🌙مویدات
حسن بن شهید که صاحب معالم است می فرماید:
«فان القدماء لا علم لهم بهذا الاصطلاح قطعا؛ لاستغنائهم عنه في الغالب بكثرة القرائن الدالّة على صدق الخبر. و إذا أطلقت الصحة في كلام من تقدّم، فمرادهم منها الثبوت أو الصدق ... و توسّعوا في طرق الروايات و أوردوا في كتبهم ما اقتضى رأيهم إيراده من غير إلتفات إلى التفرقة بين صحيح الطريق و ضعيفه ... اعتمادا منهم في الغالب على القرائن المقتضية لقبول ما دخل الضعف في طريقه»( منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان، ابن شهيد ثانى، حسن بن زين الدين، ج1، ص14)
تعبیر «لا علم لهم» یعنی در زمان قدماء اصلا چنین اصطلاحی وجود نداشت که مورد علم باشد.
تعبیر «اعتمادا منهم فی الغالب» نشان می دهد که اعتماد بر قرائن به صورت غالبی بود ولی در جایی که قرینه ای نبود به وثاقت راوی اعتماد می کردند.
فیض کاشانی در وافی و محدث بحرانی در حدائق و شیخ حر عاملی در وسائل نیز همین حرف را دارند و می گویند که این اصطلاح در زمان قدما وجود نداشته است.
محدث کاشانی پیرامون اینکه چه کسی این اصطلاح را به وجود آورده و برای اولین بار بکار برده است می فرماید:
«أوّل من اصطلح على ذلك و سلك هذا المسلك العلامة الحلّي قدّس سرّه. و هذا الاصطلاح لم يكن معروفا بين قدمائنا (رحمهم اللّه)».( الوافي، الفيض الكاشاني، ج1، ص22.)
مخفی نیست که علامه حلی شاگرد سید احمد بن طاوس بوده و صاحب وسائل نیز به این مطلب تصریح کرده و فرموده است:
«إنّ هذا الاصطلاح مستحدث في زمان العلامة أو شيخه أحمد بن طاووس كما هو معلوم و هم معترفون به»( وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج20، ص102، أبواب الاستدلال على صحة أحاديث الكتب التي نقلنا عنها في هذا الكتاب، باب9، ح6، ط الإسلامية.)
و همچنین فرموده است:
«الاصطلاح الجديد على تقسيم الحديث إلى صحيح، و حسن، و موثّق، و ضعيف، الذي تجدّد في زمن العلّامة و شيخه أحمد بن طاووس»( وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج20، ص102، أبواب الاستدلال على صحة أحاديث الكتب التي نقلنا عنها في هذا الكتاب، باب9، ح1، ط الإسلامية.)
با توجه به اینکه علامه شاگر سید بن طاوس بوده است، به نظر می رسد که این اصطلاح از احمد بن طاوس گرفته شده است.
شهید ثانی پیرامون فایده تقسیم خبر به این اقسام چهارگانه می فرماید:
«و اعلم أنّ من منع العمل بخبر الواحد مطلقا- كالسيد المرتضى قدّس سرّه- تنتفي عنده فائدة البحث عن الحديث الغير المتواتر مطلقا. و من جوّز العمل بخبر الواحد- كأكثر المتأخرين في الجملة- لم يعمل به مطلقا. بل منهم من خصّه بالصحيح، و منهم من أضاف الحسن، و منهم من أضاف الموثق، و منهم من أضاف الضعيف على بعض الوجوه(شرح البداية في علم الدراية، الشهيد الثاني، ج1، ص90.)
بر اساس کلام ایشان برخی فقط خبر صحیح را معتبر می دانند و حتی خبر موثق را نیز قابل عمل نمی دانند مگر آنکه اصحاب به آن عمل کرده باشند که در این صورت حجت می شود.
