eitaa logo
استاد عابدینی
11.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
919 ویدیو
96 فایل
﷽ 🔶 مؤسسه تمحیص 🔸 مرکز تنظیم و نشر آثار استاد محمدرضا #عابدینی 🌐 https://TAMHIS.IR ✅ درس المیزان @almizan110 ✅ اصول کافی @osoolkafi ✅ درس اخلاق هفتگی @tarazenghelab ✅ سخنرانی ها در مجامع عمومی وتخصصی و ایام تبلیغی 👤 ادمین: @Tamhis_Admin2 @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 جلسه ۳۰ : 🔻 شناخت دوره غیبت ۷ 🔻 جایگاه انقلاب اسلامی در حرکت بسوی تحقق حاکمیت توحیدی ولایت الهی، آیت مُبصره ای است که بمانند ناقه صالح هرگونه انکار و کید و دشمنی مردم علیه این آیت مبصره، موجب رسواتر شدن دشمن و نزول امداد الهی برای این انقلابِ الهی است. 🔻 انقلاب اسلامی بانگ الهیِ خودش را به دشمنان داده به مثل بیان انبیاء الهی که ای دشمنان هرچه کید و مکر میتوانید بر علیه ما بکنید و مهلت ندهید «فَكيدُوني جَميعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُون» (هود، ۵۵)، اما ای مستکبرین بدانید که هیچ غلطی نمیتوانید بکنید و اگر کاری بیش از این میتوانستید میکردید و مهلت نمیدادید، این که نمیکنید چون نمیتوانید کاری بکنید. چون تجربه کرده اید که هرچه علیه آیتِ الهی بکنید همان مکرخدا بر علیه خودتان خواهد شد. 🔻 انقلاب اسلامی آغاز حرکت بسوی حاکمیت ولایت امام عادل منصوب از جانب خداست، و یک عمل تحت ولایت الهیِ امام عادل، اثرش برتر است از سی هزار عمل تحت ولایت طاغوتی امام جور (ليلة من إمام عادل خير من ألف شهر ملك بني أمية: یک شب از حاکمیت امام عادل برتر است از سی هزار شب -هزار ماه- حاکمیت بنی امیه). 🔻 این مباحثی که از ابتدا تا به امروز (در جلسه ۳۰) در رابطه با جزء جزء این مباحث گاهی در جاهای مختلف بیان شده بوده، مثل چشم روی میز تشریح میماند که در جای خودش این بحث درست است، غلط هم نیست، اما یک حدودی را روشن میکند. وقتی این چشم در ارتباط با دیگری میشود و این مباحث مرتبط با بقیه اجزاء میشوند، یک نگاه دیگری در نظام ارتباطی اش ایجاد میشود که همه سابق را دارد به اضافه (مثل چشم است در ارتباطش با سیستم پیوسته بدن). و اگر آن روح و حقیقت و جانی که این روابط را ایجاد کرده است، در ارتباط با او دیده بشود، بقیه اجزاء هم به تمامه دیده میشوند (مثل چشم است در ارتباطش با روحِ ابدی و بی حد، که یک رابطه بی حد در ابدیت ایجاد میکند). 🔻 ما در بیانی که در این سیر اندیشه داشتیم، مرحله اول را قبلا به صورت گسسته در مقاطع مختلف این بحث داشتیم. یعنی به گونه ای که جابجا مباحث مختلفی از این بحث مطرح شده بود. بحث هبوط مطرح شده بود، بحث غیبت مطرح شده بود، بحث ظهور در جایی مطرح شده بود، بحث های انقلاب اسلامی در جایی مطرح شده بود، بحث انبیاء در جایی مطرح شده بود، اما اینکه این ها مرتبط با هم بشوند، یک، در مرتبه دومی که از مراتب ارتباطی هست، و اینکه آن جان و روح این حقیقت و اندیشه دیده بشود و بعد از طریق آن جان و روح این اندیشه با بقیه مرتبط بشویم، این نگاه در این بحث مقصود بوده است که آن جان مسئله، آن وحدت مسئله، توحید مسئله، حقیقت ولایتی که جان همه این هاست در این ها دیده بشود، بعد همه این ها از ممشا و منظر او تفسیر بشوند و دیده بشوند. این تفسیر این حقایق است از منظر علیتش. نه فقط از منظر ارتباطی شان. این عظیم ترین بیانی است که میتوانیم از روایات و آیات اتخاذ بکنیم و استنباط بکنیم و بعد بهش برسیم. پس سعی بر این بوده است که ابتدا از نگاه اول حرکت بکنیم. هر چیزی را به تنهایی ببینیم. نگاه دوم را مترتب بر آن بکنیم در نگاه ارتباطی همه این ها با همدیگر، در نگاه سوم آن مقصود ما از کل باشد که در همه این ها یک رجوعی به آن جان داشته باشیم که از آن جان به همه این ها نگاه بکنیم، از آن روح به همه این ها نگاه بکنیم. که سعی بوده است این سومی به صورت پنهان در قضیه دویده شده باشد. یعنی با رفت و برگشت ها این سومی القا شده باشد، اما به صورت صریح هم... چون در قبال بقیه نیست، در عرض بقیه نیست که در عرض بقیه مطرح بشود. نمیشود جان را در عرض تن مطرح کرد، در عرض اعضا و جوارح مطرح کرد، در عرض آن ها نیست. همتای آن ها نیست. بلکه یکتای آن هاست. یعنی آن حقیقت واحدی است که در همه این ها دمیده و دویده و در همه این ها سرایت دارد. لذا در رفت و برگشت سعی کردیم آن نگاه هم باشد. این روش بحثی بوده که تا اینجا کردیم.
