eitaa logo
آب وآجر.الهه بیات مختاری
239 دنبال‌کننده
355 عکس
129 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نه به محصولات اسرائیلی❌❌❌
برای زیستن هنوز بهانه دارم! من هنوز می‌توانم به قلبم که فرسوده‌ست فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد… @aboajor
رقیب گفت برین در چه می‌کنی شب و روز؟ چه می‌کنم؟ دل گم‌کرده باز می‌جویم @aboajor
خزان به دیده‌ی ما چون بهار می‌گذرد غمت مباد؛ غم روزگار می‌گذرد   @aboajor
«عشق عزیز من، به چهره‌ی شادابت فکر می‌کنم و این نیروی واقعی و امید من است. مراقبِ ما باش. خودت را زیبا، روشن، قوی حفظ کن. خودت را برای خوشبختی آماده کن. این یگانه‌ وظیفه‌ای‌ست که ما داریم» @aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وفاداری مجو از گردش گیتی که کار او همه شب بزم چیدن باشد و هر صبح برچیدن @aboajor
از تو، آنی دل دیوانه‌ی من غافل نیست اینکه در سینهٔ من هست، تو هستی، دل نیست @aboajor
وحشی از رهزنِ ايام چه انديشه کنيم ما چه داريم که از ما نبرد يا ببرد @aboajor
"شب های هجر را گذرانديم و زنده ايم ما را به سخت جانی خود اين گمان نبود" @aboajor
اختتامیه ی نخستین رویداد تولید آثار هنری تهران یکشنبه 20آبان ماه حوزه هنری تالار اندیشه @aboajor
اشداء علی الکفار یعنی خنده و قهرش که چونان جزر و مد در چهره ای جذاب افتاده @aboajor
ای بودنت ممدِّ حیات و دوام جان گلخند تو مفرَّح ذات است هر زمان چون شعر سعدی است که پیچیده در گلاب بوی خوشت میان گلستان و بوستان شادی کنار نام تو ضرب المثل شده چون شاه بیت های غزل بین شاعران عطر برنج عیدی و حلوای روز غم با خنده ها صمیمی ، با گریه مهربان تا بوده است نام تو با چای آمده است در های و هوی خنده ی مهمان و میزبان پاییز می‌رسد که تعارف کنی به ناز سینی سرخ سرگل خود را به دوستان با شعر تو به بدرقه ی فصل میروم با چای زعفرانی در بیت استکان می‌چینمت تورا به شکرخنده صبح زود قد میکشد به شوق تو عطر برنج و‌نان رنگت شبیه خنده ی بی بی ست وقت صبح با دست های سرخ حنا کرده در خزان فنجان لب طلایی چایی نبات او دکان بازِ هرشب عطاری جهان تسبیح دانه دانه ی گلبرگ های توست قوری دم کشیده ی مادر دم اذان با قل قل سماور او شعر میشوم در لحظه ی دوبیتی ایوان و آسمان بی تو جهان بدون گل و عطر و رنگ بود ای بذر ناب ای گل خوش رنگ زعفران @aboajor
پشیمان ز گفتار دیدم بسی پشیمان نگشت از خموشی کسی @aboajor
با رودها قرینی و با دشت‌ها قرار ای مرد کوه و جنگل و دریا و آبشار نامت هزار مرد بزرگ است در میان (کوچک)، ولی به وسعت دریا و آسمان (کوچک) ولی تمامی جغرافیا در اوست آزادی از اسارت طاغوت‌ها در اوست تاریخ سبز نهضت جنگل به رودها گیلان شورها و شرر در سرودها پیروز جنگ روسیه و بلشویک‌ها در جنگ تن به تن شده همچون چریک‌ها فرمان‌گذار نهضت مشروطه‌خواه‌ها سردار رزم عرصه‌ی بر ضد شاه‌ها روحانی مبارزه در سنگری دگر اسلام زنده گشت به خون سری دگر نامت هنوز روی زبان سرخ مانده است یک عصر از حماسه‌ی سبز تو خوانده است ای میرزا! امیر شب دشت‌های خیس با اسب و کفش‌های بلند و قبای خیس باروت و بوی خاک و تفنگت هنوز هست خاکی که مانده با دل تنگت هنوز هست طالش، کجور... تا تنکابن بهاری است آوازه‌های رشت پر از استواری است جنگل قرین شده است به نام تو سال‌ها خان بزرگِ رستم و دستان و زال‌ها حلاج عشقِ رفته به پابوس دارها! سر از تنت جداست چنان سربدارها دشتی که رنگ خون تو را در دهان کشید فریاد درد را به دل آسمان کشید سرمای آذر از تن گرمت عبور کرد شیرینی دهان تو را غرق شور کرد آشفته گشت سرو تنت دست بادها گیسوی تو به شانه‌ی سرمست بادها از چاک نای خون تو دریا چکیده شد شاید خزر به نیت تو آفریده شد نامت شهید جنگل و دریا و دشت شد اسطوره‌ی مقاومت شهر رشت شد آذرماه ۹۰ @aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو را شکسته نوشتم به درد ، پهلویم به صورت خط اشکی که مانده بر رویم نشاند داغ تو را شعر در برابر من شکست بین همین بیت تازه ابرویم تو را نوشتم و بغضی به سینه باز نشد و کج شد از اثر مشت ها النگویم نداشت قبر غریبت مزار تا بروم به شانه مویه کنم با تمام گیسویم نداشت قبر غریبت مزار تا ببرم چراغ را به شب بی پناه سوسویم نداشت قبر غریبت مزار تا ازتو سراغ خانه بگیرد دل پرستویم نگاه کن که دگر گم نمی شوم بانو که حرز نام تورا بسته ام به بازویم چقدر در که بدون تو وا نشد هرگز چقدر راه که بگشوده ای فرارویم تو را نوشتم و عطر محمدی آمد چقدر وا شده طبعم چقدر خوش بویم اجازه دادی با روضه ی تو شعر شوم و بین گریه غزل هایی از تو را گویم خدا سروده تو را ،سرّ مستجاب دعا من این مغازله را پهلوی تو می جویم مخاطب همه ی عاشقانه های علی معطر از تو شده این چکامه بانویم خدا کند که به روز حساب از این وزن به حب فاطمه سنگین شود ترازویم @aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لاَ خَيْرَ بَعْدَكَ فِي اَلْحَيَاةِ وَ إِنَّمَا أَبْكِي مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي بعد از تو خیری در زندگی نیست می‌گریم، از اینکه مبادا بعداز تو بیشتر زنده بمانم... از عاشقانه‌های امیرالمؤمنین در فراق فاطمه اش @aboajor