eitaa logo
اَبقی
127 دنبال‌کننده
22 عکس
1 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم یادداشت، داستان، روایت، ناداستان، مینیمال و... به قلم طلبه محسن عبدالله زاده. ارشد حقوق تجارت بین الملل آزاد دامغان ، طلبه پایه۹ حوزه علمیه قم ارتباط با مدیر: @shahmsani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 طلبه قم ِنشین 🌱 ✍️طلبه قم ِنشین؛ روایت، خاطرات، مشاهدات، مشورت ها و افکار طلبه ایست که بعد از حدود یک دهه زندگی در قم به واسطه مشکلاتی که برایش پیش آمده در دوراهی ماندن و رفتن قرار دارد. این طلبه برای یافتن راه و تصمیم درست شروع به تحقیق، مشورت و بررسی جوانب موضوع می کند. هم سرکی به زندگی طلبه های قم نشین می کشد و از حال و روز زندگیشان پرسش می کرد و هم سراغ طلبه هایی می رود که یا اصلا قم نیامده بودند و یا بعد از مدتی درس و بحث، راهی شهر و روستا شده و مشغول تبلیغ و امامت شده بودند. طلبه داستان ما تمام تلاشش را کرده است بدون قصد و غرضی مشاهداتش را روی کاغذ بیاورد و در پایان به جمع بندی برسد. البته پیش زمینه فکری ایشان، بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در رابطه با وظایف و برنامه های طلبگیست. طلبه در این تحقیق هم سراغ مشورت با طلبه ها می رود و هم خودش از دور و نزدیک زندگی، مشکلات، فرصت ها و تهدیدهای زندگی طلبگی را ثبت و ضبط می کند. طلبه داستان سعی می کند اواخر هفته را به سفر برود و از نزدیک زندگی طلبه های شهرستانی را ببیند و شفاهی و یا تلفنی پای حرفشان بنشیند. https://eitaa.com/joinchat/270598375C6b23d406b2
🌱طلبه قم نِشین🌱 🌼قسمت 1 🌿شوخی شوخی جدی شد🌿 ✍️اصلا فکرش هم نمی کردم روزی در این دوراهی گیر بیفتم. سرم به درس و بحث گرم و بود و تا چند سال بعد را هم برنامه ریزی کرده بودم اما امان از چرخ زدن های بیهوده در فضای مجازی.... همه ماجرا از شب بعد از آخرین امتحان خرداد شروع شد. انگار یک وزنه 100 کیلویی را از پشتت برداشته باشند سبک و رها از دغدغه امتحانات، داشتم در فضای مجازی چرخ می زدم که اطلاعیه جذب مبلغ به چشمم خورد. روزی صدتا اطلاعیه و فراخوان می دیدم اما اینبار انگار با میخ توی مخم کوبیده باشند از فکرم بیرون نمی رفت. شروع کردم به این فکر که اگر ثبت نام کنم چه می شود؟ مثلا اگر دست زن و بچه را بگیرم و چند سالی از قم بیرون بزنم، خوب است یا بد؟ فکرهایی که تا حالا اصلا به سراغم نیامده بود. وقتی با همسرم در میان گذاشتم مثل یک شوخی بی مزه از کنارش گذشت اما نمی دانست شوخی شوخی جدی می شود. فردا صبح بی اختیار شماره روی اطلاعیه را گرفتم. حاج آقای با نشاطی جواب داد. کمی از شرایط طرح توضیح داد. اینکه اعزام مبلغ به یکی از روستاهای هرمزگان است. منطقه محروم حساب می شود ولی امکانات اسکان و حمل و نقلش رایگان است. ماهی فلان قدر پرداختی دارد. مهمترین مشکلاتش آسیب های اجتماعی و شبهات اعتقادیست و .... چنان سوال می کردم که انگار قرار است فردا در آن روستا مستقر شوم. همسرم که معمولا تا ساعت 10 صبح خواب بود وقتی چند کلمه ای از صحبت هایم را شنید مثل آدم برق زده از خواب پرید و هاج و واج شاهد مکالمه من با حاج آقای با نشاط شده بود. هرچه از بیداری اش می گذشت و ویندوزش بالا می آمد. چهره اش عصبانی و اخمو تر می شد. و من همچنان پشت میز مطالعه لم داده و با حاج آقای با نشاطیان دل می دادیم و قلوه می گرفتیم. همین که تلفن تمام شد. کلام حاج خانوم آغاز شد: -داشتی چی می گفتی؟ کجا میخای بری؟ تو مگه درس نداری؟ واقعا میخای بری جنوب؟ مگه من شریک زندگیت نیستم؟ تو باید قم بمونی پیشرفت بکنی؟ وای که سرم ترکید خانوم جان. حالا من یه چیزی گفتم. کی حال داره بره جنوب توی این گرما -علی تو باید قم بمونی درس بخونی تولید علم بکنی. بقیه باید برن تبلیغ. تو که استعداد داری باید همینجا باشی و تفقه و اجتهاد بکنی. بله بله حق با شماست حاج خانوم. اگه همسرم این حرف ها رو نمی زد شاید خیلی زودتر بی خیال موضوع می شدم اما وقتی با توجیهات و بهونه های الکی که سر هم می کرد مواجه شدم، بیشتر توی فکر رفتم که شاید من هم دارم از همین توجیهات ردیف می کنم و دل از قم نمی کنم. شدم مثل اونایی که توی دوران جنگ، پشت جبهه می مونن و سرشون رو به کارهای الکی گرم می کنن و یه عده دیگه میرن و جون میدن. واسه همین فکر و خیال ها هم که بود تصمیم گرفتم با یکی از اساتید مدرسه مشورت کنم. همون شب بهش پیام دادم و برای فردا بعد نماز عصر قرار گذاشتیم. کار از یک شوخی شروع شد اما هر چی جلو تر میرفتم جدی و جدی تر می شد.... ادامه دارد.... https://eitaa.com/joinchat/270598375C6b23d406b2
طلبه قم نشین تربیت فرزند.pdf
153.9K
🌱طلبه قم نِشین🌱 🌼قسمت 2 🌿 تربیت فرزند 🌿 ✍️همچین بد هم نمیگفت. واقعا محیط قم برای تربیت فرزند مناسب بود. هرچند هر از گاهی بدحجاب و معتاد و .. دیده می شود اما فضای مذهبی و فرهنگی قم را هیچ جا ندارد. سر هر کوچه ای مسجد، کانون و هیئت است. دور و بر بچه هایت پر است از بچه طلبه ها و بچه های خانواده های مومن و مذهبی. خب این فضا بهترین محیط برای رشد و تعالی است. حداقل اگر خانه نیستی و مشغول کاری دلت قرص است که بچه ات در محیطی نسبتا سالم یا حتی سالم تر از خیلی شهرستان ها زندگی می کند. ببینید ما نسبت به خانواده مان مسولیم نمی شود برای مردم منبر برویم ولی بچه های خودمان سر از ناکجاها در بیاورند. اگر هر کدام از ما بکوشیم چند فرزند صالح بر اساس مبانی اهل بیت تحویل جامعه بدهیم، همان ها ده ها برابر ما اسلام را تقویت و به جلو خواهند برد.... ادامه دارد.... ادامه در فایل پی دی اف پیوست.... https://eitaa.com/joinchat/270598375C6b23d406b2
حمام ما ایرانی ها.pdf
180.1K
🌱طلبه قم نِشین🌱 🌼قسمت 3 🌿 دوش گرفتن به سبک ایرانی 🌿 ماجرای آشنایی من با موسسه به یکی دو سال قبل بر می گرده. بعد از سخنرانی حضرت آقا در حرم امام خمینی بود که برای بررسی یکی از مطالبات رهبری از جریانات انقلابی قرار ملاقات با یکی از طلبه های صاحب نظر گذاشتم. از مدرسه تا موسسشان حدودا 20 دقیقه ای فاصله بود معمولا بعد از کلاس های اصول، حدود ده دقیقه مشغول دیدن و خواندن محتواهای طنز می شوم تا مبادا خشکی و جدلی بودن مباحث خلق و خویم را عوض کند. خب این هم ایده ایست که به ذهنم رسیده. آن روز هم یه کلیپ طنز دیدم هم خندیدم هم توی فکرم برد. موضوعش حمام رفتن ما ایرانی ها بود که توی حمام هر کاری هم بخایم بکنیم از کیسه کشیدن گرفته تا شامپو و سنگ پا، یه قسمت ولو چنتا انگشتمون رو زیر دوش می گیریم که ثابت بکنیم دوش الکی باز نیست و ما با این کار اسراف نمی کنیم. نمیدونم شما هم همچین تجربه ای داشتین ولی واسه من خیلی اتفاق افتاده. ادامه در فایل پی دی اف پیوست. https://eitaa.com/joinchat/270598375C6b23d406b2