🔻 در سیر بحثی مان از هبوط تا انبیاء، تا عصر ائمه و تا غیبت صغری و غیبت کبری که بیان شد، در غیبت کبری انقلاب اسلامی را به عنوان نقطه شروعی برای بستر ظهور، زمینه ظهور، نقطه شروع جدی بیان شد. چون از ابتدای غیبت کبری اساس بر این بوده است که بستر سازی ظهور باشد. اما یک گردنه عظیمی که این گردنه عظیم با یک نگاه کاملا روشن که همان حاکمیت الهی بود، ایجاد حاکمیت الهی، که عرض کردیم بعد از پیغمبر اکرم تحقق پیدا نکرد. جریان امیر المومنین علیه السلام را هم توضیح دادیم. این ابتدا با این جهت گیری رویکرد به انقلاب اسلامی آن و نگاه به آن را تغییر میدهد. عظمت این انقلاب آشکار میشود. لذا شاید دشمن زودتر از ما این را شناخت. دشمنان ما اتاق فکر دارند برای این کارها. لذا مقام معظم رهبری همان اوایل انقلاب، در سال 57 باشد، آنجا ایشان فرمودند که تئوریسین ها و نظریه پردازهای دشمن فهمیدند که این جریان انقلابی که ایجاد شده است از سنخ انقلاب های دیگر و حرکت های دیگر نیست. 🔻 در سال 57 که انقلاب اسلامی در ایران به وجود آمد و آن غوغای عظیم را در دنیا به راه انداخت، یک عده از نخبگان درجه یک سیاسی غرب، مثل کیسینجر، هانتیگتون، جوزف نای و چهره های برجسته و نخبه سیاسی آمریکا و اروپا، یک سلسله مقالاتی نوشتند و در یک مدتی این ها را منتشر کردند که مضمون این مقالات و نوشته ها هشدار به دستگاه و نظام سیاسی غرب بود که این انقلابی که در ایران اتفاق افتاده است فقط به معنای تغییر یک هیئت حاکمه و جابجایی هیئت های حاکمه نیست. این به معنای ظهور یک قدرت جدیدی است در منطقه، به قول آن ها خاور میانه، و به فرمایش مقام معظم رهبری غرب آسیا، در منطقه غرب آسیا یک قدرت جدیدی دارد ظهور میکند که ممکن است از لحاظ تکنولوژی و علم به پای قدرت های غربی نرسد، اما از لحاظ نفوذ سیاسی و قدرت تصرف در فضای پیرامونی خود-یعنی جاذبه این کار- از قدرت های غربی یا بالاتر است یا هم وزن آن هاست-در سال 57 این را گفته اند. در سال 57 کسی این حرف را بزند نشان میدهد چقدر با دقت نگاه کرده است. یعنی آن ها تحلیلشان از ما در سال 57 جلوتر بوده است. ما حد اکثر نگاهمان این بود که یک شاهی سرنگون شده است. ما به جمهوری اسلامی در ایران رسیدیم. اما همان سال 57 این ها به این رسیدند که این فقط یک بحث کشوری نیست. فقط یک جابجایی قدرت نیست که بگوییم این ها یک قدرتی اند برای خودشان- و برای آن ها چالش ایجاد خواهد کرد. تعبیر ایشان این است که آن حرفی را که آن ها آن موقع فهمیدند، سه دهه بعد آغاز تحققش شکل میگیرد و تصدیق به حرف آن ها روشن میشود. 🔻 یعنی دشمن وقتی انقلاب را خوب بشناسد و آثارش را، قطعا در مقابلش به همان اندازه مقابله میکند. لذا ما چون به اندازه ای که دشمن به شناخت انقلاب رسیده بود، به شناخت انقلاب نرسیده بودیم، دفاعمان هم از انقلاب دفاع آنطوری نبود. یک موقع انسان احساس میکند سرنوشتش به این حادثه بند است، اینجا تا پای جان می ایستد. یک موقع احساس میکند این هم برایش خوب است. حالا نبود هم نبود. نشد هم نشد. ولی یک فضیلتی است. اینجا یک طور سرمایه گذاری میکند، آنجا یک طور. آن ها آن طوری فهمیدند که حیثیتشان دارد بر باد میرود با این، لذا تا پای جانشان سرمایه گذاری کردند برای از بین بردنشان. همه وجودشان را سرمایه گذاری کردند برای از بین بردنش. ولی ما چون عمدتا تا این مقدار نشناخته بودیم، نمیگوییم همه، دفاعمان هم دفاع اینطوری نبوده است تا الان. 🔻 شاید هنوز هم این دفاع را نداریم. شاید الان یک خرده واضح تر شده باشد، اما هنوز هم آن عظمت و کنه این انقلابِ الهی با این بیانی که عرض کردم توجه نداشتیم که، «انقلاب اسلامی آغاز یک حکومت الهی است که یک حقیقت واحدی است که میخواهد متصل بشود به ظهور»، و الان خود حضرت متصرف در دل ها و جان ها هستند، و تحت تدبیر و تصرف فعال امامت عصر امام زمان (علیه السلام) و عصر مهدوی است الان، اینطور نیست که الان امام زمان به معزل باشد و انقلاب ما هم دارد کار خودش را میکند. نه! الان مثل دوران حضور امام معصوم که امام معصوم در عین اینکه در یک کناری دیده میشد ولی کل تدبیر نظام مومنین را داشت اداره میکرد بدون اینکه دیده بشود در همان دوران حضور، الان حضرت ولیّعصر (ارواحنا فداه) فعال تر از آن موقع هست. آثار وجودی اش هم دیده میشود. دشمن نمیتواند با آن درگیر بشود. چون آن ها نمیتوانند ببینند. اما ما میتوانیم این آثار وجودی را ببینیم. ما میتوانیم تسدید و تاییدها را ببینیم. ما میدانیم و میفهمیم و برایمان مشهود میشود خیلی از جاها واقعا به تایید غیبی محقق شد، همانطور که امام خمینی (رحمة الله علیه) بارها فرمودند و مقام معظم رهبری (حفظه الله) بارها تایید کردند که این به قدم عادی شکل نمیگرفت.
🔻 انسان وقتی در فتنه قرار میگیرد، شاید طول و عرض و عمق فتنه، برای اکثریت نزدیک به اتفاق، مشهود و معلوم نیست. لذا اگر کسی از یک بصیرت نافذی برخوردار نباشد که از قبل این سرمایه را پیدا نکرده باشد، در فتنه ساقط میشود. ریزش محقق میشود. حالا ریزش ها یا ریزش به کل است که جدا میشود. یا ریزش به جزء است که یک مرحله ای موضع غلط میگیرد و بعد اصلاح میکند دوباره خودش را. مثلا انتخابات های ما از اول هر کدامشان یک فتنه بوده است. آزمایش بوده است. خیلی ها در این آزمایش ها معلوم میشد که درست رای دادند یا غلط. بعد معلوم میشود. اگر میفرماید جریان غیبت بعد از ظهور معلوم میشود که چیست، که مثل جریان موسی و خضر است که بعد از اینکه جدایی موسی از خضر داشت اتفاق می افتاد معلوم شد که جریاناتی که پیش آمده بود چی بوده است. 🔻 ما فکر میکنیم که اگر در زمان انبیاء بودیم و در آن زمان میزیستیم، فکر میکنید ما جزء مومنین به انبیاء بودیم؟ کی یقین دارد که ما جزء مومنین به انبیاء بودیم؟ آنقدر ابتلائات در آن دوره ها سنگین بود، نوح نبی است سلام الله علیه، بعد از این همه سال نبوت، حالا خدا میخواهد عذاب را نازل بکند، بیچاره اش کرده است تا عذاب را نازل بکند. مراحلش را قبلا گفتم در یک جلسه. غیر از آن ها، خطاب میشود که کشتی بساز. کجا؟ در خشکی. کشتی عظیم. خیلی سخت است. یک عده ای همین جا بریدند. گفتند این ها میگفتند نعوذ بالله این عقل درستی ندارد، این کشتی در این خشکی چطوری میخواهد حرکت بکند که این میگوید سبب نجات ماست. ما بودیم، باور میکردیم؟ چون نگفته بود که قرار است آب از بالا و پایین بیایید که. هنوز نگفته بود، بیان نشده بود. میگفت این سبب نجات ماست. میماندیم؟ این خودش یک فتنه بود. چند نفر آنجا این را ببینند، چه باوری به نوح داشته باشند؟ 🔻 اگر ما زمان ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) بودیم. بعد از نود و خرده سال خدا بهش بچه داده است. حالا خطاب میشود برو بچه ات را بگذار در بیابان با زنت و برگرد بیا. از طایفه زنان ما، مردان ما، جوانان و نوجوانان ما، اگر این خبر را میشنیدند چند نفر... میگفتند بابا این ابراهیم زن کش است. زن را با طفل نوزاد ببرد بگذارد در بیابان بی آب و علف برگردد بیاید؟ میگوید خدا گفته. کجا خدا این حرف را میزند؟ با عقل کی جور در می آید؟ حالا این گذشت، بالاخره هر طوری بود گذشت. حدود ده دوازده سال گذشته است از این، برو سر بچه ات را ببر. انی اری فی المنام انی اذبحک. دستش را بگیر برو سرش را ببر. چندتا از ما اگر بودیم و این واقعه را میشنیدیم پای ابراهیم می ایستادیم؟ خدایی اش را بگوییم. خیلی سخت است در فتنه ها مؤمن ماندن. 🔻 ما هنوز بعضی از آزمایش ها برایمان پیش نیامده است تا این حد. گاهی تا این حد برایمان واضح است که خلاف ظاهر عقلی است که ما میشناسیم. تا حالا پیش نیامده است. اگر مبدئیت وجود ابراهیم خلیل، نوح نبی و انبیاء عقلا برای ما ثابت شد که یقینا صادق مصدقند، در افعال بعدی شان که این را به عنوان یک نبی صادق مصدق آدم میشناخت، با عقلش تبعیت معنا میکرد و اگر یک چیزی را عقل ما برنمیتافت، چون مبدئیت آن را عقل در مرتبه قبل تصدیق کرده بود و فعلش را و گفتارش را از آن ناحیه میدید، الان که میبینیم کشتی نوح امر میشود در خشکی ساخته بشود، عقل می یابد که حتما یک محمل صحیح دارد ولو فعلا محملش را نداند. حتما مثل موسی و خضر است که بعد از واقعه معلوم میشود حکمتش چیست، هرچند من الان ندانم. یعنی میداند از سنخ موسی و خضر است. چون یقینا مبدا عقلی اش قبلا ثابت شده است. این تعبد بدون عقل نیست. این تعبد عقلانی است که مبدئیتش با عقل ثابت شده است، اما میدانیم افعال الهی تمامش در حیطه عقل من تفسیر و تحلیل پیدا نمیکند بسیاری اش مگر بعد از واقعه. بعد وقتی واقعه محقق میشود، عقل این را تصدیق میکند. حالا اگر فعل ابراهیم را ما الان میبینیم، عقل ما تصدیق میکند. اگر مردم آن زمان هم اشراف داشتند که بعد را میدیدند تصدیق میکردند. فعل نوح را تصدیق میکنیم الان که این کشتی ساختنش در بیابان درست است، به شرطی که «وَ فارَ التَّنُّور» باشد، که آب از زمین و آسمان بجوشد.
