eitaa logo
شرکت آب و فاضلاب کاشان
678 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
350 ویدیو
17 فایل
✅کانال رسمی اطلاع رسانی شرکت آب وفاضلاب کاشان ارتباط با ادمین: 🔵آقای مهندس حمیدرضا کریمی @realhrkarimi 🌐سایت شرکت : www.abfakashan.ir ✅روابط عمومی و آموزش همگانی شرکت آبفای کاشان
مشاهده در ایتا
دانلود
قناعت نقطه اعتدال میان بخل و طمع است. کسی که کم مصـرف می‌کند، است و کسی که زیادتر از عفاف و کفاف خود می خواهد، دارد. از سوی دیگر، قناعت رابطه تنگاتنگی با عقل و مدیریت دارد. انسان عاقل با توجه به میزان درآمـد خود، به مدیریت مخارج زندگی‌اش می‌پردازد. امیرالمومنان (ع) می‌فرمایند گنجی است که تمام نمی‌شود؛ یعنی انسان قانع به‌گونـه‌ای به مدیریت مسائل خـود می‌پردازد که کم نمی‌آورد. این قناعت نه تنها در اقتصاد، بلکه در سایر امور مانند فرهنگ و غیره نیز جریان دارد و همانگونه که یک خانه را باید با قناعت مدیریت نمود، یک شهر و یک کشور را نیز باید با فرهنگ قناعت مدیریت کرد. شرکت آب و فاضلاب کاشان https://eitaa.com/abfakashan_ir
حضرت در این بیان حکیمانه به سه عامل ایجاد غفلت و غرور اشاره نموده‌اند؛ الگوی مورد تایید شریعت در هر امری، رعایت حد اعتدال است و اعتدال در زندگی بر محور عفاف و کفاف محقق می‌گردد. افراط در ثروت و لهو و لعب، انسان را به غرور و غفلت مبتلا می‌نماید و با غفلت، مشاعر فرد قفل شده و انسانیتش به زنجیر کشیده می‌شود. چنین فردی هرگز درد مردم جامعه خویش را نمی‌فهمد و اگر به ظاهر خیری نیز از او سر می‌زند، در راستای ارضای نیازهای درونی اوست که نتیجه و ثمره‌ای معکوس خواهد داشت. حد عفاف و کفاف موضوع ثابتی نیست و برای هر فرد با توجه به وضعیت اقتصادی و موقعیت اجتماعی‌اش متفاوت است. اما این حد باید در سرفصلی به نام «علم زندگی» مورد بحث قرار گیرد. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
حضرت در این بیان، «اهل دنیا» را موضوع سخن خود قرار داده است. اهل معرفت، زمام زندگی خویش را به دست اولیاء الهی می‌دهند و انتباه دارند. اما اهل دنیا، یعنی آنان که در زندگی خویش هدفی جز جمع آوری ثروت، پرداختن به امور شهوانی و لهو و لعب ندارند، چونان کاروانیانی هستند که مسیر را نمی‌شناسند و به همین دلیل زمام خویش را به افرادی سپرده‌اند که آنان نیز اهل دنیایند و گوآنکه کوری عصاکش کور دگر شده است. مراد از خواب در این روایت، غفلتی است که اهل دنیا را فراگرفته و به واسطه این غفلت چون فرد خواب یا میتی شده‌اند که اختیاری از خویش ندارند. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
در جامعه توحیدی حب و بغض باید «لله» باشد و اگر افرادی شهروندی جامعه توحیدی را نپذیرند، حب و بغض‌شان باید دارای ملاکات مورد تایید عقول جمعی باشد. حکمت، فتوت و انصاف سه شاخصه مهم در دوستی و دشمنی است. حکمت اندیشه سالم و فتوت ظهور اندیشه سالم یا همان حکمت عملی است و آنان که حکمت و فتوت را نمی‌پذیرند می‌توانند انصاف را ملاک حب و بغض خویش قرار دهند. همانگونه که دوستی و دشمنی نسبت به فرد باید دارای ملاک باشد، دوستی و دشمنی در سطح ملتها نیز باید دارای دوستی و ملاک باشد و این بیان حضرت امیر المومنین -علیه السلام- را می‌توان در سطح ارتباطات میان افراد و ارتباطات میان ملتها معنا نمود. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
