🔸سنت جانشینی و امتحان🔸
✍هر چند وقت یک بار خبری از معصومیه می بینیم و می شنویم که هم مایه تعجب و هم مسرّت است. تصمیمات و کارهایی که در دوران ما آرزو بود امروز خاطره شده است. در آن زمان ها عده ای از افراد بیحال، خسته و رادیکالی فضا را جوری درست کرده بودند که با خیلی از ایده و طرح ها مخالفت می شد اما امروز آن افراد یا در انزوا رفته و یا اصلاح شدند و آن طرح و ایده ها که هیچ، فراتر از آن در حال اجراست. زمانی نه چندان دور، برخی از همین آدم های خشک و تنبل فضا را جوری درست کرده بودند که حتی اگر کسی نمازش قضا هم میشد؛ حق ورود به مدرسه را نداشت چه برسد به این روزها که پای نونهال و نوجوان هم به مدرسه باز شده و اعتکاف ماه رجب و اسکان نیمه شعبان هم برگزار می شود.
چند سال پیش، وقتی حرف از تغییر مدیر سابق معصومیه به میان آمد، گروهی از طلاب به تکاپو افتاده و شروع به تومار نویسی و جمع کردن امضا کردند تا شاید بتوانند مانع رفتن ایشان شوند اما به هر حال ایشان در سِمَت جدیدی مشغول خدمت شد و مدرسه معصومیه از فیض حضورشان محروم ماند. اما خدا را شکر پس از ایشان شخص لایق و قابل دیگری سکاندار مدیریت مدرسه گردید. در این رفت و آمد اتفاقات تلخ و شیرینی افتاد که مرا یاد حرف یکی از اساتید اخلاق انداخت؛ ایشان می فرمود: یکی از امتحانات خداوند، امتحان جانشینی است، تاریخ برای همه ما تکرار خواهد شد و این نشان از عدل خداوند است.
با رفتن مدیر قبلی و آغاز به کار مدیر جدید عده ای از طلاب شروع به بهانه گیری و ساز مخالف زدن کردند؛ که مثلا ایشان جوان است یا توانایی اداره این مجموعه بزرگ را ندارد. حتی برخی از اشخاص و نهادهای زیر مجموعه ای ایشان هم تاب همراهی اش را نیاوردند و به طرق مختلف کارشکنی می کردند. با رفتن مدیر قبلی و ورود مدیر جدید، خیلی از افراد و گروه هایی که از دلپاکی و سرشلوغی مدیر قبلی سوء استفاده کرده و خود را در ارکان و بخش های مدرسه جا داده بودند با رفتن ایشان دستشان رو و بار و بندیلشان را جمع کردند و رفتند. از بخشی از بسیج گرفته تا عده ای در مرکز زبان و برخی افراد بادمجون دور قاپ چین مدیر قبلی. و برخی دیگر که به محبت، چشم پوشی و رفتارهای پدرانه مدیر قبلی عادت کرده بودند در برابر قاطعیت و منطق مدیر جدید تاب نیاوردند، یا رفتند یا اگر ماندند زبان به شکوه و شکایت گشودند. با این تغییر مدیریتی، خیلی از خواسته ها و درخواست های من هم مثل خیلی از طلاب دیگر، با جواب منفی مواجه شد. هرچند در ظاهر از ایشان دلگیر می شدم اما وجدانم را نمی توانستم فریب دهم و در دل اقرار به پاکدستی و منطق مدیریتی ایشان می کردم و ایمان داشتم بعد از این تغییر مدیریتی، وضعیت خیلی تغییر کند.
از آن تغییر مدیریتی سال ها می گذرد و هر روز به ایمان آن روزهایم افزوده می شود.
در طول این مدت از دور و نزدیک شاهد مدیریت شخصی هستم که وجودش جمع صفاتی مانند شجاعت، جسارت، منطق و درایت است. در برابر فشارهای داخلی و خارجی کالجبل الراسخ ایستاده و با منطق و عقلش بر خیلی از مغالطات عرصه مدیریت فائق آمده. میزان حال فعلی افراد است و انشالله حال ایشان هر روز احسن الحال تر از قبل باشد....
برگردیم به چند سطر اول و حرف استاد در رابطه با امتحان جانشینی....
خیلی از این افراد و طلابی که بعد از این تغییر مدیریتی، درجا زدند، کنار کشیدند، زبان به نقد، تمسخر، عیبجویی، شکوه و شکایت باز کردند افرادی هستند که در ظاهر، سینه چاک و ذوب در ولایت فقیه هستند و حضرت آقا، حضرت آقا گفتن از زبانشان نمی افتد. اما وقتی خودشان در صحنه و عرصه امتحان قرار می گیرند از اهل سقیفه و خوارج بدتر می شوند. از قیاس شیطانی پناه به خدا می برم اما وقتی این ماجرا را می بینم، ریزش های مدعیان اسلام؛ بعد از رحلت پیامبر (ص) و مدعیان انقلابی گری بعد از امام خمینی (ره) به ذهنم متبادر می شود.
#ابقی
#معصومیه
#جانشینی
@abghaa