🔻 در همین انقلاب ما الی ما شاء الله نظیر دارد. که اگر برگردیم صحنه ها را یکی یکی نگاه بکنیم، بسیاری از مسائلی که پیش می آید، آدم احساس میکرد اول حق و عقل اقتضا میکند این کار را بکند آدم، ولی در مواضع امام و مقام معظم رهبری به گونه دیگری این کار انجام میشد، و ابتدا انسان استنکار داشت که چرا، بعد میدید که عین واقع و عقل این بوده است. بعد از واقعه معلوم میشد. وقتی آمریکا حمله کرده به عراق، آقا سید محمد باقر حکیم آمد پیش آقا، گفت ما الان یا باید کنار صدام بایستیم در مقابل آمریکا که دارد تهاجم به کشور اسلامی میکند، یا باید کنار آمریکا بایستیم در مقابل صدامی که استبداد چندین ساله و خون های چندین ساله را از مردم مسلمان ریخته است. اگر ما در کنار آمریکا بایستیم با صدام بجنگیم، بعدش هم میتوانیم در حاکمیت دخیل باشیم. آقا فرمودند نه این نه آن. نه در کنار صدام بایستید و با آمریکا مقابله بکنید، نه در کنار آمریکا بایستید و با صدام مقابله بکند. شما به معزل بایستید و نگاه بکنید. این نقشه است. این بازی است. در بازی وارد نشوید. بعد واقعه معلوم شد که این یک نقشه بوده است. مثل جریان افغانستان، میخواستند شیعیان را بکشند در بازی که از یک طرف بشوند سیاهی لشگر و سربازان خط مقدم آمریکا و بفرستندشان جلو تیر در مقابل صدام، کشته ها از این ها باشد، بعد هم مثل جریان افغانستان اولین کسانی را که بزنند کنار چون ضعیف شدند، این ها باشند. اول آدم احساس میکند دو راه بیشتر نیست که یا کنار آمریکا باید بایستیم با صدام بجنگیم، یا کنار صدام باشیم در مقابل استکباری که دارد به کشور اسلامی حمله میکند. لذا حتی بعضی از داخلی های ما گفتند صدام شده است حر بن یزید ریاحی. ما باید کنار حر بن یزید ریاحی بایستیم در مقابل آمریکا. داخلی ها در مجلس ما، جمعی و فراکسیونی اطلاعیه دادند و بیانیه دادند، آقا فرمودند نه. اگر بگردیم، الی ما شاء الله نظائر این را پیدا میکنیم که تصمیم الهی و از نگاه الهی نگاه کردن یک چیز دیگری را نشان میدهد. یک منظره دیگری را نشان میدهد. کیاست دینی و سیاست دینی، آن نور الهی جور دیگری نشان میدهد. منتها بعضی جاها وقتی تحلیل میشود عقل راحت میپذیرد، بعضی جاها بعد از واقعه معلوم میشود که چه خبر بوده است. 🔻 در بحث انقلاب، از جمله محکمات انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بحث ولایت فقیه است. آن چیزی که باعث شده است دشمن با همه نقشه هایی که کشیده است، مجلس را تصرف کرد، ریاست جمهوری را تصرف کرد، قوای ما را تصرف کردند، نیروهای ما را جا به جا... حتی توانستند قائم مقام رهبری ما را تصرف بکنند، جوانان دانشگاهی ما را در یک برهه هایی توانستند رنگ و بویی که این ها دلشان میخواهد، آن ها حرف آن را بزنند، تمام این ها در مراحل انقلاب طی شده است. رئیس جمهور ما فراری و پناهنده به آن ها شده است. رئیس جمهورهای ما حرف های آن ها را میزدند، تمام این ها طی شده است در انقلاب ما ولی نتوانستند انقلاب را تصرف بکنند. چرا؟ چون یک رکن اساسی و محکمی در این انقلاب بوده است که این از آن تدابیر الهی خاصی بوده است که بر قلب امام خمینی وارد شده است. 🔻 فکر نکنید بحث ولایت فقیه یک مطلب ساده ای است در انقلاب ما. دشمن را به عجز در آورده است. یک پرچمی است که هرکاری کردند شل نشد. هر کاری کردند این پرچم زمین نخورد. هر کاری کردند را باید خیلی رویش تاکید کرد. هر کاری که کردند. جنگ احزاب راه انداختند با انقلاب ما، این پرچم زمین نخورد. برافراشته تر شد. مردم بیشتر فدایی امام شدند اگر یادتان باشد. فتنه 88 راه انداختند، عشق مردم به رهبری بیشتر شد. این ها کار ساده ای نیست. این ها حرف های ساده ای نیست. بعضی از این فتنه هایی که در انقلاب اسلامی در این چهل ساله محقق شده است، بعضی اش آن هم در یک رتبه های کمرنگش در بعضی از کشورهای همجوار ما و همین منطقه الان در قرن بیست و یکم، نه چهل سال پیش، الان با تجربه ما که تجربه ما جلو چشمشان بود، محقق شد و زمین زد آن ها را. تمام سرمایه انقلابشان را ازشان گرفت. مصر جلو چشم ماست، تونس جلو چشم ماست، الجزایر جلو چشم ماست. کشورهای منطقه جلو چشم ما هستند. این پرچم و عَلم نبود. رئیس جمهورشان این بنده خدا مرسی، آخرش هم سکته کرد و مرد. این ها خیلی بیان و تحلیل دارد.
