینطور جا خورده
چرا نفرین نکردی آه ای #موسی به #ساحرها!؟
شنیدم که دهان نیلی ات خیلی #عصا خورده
شنیدم در #تنور_خولی آتش را بغل کردی
تنم سرخ است از داغت، غمت روح مرا خورده
شنیدم دخترت تا آمدی در مجمر شامی -
زبان وا کرده و یک لقمه هم با تو غذا خورده
اگر چه او میان راه، سیلی نوشِ جان کرده
اگر چه مثل #زهرا ضربه های بی هوا خورده
گرفته دست بر پهلو، هوا را تار می بیند
از اینها می شود فهمید ضربه از کجا خورده!
نپرس از من چرا اینقدر می ریزم به هم با تو
دلم #قالوا_بلیٰ گفته ست و مُهر #مبتلا خورده
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#حضرت_ام_البنین_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🌷🤦🏻 غزلی تقدیم به ساحت نورٌ علیٰ نور #صاحبالزمان (عج)
#آمدنت
..............
مرا زمین زده عمری هوای آمدنت
به گوش می رسد اما صدای آمدنت
چقدر زندگی ات کردم ای #شب_یلدا
چقدر #فال گرفتم برای آمدنت!
بکُِش مرا به صلیبِ ستاره ها ای ماه
هزار جانِ گرامی فدای آمدنت
سرم به #نیزه ی غربت نشست و #قرآن خواند
#شهید کرد مرا #کربلای آمدنت
#طواف کردم و #لبیک بر لبم گل کرد
به #سعی رفتم و گفتم: #صفای آمدنت!
قنوتِ من #فرج است و دهان من پُر شد
همیشه بعدِ نماز از دعای آمدنت
به شرحِ صدرِ تو #والعصر می خورد سوگند
بیا قسم به تو و آیه های آمدنت
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 به پیشگاه #امامزاده_سیدمحمد فرزند امام هادی (ع)
#باب_حاجات
....................
تا که در گوشش #ولیالله اذان می داد
در دل گهوارهاش خود را تکان می داد
مایهی دلگرمی اهل #صرایا بود ۱
بر تن بیروحِ شهری سرد، جان می داد
با #حسن (ع)، در نوجوانی پیرمردی شد
دست #هادی بر سلوک او توان می داد
هرکه از مصداق آیات و #ولی می گفت
بیدرنگ آنجا امامش را نشان می داد
هرکه خاک از او طلب می کرد، جای آن
دست او را می گرفت و آسمان می داد
دشمن #عباسیان بود و #علیباور
تا دم آخر ولی شب را امان می داد ـ
شاید از چشمان ظلمت، گُل کند نوری
شاید از دستِ شِفا، بینا شود کوری
اهل تسلیم است و سَلم و سِلم و سلمان است ۲
او به معنای حقیقی یک #مسلمان است
علم خود را از #امامالعارفین دارد
در صف بی منطقی ها، تیغ برهان است
ابروانش، قوّه ی قهریه ی قریه
چشم او بر هرچه دعوا، حرف پایان است
#باب_حاجات است و دستانش #ابوالفضلی
دل به دریا می زند از بس که طوفان است
از کسی ترسی ندارد وقت جنگیدن
هر زمان باید که باشد بین میدان است
ما قسم خوردیم بر #عباس اگر یک عمر
نام او #سوگند_اعراب است و #قرآن است
شاعری بی پرده ام #سیدمحمد جان
تازه کشفت کرده ام #سیدمحمد جان
از کدام اعجاز چشمت، پرده بردارم!؟
سر به زانوی کدام آیینه بگذارم!؟
کاش می شد بیش از این پیش تو می ماندم
در #زیارتهای_دوره، کم تو را دارم
آن شبی که می شوم مهمان لبخندت
قطره قطره می چکم تا صبح بیدارم
از عمو #موسیمبرقع هدیه آوردم ۳
بر ضریحت بوسههای سبز میکارم
کم نخواهم خواست از تو حضرت دریا
بی تو در خود غرق و با تو غرقِ بسیارم
بار آخر، بعدِ #سرداب آمدم پیشت
همچنان اما بِدان، مشتاق دیدارم
#کربلا را از تو میخواهم، #فرج را نیز
#سامرا را از تو می خواهم #فرج را نیز
#محمد_عابدی
قم المقدسه
.......................................