محدث کاشانی پیرامون قرائنی که در نزد قدما بوده است چنین می فرمایند:
«و هذا الاصطلاح لم يكن معروفا بين قدماءنا قدس اللّه أرواحهم كما هو ظاهر لمن مارس كلامهم، بل كان المتعارف بينهم إطلاق الصحيح على كلّ حديث اعتضد بما يقتضي الإعتماد عليه و اقترن بما يوجب الوثوق به و الركون إليه؛ كوجوده في كثير من الاصول الأربعمائة المشهورة المتداولة بينهم التي نقلوها عن مشايخهم بطرقهم المتصلة بأصحاب العصمة سلام اللّه عليهم. و كتكرّره في أصل أو أصلين منها فصاعدا بطرق مختلفة و أسانيد عديدة معتبرة. و كوجوده في أصل معروف الإنتساب إلى أحد الجماعة الذين أجمعوا على تصديقهم، كزرارة و محمد بن مسلم و الفضيل بن يسار. أو على تصحيح ما يصحّ عنهم(تفريقه بين إجماع العصابة على تصديق هؤلاء و بين تصحيح ما يصح عنهم يشهد على عدم كون العبارة الثانية بمعنى تصديقهم في رواياتهم فقط كما يظهر من بعض المحققين بل بمعنى الحكم بصحة ما حكم هؤلاء بصحته من الروايات أو بصحة ما كان صحيحا بلحاظ من دونهم من الرّواة في الطبقة. و هذا هو الأظهر.)كصفوان بن يحيى و يونس بن عبد الرحمن و أحمد بن محمد ابن أبي نصر، أو على العمل بروايتهم كعمار الساباطي و نظرائه.
و كاندراجه في أحد الكتب التي عرضت على أحد الأئمة المعصومين عليهم السّلام فأثنوا على مؤلفيها ككتاب عبيد اللّه الحلبي الّذي عرض على الصادق عليه السّلام و كتابي (يونس بن عبد الرحمن و الفضل بن شاذان(كان الفضل بن شاذان من خواص أصحاب الجواد عليه السّلام و قيل روى عن الرضا عليه السّلام.) المعروضين على العسكري عليه السّلام.
و كأخذه من أحد الكتب الّتي شاع بين سلفهم الوثوق بها ...( الوافي، الفيض الكاشاني، ج1، ص23.)
صاحب وسائل نیز کلامی شبیه کلام ایشان دارد و برخی از قرائن را برشمرده است.
🆔@abhas313
🔰دو نگره مهم اعتبار سنجی
در دوره معاصر می توان دو نگره مهم در اعتبار سنجی حدیث را پیدا کنیم
برخی تنها محور اعتبارسنجی را سند روایت می دانند وبرخی موثوق الصدوری اند یعنی از هر راهی اطمینان به صدور حدیث حاصل شد می توانیم صدور روایت را بپذیریم.
☘مراحل ابتدایی با رویکرد سند محوری یا اصطلاحا رجالی
در مراحل ابتدایی ورود به مباحث رجالی بهتر از نگرش سند محور شروع کنیم وبا اسانید کتب حدیثی ونکات مولفین آن ها در گردآوری کتاب آشنا شویم .
🆔@abhas313
🔰مباحث پرکاربرد اولیه
🔸آشنائی با منابع رجالی
👈اصول اولیه
👈اصول ثانویه
👈جوامع
👈کتاب های تحقیقی
👈معاجم اسناد وراویان
🔸ساختار اسناد در کتب اربعه
👈مشایخ کلینی
📌عده من اصحابنا
👈اسناد کتاب من لایحضره الفقیه
📌معرفی مشیخه کتاب من لا یحضره الفقیه
📌مشیخه فقیه وتوثیق عام
👈اسناد تهذیب
📌تقسیم بندی سه گانه روایات
👈اسناد استبصار
👈ساختار اسناد وسائل الشیعه
👈اسناد پرتکرار کافی وتهذیبین
🔸ارزش گذاری سند
👈تقسیم روایات از نظر اعتبار در میان قدما ومتاخرین
👈پیش نیازهای ارزش گذاری حدیث
📌عادی سازی سند
🔹تعلیق
🔹اضمار
🔹اشاره
🔹عطف
🔸ارزیابی راویان سند
👈بررسی حجیت توصیفات رجالیون
📌اعتبار شهادت واخبار حسی
📌اعتبار از باب سیره عملی علما
📌اعتبار قول خبره
📌اعتبار ظنون در رجال از باب انسداد صغیر
📌اعتبار مطلق ظنون از باب انسداد کبیر
🔸بررسی وثاقت راوی
📌توثیق خاص
📌توثیق عام
🆔@abhas313
🔰گام های تمهیدی در تحصیل قوه اجتهاد
https://eitaa.com/abhas313/6153
🔰فرایند راوی شناسی تحلیلی با تمرکز بر مواجهه فقهی
https://eitaa.com/abhas313/6573
🔰روش تدوین مستندات روایی فروع فقهی( پژوهش فقهی حدیث محور در شش گام)
https://eitaa.com/abhas313/6615