🔻 ما نمیدانیم ثبات و استقامتی که مردم پیدا کردند چه عظمتی دارد، این ثبات و استقامتی که مردم پیدا کردند عادی نیست. الهی است. این همان نظر حضرت است که با صواب نظر و قطعیت نظر نائب عامش دارد محقق میشود و دل های مردم را به سمت آن حقیقت سوق میدهد. با همه لرزش ها و زلزله هایی که ایجاد میشود، این استقامت حفظ میشود. اگر با این باور نگاه کردیم، عظمت جریان نعمتی که ما الان درش هستیم ولیکن این نعمت را نمیفهمیم چیست. صد سال بعد، دویست سال بعد، نسل های بعدی وقتی این وقایع پشت پرده هایش آشکار میشود، قبل و بعدش دیده میشود، میگویند عجب، چقدر مردم بصیرت به خرج دادند و چقدر رهبری که این مردم را هدایت کرد بصیر بود که این گردنه های هولناک را طی کرد. 🔻 مردم مانده اند پای کار. دوران جنگ دوران سختی بود، خیلی دوران سختی بود، روغن که به مقدار محدود میدادند، آزادش هم نبود که بخری. اینطور نبود که بگویی آزادش را میخرم. آزادش هم نبود. برنج و روغن و .... حتی چایی و ... کوپنی بود. نفت زمستان... ما در قم در خانه بنده خدایی مستاجر بودیم، به هر خانه ای 20 لیتر نفت میدادند برای ماه. 20 لیتر در ماه چی ازش می آمد؟ یک همسایه داشتیم که خانمی بود که کاری نداشت. وقتی آمدند به ما 20 لیتر بدهند، ما دوتا خانواده بودیم که در یک خانه زندگی میکردیم، یک اتاقش دست او بود، یک اتاقش دست ما بود. این بنده خدا آمد شهادت داد که این ها دوتا خانواده اند، در یک اتاقشان کرسی دارند، در یک اتاقشان هم یک علاء الدین دارند. تمام جزئیات خانه ما را بدون اینکه وسایل پیشرفته امروزی و دوربین باشد رصد کرده بود. بعدا دیدیم که پنجره های ما یک جایی اش شکسته بوده... دیوار داشت خانه شان، اما یک جایی سوراخ داشته، از آن سوراخ همه را رصد میکرد. از باب دلسوزی اش شهادت می داد به نفع ما. با 20 لیتر نفت باید یک ماه را میگذراندند. ولی مردم تحمل کردند. شهید میدادند، جمعیت میرفت، این ها امتحانات ساده ای نیست. امیر المومنین علیه السلام 5 سال حاکمیتش وقتی سه تا جنگ منقطع، نه متصل، هرچند فاصله ها کم بود، اما سه تا جنگ منقطع داشت، در جنگ آخر حاضر نمیشدند. برای هر جنگی چقدر باید تحریک میکرد تا بروند. اما این مردم ایستادند و این همه شهید دادند. اگر در جنگ های امیر المومنین تعداد شهدا معلوم است به نسبت کل جمعیت، نسبت را سنجش بکنید، با نسبت جمعیت فعال متدین که ما شرکت در جنگ داشتند و شهدایی که دادند، غیر قابل تصور است. این ها دقیق است. اگر انسان این ها را عنایت الهی دید، رحمت دید، بعد خیلی وامدار میشود به خدا که انقلاب مانده است. 🔻 الان خدای سبحان یک سیر عظیم را با جمهوری اسلامی برای مردمی که در این دوره قرار گرفتند قرار داده است. اگر با این نگاه که خدای سبحان جاذبه و رحمت ویژه اش را در این دوره قرار داده، اگر انسان اینطوری دید، هر تخلفی در این دوره چقدر سهمگین و بد است. این را با یک شاهد بگویم. ببینید جریان ناقه صالح که قوم ثمود بود، ناقه صالح معجزه ای بود که این ها خودشان خواستند، یک موقع هست که یک نبی خودش معجزه می آورد. یک موقع مردم پیشنهاد یک چیزی را میدهند. این ها متفاوت است. آن جایی که این ها پیشنهاد دادند، گفتند از دل کوهی که ما میپرستیمش، یعنی از جای مقدس خودشان این را تقاضا کردند. محاجه داشتند در این معجزه. محاجه بود که صالح از آن ها چیزی بخواهد، این ها هم از صالح چیزی بخواهند که ببینند خدایان کدام اجابت میکنند. بعد هم گفتند این ناقه فصیل داشته باشد، بچه داشته باشد. این ناقه علامتی داشت. آب یک روز برای این بود، آب یک روز برای مردم. آب یک روز برای این فرآوری میشد تبدیل به شیر میشد برای مردم. آب را نمیخورد حرام کند. آب را میخورد، ارزش افزوده ایجاد میکرد برایش، تبدیل به شیر میشد. اگر آب را بدهیم به یک کارخانه و تبدیل به شیر بکند، چقدر ارزش افزوده است و سود دارد؟ در حالی که آب هم محفوظ است. یک روز آب است که همه میتوانستند از آن روز بهرمند باشند، نه اینکه آب نداشته باشند، بگویند آب نداشته باشیم، شیر بدردمان نمیخورد. یک روز آب داشتند، یک روز هم شیر برایشان ایجاد شده بود. یعنی تمامش نعمت بود، تمامش خیر بود، تمامش برای این ها رحمت و برکت بود. تقاضای خودشان هم بود. بعد این ها این ناقه را پی کردند. وقتی ناقه را پی کردند، تعبیر قرآن این است که عذاب بدون درخواست صالح محقق شد. انبیاء دیگر، مثلا هود تقاضای عذاب کرد برای قومش. نوح تقاضای عذاب کرد برای قومش. ببینید انبیاء را.
🔻 چرا عذاب قوم ثمود بدون درخواست صالح محقق شد؟ در قرآن علتش را ذکر میکند. میگوید چون این ناقه صالح که آن قوم پی کردند آیت مبصره الهی بود «وَ آتَيْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَة» (اسراء، ۵۹). آیت مبصره یعنی آیت بصیرت زا. وقتی آیت مبصره باشد، تخطی از آیت مبصره تقاضای عذاب نمیخواهد. آنقدر این روشن بوده است، آنقدر این واضح بوده است... من یادم نمیرود، اوایل که این فراز را میخواندم که امام حسین (علیه السلام) وقتی حضرت علی اصغر (علیه السلام) شهید شد، آنجا دارد که به خدای سبحان عرض میکند که خدایا این را کمتر از ناقه صالح قرار نده. من فکر میکردم که چرا حضرت اینطوری فرمودند. این همه معجزات و مسائل در قرآن هست، چرا تشبیه میکند حضرت علی اصغر را به ناقه صالح. یا یک جایی خودشان را تشبیه به این مسئله میکنند که کمتر از آن قرار نده. خیلی برای آدم سخت است که امام خودش و فرزندش را تشبیه میکند به ناقه صالح. بعد که دیدم روایت دارد که این آیت مبصره بود که در قرآن هم آمده، بعد که توجه کردم دیدم اینقدر این بصیرت زا بوده، مثل جریان حضرت علی اصغر، آنقدر بصیرت زاست که هر وجدانی وقتی این را نگاه میکند باید متنبه بشود، باید متوجه بشود. اگر کسی متوجه نمیشود، این از حالت انسانیت خارج شده است. 🔻 جریان انقلاب اسلامی ما، مواقعی از آن نزدیک شده است به جریان آیت مبصره. یعنی دشمن ما ابراز میکند که این ها عادی نیست. دشمنان ما به عجز در آمده اند. نشان داده اند و بیان کرده اند. جریان امروز سوریه، جریان داعش، این ها عادی حل نشده است. این ها کلانترین تجربه ها را به کار گرفتند برای تحققش. اما خیلی ساده حل شده است. اینکه میگوییم خیلی ساده نه از باب اینکه خبر نداریم. به نسبت آن چیزی که آن ها... برای جریان فتنه 88، دشمن به تعبیر آقا بیست سال سرمایه گذاری کرد. بعد میخواست نتیجه سرمایه گذاری اش را بگیرد. کاملا این سحر باطل شد. این ها نشان میدهد که اگر کسی عقبه این کار بعدا برایش روشن بشود دست نافذ قدرت الهی را در آن آشکار می‌بیند. ما چون درش واقع شده ایم نمیبینیم آیت مبصره است. بعد که کسی از بیرون نگاه بکند، توطئه ها و برنامه ریزی های آن ها را ببیند، بعد حل مسئله را ببیند، ببیند چطوری حل شد، واقعا این ها آیت مبصره است. دشمن را به اظهار عجز در مقابل این حرکت وا میدارد. برای آن ها اظهار عجز عادی شده است در این مسائل. اعترافشان عادی شده است. ولی ما این ها را آیت مبصره نمیبینیم. 