فقر و غنی را می‌توان نسبت به حوزه‌های مختلف مانند: اقتصاد، سیاست، فرهنگ، اجتماعیات و غیره نیز به کار برد. ‌ممکن است فردی در حوزه معرفتی فقیر، ولی در اقتصاد غنی باشد. نکو و مذموم بودن فقر در امور مختلف باید مورد ارزیابی قرار گیرد؛ اینگونه نیست که هر فقری بد و هر غنایی خوب باشد. فقر در امور اقتصادی بد است، همانگونه که غنای منجر به خودخواهی بد است؛ غنای حسن، غنایی است که همراه با انفاق و ایثار باشد. ممکن است فردی نسبت به شرور فقیر باشد، یعنی اهل ارتکاب گناه نباشد، پس در اینجا فقر نکوست و ممکن است فردی نسبت به انجام معاصی غنی نباشد که در اینجا نیز غنی مذموم است. پس باید فقر و غنا را در موضوعات مختلف با ملاک سنجید. در این فراز، حضرت فقر و غنا را نسبت به عقل و جهل به کار برده است؛ عقل هبه الهی و ملکه قدسیه است. کسی که این ملکه قدسیه را دارد، صاحب ثروت و غنی است و کسی که عقل ندارد، هر لحظه در معرض ارتکاب شر است. عاقل، «ما عبد به الرحمن» است و جاهل نیز به خودش واگذار شده و هر لحظه ممکن است جامعه‌ای را به تباهی بکشاند. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
سخن منطقی و مستدل را همه می‌پذیرند، مگر آنکه پای استبداد در کار باشد؛ به عبارت دیگر تنها افراد مستبد و خودرأی می‌توانند سخنان مستدل را رد نمایند. پس انسان فقیر هم اگر با برهان و منطق سخن گفته و برای مدعای خود حجت بیاورد، پذیرفته می‌شود. اما فقر، مانع تفکر است و در چنین ظرفی، استدلال و حجت جایگاهی نمی‌یابد. حضرت در فراز آخر به غربت فرد فقیر اشاره می‌نمایند. کسی که فقیر است توسط فامیل، نزدیکان و اطرافیان حذف گردیده و به غربت مبتلا می‌شود. این روایت در ظرف جامعه نیز موضوعیت می‌یابد؛ در جامعه‌ای که فقر سریان دارد، سخنان سنجیده گوهر نایاب می‌گردد و جامعه‌ای که می‌خواهد در میان سایر جوامع سربلند باشد، نباید به فقر مبتلا گردد. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
ارتباطی منطقی و حکمتی میان علم، ادب و فکر وجود دارد. در ظرف تربیت افرادی که عمری را در مسیر کسب دانش سپری کرده و از هر منبعی مطلبی را آموخته‌اند، ابتداء در محضر مربیان الهی به آموزش حکمت نظری می‌پردازند. آنان باید در محضر مربی، ذهن خود را از پیرایه‌های علمی می‌زدایند و پس از حکمت نظری، به ظرف حکمت عملی وارد شوند. ادب همان حکمت نظری است. جویندگان دانش‌های الهی پس از طی ظرف حکمت نظری و عملی، می‌توانند به ظرف تفکر راه یابند و خویش را در آینه تفکر باز شناسند. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
حضرت امیر (ع) در این بیان، علم را وراثه کریمه می‌نامند. پرسش اول این است که دانش چیست که میراث است؟ وراثت از چه کسی به چه کسی می رسد؟ در روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) آمده است: «الآباء ثلاثة: أبٌ ولدک، و أبٌ زوّجک، و أبٌ علّمک»؛یعنی انسان سه تا پدر دارد: ۱. پدری که باعث به وجود آمدن او شده؛ ۲. پدری که دخترش را به عقد او در می‌آورد؛ ۳. پدری که به او علم می‌آموزد. به نظر می‌رسد که مراد از وراثت در اینجا وراثت معنوی و سینه به سینه است و نه وراثت تباری و سببی. انسانی که دارای ظرفیت دریافت چنین علمی است، اگر در جوار اولیاء الهی قرار گیرد، می‌تواند بدین نعمت متنعم گردد. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