🔰روششناخت کاربردی در اعتبار سنجی احادیث متخذ در کتاب لمعه
https://eitaa.com/abhas313/6581
مهدی میرزائی
#نسل_ستاره_ها یکی از آسیب های تربیتی در زمانه ما بالارفتن سن مسئولیت پذیری است .از سویی نوجوانان ما
🔰پهلوان جنگ
مشتاق حضور در جبهه بود
با آغاز جنگ تحمیلی در مهرماه سال 1359 با اینکه سن و سال چندانی نداشت بیتاب رفتن به جبهه بود. سعید نمیتوانست ببیند برادرانش یکی پس از دیگری به مناطق جنگی میروند و خودش بیتفاوت بنشیند. در نهایت توانست با اصرار فراوان رضایت پدرش را جلب کند تا همراه با او و عدهای از از باستانیکاران برای اجرای حرکات ورزشی در حضور رزمندگان اسلام به مناطق جنگی برود. او آنقدر دلبسته مناطق جنگی شده بود که روحش را آنجا گذاشت و فقط جسمش به خانه و کلاس درس و مدرسه بازگشت. سرانجام شناسنامهاش را دستکاری کرد تا سنش را بالا ببرد و عازم مناطق جنگی شود. روزی که از خانه رفت تنها یک کاغذ از او روی طاقچه ماند که نوشته بود «برادر حمید من رفتم منطقه جنگی دنبال من نگردید.» سعید با حضور در پادگان دوکوهه به همراه شهید «عباس دائمالحضور» موفق شد تعدادی از رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند و با کمترین امکانات زورخانهای را در اردوگاه برپا کرد. زمانی که در جبهه بود به سعید پیشنهاد شد برای شرکت در مسابقات ورزشی به خارج از کشور برود اما او قبول نکرد. شهید به آنها گفته بود «چه ارزشی دارد من مدال به گردنم بیاندازم و رفقایم تکه تکه شوند؟» در آن زمان یک برنامه آموزشی درباره این شهید والامقام از تلویزیون پخش شد که رزمندگان وقتی از مرخصی برگشتند به سعید گفتند ما تورا در تلویزیون دیدهایم. سعید هم در جواب به آنها گفته بود «ولش کن، بگذار همینجور خاکی عین هم باشیم.»
#نسل_ستاره_ها
شهید مهرداد عزیز اللهی نوجوان کم سن و سالی است که با یک مصاحبه تلویزیونی معروف شد. او در این مصاحبه با تواضع فراوان حرف های شگفت آوری میزند آن هم لابلای همرزمان بزرگسالش. دانش آموز شهید «مهرداد عزیزاللهی» در مهرماه سال 1346 در شهر اصفهان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی خود را در کنار برادر خویش مسعود که او نیز به فیض شهادت نایل شده، سپری کرد . تحصیلات راهنمایی را به پایان نرسانده بود که با جثهای کوچک ولی روحی بلند و شجاعتی وصف ناپذیر به جبهه اعزام شد و همزمان با حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل، در سنگر علم و دانش و تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد . شهید «مهرداد عزیز اللهی» در سال 1364، در عملیات کربلای 4 در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد.
#نسل_ستاره_ها
🔰ابرقهرمان کوچک
بهنام محمدی هم نوجوان مدافع خرمشهر کسی بود که در نخستین روزهای جنگ به شهادت رسید. او هم به عنوان یک نوجوان 13 ساله در همان روزهای نخست کارهای بزرگی انجام داد. بهنام محمدی در تاریخ 12 بهمن ماه 1345 در منزل پدر بزرگش در خرمشهر بهدنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار. در مقاومت خرمشهر به همراه سایر مدافعین حضور اثرگذاری داشت. بهنام میرفت شناسایی. گاهی گیر عراقیها میافتاد. چند بار گفته بود: «دنبال مامانم میگردم، گمش کردم.» عراقیها فکر نمیکردند بچه 13 ساله برود شناسایی؛ رهایش میکردند. یکبار رفته بود شناسایی، عراقیها گیرش انداختند و چند تا سیلی آبدار به او زدند. وقتی بر میگشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود؛ هیچچیز نمیگفت فقط به بچهها اشاره میکرد عراقیها کجا هستند و بچهها راه میافتادند.