🔻 در این نگاه، این حقیقتی که این حرکت را دارد، میدانید به کسانی که حامل این انقلابند، و این ها باید این را به مقصد برسانند، اگر کوتاهی بکنند مثل پی کردن ناقه ثمود است. اگر کسی در این حالت پشت کرد، یا بی اعتنایی کرد، عذاب فردی یا اگر عمومی شد، عذاب عمومی شامل حالش میشود. خدای سبحان سنتش است. با این بیان، خواستم درباره جریان انقلاب اسلامی ، نگاه را الهی بکنم. به انبیاء گره بزنم، از آن سنخ جلوه بدهم که اهمیت مسئله برای ما وجدانی بشود که در آن راستاست. در آن مسیر است. 🔻 وقتی جریان ولایت قرار میگیرد در یک راسی که ارتباط ایجاد میکند، سرعت و توان حرکت و و رسیدن به مقصود غیر قابل تصور است برای ما. ما نمیتوانیم تصور بکنیم، نمیفهمیم چی دارد میشود. اینکه این کتل ها و این گردنه ها طی شده است، مردم پای کار ماندند، همین مقدار قابلیت سرعت داده است. در این چهل سال فکر نکنید ما کم حرکت کردیم. به فرمایش آقا بگردید انقلاب هایی که این موانع ما را هم در جلو راه نداشتند، دشمنی ها را هم در مقابلشان نداشتند، انقلاب فرانسه، انقلاب شوروی، ببینید در چهل سال اول تا کجا رسیدند، چقدر طی کردند؟ تازه ما این همه مانع داشتیم. نمیخواهیم بگوییم این تمام سرعت ما بوده است. خیلی موانع داخلی و خارجی بوده است. داخلی اشد از خارجی بوده است. داخلی های ما عدم همراهی شان اشد از موانع بیرونی بوده است، اما با این حال، با تمام توطئه هایی که از درون و بیرون شده است، حرکت انقلاب به یک جایی رسیده است که در مقام علمی و توان اقتصادی، جزء یک مسائل عجیب است. اگر دشمن با همه انکارها و کتمان هایی که دارد بعضی اش را ابراز میکند، با اینکه نمیخواهد ابراز بکند، بعضی اش از دستش در میرود، ناچار است بعضی اش را ابراز بکند، میبینیم همین مقدار به گفته دشمن یک عظمت عجیبی است. این ها را کم نبینیم. این ها عادی نیست. واقعا عادی نیست. نمیخواهیم بگوییم غیر عادی است یعنی نمیشود. نه، غیر عادی است یعنی توان انسان هست در این ها، اما اینکه این توان را خدای سبحان جهت بدهد و این حالت را ایجاد بکند، عنایت الهیه است. نگاه الهی است. دلم میخواهد این مسئله به صورت یک نگاه الهی تحلیل بشود، با همه عظمت وجودی انسانی که دارد.
🔻 این نگاه انسان خلیفة الله را داریم تحلیل میکنیم. نه انسان گسسته را، نه انسان مادی را. ولی با این حال در چشم انسان مادی هم که این گزارها و تحلیل ها را آن ها از این منظر تحلیل میکنند، میبینند این حرکت یک حرکت خیلی فزاینده است. برایشان خیلی سخت است. لذا وقتی ابتدا مطرح میکنند که این دروغ است و ایران موشک ندارد، توان هسته ای اش دروغ است، بعد مجبورند بیایند بنشینند پای میز مذاکره یا تحریم بکنند به خاطر همین ها. اگر دروغ است برای چی تحریم میکنید؟ اگر دروغ است این ها، از چی میترسید. به قول آقا اگر این ها میدانستند یک لحظه امکان دارد بیایند و غلبه بکنند، معطل نمیکردند. چهل سال است دیده اند نمیتوانند غلبه بکنند. این حرف ساده ای نیست. این از سنخ کلمات انبیاء است. 🔻 هود (سلام الله علیه) میفرماید «فَكيدُوني جَميعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُون»، همه تان با هم مجتمع بشوید، همه تان پشت به پشت هم بدهید، همه تان با هم، «ثم لا تنظرون»، مهلت هم ندهید، بیایید جلو ببینید چکار میتوانید بکنید. آن ها میگویند هود، اگر ما تو را اخراج نمیکنیم برای این است که رهط تو، قوم تو، قبیله تو... و اگر نه تو خودت ضعیفی. میگوید اگر میگویید ضعیف است بیایید پشت به پشت هم بدهید در مقابل من، بیایید همه تان، مهلت هم ندهید، کسی را هم جا نیندازید. این دعوت چند نبی از انبیاء الهی است. وقتی آقا میفرمایند این ها نمیتوانند کاری بکنند، چهل سال است میخواهند کاری بکنند، همه قوایشان را هم گذاشته اند، نمیتوانند، اگر میتوانستند تا حالا میکردند، این همان «فَكيدُوني جَميعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُون» است. همان است. تحریک میکند احساسات دشمن را که اگر میتوانید بیایید بکنید. خیلی جالب است این. اگر ما این بیان را دقت نظر داشته باشیم... یا امام میفرمایند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. شما به یک طرفی که با او دعوا داری بگویی هیچ غلطی نمیتوانی بکنی، رگ غیرتش بالا میزند... آن هم یک مستکبر. میگویند بابا اینطوری باهاش حرف نزن اقلا. بین خودمان بگو غلطی نمیتواند بکند. جلو روی او نگو، داد نزن، شعارش نکن، آبرویش را جلو همه نبر، غیرتی میشود دیگر. داد میزند امام. فکیدونی جمیعا و لاتنظرون. این نگاه انبیاء الهی است. این نهضت یک نهضت الهی است. محاسبات مادی درش اقلش است. نمیگوییم نیست. کف کار است. ما نمیگوییم محاسبات مادی را باید گذاشت کنار، این ها فرق میکند. محاسبات مادی کف کار است. اما یک سقف متعالی، یک آسمان متعالی دارد. پرواز این انقلاب در آن مرتبه است. هرچند در کف هم با بقیه همراهی میکند، همانجا هم احتجاجش غالب است. در همان مرتبه کف هم احتجاجش بر آن ها غالب است. 🔻 وقتی پای ولی وسط می آید، نظام ولایت وسط می آید، اصلا مسئله از نظام عبادات میرود بالاتر، یک عنوان دیگری پیدا میکند، یک بحث دیگری میشود که یک درهم در راه این مطابق هزار درهم در راه خیر است. این یعنی چی از جهت وجودی و تحلیل؟ یعنی سرعت سیر به کمال رسیدن در جایی که این حاکمیت الهی هست و روابط بر این اساس شکل میگیرد هزار برابر سرعت وقتی است که این حاکمیت نیست و دارد در امر خیر کار میشود ولی این حاکمیت نیست. این بیان روایت است. انواع روایات در اینجا آمده است. 🔻 مثلا روایت میفرماید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ هُوَ سُلْطَانُ بَنِي أُمَيَّة»، آن هزار ماه دوران بنی امیه است. «وَ لَيْلَةٌ مِنْ إِمَامٍ عَدْلٍ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ مُلْكِ بَنِي أُمَيَّة». ما اگر این روایات را بگذاریم روی سرمان دور بچرخیم و شادی بکنیم، از خود بی خود بشویم جا دارد. امام معصوم صادق دارد این را بیان میکند. نه یک امام عادی. باطن عالم را دارد بیان میکند. میگوید سرعت سیر یک شب با امام عادل مطابق هزار ماه است با امام ظلم. نمیگوید امام ظلمی که آدم ظالم باشد. میگوید کسی که در آن سلطه است، خیر انجام میدهد، اما یک شب تحت امام عادل حرکت بکند، هزار ماه بنی امیة را طی کرده است این. خیلی کار است. اگر ما میگوییم حکومت الهی میشود تفاوتش از این سنخ است. اگر گفتیم تفاوت حکومت بشری با حکومت الهی حتی در آن جایی که خوب است و خیر است به ظاهر، تفاوتش از این سنخ است، چون آنجا صرف در راه ولایت است، یک درهمش هزار درهم است. تازه اینجا یک درهمش را نمیگوید هزار درهم است، میگوید یک درهمش هزار ماه است. یک شبش هزار ماه است. هر ماهی سی روز است. یعنی سی هزار برابر.