قرارگرفتن واژگان علم، وراثت و کریمه در کنار هم در این سخن گهربار نشان دهنده آن است که مراد از علم، علوم متداول نیست؛ بلکه مراد حکمت، علوم باب ولایت و عرفان است؛ چرا که چنین علومی تنها از طریق اولیاء الهی، به افراد داری ظرفیت، عطا می‌گردد. مربی، علومی را برای شاگرد به یادگار می‌گذارد تا او نیز روشنایی‌بخش هستی گردد؛ چنین میراثی، گرانمایه است و سینه به سینه منطق می‌گردد. سایر علوم را همگان و از راه‌های متعدد، می‌توانند بیاموزند و در دسترس عموم است؛ اما حکمت و دانش ولایت است که تنها از همین طریق و به خواصی از انسان‌های دارای ظرفت عطا می‌گردد؛ همانگونه که در صدر اسلام تنها مقداد و سلمان و ابوذر و تعداد اندکی، شاگردان خاص مکتب پیامبر(ص) گشتند. علمی وراثت کریمه است که کرامت آورده و فرد و جامعه‌ای را از تباهی نجات می‌دهد. برای بهره‌مندی از چنین علمی توفیق الهی و داشتن ظرفیت لازم است. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
صاحب آداب، آن به آن، نو می‌گردد. ادب، همان تربیت الهی است. کسی که توفیق تلمذ در مکتب اولیاء الهی رفیقش گشته و در مسیر کسب معرفت قرار گرفته، هر لحظه به‌روز و بهتر از لحظه قبل می‌گردد. رشد و تعالی چنین فردی روز به روز بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود و همان انسان تکراری سابق نیست. فراز سوم این بیان حکیمانه اندیشه بدون پیرایه را آینه صافی معرفی می‌نماید. انسان در آینه، هرآنچه هست را می‌بیند. آنان که فکر و اندیشه سالمی دارند، در این آینه خود و هستی را به درستی نظاره می‌کنند. همانگونه که آینه ما را به ما نشان می‌دهد، اندیشه ای نیز که سالم باشد، شذوذات انسان را به انسان می‌نمایاند. کسی که اندیشه سالم دارد به واسطه این اندیشه از اعوجاجات خلاصی پیدا نموده و در صراط مستقیم قرار می گیرد. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir
موضوع سخن حضرت امیر (ع) در این روایت نورانی، «عاقل» است. عقل در ادبیات دین، با بسیاری از برداشتهایی که در سطح جامعه از این عنوان وجود دارد، متفاوت است. عده‌ای از اصحاب امام باقر (ع) از ایشان درباره چیستی عقل پرسیدند. حضرت فرمودند: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ، وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»؛ یعنی عقل چيزيست كه به‌وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت به‌دست آيد. از حضرت سوال شد، آنچه معاویه داشت چه بود؟ ایشان پاسخ دادند: «تِلْكَ النَّكْرَاءُ، تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ، وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ»؛ یعنی آنچه معاویه داشت نیرنگ و شیطنت بود. نیرنگ و شیطنت شبیه و نمایشی از عقل است، اما عقل نیست. و امام رضا (ع) در یک روایت نورانی، عقل را «حباء من الله» یعنی موهبت الهی می‌دانند. لذا «عاقل» با لحاظ معنای مورد نظر دین، عنوانی نیست که بر همه افراد قابل انطباق باشد. همه انسان‌ها دارای «نفس» هستند. انسان می‌تواند با تلمذ از مکتب مربیان الهی و به کمک اخلاق از این مرحله عبور کرده و به عنوان «عقلانیت» دست یابد. کسی که رزق الهی رفیقش گردد، از این عنوان نیز می‌تواند فراتر رفته و به معرفت دست یابد. آنچه در نگاه نخست در برداشت از این روایت نورانی باید مورد لحاظ قرار گیرد، موضوع سخن است. محل بحث و تکیه‌گاه انعقاد سخن، عقل است، پس روایت لحاظ عمومی ندارد. 🔻کانال اطلاع‌رسانی شرکت آب و فاضلاب کاشان 🆔 https://eitaa.com/abfakashan_ir