#نسل_ستاره_ها
🔰مسافر کربلا
وقتی می خواست بیرون برود با صدایی بغض آلودگفتم: «علی جونم، کی برمی گردی؟!» مکثی کرد، برگشت به سمت من، خیلی مصمم گفت: «ما مسافر کربلاییم، راه کربلا که باز شد بر میگردیم!! روزی که اولین کاروان به سوی کربلا عزیمت میکرد، پیکرش بازگشت.
#نسل_ستاره_ها
شهید علیرضا محمودی پارسا، در سال 1348 متولد شد و در سن 13 سالگی، سال 1361 به شهادت رسید. او عکس معروفی دارد که چندی قبل از شهادتش گرفته شده است و گویای معصومیت اوست.عکس نوجوان رزمندهای است که اسلحهاش را به آغوش کشیده و کنار «شنی» تانک، آرام خوابیده است. این شهید نوجوان یک توبه نامه معروف هم دارد که متن آن از دل پاک و زلالش خبر می دهد.
#نسل_ستاره_ها
🔰قهرمان دهه هشتادی ها
علی لندی نوجوان قهرمان ایذهای است قهرمانی کوچک جثه اهل ایذه که با دلی بزرگ همچون قهرمانان افسانهای در داستانهای شاهنامه در اقدامی فداکارانه دل را برای نجات جان انسانها به آتش زد.
«علی لندی» پسر ۱۵ سالهی ایذهای قهرمان این روزهای ماست. علی لندی، نوجوان ۱۵ساله در ایذه، استان خوزستان، بعد از اینکه خانهی همسایه آتش گرفت، برای نجات دو زن به خانهی آتشگرفته میرود و موفق میشود آنها را از آتش بیرون بکشد، اما خودش بهشدت دچار سوختگی میشود.
ماجرا از این قرار است که علی، زمانی که در محلّهی خالهاش درحال بازی بود، ناگهان صدای انفجار از خانهی یکی از اهالی به گوشش میرسد. دو انسان، یک پیرزن و یک زن میانسال، وقتی مشغول تهیهی ناهار با استفاده از پیکنیک بودند، آتش در خانهشان زبانه میکشد. صدای جیغوداد زنان همهجا را فرامیگیرد و فریاد کمک سرمیدهند.
علی لندی، سیاوشوار و قهرمانانه، تنش را به آتش میزند و برای نجات دو زن از هیچ تلاشی دریغ نمیکند؛ پیکنیک را از خانهای که آتش گرفته، در طبقهی دوم، به پایین پرتاب میکند، اما زبانههای آتش او را گرفتار میکند
#نسل_ستاره_ها
🔰عارف ۱۲ساله
صدور فرمان امام برای تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی، رضا در پایگاه بسیج مسجد محل ثبت نام کرد. یک شب از مسجد با پای برهنه به خانه برگشت. وقتی داخل خانه شد، دیدم پایش را شسته گمان کردم که طبق عادت روزانه عمل کرده است. وقتی خواب رفتم که کفشها را جمع و جور کنم، متوجه شدم، کفشهای رضا نیست. پرسیدم: مامان کفشهایت نیست. گفت: اگه حقیقت ماجرا را بگویم ناراحت نمیشی؟ گفتم: از دروغگویی ناراحت می شوم. گفت: کفشهام را دادم به یکی یکی از نمازگزاران نوجوان مسجد که کفشهاش توی مسجد گم شده بود. توضیح داد که او را نمیشناخته ولی راضی نشده بود که او با پای برهنه به منزل برگردد.
این را که گفت، بغلش کردم و بوسیدمش. گفتم: مامان، کار خیلی خوبی کردی.خدا تکتک قدمهایت را دیده و با این کار رضایت خدا را جلب کردهای. گفتم فردا باهم میریم و برایت یک جفت کفش دیگه میخرم توجه به دیگران را بهش یاد داده بودم حتی گفته بودم اگر دوتا لباس داشتی و دیدی کسی لباس مناسب ندارد، حتما یکی از لباسهایت را به او بده.
#نسل_ستاره_ها
🔰رهبر امام ومردم
صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامههای خود اعلام میکند که نوجوانی 13 ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است. امام قدس سره در پیامی جملات معروف خود را پیرامون او میفرمایند: «رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.»