🔻 در روایت بعدی میفرماید که: «قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : سَاعَةٌ مِنْ إِمَامٍ عَدْلٍ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَةً». یعنی هفتاد سال یک کسی عبادت میکرد، این جا ساعتی عبادت تحت ولایت امام عدل، سرعت حرکت در رسیدنش را برابر میکند با آن عبادت هفتاد ساله. ما چطور شاکر باشیم در این دوره قرار گرفته ایم؟ خدای نکرده اگر رعایت نکنیم، چطور باید جواب پس بدهیم؟ در ادامه روایت میفرماید «ً وَ حَدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي الْأَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً»، چهل صبح اگر باران بیاید، یعنی در بهترین وقت، نه شبانه روزی. چهل روز بهترین وقت باران ببارد، میگوید یک حد در راه خدا روی زمین اقامه بشود افضل از آن باران برای زمین و اهل زمین است. این ها راست است. اگر میبینیم حدود الهی دارد میشکند، اینطوری غصه بخوریم که هر یک دانه اش اگر اجرا میشد افضل از این بود که چهل روز باران نافع بیاید. انسان چقدر غصه میخورد اگر یک حد زمین بخورد؟ چقدر ناراحت میشود که یک جایی یک حدی و یک امری محقق نشود. 🔻 در خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمده است، «طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّة»، نظام یعنی آن نخ تسبیح. همه را به هم مرتبط میکند. اگر این طاعت نسبت به امام نباشد، اعمال ما در هم است، بیچاره است، باد هواست، هباء منثور است. باد که می آید همه اش را میبرد، چون نخ تسبیح نگاه دارنده ندارد. طاعتنا نظاما للملة. ملة یعنی دین. طاعت ما نظام است برای دین. دین را حفظ میکند و نخ تسبیح دین است که همه این ها به هم مرتبط میشود. 🔻 در بخشی از روایتی از موسی بن جعفر (علیهما السلام) دارد که «وَ إِنَّ السُّلْطَانَ الْعَادِلَ بِمَنْزِلَةِ الْوَالِدِ الرَّحِيمِ، فَأَحِبُّوا لَهُ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِكُمْ، وَ اكْرَهُوا لَهُ مَا تَكْرَهُونَ لِأَنْفُسِكُم». سلطان عادل مثل والد رحیم است، پدر مهربان. «احبوا له ما تحبون لانفسکم» برای او دوست داشته باشید هرچه برای خودتان دوست دارید، «و اکرهوا له ما تکرهون لانفسکم» و کراهت داشته باشید برای او هرچه را برای خودتان کراهت دارید. پیمانی که پیغمبر در سال سیزدهم بعثت که مدنی ها آمدند مکه، قبلش در سال دوازدهم یک پیمان حداقلی گرفت، چندتا ترک. اما در سال سیزدهم پیمان حداکثری گرفت. پیمان حداکثری اش این بود که همانطور که برای خودتان فداکاری میکنید، برای من هم فداکاری بکنید. همانطور که تا پای جانتان از خودتان دفاع میکنید، دفاع از من هم بکنید. همانطوری. این همان بیان است. فاحبوا له ما تحبون لانفسکم و اکرهوا له ما تکرهون لانفسکم. 🔻 بیانات سابق همه اشاره میکردند بر عظمت زندگی ذیل نظام ولایت که مثلا صد برابر یا سی هزار برابر بود، و غیر او ضال و متحیر بود. و بالاتر از این، روایاتی هستند که مثلا میفرمایند «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّة ، میفرماید عذاب میکند مردمی را که ولو اعمال خوب دارند اما دل داده اند به امام جائری که از جانب خدا نیست. چون این ها نظام ولایت را ترک کرده است و رفته است آنجا ذیل نظام طاغوت. حتی دارد که اگر انسان در حاکمیت الهی باشد، مقر به حاکمیت الهی باشد، ولی مبتلای به معصیت شخصی بشود خداوند عفوش میکند چون دل‌داده به نظام ولایت است و ذاتش تحت ولایت امام عادلی است که از جانب خداست ... میفرماید «وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً»، ظالم به امام عادل نیست، اما گناهان شخصی دارد. میگوید گناهان شخصی این در حاکمیت عادله که اقرار به این ولایت دارد، گذشت میشود، اما کسی که انکار نظام ولایت را دارد و تحت ولایت طاغوت و حاکمیت جور رفته است نه تنها طاعتش پذیرفته نمیشود، بلکه به جهت امداد نظام طاغوت عذاب میشود. این ها خیلی حرف های عجیبی است.
🔻 در روایت بعدی میفرماید «ٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتْ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً »، خدا ازش دور نیست که این کار را بکند که عذاب کند امتی را که تحت اطاعت امامی درآمده که از جانب خدا نیست. نمیگوید تحت اطاعت امام ظالمند. میگوید امامی که «لیس من الله». حتی شامل میشود کسی را که از قبل خدا نیست، اما دارد کار خوب هم انجام میدهد، ولی «لیس من الله» است. چون غصب کرده است جای مِن الله را. وقتی مامون به امام رضا علیه السلام میفرمایند که شما خلیفه بشوید، میفرمایند یا حق من است ...دادن تو به من به چه معناست که تو بخواهی به من بدهی که بعدا تثبیت نشود که بگویند مامون اعطا کرد. وقتی مال خود امام است، این از قبل مامون معنا ندارد داده بشود. در ادامه روایت میفرماید «وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَسْتَحْيِي أَنْ يُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتْ فِي أَعْمَالِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً». اینجا لام تاکید هم آورده است بر سر یستحیی. امت قبلی گناهکار نبود، ولی رابطه اش با امام لیس من الله بود. اینجا میفرماید «لیستحیی ان یعذب امة دانت بامام من الله و ان کانت فی اعمالها ظالمة مسیئة» حتما حیا میکند از اینکه امتی را که امام از جانب خدا را اطاعت میکنند عذاب کند ولو در اعمال شخصیشان ظلم به نفس داشته باشند. 🔻 ما نمیدانیم نعمت وجود ولی الهی که نائب امام معصوم در این دوره است چه اندازه است و چقدر با ما کار دارد و اثر دارد. و لذا شاکریتمان در مرتبه شاکریت و ادای حقوق نیست. 🔸 @abedini
🔸پایان ارسال صوت ۳۰جلسه 🔻درس انسان شناسی قرآنی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸اینفوگرافیک👆 🔻« آمپر حرکت در مدار سنّت مُحوضَت » - حرکت بسوی محض شدن در سعادت و شقاوت - نظام حبّ ذات و دفاع از ذات (من الهی در برابر من موهوم) - نبرد حق و باطل
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸حدیث نوح در 👆 « الْآنَ أَسْفَرَ الصُّبْح » 🔻گزیده جلسات ۳۱ و ۳۲ مهدویت 🔻وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ (مدثر، ٣٤) 👆قسم خداوند در قرآن به این موقعیت محض شدن و تمییز نور صبح از تاریکی شب 🔸 @abedini