۱. «صرایا» در سه فرسخی مدینه که حضرت امام موسی بن جعفر (ع) آنرا بنیان نهاده بود و محل تولد سیدمحمد است.
۲. سَلْم از واژگان قرآن کریم به معنای كنار بودن از آفات ظاهرى و باطنى و سِلْم به معنای صلح است.
۳. حضرت موسی مبرقع فرزند بلافصل امام جواد (ع) و سمانه مغربیه که ایشان مادر امام هادی (ع) نیز هستند. مزار موسی مبرقع در چهلاختران قم می باشد.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🙏 در ستایش #نهج_البلاغه و مولا علی (ع)
امان از جهل
....................
#نهج_البلاغه، ذوالفقاری دیگر است ای جهل
وقتی دهان وا کرده از حیرت، شبیه رحل
#نهج_البلاغه، آن بیاناتی که می بینی
سنگین ترین معنا در آن را با زبانی سهل
هر جمله اش کافی ست تا حاکم، #علی باشد
اما خلافت شد نصیب آن سه تا نااهل
او هفت پشت دشمنش را دید و... زخمی زد
آنها ولی کشتند از مردم به یوم الفحل ۱
آنها چه فهمی داشتند از #سنت و #قرآن!؟
ای عادیات و مائده...! دهر و نبأ...! ای نحل! ۲
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی
قم المقدسه
............................................
۱. موضعی است به شام (اردن کنونی) که در آن جنگها واقع شده. ( منتهی الارب). مسلمانان را با رومیان در این مکان وقعه ای افتاد که هشتاد هزار رومی کشته شد و این واقعه معروف و به یوم الفحل و یوم الردعة و یوم النیسان مشهور است. ( معجم البلدان)
۲. احمد بن عيسى گويد: امام صادق (ع) از پدرش از جدش برايم نقل كرد در تفسير قول خدا عزوجل (83 سوره نحل): «مىشناسند نعمت خدا را سپس آن را انكار مىكنند» فرمود:
چون آيه (55 سوره مائده): «همانا ولى و سرپرست شما خدا است و رسولش و آن كسانى كه گرويدند، آنها كه نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند در حالى كه در ركوعند» جمعى از اصحاب رسول خدا (ص) در مسجد مدينه گرد آمدند و به يك ديگر گفتند: شما درباره اين آيه چه مىگویيد؟ يكى گفت: اگر به اين آيه كافر شويم به آيات ديگر هم كافر شديم و اگر بدان ايمان آورديم و بپذيريم خوار شويم، چون كه پسر ابى طالب بر ما مسلط گردد، همه گفتند ما مىدانيم محمد در هر چه گويد راست گويد ولى ما از او پيروى كنيم و درباره على دستور او را اطاعت نكنيم.
فرمود: پس از آن اين آيه نازل شد كه: «مىشناسند نعمت خدا را و سپس آن را انكار مىكنند (يعنى ولايت على بن ابى طالب (ع) را مىشناسند) و بيشتر آنها كافر به ولايتند».
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
👌🌷 تقدیم به مولا علی (ع) و کتاب ارزشمندش
#نهج_البلاغه
...............
خوشم هر بار با #نهج_البلاغه!
که #قرآن ریشه هست و اوست ساقه
نشسته در دل هر برگ سبزش
مهماتِ کلامش، زاغه زاغه
#علی وقتی سخن می گفت از حق
فرو می رفت در گِل، پای ناقه
همان که با سکوتش فتح کرده
هرات و بلخ و ری را تا مراغه
خدا را دیده در هفت آسمانش
خدا گفته... اگر گفته، به واقع
در او، شور و شعور و شعر جاری ست
به هر دلداده ای کرده افاقه
از این دریای نور و عشق بردار -
برای خود به قدر یک ملاقه
برادرجان! #ولایت، حرف حق است
ندارد ارتباطی با علاقه
بقیعِ سینه ات را... ماه، باید!
به یاد آن مزارِ بی چراغِ ...
#محمد_عابدی
#اشعار_علوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🏻🌹 به مناسبت #میلاد_امام_حسین_علیهالسلام
عطشباران
...............