بسم الله حدیث مذکور در صوت👆 «حدیث نوح در » 👇 🔸كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 355 🔻وَ أَمَّا إِبْطَاءُ نُوحٍ ع فَإِنَّهُ لَمَّا اسْتُنْزِلَتِ الْعُقُوبَةُ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ السَّمَاءِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الرُّوحَ الْأَمِينَ ع بِسَبْعِ نَوَيَاتٍ فَقَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ لَكَ إِنَّ هَؤُلَاءِ خَلَائِقِي وَ عِبَادِي وَ لَسْتُ أُبِيدُهُمْ بِصَاعِقَةٍ مِنْ صَوَاعِقِي إِلَّا بَعْدَ تَأْكِيدِ الدَّعْوَةِ وَ إِلْزَامِ الْحُجَّةِ فَعَاوِدِ اجْتِهَادَكَ فِي الدَّعْوَةِ لِقَوْمِكَ فَإِنِّي مُثِيبُكَ عَلَيْهِ وَ اغْرِسْ هَذِهِ النَّوَى فَإِنَّ لَكَ فِي نَبَاتِهَا وَ بُلُوغِهَا وَ إِدْرَاكِهَا إِذَا أَثْمَرَتِ الْفَرَجَ وَ الْخَلَاصَ فَبَشِّرْ بِذَلِكَ مَنْ تَبِعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَمَّا نَبَتَتِ الْأَشْجَارُ وَ تَأَزَّرَتْ وَ تَسَوَّقَتْ وَ تَغَصَّنَتْ وَ أَثْمَرَتْ وَ زَهَا التَّمْرُ عَلَيْهَا بَعْدَ زَمَانٍ طَوِيلٍ (در روایت دیگر دارد که دانه های خرما هفت سال طول کشید تا درختش به ثمر برسند) اسْتَنْجَزَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْعِدَةَ فَأَمَرَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَغْرِسَ مِنْ نَوَى تِلْكَ الْأَشْجَارِ وَ يُعَاوِدَ الصَّبْرَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ يُؤَكِّدَ الْحُجَّةَ عَلَى قَوْمِهِ فَأَخْبَرَ بِذَلِكَ الطَّوَائِفَ الَّتِي آمَنَتْ بِهِ فَارْتَدَّ مِنْهُمْ ثَلَاثُمِائَةِ رَجُلٍ وَ قَالُوا لَوْ كَانَ مَا يَدَّعِيهِ نُوحٌ حَقّاً لَمَا وَقَعَ فِي وَعْدِ رَبِّهِ خُلْفٌ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَزَلْ يَأْمُرُهُ عِنْدَ كُلِّ مَرَّةٍ بِأَنْ يَغْرِسَهَا مَرَّةً بَعْدَ أُخْرَى إِلَى أَنْ غَرَسَهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ فَمَا زَالَتْ تِلْكَ الطَّوَائِفُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ تَرْتَدُّ مِنْهُ طَائِفَةٌ بَعْدَ طَائِفَةٍ إِلَى أَنْ عَادَ إِلَى نَيِّفٍ وَ سَبْعِينَ رَجُلًا فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِنْدَ ذَلِكَ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا نُوحُ الْآنَ أَسْفَرَ الصُّبْحُ عَنِ اللَّيْلِ لِعَيْنِكَ حِينَ صَرَّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ صَفَا الْأَمْرُ وَ الْإِيمَانُ مِنَ الْكَدَرِ بِارْتِدَادِ كُلِّ مَنْ كَانَتْ طِينَتُهُ خَبِيثَةً فَلَوْ أَنِّي أَهْلَكْتُ الْكُفَّارَ وَ أَبْقَيْتُ مَنْ قَدِ ارْتَدَّ مِنَ الطَّوَائِفِ الَّتِي كَانَتْ آمَنَتْ بِكَ لَمَا كُنْتُ صَدَّقْتُ وَعْدِيَ السَّابِقَ لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ أَخْلَصُوا التَّوْحِيدَ مِنْ قَوْمِكَ وَ اعْتَصَمُوا بِحَبْلِ نُبُوَّتِك بِأَنْ أَسْتَخْلِفَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ أُمَكِّنَ لَهُمْ دِينَهُمْ وَ أُبَدِّلَ خَوْفَهُمْ بِالْأَمْنِ لِكَيْ تَخْلُصَ الْعِبَادَةُ لِي بِذَهَابِ الشَّكِّ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ كَيْفَ يَكُونُ الِاسْتِخْلَافُ وَ التَّمْكِينُ وَ بَدَلُ الْخَوْفِ بِالْأَمْنِ مِنِّي لَهُمْ مَعَ مَا كُنْتُ أَعْلَمُ مِنْ ضَعْفِ يَقِينِ الَّذِينَ ارْتَدُّوا وَ خُبْثِ طينهم [طِينَتِهِمْ] وَ سُوءِ سَرَائِرِهِمُ الَّتِي كَانَتْ نَتَائِجَ النِّفَاقِ وَ سُنُوحَ الضَّلَالَةِ فَلَوْ أَنَّهُمْ تَسَنَّمُوا مِنِّي الْمُلْكَ الَّذِي أُوتِي الْمُؤْمِنِينَ وَقْتَ الِاسْتِخْلَافِ إِذَا أَهْلَكْتُ أَعْدَاءَهُمْ لَنَشَقُوا رَوَائِحَ صِفَاتِهِ وَ لَاسْتَحْكَمَتْ سَرَائِرُ نِفَاقِهِمْ [وَ] تَأَبَّدَتْ حِبَالُ ضَلَالَةِ قُلُوبِهِمْ وَ لَكَاشَفُوا إِخْوَانَهُمْ بِالْعَدَاوَةِ وَ حَارَبُوهُمْ عَلَى طَلَبِ الرِّئَاسَةِ وَ التَّفَرُّدِ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْيِ وَ كَيْفَ يَكُونُ التَّمْكِينُ فِي الدِّينِ وَ انْتِشَارُ الْأَمْرِ فِي الْمُؤْمِنِينَ مَعَ إِثَارَةِ الْفِتَنِ وَ إِيقَاعِ الْحُرُوبِ كَلَّا « وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا » قَالَ الصَّادِقُ ع وَ كَذَلِكَ الْقَائِمُ فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَيَّامُ غَيْبَتِهِ لِيُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ يَصْفُوَ الْإِيمَانُ مِنَ الْكَدَرِ بِارْتِدَادِ كُلِّ مَنْ كَانَتْ طِينَتُهُ خَبِيثَةً مِنَ الشِّيعَةِ الَّذِينَ يُخْشَى عَلَيْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْكِينِ وَ الْأَمْنِ الْمُنْتَشِرِ فِي عَهْدِ الْقَائِمِ ع 🔸 @abedini
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶تبیین #سنت_محوضت در ظهور امام زمان (علیه السلام) #استادعابدینی 🔻برنامه #سمت_خدا قسمت۲۷ شنبه #۲۳_مرداد_۹۵ ✨ @abedini
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ «سفردرخویشتن» 👆 🔸 سیر در معرفت نفس با تدبر در داستان آدم در قرآن کریم #استاد_عابدینی 🔸 @abedini
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه ۳۸۰ المیزان 👆 ✨بیان علامه طباطبایی درقاعده ای بسیار کلیدی از نظام جزاء اعمال (المیزان، ج۲ ص۱۷۴، قاعده دهم) ✨براساس حدیث بیان کننده رجوع هرذاتی به محض خودش @abedini
🔻 سخنرانی استاد عابدینی در مراسم هفتگی هیأت میثاق با شهدا از سه شنبه هفته بعد خواهدبود. (فردا تعطیل است) 🔻 بعد از نماز مغرب و عشا، مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام
📢 ضمن عذرخواهی از تمامی مخاطبین عزیز، به اطلاع می‌رساند جلسه هفتگی سه‌شنبه اول مرداد ماه ۱۳۹۸ با توجه به مشکلات فنی پیش آمده برگزار نخواهد شد. ان شاالله برگزاری جلسات آتی هیات به اطلاع مخاطبین گرامی خواهد رسید. با تشکر از همراهی همیشگی شما 🔸🔸🔸 ✅ @misaq_ba_shohada
سلام و رحمت خدا بر شما 🕋 این بنده‌ی فقیر خدا، با جانی تشنه و قلبی واله و امیدوار به رحمت خدا و به قصد قرب خدا، امروز سه‌شنبه ۱ مرداد ۹۸ عازم حج واجب بیت الله الحرام هستم، و در زیارت قبله بیعت با امام عصر (ارواحنا فداه) را می‌جویم 🙏 از شما خوبانِ خدا حلالیت میطلبم، و امیدوارم این عبدالله را ببخشید و به محبت محمد و آل محمد (عليهم السلام) برایم دعا کنید که توفیق حج مقبول به بیعت و لقاء الإمام را عنایت نمایند 🙏ان شاءلله حتماً نائب الزیاره شما هستم العبد محمدحسین صالحی (ادمین کانال) یا امیرالمؤمنین روحی فداک یاحق