او #مسیحاست برای تن عالَم، #جان است
آسمان است که در قلب زمین، مهمان است
#رحمت_واسعه و #کشتیِ_اسرع باشد
#شب_قدر است نگاهش، عطشش باران است
شاعران دست به دامان قلمها شده اند
ریسه در ریسه، شب شهر، #غزلبندان است
#خانهی_نور، شده نورُ علیٰ نور، ببین
آمده #حضرت_خورشید و جهان تابان است
#سوره_فجر_خدا بود و به وقت خوابش
لایلای پسر فاطمهها #قرآن است
#ساقیکوثر و #کوثر، عطشش را دارند
او شراب است و دهانش، چقدَر میخانه ست!
#مرتضی خنده به لب دارد و #زهرا گریه
#مجتبی ذوقزده، دور سرش حیران است
آنقدَر شوق به لبهای #محمد آمد
که روی بازوی او، جای دو سه دندان است
#فطرس آمد به طوافِ شبِ گهواره او
پرِ قنداقهی این #کعبه، عجب درمان است
قصهی پیرهنش، از دل #یعقوب گذشت
گفت با گریه که او #یوسفِ_بیکنعان است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
🙏🏻✋🏻🌷 برای #ماه_شعبان و #میلاد_امام_حسین (ع) و #حضرت_عباس (ع) و #امام_سجاد (ع)
#عید_پشت_عید
............
#ماه_شعبان است و چندین #عید_پشت_عید
#سوم_شعبان، جهان روشن شد از #خورشید
دشتِ شب ترسیده بود از سایه های هرز
#ماه، گل کرد و به داسش، هرزگی را چید
کودکی پا بر زمینِ بوریا بگذاشت
که میان آسمان آوازه اش پیچید
تا بگوید که غلام حلقه بر گوش است
بال خود را #جبرئیل آن شب به در کوبید
بست بر قنداقهاش، #فطرس دخیلِ بال
بعد از آن #حاجت گرفت و بر خودش بالید
لای لایش آیه های #فجر و #کوثر بود
چشم در چشم #حسن باید که می خوابید
کودکی شد رفت در کوچه، پیِ بازی
با همان #شمشیر_چوبی - شاخهای از بید -
آفتاب، او را زیادی دید که #زهرا
گونه و پیشانیاش را بارها بوسید
دست در دست #حسن هر وعده در #مسجد
شبههی خلقِ خدا را از #نبی پرسید
اهل #قرآن بود و پای #منبر مولا
مست شد از جامِ #ساقی بس که مِی نوشید
روزگار، او را همیشه #مبتلا می خواست
#ماجرای_کوچه پیش آمد! به خود لرزید
مادرش #پروانه شد در یک شب پرسوز
شمعِ در، خاکسترش را برد تا ناهید
#صَبّ_مولا باب شد هر صبح و شام، آری
بارها در #مسجد و در #کوچه شد تهدید
تا #یل_امالبنین از غم نجاتش داد
#فاطمه، #بازوی_حیدر را به او بخشید
#ماه_شعبان بود و #مَحرم، #مُحرِم او شد
#کعبه شد عباس و #حاجی دور او چرخید
گاه در #دریای_دستش، غرق بود و غرق
گاه از #دریای_چشمش، #روضه می بارید
#کربلا را دید در #گهوارهی_عباس
خون #اصغر را که از #قنداقه می جوشید
#کربلا را دید در چشمان گریانش
دشمنی را که به او یکریز می خندید
با خودش می گفت #عباسم، تو را دارم
دارم اول بر خدا بعدش به تو #امّید
آن #ابوالفضلی که #سقای_حرم بود و
زور بازویش به صد فرمانده می چربید
آن #علمداری که دادندنش #اماننامه
دیدهاش تر شد، نشد آلودهی تردید
باز #شعبان شد خدا #سجاد را رو کرد
او که #زینالعابدین شد، #مظهر_توحید
عارفی حتی نشد نزدیکِ او در #زهد
هرچه کرد از سجده و اعمال او تقلید
او که در #شام_بلا هم #مهر شد هم #ماه
او در #ویرانه می بارید و می تابید
«کربلا در کربلا می ماند اگر» می رفت
روضهها با #زینب و با #او شده جاوید
این جهان، بی #کربلا اصلا چه لطفی داشت!؟
این جهان، بی #کربلا اصلا نمی ارزید!
کاش با #لطف_امام_عصر، چندین سال
در #کویر_کربلا میشد دلم تبعید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15