🔸ارتباط با ادمین دیگر کانال (در صورت لزوم در مدت عدم حضور بنده) : 🔻حجت الاسلام نظرپور +989192958968
بسم الله رابطه و معارف زیارت و (۱) 🔸 🕋 امام باقر (عليه السلام) در توضیح آیۀ «قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ» (سبأ، ۱۸) می‌فرماید: «ذلِكَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ كِرَاءٍ حَلَالٍ يَرُومُ هَذَا الْبَيْتَ عَارِفاً بِحَقِّنَا يَهْوَانَا قَلْبُهُ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : "فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ" وَ لَمْ يَعْنِ الْبَيْتَ فَيَقُولَ إِلَيْهِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ دَعْوَةُ إِبْرَاهِيمَ (ع) الَّتِي مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حَجَّتُهُ وَ إِلَّا فَلَا» 🔻(اين آيه در حق كسى است كه با توشه و مركب و كرايه حلال به قصد زيارت كعبه از خانه‌اش بیرون آيد، درحالی‌که حق ما را می‌شناسد و قلب او مشتاق ماست؛ همان‌گونه که خدا عزوجل [از قول ابراهیم.ع] فرموده: «پس دل‌های گروهی از مردم را به‌سوی آنان علاقه‌مند و متمایل کن». مقصود زيارت كعبه نبود، وگرنه می‌فرمود: «اليه» (به‌سوی آن). پس به‌ خدا سوگند که ماييم دعاى ابراهيم (عليه السلام) كه هر كه دلش مشتاق ما گردد، حج او پذيرفته است، و اگر چنین نشود، حجش مقبول نیست). 🔸 از امام صادق نیز روایت شده که فرمودند: «خداوند دل‌های مردم را به‌سوی ما متمایل کرده است». 🔻 در زیارت جامعه کبیره نیز می‌خوانیم: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ» (هركه آهنگ خدا كند، به‌وسيله شما آغاز می‌كند و هركه او را به يكتايى پرستد، طريق توحيدش را از شما مى‌پذيرد و هركه قصد حق كند، به شما توجه می‌نمايد). 🔻امام باقر (علیه السلام) در روایتی دیگر می‌فرماید: «تَمَامُ الْحَجِ لِقَاءُ الامَامِ» (اکمال حج، دیدار امام است). در دوران غیبت نیز، امام عصر (ارواحنا فداه) در آنجا حضور دارد، اما از دیدگان آلودۀ ما پنهان‌ است؛ بنابراین در هنگام به‌جاآوردن اعمال حج، نیّت کنیم که خدایا، در تمام این اعمال، شوق دارم که به لقای امام برسم، تا او دستم را بگیرد و به‌سوی تو آورد. 🔻روزی امام باقر (علیه السلام) به مردمی که گرد کعبه طواف می‌کردند نگاه کردند و فرمودند: در دوران جاهلیت نیز همین‌طور طواف می‌کردند [و طواف اینان مزیتی بر طواف جاهلیت ندارد] اما به اینها امر شده که گرد کعبه طواف کنند و سپس به‌سوی ما آیند و ولایت و مودتشان را به ما اعلام کنند و یاری‌ خود را به ما عرضه نمایند» (نماز پشت مقام ابراهیم بعد طواف، اشاره به اقتدا به امام است). یعنی اگر کسی پس از طواف، به محضر امام نرسد، حقیقت حج برای او محقق نمی‌شود. 🔻 در روایتی دیگر، ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده که ایشان فرمود: «إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذِهِ الْأَحْجَارِ ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُم» (مردم امر شده‌اند که به ‌دور این سنگ‌ها (کعبه) طواف کنند و پس‌ از آن به‌سوی ما بیایند و ولایت‌داشتنِ خود را به ما اعلام کنند). یعنی اعلام کنند که ما مطیع شما هستیم. چنین حجی است که با حج مردم جاهلیت تفاوت دارد. این آمدن به حج، به‌معنای بیعت با امام (عليه السلام) است و توحید را محقق می‌نماید. هنگامی که به ما امر می‌کنند که پس از طواف، به محضر امام برویم، به این معناست که امام حضور دارد. اگر انسان، حج را پیمانی دوباره با امام زمانش ببیند، با شوق بسیار عازم این سفر می‌شود و برکات بیشتری نصیب خود می‌نماید. 🔸 ابن‌عباس نیز درباره آیۀ "فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ" از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) روایت می‌کند که فرمودند: «هِيَ قُلُوبُ شِيعَتِنَا تَهْوِي إِلَى مَحَبَّتِنَا» (منظور دل‌های شیعیان ماست که به‌سوی محبت ما متمایلند). 🙏بنابراین در هنگام ظهور حضرت ولی‌عصر (ارواحنا فداه) و ندای ملکوتی آن حضرت، حقیقت حج و عرضه نصرت آشکار، و این بیعت محقق می‌شود. کسانی که از قبل، خود را آماده بیعت کرده‌اند، به‌سرعت به محضر ایشان می‌رسند. 🌐 منبع: صحبت های در برنامه سمت خدا، سیره تربیتی حضرت ابراهیم (عليه السلام) 🔸 @abedini
🏴 #هیات_امام_حسن_علیه_السلام 🌿 امشب دخيل پنجره فولاد می شویم در بيستون عشق تو فرهاد می شویم ... ⏱ #زمان: چهارشنبه ۲ مردادماه ۱۳۹۸ ساعت 21:30 🏠#مکان: قم ، بعداز کوچه ۱۱ بلوار الغدیر(کنار پل عابر،وارد لاین کندرو شوید)،اولین کوچه بن بست(نبش کوچه اداره آب و فاضلاب است)،مدرسه خاتم 🎤 #سخنران: حجةالاسلام و المسلمین #عابدینی 🎤 #مداح: حجةالاسلام و المسلمین #مهدیان @KhaneTolab
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه ای از مکه مخصوص شما👆در جوار خانه خدا بستم احرام کوی کعبهٔ جان / غسل کردم به آب زمزم عشق چون رسیدم به قبلهٔ عرفات / دیدم اندر هوای عالم عشق جمله کائنات و هرچه در اوست / غرق بودند پیش شبنم عشق ورق عاشقی چو شد معلوم / این سخن بود فضلِ اعظم عشق که سراسر جهان و هرچه در اوست / عکس یک پرتویی‌ست از رخ دوست 🔸امروز، سحرگاه جمعه ۴ مرداد ۹۸، در کنار کعبه و حجر و مقام امام، یادتان کردیم به امید وصال امام 🙏دعا کنید همه محو مولا بشیم (صالحی)
🔸عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) : " مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَی وَ لَا تَأْتِی" » 🔻حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مَثَل امام، همچون کعبه است، که باید بسویش بروند (و طواف نمایند)، نه آنکه (بمانند تا) او بسویشان بیاید». (بحارالانوار، ج ۳۶، ص۳۵۳) 🔸عَنْ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) : " مَثَلُ عَلِیٍّ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ کَمَثَلِ الْکَعْبَةِ النَّظَرُ إِلَیْهَا عِبَادَةٌ وَ الْحَجُّ إِلَیْهَا فَرِیضَةٌ". 🔻مَثَل علی (علیه السلام) در میان این امت، مَثَل کعبه است، که نظر به او عبادت است، و حج و طواف بر حول وجودش فریضه و واجب است. (بحارالانوار، ج۴۰، ص۴۳) 🔸 @abedini